هیات رییسه نخستین بخش علمی همایش، منصور صفتگل، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، عباس قدیمی قیداری، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز و سیدرحیم ربانیزاده، عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند.
صفتگل در سخنان کوتاهی با ذکر این نکته که در مسائل کشور، اسناد بازتاب دارند، گفت: تحقیقات پارلمانی و بررسیهای اسناد پارلمانی، نوعی مطالعه مدیریت کلان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور است و به تبع آن، مطالعه تاریخ کلان کشور برای بهبود تدبیرهای مملکتی مورد استفاده قرار میگیرد تا به مسائل جاری و اکنون کمک کند. از این رو پیشنهاد ایجاد رشته تحصیلی مرتبط با مطالعات پارلمانی را باید به فال نیک گرفت. زیرا تاریخ مجلس نیازمند مورخان تماموقت بوده و ضرورت دارد به این مهم توجه شود.
قدیمی قیداری هم یادآور شد باید از همه رجال موثر مجلس علاوه بر سیدحسن مدرس نام برد. او یکی از این افراد را تنها نماینده شهید مجلس اول مشروطه به نام میرزا ابراهیم آقا تبریزی خواند که در ماجرای به توپ بستن مجلس توسط کلنل لیاخوف روسی کشته شد و اضافه کرد روسها همیشه از موانع عمده شکلگیری نهادهای ملی و مدنی در ایران بودهاند.
اگرچه زنان در مجلس بیستویکم ۳ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۷.۵ درصد جمعیت مجلس را تشکیل میدادند و حاکی از افزایش کمیت است ولی کیفیت مشارکت آنها که اهمیتی به مراتب بیشتر دارد به مرور افول یافت
در ادامه، علیرضا سمیعی اصفهانی، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج با موضوع «بررسی جامعهشناختی پایگاه اجتماعی نمایندگان مجالس بیستوسوم و بیستوچهارم شورای ملی» سخن گفت.
او پس از مقدمه، از ترکیب سنی، تحصیلی و اجتماعی نمایندگان گفت. اینکه در این دو دوره اگرچه تعداد نمایندگان زن افزایش چشمگیری یافت اما غالب نمایندگان حافظان نظام زمینداری بودند.
همچنین از مجلس بیستوسوم یاد کرد که ترکیب کلی آن شامل احزاب تشریفاتی و دولتی بودند و مجلس بیستوچهارم که در ۲۰ نماینده زن حضور داشت که چهار نفر بیشتر از مجلس قبل بود. میانگین سنی این مجلس ۴۹ سال بود که مسنترین عبدالله ریاضی با ۶۹ و جوانترین ویدا داودی با ۳۱ سال بودند.
این عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج ادامه داد: تا پیش از این دو مجلس، غالب نمایندگان مالک و زمیندار و بازاری بودند اما به مرور طبقه متوسط مدرن ازجمله وکیل و پزشک و کارمند و استاد دانشگاه صاحب کرسی شدند اگرچه ترکیب نمایندگانی با پیشینه خانوادگیِ زمیندار و بازاری کماکان حفظ شد.
سمیعی اصفهانی پس از این اشاره که در مجلس بیستوسوم ۵۱ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۶۰ درصد نمایندگان تحصیلکرده بودند اما هنوز هم نمایندگانی بودند که به سبب خاستگاه خود و نیاز مالی، استقلال رای نداشتند، گفت: در مجلس آخر، ۸۷ نماینده از ۲۶۸ نماینده برای نخستین بار بود که راهی مجلس میشدند.
او خاطرنشان ساخت که نهادسازی و بوروکراسی به معنای قدرتمند شدن دولت نبود و بهرغم تغییرات، شدیدا به نظام سلطانی وابسته بود و مجلس هیچگاه نهادی عقلایی نشد.
و بعد، «مشارکت سیاسی زنان در مجلس بیستوچهارم شورای ملی»، عنوان سخنرانی شیوا جلالپور، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، بود. او در سخنان خود ضمن توجه به تسلط فرهنگ مردسالار و عدم اعتماد به نفسِ خود زنان در کنار عدم فرصتسازیهای قانونی به عنوان موانع ساختاری حضور اجتماعی و سیاسی زنان گفت: جنبش تنباکو و انقلاب مشروطه را باید نقاط عطف حضور زنان در عرصه عمومی دانست اما تا آغاز دهه سوم حکومت پهلوی دوم با وجود تلاشهایی که شد اما موانع ساختاری برداشته نشد.
