بیست و دومین جشنواره بینالمللی قصهگویی با شعار آینده ساختنی است در قالب ۲ بخش صحنهای و ۹۰ ثانیهای با حضور شرکت کنندگان و علاقهمندان برنامهریزی شده است. مرحله پایانی بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی از ۲۶ تا ۳۰ آذر در تهران برگزار و شرکتکنندگان در بخش بینالملل این دوره از جشنواره ۲۷ آذر در حضور داوران و علاقهمندان قصهگویی روی صحنه میروند.
همچنین در بخش منطقهای بیست و دومین جشنواره بینالمللی قصهگویی، برگزیدگان در مرحله کشوری ۳۰ آذر و همزمان با شب یلدا در تهران باهم رقابت میکنند. در بخش قصه ۹۰ ثانیه که از دوره بیستویکم به جشنواره قصهگویی افزوده شده، علاقهمندان به قصهگویی سرگذشت و نکتههای عبرتآموز زندگی خود یا دیگر افرادی را که شنیدهاند و برایشان جذابیت دارد در قالب یک فیلم ۹۰ ثانیهای روایت میکنند. بخش ملی جشنواره بین المللی قصه گویی در سه گروه دختران و پسران ۱۲تا ۱۸ سال، زنان و مردان و مادربزرگ ها و پدربزرگ ها برگزار می شود. مرحله نهایی بیست و دومین جشنواره بین المللی قصه گویی از ۲۶ تا ۳۰ آذرماه در مرکز آفرینش های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار خواهد شد.
صدرعاملی افزود: شرایطی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به وجود آورده و کاری کرده افراد به شوق بیایند و به قصه گفتن فکر کنند، در ذات خود، امر مهمی است. اغلب شرکت کنندگان در این رویداد فرهنگی و هنری معتقدند اگر قصه زندگی خودشان را تعریف کنند، از هر چیز دیگری جذابتر است. در طول مرور آثار این جشنواره، آدمهایی را میبینیم که در اوج پیشرفتهای فناوری، با کمترین ابزارها و امکانات ما را به کودکیهایشان و دنیای پر رمز و راز آن میبرند و این رویاپردازی جذاب است. با اینکه از چند سال قبل تصمیم گرفتم هیچ جایی به عنوان داور یا کارشناس در جشنوارهها نباشم، جشنواره قصهگویی در کانون خیلی جذاب است و اشاعه آن هوای باطراوتی در عرصه روایتگری ایجاد میکند که خواستم با آن همراه شوم.
او افزود: در بین آثار راه یافته به بخش پایانی داوری، حدود چهارده، پانزده اثر خیلی خوب هستند و از کسانی که توقع قصه شنیدن نداشتیم، قصههای خوبی شنیدیم که حسابی غافلگیرمان کرد. در مواجهه با تعدادی از ویدئوهای ارسالی، با افرادی مواجه شدیم که کاملاً مشخص است اصول قصه و روایت را میدانند و ما هم با رغبت آماده شنیدن شدیم. آنچه من را شگفتزده کرد، این بود که فردی در ویدئو مقابلم بنشیند و بگوید مثلاً در هشت سالگی میخواسته چه کاره شود و چه رویاهایی داشته و این آرزوها در ۱۲ سالگی چه شده، در ۲۰ سالگی به کجا رسیده، در ۳۰ سالگی چه رویاهایی داشته، آرزوهای ۴۰ سالگیاش چه بوده و حالا که ۴۸ ساله است جلوی دوربین میگوید هیچ کدام از آرزوهایش بر آورده نشده و امروز راننده اسنپ است، اما جالب است که او هنوز هم در دلش آرزو دارد؛ چنین نمونههایی در آثار ارسالی به جشنواره قصهگویی کاملاً امیدوار کننده و جذاب است.
