تهران- ایرنا- ۴۰ سال از شهادت آیت الله محمد مفتح و تفکری که وی برای وحدت بین حوزه و دانشگاه بنا نهاد می‌گذرد تا اتفاق‌های فراوان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کشور سبب شود این دو نهاد همچنان از آرمان‌هایی که او در ذهن می‌پروراند، فاصله داشته باشد.

شهید آیت‌الله دکترمحمد مفتح در سال ۱۳۰۷، در خانواده‌ای روحانی در همدان متولد شد و پس از فراگیری مقدمات، راهی قم شد و از محضر امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی استفاده کرد تا به درجه استادی رسید.

وی پس از تحصیلات حوزوی، دانشامه دکتری خود را در رشته فلسفه از دانشگاه کسب کرد و در فضای پیش از انقلاب متوجه توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهی و روحانی از یکدیگر شد لذا ایجاد وحدت میان این دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرار دهد. اما تلاش او منجر به دستگیری وی توسط ساواک و تبعید به نواحی بد آب و هوای کشور شد.

شهید مفتح در دوران قبل از انقلاب بارها دستگیر و روانه زندان شد. ولی در تاریخ ۱۶ شهریورماه ۱۳۵۷برای نخستین بار در نماز عیدفطر نام امام خمینی(ره) را آشکارا بر زبان جاری کرد تا زمینه ساز راهپیمایی ۱۷ شهریور و وقایع جمعه سیاه را سبب شود.

وی پس از انقلاب نیز فعالیت‌های زیادی برای پیوند حوزه و دانشگاه انجام داد. اما در نهایت در روز ۲۷ آذر ۱۳۵۸، هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد تا امروز به نام او روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شود.

با این حال نقش حوزه‌ها در حرکت اسلامی و تربیت جامعه را می توان حساس و سرنوشت ساز دانست. با نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب کشور،  در می یابیم که عالمان دینی همواره سرپرستی و هدایت جامعه را بر عهده داشته و در حوادث و به ویژه مبارزات مردم علیه طاغوت پیشاپیش مردم به قیام برخاسته‌اند. با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی و پدید آمدن افق‌های تازه، مسئولیت سنگین تری بر عهده حوزویان قرار گرفت.

در طرف مقابل، دانشگاه همواره جایگاه آموزش و کاوش در حوزه اندیشه‌های علمی بوده است و رسالت بلند آنان سوق دادن جامعه به سوی مقاصد بلند فرهنگی و اجتماعی است. دانشگاهیان به عنوان روشن فکرانی که از افق بالاتری همراه با دانش به جامعه می‌نگرند، می‌توانند در پیشبرد جامعه به سوی رشد و تعالی در همه زمینه‌ها نقش بسیار مهمی ایفا نمایند. البته در زمان پیش از انقلاب به خصوص حوادث دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ سبب شد تا جنبش‌های دانشجویی تاثیر شگرفی در وقایع و اتفاق‌های کشور ایفا کنند. نقشی که به ثمر رساندن انقلاب و حضور در جنگ و مسائل سیاسی پس از آن به خوبی رخ نمود.

امام خمینی(ره)   که با آگاهی کامل از اهمیت این دو نهاد مطلع بود، درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در بیاناتی فرمودند: امروز یکی از ضروری ترین تشکل‌ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود از انقلاب و اسلام دفاع کنند. امروز دانشگاه و حوزه بیشتر از هر محلی به اتحاد و یگانگی احتیاج دارد.

رهبر معظم انقلاب نیز برای وحدت حوزه و دانشگاه، فرمودند: برای وحدت حوزه و دانشگاه در نظام اسلامی، علم و دین باید پا به پای هم حرکت کنند.  وحدت حوزه و دانشگاه معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص‌های حوزه‌ای در دانشگاه و تخصص‌های دانشگاهی در حوزه دنبال شود. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوش بین باشند و به هم کمک کنند، دو شعبه از یک موسسه علم و دین هستن که یک شعبه، حوزه‌های علمیه و شعبه دیگر، دانشگاه‌ها هستند.