این استاد علوم سیاسی اضافه کرد: در ۱۵ مهر ۱۳۴۱ لایه انجمنهای ایالتی و ولایتی تهیه شد که دو اصل مهم یکی عدم الزام قسم به قرآن و آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان در مجلس بود. در ۶ بهمن ۱۳۴۱ زنان برای نخستین بار در رفراندوم انقلاب سفید رای دادند و پس از آن در ۱۲ اسفند همان سال اعطای حق رای به زنان به تصویب هیات دولت و بعد مجلسین رسید. از آن زمان زنان دارای حق رای شدند و حتی بهمرور صاحیب مناصبی چون وزیر، نماینده مجلس، فرماندار و قاضی شدند.
او افزود: از این رو مجالس بیستویکم تا بیستوچهارم عرصهای برای حضور زنان شد. در مجلس بیستویکم، ۶ نفر - که سه نفر از آنها نماینده تهران بودند - از ۱۹۸ نماینده زن بودند و توجه به مراکز بهداشت و همچنین مراکز پرستاری و مامایی، امکانی برای حضور زنان تحصیلکرده، سوادآموزی، عمران روستاها، مدارس ملی، کتب درسی و... اهم مسائلی بود که زنان درباره آنها سخن گفتند که ۲۷ درصد آن درباره موضوعات زنان بود. در دوره بیستودوم از ۲۱۵ نماینده، ۷ زن حضور داشتند که سه نفر از آنها اولین بار بود که به مجلس میرفتند. مهمترین اتفاق این دوره، تصویب قانون خدمات اجتماعی زنان در ۱۳ تیر ۱۳۴۷ بود. در دوره بیستوسوم که ۱۸ نفر از ۲۷۵ نماینده را زنان تشکیل میدادند، اگرچه تلاشهایی شد اما قانون شاخصی در این حوزه به تصویب نرسید. در مجلس بیستوچهارم که ۲۸ نفر از ۲۸۰ نماینده زن بود، زنان در کمیسیونهای تخصصی عضویت یافتند و در کمیسیونهای امور خارجه، اطلاعات و جهانگردی و علوم و آموزش عالی نایبرییس شدند. در این دوره زنان بیشتر درباره آزادیهای زنان و امکان خدمات غیر تمام وقت آنها صحبت کردند.
در مجلس بیستوچهارم تنها کسانی میتوانستند داوطلب نمایندگی شوند که در رستاخیز عضویت میداشتند و در این میان، هیات اجرایی حزب بیشترین نقش را در برگزار انتخابات ایفا کرد. در این مجلس کسی مخالف یا موافق سخن نمیگفت و برای حفظ جایگاه خود تا آخرین روزها دِین خود را به شاه ادا کردند
جلالپور همچنین گفت: در مجلس بیستویکم تعداد سخنرانیهای زنان با موضوع زنان ۲۷ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۱۶ درصد و تعداد سخنرانیهای آنها با موضوعات سیاسی در مجلس بیستویکم ۷۳ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۸۴ درصد بود. همچنین تعداد نطق زنان در مجلس بیستویکم ۲۲ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۱۵ درصد کل نطقهای ایراد شده بوده است. این نشانمیدهد اگرچه زنان در مجلس بیستویکم ۳ درصد و در مجلس بیستوچهارم ۷.۵ درصد جمعیت مجلس را تشکیل میدادند و حاکی از افزایش کمیت است ولی کیفیت مشارکت آنها که اهمیتی به مراتب بیشتر دارد به مرور افول یافت.
محمد سلماسیزاده، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تبریز سخنران بعدی بود که با عنوان «سنجش برنامههای توسعه در مجلس بیستوسوم شورای ملی (مطالعه موردی: الگوبرداری از ژاپن)» سخن گفت. دوره بیستوسوم که از ۹ شهریور ۱۳۵۰ تا ۱۶ شهریور ۱۳۵۴ برگزار شد، ۲۳۴ جلسه تشکیل داد و ضمن تصویب برنامه پنجم عمرانی کشور، در آن بهکرات از پیشرفت و توسعه سخن گفته شد.
او با این مقدمه از توجه به ژاپن در توسعه گفت: برنامه پنجم عمرانی کشور در ۲۲ بهمن ۱۳۵۱ به تصویب رسید و نمایندگان تصور میکردند در پایان این برنامه، ایران و ژاپن تنها کشورهای صنعتی آسیا خواهند بود. امیرعباس هویدا مدعی اصولی بودن برنامه بود، و اینکه نیازهای اجتماعی به شکل واقعبینانهای مورد توجه است، و اینکه سیاستهای مالی و مالیاتی اعمال شده و یا بهرهبرداری از منابع طبیعی مورد توجه بوده و اینکه وعدههایی در حوزههای اجتماعی، آموزرش و بهداشت داده شد. برنامههای عمرانی در ۲۶ فصل تهیه شده بود که معطوف به حوزههای صنعت و کشاورزی بود و فرهنگ البته حوزه مغفول بود و آسیبرساننده باقی ماند.