کارگردان دختری با کفشهای کتانی در پاسخ به اینکه به عنوان یک سینماگر که فیلمهایش داستانگو هستند، تفاوت دیدگاه یک داستاننویس برای خلق قصه و نحوه رویکردش به روایت رویدادها را در مقایسه با مردم عادی در چه میداند، توضیح داد: این موضوع مربوط به چگونه نگاه کردن است و به زیست و نوع بزرگ شدن آدمها برمیگردد. همه چیز مربوط است به اینکه یک بچه بازیگوش باشد، سرک بکشد به همه جا و دقت داشته باشد و حواشی را ببیند. دیدن جزئیات و مسائل پیش پاافتاده یک بخش است، بخش دیگر اینکه اگر بخواهیم همه جذابیتهای فرهنگ و هنر را در یک کلمه خلاصه کنیم، اسم آن یک کلمه میشود «قصه».
این داور جشنواره قصهگویی اظهار داشت: تا به ما میگویند قصه، ذهنمان پر از رویا و خیال میشود و کنجکاو میشویم بدانیم قرار است چه قصهای بشنویم و به کجا سفر خواهیم کرد. باید دید چگونه دل میکنیم و با خیال و رویای قصه همراه میشویم. اگر کسی خوب نقاشی میکشد یا خوب فیلم میسازد بر این اساس است که استعداد قصهگویی دارد. استعداد قصهگویی از کجا میآید؟ این استعداد از قصه شنیدن میآید؛ اینکه آدم دوست داشته باشد قصه بشنود و وقتی قصهای میشنود، دلش بخواهد آن را بازگو کند.
صدرعاملی گفت: آرزو میکنم این روزها بچهها به واسطه انبوه انرژی و دسترسی بی حد و حصری که به اطلاعات دارند چه دیداری و چه شنیداری یک چیز را در ذهنشان مدیریت کنند؛ آن مدیریت یعنی دوست داشتن قصه، قصه گفتن و قصه شنیدن. قصهها پر از راز و رمز و دارای فراز و نشیبهای متنوعی هستند و انسان را فعال کرده و امکان بروز خلاقیتهایش را به او میدهند.
کارگردان فیلم من ترانه، ۱۵ سال دارم همچنین در پاسخ به پرسشی فانتزی با موضوع اینکه در صورت امکان برای بازگشت به دوران کودکی، چه قصه و روایتی را از آن دوران طراحی خواهد کرد، اظهار داشت: قطعاً این موقعیت میتواند زمینهساز کلی قصه جالب و خاطرهانگیز باشد. اتفاقاً در همین جشنواره قصهگویی آثاری را داشتیم که از جنبههای خلاقانهای به خاطرههای کودکی پرداخته بودند. اما خودم اصلیترین قصهای که میتوانم در موردش فکر کنم، قصه محله است. قصه بچههایی که با هم در یک کوچه بزرگ شدهاند، کوچهای که بنبست نبود، اما کوچهای فرعی در خیابان شکوفه امروزی بود که ما قبلا به آن شهباز و میدان ژاله میگفتیم.
در آن محله دوستان عجیب و غریبی داشتم و هر کدام به راهی رفتند؛ یکی فوتبالیست شد، یکی خواننده، یکی کشتیگیر، یکی بازیگر. فرض میکنم آن روز با محمد صالحعلاء که همسایهام بود، هادی نراقی فتوحی و مسعود امینی کودکی را تکرار میکنیم و همه وقت ما در کوچه میگذرد. حتما بخشی از این وقت به فوتبال و بخشی دیگر به سرک کشیدن و شیطنت و حسرتهایم میگذشت مثل حسرت داشتن یک دوچرخه که نداشتم و خیلی دلم میخواست من هم یک دوچرخه داشته باشم. در کنار همه اینها چشم انتظار دوشنبهها بودم که مجله اطلاعات دختران و پسران منتشر میشد و دلم میخواهد اولین نفری باشم که یک شماره از آن را میخرد. من اگر پول نداشتم هم به خاطر آشنایی با صاحب دکه روزنامه فروشی، مجله را میگرفتم و میخواندم و دوباره به او پس میدادم و مبلغ اندکی هم میپرداختم.
