احمد سمیعی گیلانی، مترجم، ویراستار و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در مراسم بزرگداشت مجدالدین کیوانی در قالب بیستودومین نشست عصر کتاب، ترجمههای این مترجم پیشکسوت را ممتاز دانست و گفت: او با اشراف به زبان انگلیسی و قلم شیرین و دقیقی که دارد ترجمههای ممتاز ارائه میدهد.
وی در این نشست عصر سهشنبه (۲۶ آذر) در سرای کتاب افزود: کیوانی با نامه فرهنگستان، فرهنگ آثار ایرانی اسلامی و دانشنامه زبان و ادب فارسی مستمر همکاری کرده و تمام مقالههای جلد چهارم آثار ایرانی و اسلامی به قلم کیوانی نوشته شده است. کمتر کسی میتواند این همه وقت بگذارد و یک مقاله نیمستونی بنویسد. وقتی مدخلهای مشترک فرهنگ آثار را با بعضی از دانشنامههای دیگر مقایسه کنید، میتوانید این تفاوت را ببینید و کیوانی به عنوان مترجم ممتاز حضور جدی در این عرصه داشته است.
این استاد بازنشسته دانشگاه تهران، استادان را به دو دسته دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم کرد و افزود: برخی استادان در دانشگاهها اسم و رسم دارند؛ اما خارج از دانشگاهها شناخته شده نیستند، برخی دیگر در دانشگاه شناختهشده نیستند؛ اما خارج از دانشگاه به آثار آنها توجه میشود. عدهای از استادان هم هستند که دانشجویان از نزدیک محضر آنها را درک نکردهاند و جای تاسف دارد. برخی استادان، فرصت مطالعه ندارند؛ اما استادانی که در دانشگاهها نیستند و دانشجویان از آنها فیض نمیبرند بیشتر فرصت مطالعه و ترجمه کتاب دارند.
مترجم کتاب سالامبو افزود: با آثار کیوانی از راه ویرایش آشنا شدم؛ زیرا ویراستار ناگزیر است آثار را با دقت بخواند. همه مقالاتی را که کیوانی درباره فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی نوشته، خواندهام و این برای یک ویراستار موهبتی است.
زبان فارسی در حال منهدم شدن است
مدیرعامل موسسه خانه کتاب، با اشاره به زندگی شخصی کیوانی، گفت: کیوانی خدمات زیادی در منطقه زاهدان انجام داده است اما شاید کسانی قدرناشناسی و ناسپاسی کرده باشند، خدمات وی به مردم آن منطقه و مسیری را که برای آن مردم طراحی کرده میتوان در سیمای مردم زاهدان دید.
نیکنام حسینیپور افزود: کیوانی از بوستان بزرگ علم و فرهنگ ایران زمین است و نقش خود را بر خاطره ایران زدهاید و این مراسم و برنامههای دیگر به نوعی قدرشناسی از زحمات سترگ وی و سایر اندیشمندانی است که توانستهاند بخشی از فرهنگ وزین ایرانی را به جهانیان بشناسانند.
وی با نقل قولی از کیوانی ادامه داد: «دوست داشتم انگلیسی را بیاموزم تا ببینم منابع انگلیسی درباره ایرانیها و زبان و فرهنگ آنها چه گفته و چه نوشتهاند.» او اعتقاد دارد در گسترش حوزه ادبی باید نگاه داخلی داشته باشیم و نباید فرهنگ خود را با فرهنگ غربی مطابقت بدهیم، ادبیات ما باید با فرهنگ ما رشد کند. زمانی که ترجمههای زیادی از یک کتاب منتشر میشود و مترجمنماها بسیار زیاد شدهاند نیاز به کیوانی و کیوانیها زیاد احساس میشود به خصوص در این فضای مغشوش که در حوزه ترجمه وجود دارد و حتی ذوق مردم و جامعه را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
حسینیپور فرآیند ترجمه را رو به جلو دانست و گفت: این رودخانه همچنان جریان دارد؛ اما باید با مراقبت ترجمههای خوب را به جامعه معرفی و این راه را به جادهای دو طرفه تبدیل کرد، کاری که کیوانی انجام داده است. نسل مترجمانی که دغدغه زبان فارسی داشتند، برافتاده یا حداقل کم شده. مترجمان شتابزدهای میداندار ترجمه شدهاند که وجه مشترک آنها عجله برای انتشار است.