این استاد تاریخ در ادامه نکاتی درباره پیشینه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ژاپن گفت و بعد مجددا به مجلس بیستوسوم بازگشت: در این دوره ۱۴۱ بار از واژه ژٰاپن استفاده شده که «ژاپن»، «شرکتهای ژاپنی» و «مسافرت به ژاپن» بیشترین کاربرد را داشته است. اگرچه در این دوره مجلس و نمایندگان از سطح بالاتری نسبت به قبل برخوردار بود و هیاتهای پارلمانیِ بیشتری به ایران میآمدند و البته الگوهای ژاپنی در برنامه پنجم لحاظ شده بود، بیشتر توجه نمایندگان به بخش صنعت و کشاورزی بود. با این حال آنان به پیروی از فرامین شاه و اصول انقلاب سفید رفتار میکردند و طرحها و لوایحی را مطابق آن تصویب میکردند. از این رو مصوبات فاقد دقت بود و جنبه تشریفاتی داشت.
با تغییر هیات رئیسه نشست نخست، بخش دوم علمی همایش پس از وقفهای، به ریاست روحالله بهرامی، عضو هیات علمی دانشگاه رازی کرمانشاه، با موضوع «حزب رستاخیز و مجالس بیستوسوم و بیستوچهارم» برگزار شد.
در این بخش، ابتدا سیدمصطفی موسوی اصل، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه مازندران سخن گفت. او که درباره «مجلس بیستوچهارم شورای ملی در سایه حزب رستاخیز» صحبت کرد و پس از ذکر این نکته که فضای باز سیاسی از ضروریات احزاب است که پهلوی دوم این فضا را برای احزاب سلب کرد، گفت: شاه برای کاهش فشار جهانی و افزایش مشروعیت سیاسی در داخل، فضا را برای احزاب فرمایشی باز کرد و از این رو، احزاب فرمایشی چون ملیون، مردم، ایران نوین و بعد، رستاخیز شکل گرفتند اما همگی در راستای بیشینهسازی و تکمیل چرخه قدرت مطلقه شاه حرکت کردند.
او افزود: شاه پس از انحلال حزب ملیون با حزب ایران نوین و حزب مردم جان تازهای به احزاب افتاد اما به یک باره شاه اعتقاد دیرینهاش به نظام تک حزبی را با اعلام موجودیت حزب رستاخیز رسمیت بخشید. شاه میکوشید با از طریق احزاب فرمایشی کارایی مجلس را از آن سلب کند و از این جهت بود که در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ با اعلام انحلال دیگر احزاب در کاخ نیاوران، عضوگیری اجباری حزب رستاخیز را اعلام کرد. این حزب ۳.۵ سال فعالیت کرد و تا خرداد ۱۳۵۴ حدود پنج میلیون نفر به عضویت آن درآمدند که قاطبه آنها به ناچار عضو آن شده بودند.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: در مجلس بیستوچهارم تنها کسانی میتوانستند داوطلب نمایندگی شوند که در رستاخیز عضویت میداشتند و در این میان، هیات اجرایی حزب بیشترین نقش را در برگزار انتخابات ایفا کرد. در این مجلس کسی مخالف یا موافق سخن نمیگفت و برای حفظ جایگاه خود تا آخرین روزها دِین خود را به شاه ادا کردند. نمایندگان تحت فشار شاه و رجال متنفذ قوانین را مصوب میکردند. در این میان کمیسیونهای تخصصی از آزادی عمل چندانی برخوردار نبودند و لوایح توسط مقامات خارج از مجلس مورد اعمال نظر قرار میگرفت. در نتیجه قدرت شاه مانع تحقق سیستم پارلمانی بود. در ۲۰۹ جلسه این دوره اگرچه قوانینی چون قانون صدور چک یا اساسنامه شرکت ملی نفت مورد تصویب قرار گرفت، اما قوانین بودجه بیتغییر تصویب میشد. بودجه سال ۱۳۵۵ در ۱۸ بهمن ۱۳۵۴ به مجلس آمد و تنها ده روز بعد بی هیچ تغییری نسبت به آنچه هیات اجرایی رستاحیز داده بود، با رقم دو میلیارد و ۱۴۹ میلیون ریال به تصویب رسید. همچنین بودجه سال ۱۳۵۶ نیز که با رقم ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال به مجلس رسیده بود، با اندکی افزایش مصوب شد.