او افزود: غیر از دوران کودکی که اصولاً میتواند برای هر فردی مملو از خاطره و قصه باشد و برگزاری جشنوارههایی نظیر همین جشنواره قصهگویی میتواند به صیقل خوردن آنها و ایجاد فرصت برای مطرح کردنشان مفید باشد، در مورد خودم واقعیت این است که اگر بخواهم قصهای را درباره مقطعی از زندگیام روایت کنم یا آنرا به تصویر بکشم، سرگشتگیها و گشت و گذارهایم در دوران جوانی در کاخ دادگستری این ویژگی را داشته است.
از وقتی به عنوان کارآموز دوره خبرنگاری کار حرفهای خودم را آغاز کردم در راهروهای دادگستری بودم. هر روز صبح باید به این مکان میرفتم و با مردم حرف میزدم. تمام حوادثی که شب گذشته اتفاق افتاده بود را میتوانستم در دادگستری ببینم. در آن زمان درگیری دو انسان حادثه خیلی مهمی بود یا ازدواج دو چهره شناخته شده، خبر محسوب میشد.
این سینماگر در پایان گفت: قصهگویی میتواند در عین جنبههای رئالیستی، با فانتزی هم پیوندهای عمیقی داشته باشد. من تمام ذهنم پر از فانتزی است؛ در حالی که فیلمهایم جدی هستند و به صورت اجتماعی ساخته میشوند. همیشه حسرت خوردهام چرا یک کار طنز و فانتزی نساختهام که برآمده از طنز شخصی خودم باشد و نه دیگران. در زندگی من آن قدر که وجه فانتزی و طنز وجود داشته، تراژدی نبوده؛ اگر چه تراژدیهای غمانگیزی هم داشتهام، اما همین فانتزیها من را نگه داشته و کمک کرده راهم را ادامه دهم. تا جایی که گاه ممکن بود به انواع و اقسام تیرهای غیب گرفتار شوم که خدا را شکر نشدم!
اسباببازی نیاز کودک را پاسخ میدهد
مشاور وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد، اگر اسباببازی متناسب با نیازهای فرهنگی جامعهای که کودک در آن زندگی میکند، تهیه شود میتواند نیازهای او را پاسخ دهد و کودک را برای آیندهای متناسب با فرهنگ خود آماده کند.
مهدی علیاکبرزاده گفت: ابزارها و اسباببازیهای غیرمرتبط با پیشینه فرهنگی یک جامعه، صدمات جبرانناپذیری را به کودک وارد میکند و اگر این تناسب وجود نداشته باشد ذهن کودک در مواجهه با این تناقض دچار آسیب میشود و برای او سردرگمی ایجاد میکند.
مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور هنری ضمن تشریح تاثیرات فرهنگی اسباببازی گفت: اگر فرهنگی که اسباببازی در آن ساخته شده باشد با فرهنگ غالب محل زندگی کودک همخوانی نداشته باشد، به ویژه اسباببازیهایی که با اهدافی خاص تولید میشوند، میتوانند مسیر زندگی و تربیتی کودک را تغییر داده و او را از جامعه و فرهنگ محل زندگی اش، دور کند.
او تصریح کرد: سخن گفتن از اسباببازی، سخن گفتن از یک ابزار مهم و موثر است که نقشپذیری را به کودک میآموزد، اگر ما شغل یک بچه را بازی کردن در نظر بگیریم در واقع به این نتیجه میرسیم که کودکان و حتی نوجوانان ما به راحتی میتوانند با اسباببازیها نقشپذیری داشته باشند؛ حتی این، شاکله شخصیت کودکان را برای آینده پایهگذاری میکند؛ شاید برای ما بزرگترها اسباببازی صرفا یک وسیله تفریح و سرگرمی برای کودکان باشد؛ اما برای آنها اینطور نیست، در واقع این ابزارها برای آنها گاهی تبدیل به وسلیهای برای ساختن آینده میشود و نقشهایی که در آینده قرار است داشته باشند با اسباببازیها تمرین میکنند. اگر تولید مناسب و متناسب با فرهنگ خود داشته باشیم، هویت فرهنگی فرزندان هم قوی و قدرتمند باقی خواهد ماند.