مدیرعامل خانه کتاب ادامه داد: در شرایط فعلی، کافی است کتابی توجه توده مردم را جلب کند. ناشران به سرعت دست به کار میشوند و ترجمههای متعددی از آن منتشر میکنند، بدون این که به مهارت مترجم اطمینان داشته باشند یا ذرهای دغدغه زبان فارسی در وجودشان ریشه دوانده باشد.
وی اظهار داشت: براساس مدل های نظام چندگانه ترجمه (تحول ارتباط بین زبان مبدا و مقصد از طریق ترجمه و تحمیل مسائل جامعه مبدا به انتخاب گزینههای ترجمهای)، اکنون جلودار ترجمه نه نخبگان بلکه بازار و اهالی بازار هستند. حتی نهادها، از دولت گرفته تا دانشگاه و محافل و انجمنهای نقد، نقش چندانی در این میان ندارند. ترجمه مرعوب نیاز بازار است و سرعت و قدرت نیاز بازار از آن بیشتر است که مترجمان صاحبسبک و فرهیخته بتوانند نقش اصلی خود را بازی کنند.
حسینیپور وضعیت زبان فارسی را در همه بخشها بحرانی دانست و بیان کرد: این مساله چونان یک بیماری واگیردار دامان ژانرهای تالیفی را هم گرفته، کافی است به مجلات دانشگاهی سر بزنید یا رسالههای دکتری یا کتابهای استادان دانشگاه را ببینید تا عمق فاجعه را دریابید.
وی ادامه داد: موج سوم ترجمه، گر چه در باز کردن افقهای اندیشه کارآمد و موثر بود؛ از جهت زبانی تاثیرات بسیار مخربی بر جای نهاد. ساختارهای زبان فارسی در حال منهدم شدن است و قابلیت رسانایی آن به شدت تقلیل یافتهاند. نظام آموزشی ما در دورههای پیشدانشگاهی و رسانهها نیز در این میان ضربات مهلکی را بر پیکره نیمهجان زبان فارسی وارد میکنند. باید فکری برای زبان فارسی کرد، پیش از آن که محافل دانشگاهی رسما اقرار کنند دیگر نمیتوانند منویات، افکار و احساسات خود را به زبان فارسی بازگو کنند.
حسینیپور، آمادهخواری یا خامخواری را یکی از پدیدههای ترجمه در ایران دانست و بیان کرد: در این شرایط ترجمه از روی ترجمههای چاپ شده قدیمی بیصاحب یا با صاحب، کپی میشود. در این نوع ترجمهها کار از سرقت ادبی گذشته و به غارت ادبی رسیده چون مترجم کل ترجمه را میدزدد و شش دانگ آن را به نام خود سند میزند. مزدوری ترجمه نیز بیشتر در دانشگاه اتفاق میافتد. مترجم اثری را ترجمه و به نام استاد یا استادان آن را چاپ میکند.
وی افزود: ترجمههایی که به خرج مترجم و در تیراژ اندک برای زینت بخشی رزومه دانشجویان متقاضی دورههای دکتری صورت میگیرد از این دست هستند و به مصداق هر دم از این باغ بری میرسد، به تازگی ناشرانی پیدا شدهاند که هر ترجمه را که مایلید به نام هرکس که بخواهید چاپ میکنند، حتی به نام نوزاد، در این وضعیت نیاز به کیوانی و تکثیر از نوع وی داریم، کیوانی معیار ترجمه بود، امروز به چنین معیارهایی برای ترجمه بیش از پیش نیاز داریم.
کیوانی معلمی عاشق است
استاد دانشگاه علامه طباطبایی و حافظپژوه با اشاره به تدریس کیوانی، گفت: معلمان دانشگاه دو نوع هستند آنها که به ناگهان بر دانشگاه نازل شدهاند و آنها که معلمی را از مراحل پایین آغاز کردهاند. کیوانی آن دسته معدود معلمان است. معلم اگر از طبقه معلمان عاشق باشد، مانند کیوانی است که کار معلمی را عاشقانه و به نحو احسن انجام داده است. برخی از معلمان کاسب هستند و چون جایی برای این کاسبی پیدا نکردند و با کمال تاسف معلم شدند که از این راه بتوانند به اهداف خودشان برسند، طبقه معلم عاشق بسیار کم است.