موسوی اصل تاکید کرد؛ تصویب قوانین در چنین شرایطی چون و چرا نداشت. تغییر مبدا تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی نیز ابتدا به تایید شاه رسید و مجلسین آن را تنها به تصویب رساندند. شاه با بازوهایی چون دربار، ارتش، ساواک و حزب رستاخیز به دخالت در امور مجلس میپرداخت و اگرچه ساختار مشروطه و نهاد مجلس را از بین نبرد ولی با حکومت مطلقه روح قانونگرایی را از بین برد. وابستگی حزب رستاخیز به شخصِ شاه یکی از ابزارهای اعمال قدرت او شد و روند تبدیل سلطنت مشروطه به مطلقه را تسریع بخشید.
در پایان نیز، مجید تفرشی، استاد مدعو دانشگاه لندن و پژوهشگر آزاد آرشیو ملی بریتانیا نکاتی را درباره جایگاه حزب رستاخیز بیان کرد. او گفت که توسعه شتابان اقتصادی نیازمند تغییرات سیاسی پاسخ به مطالبات عمومی است. وقتی ایران به جایگاهی رسید که صحبت از توسعه سیاسی شد شاه به جای باز کردن فضا به راه خلاف رفت که بسیاری از متعصبان حکومت پهلوی به این اشتباه اذعان دارند. او دو بار این اشتباه را مرتکب شد و به توصیه دوستان مشفق خود توجه نکرد؛ یکی آنکه گفتند بهتر است برای نخستوزیر نظامی به یک شخص مقتدر میدان دهد و پیشنهاد آنها ارتشبد اویسی بود اما از ترس کودتا ارتشبد ازهاری را مامور تشکیل کابینه کرد که شکست خورد. و دیگر، سیستم تک حزبی بود. زیرا شاه اعتماد به نفس نداشت. او که از سال ۱۹۷۳ و به دنبال افزایش چهار برابری قیمت نفت ناشی از جنگ اعراب و اسرائیل، قدرتمند و ثروتمند شده بود، به دنبال هرج و مرج ناشی از احزاب، در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ با انحلال دیگر احزاب، موجودیت حزب رستاخیز را اعلام کرد.
او ادامه داد: در نخستین کنگره حزب که ۱۰ و ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ با حضور پنج هزار نفر برگزار شد، اساسنامه حزب به تصویب رسید و یک روز بعد، شاه در اجتماع بزرگ اعضای حزب در ورزشگاه آزادی سخنرانی کرد. و بعد، در ۱۶ اردیبهشت همان سال روزنامه رستاخیز در جایگاه ارگان حزب انتشار خود را آغاز کرد. از همان زمان رقابت پنهان میان جمشید آموزگار و امیرعباس هویدا آغاز شد و البته در مجلس به اوج رسید. در مجلس بیستوچهارم چهرههای جدیدی وارد مجلس شدند که از ردههای بالای حزب بودند. در انتخابات هم تنها نیروهای گلچینشده وارد رقابت شده و به مجلس راه پیدا میکردند. حتی هیات وزیران مبتنی بر خواست حزب تغییر میکرد.
این پژوهشگر تاریخ متذکر شد: شاه تلاش کرد با دموکراسی هدایتشده خود را بینیاز کند و بیآنکه به توصیه منتقدان مشفق خود توجه کند، به جای آنکه بیمه شود، به براندازی خود کمک کرد. اما اطرافیان شاه چون داریوش همایون معتقد بودند یک حزب فراگیر با جناحهای مختلف بهتر از چند حزبی است چون ما یک خانواده هستیم و بهتر است اختلافات خود را درون خود حل کنیم اما این دموکراسی هدایتشده اگرچه منویات شاه را پیش برد اما نشانی از مشارکت عمومی نداشت.
در این نشست، ضمن تجلیل از ملوس سامنی که اسناد پدرش، اسماعیل سامنی را به کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی اهدا کرده بود، از هشت کتاب با عناوین مجموعه مقالات هفتمین همایش تاریخ مجلس (۲ جلدی)، مجموعه مقالات ششمین همایش تاریخ مجلس (۳ جلدی)، کتابچۀ گزارش هفت دوره همایش تاریخ مجلس، نخستین بودجه حقوق و مستمریات مجلس شورای ملی به اهتمام اسدالله عبدلی آشتیانی، فهرست مجموعه قبالههای اسناد محاکم شرع فارس و زنجان به اهتمام امید رضایی، اسناد گیلان در مشروطیت (ادوار دوم تا پنجم مجلس شورای ملی) به اهتمام عباس پناهی، فهرست اسناد انتخابات مجلس شورای ملی (ادوار هجدهم تا بیست و چهارم) به اهتمام علی ططری و زهرا غلامحسینپور و فهرست اسناد عرایض مجلس شورای ملی (دوره پنجم) به اهتمام مریم نیلقاز رونمایی شد.