تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۴

تهران- ایرنا- پذیرش شروط سرمربی تیم فوتبال از سوی مدیران باشگاه در حالی است که این مربی در بازگشت بدون شک با حمایت پیاده‌نظام هواداران سطح توقعات خود را بالاتر از یک مربی تعریف می‌کند.

«آندره‌آ استراماچونی» صبح دوشنبه ایران را به مقصد ترکیه و در نهایت ایتالیا ترک کرد و این سفر آغاز ماجرایی بود که بدون شک بسیاری از اصول اساسی و حرفه‌ای فوتبال را زیر سوال برد. این مربی ایتالیایی با استناد به قانون فیفا و پرداخت‌نشدن مطالباتش پس از ۲ ماه، قرارداد خود را با باشگاه استقلال فسخ کرد؛ فسخی که به هواداران استقلال بهانه داد تا با تجمع مقابل در باشگاه علیه مدیریت شعارهایی مطرح کردند. تجمعی که در برخی از مواقع به درگیری فیزیکی و حضور پلیس رسید.

فتحی تسلیم هواداران شد و استعفا کرد، هواداران نیز در بازی حرفه‌ای استراماچونی گرفتار شدند و تبدیل به ابزاری شدند که مرد ایتالیایی با سوار شدن بر موج اعتراض‌های آنان خواسته‌های خود را به باشگاه و ورزش ایران تحمیل کند. این سرمربی برخلاف تمام اصول فوتبال حرفه‌ای و بدون هیچ‌گونه خسارت مالی مدیران آبی را مجاب کند تا قراردادی که ۲ ساله بسته شده و در هیات فوتبال تهران به ثبت رسیده تبدیل به یک‌ساله کند. اقدامی که شاید در هیچ‌کدام از کشورهای صاحب فوتبال سابقه نداشته باشد.

این مربی در نخستین موفقیت درحالی تمام ارکان فوتبالی استقلال را زیر سوال برد که در پنج هفته نخست لیگ نوزدهم تنها سه امتیاز کسب کرده بود و حمایت تمام ارکان فوتبالی باشگاه استقلال را به همراه داشت. استرا پس از رسیدن به صدر جدول تمام بندهای زیر پای مدیران فوتبالی را پاره کرد و به گونه‌ای آنان را وارد بازی کرد که امروز تیم صدرنشین در بحرانی مدیریتی و کادر فنی فرو رفته‌است. در این بحران کسی از استرا انتقاد نمی‌کند بلکه تمام کاسه و کوزه‌های آن بر سر فتحی و تیم مدیریتی او شکسته می‌شود. البته این سخن به معنای تمجید از عملکرد امیرحسین فتحی نیست بلکه این مدیر با سهل‌انگاری پرداخت دیرهنگام مطالبات مرد ایتالیایی، راه را برای شروع بحران هموار کرد.

استقلال که در کورس صدرنشینی بود در هفته بدون استراماچونی برد را با تساوی عوض کرد و اکنون نفس دیگر رقیبان را در کنار خود حس می‌کند. مربی ایتالیایی هر روز یک مصاحبه انجام می‌دهد و تکلیف باشگاه را مشخص نمی‌کند. «اسماعیل خلیل‌زاده» که به تازگی به عنوان سرپرست باشگاه استقلال انتخاب شده با چمدانی از دلار عازم ترکیه شد تا همراه با مرد خوش‌پوش به ایران برگردد. اما واقعیتی که در پشت تمام این داستان‌ها قرار دارد این است که استرا ممکن است پس از دریافت چمدان دلارها زیر تمام قول و قرارهای نانوشته بزند. او که قرارداد حرفه ای ثبت شده در فوتبال ایران را دور زد، بعید نیست که چشم خود را روی چند پیام فضای مجازی و مصاحبه رسانه‌ای نیز ببندد. با این شرایط است که خلیل زاده و چمدان دلاری او اکنون گروگان مرد رومی هستند.

اما اگر قرارداد تحمیلی در استانبول،‌ از سوی سرپرست باشگاه امضا شود و مرد رومی گام در ایران بگذارد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ نخستین اتفاق آن است که مدیری از ورزش ایران در مکانی حائل بین ایران و روم پای برگه‌ای را امضا خواهد کرد که یک کاپیتالاسیون به تمام معنا برای ورزش ایران است. با امضای این قرارداد سردار رومی بدون هیچ جنگ و نزاعی گام در ایران می‌گذارد و فاتحانه به نفر نخست باشگاه استقلال تبدیل می‌شود. او حمایت هوادران را به همراه دارد و هواداران سرمست استقلال که وزیر را مجبور به امضای استعفا کردند این پیروزی را جشن می‌گیرند.

 سپردن تمام اختیارات به مرد رومی شاید در ظاهر یک پیروزی مقابل فتحی باشد اما واقعیت آن است که هواداران تحت تاثیر رفتار هیجانی قرار گرفتند و ممکن است در آینده بیش از پیش بازیچه اهداف مرد ایتالیایی قرار گیرند. البته استفاده ابزاری از هواداران تنها به مربیانی مانند استراماچونی و «کارلوس کی‌روش» ختم نمی‌شود بلکه «وینفرد شفر» نیز در فصل اول حضور در استقلال با سوار شدن بر موج حمایت این گروه توانست قرارداد سنگینی به استقلال تحمیل کند. این حمایت‌های احساسی برای باشگاه استقلال مفید نیست زیرا دست مدیران این باشگاه را در بزنگاه‌ها مهم خواهد بست و مرد ایتالیایی با تکیه بر چند هفته صدرنشینی و حمایت همه‌جانبه هواداران توقعات خود را از باشگاه بیش از پیش می‌کند و با مقصر جلوه دادن مدیران یا افراد دیگر از بار مسوولیت شانه خالی خواهد کرد.

روند غلط اعتماد همه‌جانبه به یک مربی خارجی و چشم بستن بر تلاش مدیریت، سنت نامیمونی است که  از زمان کی‌روش شروع شد و تا کنون نیز ادامه دارد. «نمی گذارند موفق شویم، برای مردم کار می کنم، هواداران صاحب اصلی تیم هستند، مدیران فوتبالی نیستند و با رفتن فلان مدیر تمام مشکلات حل خواهد شد.» این‌ها تمام جملاتی بود که  کی‌روش علیه مدیران فدراسیون طرح کرد و امروز از زبان مرد ایتالیایی شنیده می‌شود. مردی که با استعفای خود نخستین قربانی (فتحی) را در ایران گرفت و با ابزار هواداران تمام ارکان وزارت‌ ورزش، باشگاه استقلال، بانک مرکزی و وزارت خارجه را مجبور کرد تا برای واریز مبلغ قرارداد او دست به کار شوند. چنین رفتاری در حالی است که استقلال و دیگر تیم‌های لیگ برتری پرونده‌هایی در فیفا دارند که با حل‌نشدن آن، محرومیت در انتظار تیم است.

سردار فاتح رومی اگر چند روز دیگر به ایران برگردد بدون شک نفر نخست تیم است؛ نفری که در تعیین چشم‌اندزاها نقش نخست را دارد اما در زمان پاسخگویی، خبرنگاران و هواداران را به مدیران باشگاه حواله می‌کند. مدیرانی که از روز امضای قرارداد مصیبت‌های ناشی از کار با مربیان خارجی را پیش‌بینی نمی‌کنند بلکه برای تکمیل کارنامه مدیریتی خود به موفقیت کوتاه‌مدت دل می‌بندند.