به اعتقاد من بچهها وقتی وارد پیشدبستانی و حتی دبستان میشوند، هم دوست دارند بازی کنند، حتی دوست دارند معلم، ناظم و مدیر هم گاهی با آنها همبازی شود. بچهها حتی به نوعی احساس میکنند که مدرسه هم نوعی بازی در امتداد نقشهای کودکانه آنهاست و این کارها و وسایلی که در اختیار آنهاست هم نوعی اسباببازی است؛ بنابراین ما باید از این فرصت استفاده کنیم و از طریق بازی و با استفاده از اسباببازیها چیزهایی را که لازم است به کودکان منتقل کنیم.
وی گفت: که اعتقاد بر این است که معلمان و مربیان مهدکودکها و پیشدبستانیها کاملا مسلط به بازیها و اسباببازیها باشند؛ چه بسا درس دادن صرف به کودکان خیلی ناراحت کننده باشد درحالیکه اگر همراه با بازی و اسباببازیهای مرتبط باشد بسیار شیرین و دلچسب خواهد بود. تجارب و بررسیهای ما بیانگر این است که مدارسی که سبک آموزش آنها همراه با بازی و اسباببازی و وسایل مربوط به آن است، کودکان حتی علاقه دارند در روزهای تعطیل هم به مدارس بروند چون این نوع آموزش و همراهی معلم برای آنها جذاب و دوست داشتنی میشود؛ به همین دلیل باید تلاش کنیم با تولید مناسب اسباببازیها، متناسب با گروههای سنی، آموزش درست و اصولی به معلمان و مربیان مدارس و مهدها دانشآموزانی علاقهمند به مباحث درسی تربیت کنیم و مدرسه هم در کنار جامعه، مکمل این حرکت باشد.
اما او درباره برنامههای وزارت آموزش و پرورش و رویکرد آن در زمینه استفاده از اسباببازیها در آموزش کودکان گفت: مجموعهای که در این زمینه فعالیت میکند، مجموعه معاونت آموزش ابتدایی است که در آن دفتر آموزش پیشدبستانی نیز تعبیه شده است که مسئول اجرای طرح بازی و یادگیری است. طرح بازی و یادگیری را در سال تحصیلی گذشته در برخی مدارس ابتدایی و مراکز پیشدبستانی با هزار مدرسه در سراسر کشور برای اجرای آزمایشی شروع کردیم، اما مدارس و مراکز دیگر که در داخل طرح نبودند به قدری علاقهمند به آن شدند که خودشان به صورت خودجوش این طرح را در مدارس خود اجرا کردند؛ البته بسیاری از این مدارس هم قبل از شروع این طرح خودشان با تصمیم مدیر و سایر اعضای مدرسه برای انجام این کار پیشقدم شده بودند و در این زمینه فعالیت میکردند.
به گفته علی اکبرزاده، این موضوع نشان دهنده این است که مجموعه آموزش و پرورش و نیروهای مدرسه به موضوع بازی و یادگیری اهمیت خاصی میدهد و ما هم به عنوان نهادی که میتواند این طرح را گسترش و ادامه بدهد از سال گذشته به صورت رسمی فعالیت خود را شروع کردیم و امسال هم پیگیر اقدامات گذشته هستیم تا به تعداد مدارس تحت پوشش این طرح اضافه کنیم و در زمینه دورههای آموزشی ضمن خدمت برای معلمان هم فعال باشیم.
جشنواره اسباببازی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود. انجمن تولیدکنندگان اسباببازی، شورای نظارت بر اسباببازی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در برگزاری این رویداد مشارکت دارند. این جشنواره از ۷ تا ۱۳ دی سال ۱۳۹۸ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون واقع در خیابان حجاب تهران در قالب نمایشگاه ترویجی، نشستها و میزگردهای تخصصی و بخشهای جنبی برگزار میشود.