اصغر دادبه با اشاره به فارسیدانی کیوانی و اهمیت آن در دنیای امروز، بیان کرد: شبکههای اجتماعی هم سازنده هستند هم ویرانگر هستند، دیگر فعل وجود ندارد، همه افعال مصدری هستند. امروز در برابر چنین تهاجم ویرانگری قرار گرفتهایم و گمان این است که دستهایی پشت این مساله است و جریانی را در این شبکهها رها کردیم به اینجا میرسد.
دایره المعارف بزرگ اسلامی، خانه دوم من است
مجدالدین کیوانی ضمن تشکر از حاضران و سخنرانان، گفت: خود را قابل این همه محبت نمیدانم و در این مجالس از محاسن میگویند اما من هم عیبهای بسیاری دارم. از سمیعی گیلانی بسیار آموختم و از وسواس او کارهای زیادی را یاد گرفتم. پیگیریهای آلداوود بود که مرا ۱۵ سال به نوشتن فرهنگ آثار ایرانی اسلامی وادار کرد.
این استاد ادبیات، با اشاره به تحقیقاتش، خارج از دانشگاهها، ادامه داد: من به تشویق دکتر جعفر شعار به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی معرفی شدم و در کنار عبدالحسین زرینکوب، عباس زریابخویی، جواد حدیدی و دیگران توانستم در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی خدمت کنم و بسیار مدیون این موسسه هستم، خانه دوم من آنجاست. بعد فرهنگستان و بخش دانشنامه و زبان و ادب فارسی که همواره متولی بودند و مرا تشویق میکردند. سپس فعالیتم را در بنیاد دایرهالمعارف اسلامی ادامه دادم و در این سالهای پایانی عمر افتخار همکاری با مرکز پژوهشی میراث مکتوب داشتم.
وی به سیر تاریخی دانشسرای عالی که امروزه به دانشگاه خوارزمی تغییر نام داده پرداخت و گفت: دولت اوایل دهه ۵۰ تصمیم گرفت، شعبههایی از دانشسرای عالی در چند شهر تاسیس کند. منطق تاسیس شعب این بود که در هر شعبه دیپلمههایی را از میان بومیهای مناطق اطراف آن شعبه تربیت کنند. تجربه نشان داده بود وقتی شهرستانیها به تهران میآیند و در دانشسرای عالی درس میخوانند، راغب نیستند برای دبیری به ولایات خود بازگردند. اکثر تلاش میکردند در تهران یا شهرهای بزرگ استخدام شوند.
کیوانی افزود: مقامات تصمیم گرفتند، شعبههایی از دانشسرای عالی در چند شهر خاص تاسیس کنند و بیشتر از محلیها (بومیها) دانشجو بپذیرند با این امید که فارغالتحصیلان بعد از پایان تحصیل در همان جا دبیری خواهند کرد، این شعبهها در زاهدان، سنندج، شاهرود و یزد برپا و من برای تاسیس شعبه زاهدان انتخاب شدم.
این پژوهشگر ادامه داد: دانشسرای زاهدان تقریبا نخستین موسسه آموزش عالی بود که کم و بیش همزمان با دانشگاه بلوچستان تاسیس شد. در آن زمان زاهدان از بسیاری از امکانات مادی و معنوی محروم بود. عملا برای تهیه همه چیز، مشکلات زیادی داشتیم. زندگی در آن شهر چندان راحت نبود؛ هیات علمی کافی نداشتیم و بسیاری استادان باید از تهران و مشهد و تبریز میآمدند. کار را با شماری از فوق لیسانسهای دانشسرای عالی تهران، شیراز و یکی، دو دانشگاه دیگر آغاز کردیم ولی همیشه کمبود هیات علمی داشتیم. کیوانی در پایان سخنانش خاطرهای از موسسه آموزش عالی زاهدان و مشکلاتی که داشت، بازگو کرد.
در پایان نیز مستندی از زندگی استاد کیوانی پخش شد و دوستان و همکارانش درباره وی سخن گفتند. همچنین از سوی موسسه خانه کتاب و مرکز پژوهشی میراث مکتوب لوح تقدیر به وی اهدا شد.