به رغم توصیه‌های حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، هنوز موانعی مانند نبود همدلی و خوش بینی متقابل در راه وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد. همچنین عدم شناخت دقیق هر کدام از طرفین از خصوصیات و توانایی‌های خود و طرف مقابل مشهود است. از طرفی اتخاذ شیوه‌های مشترک آموزشی و پژوهشی، تبادل اطلاعات، تشکیل شبکه‌های مشترک پژوهشی، اطلاع رسانی، مبادله استاد و مدرس و نیز ایجاد ارتباط سیاسی و فرهنگی می‌تواند سهم بسزایی در همکاری وحدت حوزه و دانشگاه ایفا کند.

رابطه حوزه و دانشگاه هنوز ایده آل نیست

مجید سرسنگی معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا درباره اتحاد بین حوزه و دانشگاه گفت: به نظر می‌رسد که هر دو نهاد حوزه و دانشگاه اسیر شعارزدگی قرار گرفتند و به خوبی اصالت خود را ایفا نکردند.

وی گفت: وحدت حوزه و دانشگاه به معنای نفی استقلال آنها نیست. بلکه  هر کدام آنها می‌توانند در کنار مستقل بودن، از نظر محتوایی اثر گذار شوند. البته برای رسیدن به این هدف لازم است هر دو طیف نقادی کنند که این سبب می‌شود نقاط قوت و ضعف یکدیگر را شناسایی کرده و برای بهبود آن تلاش کنند.

معاون فرهنگی دانشگاه تهران در باره اینکه امروزه فضای وحدت بین حوزه و دانشگاه را چگونه ارزیابی می کند؟ اظهار داشت: این تعامل در گذر زمان به شکلی پیش رفت که احساس کردیم اگر دوستان حوزوی در دانشگاه و یا اساتید دانشگاهی در حوزه تدریس کنند، ‌ این تعامل بیشتر می‌شود.   در حالی که کمتر فضای اندیشمندانه بین این دو طیف ایجاد کردیم تا در حوزه علوم انسانی حرف‌های جدیدی برای آموختن نشر داده نشود.

سرسنگی با انتقاد از نوع برنامه‌هایی که برای اتحاد این دو حوزه تعریف شد، ‌ بیان کرد: برنامه‌هایی که برای وحدت بیشتر این دو نهاد تعریف شده هنوز نتوانسته آنها را به آنچه ایده آل است نزدیک کند. اما اگر فضای انتقادی بین حوزه و دانشگاه در کشور شکل بگیرد، نه تنها کاستی‌های آنها را کاهش می دهد بلکه این گفتکان انتقادی سبب روند رو به رشد برای  وحدت بین آنها خواهد شد.

حجت الاسلام کریم خطیبی معاون نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: پس از شهادت دکتر مفتح که پایه گذار این وحدت بین حوزه و دانشگاه بود، موضوع جنگ ۸ ساله شکل گرفت تا عملا وحدت بین این دو نهاد به حاشیه برود. اما با ظهور نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه با درایت رهبر معظم انقلاب، سبب احیا این موضوع شد و موفقیت‌هایی نیز در این راه بدست آمد. هرچند که نمره خوبی هنوز در این مسیر کسب نشده است.

وی گفت: موضوع تحول در علوم انسانی که مقام معظم رهبری نیز نسبت به آن تاکید دارند، از جمله موارد مهم در این عرصه است که می‌تواند سبب تعامل و گفت و گو برای وحدت بیشتر بین  حوزه و دانشگاه شود.

معاون نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها درباره اینکه چرا تاکنون این وحدت بین حوزه و دانشگاه به شرایط ایده آل نرسیده است؟ گفت: به دلیل ارائه نکردن ساختار منظم و سازنده و اصولی دراین راه نتوانستیم این یکپارچگی را شاهد شویم. از طرفی اگر گفتمان فعالیت در حوزه علوم انسانی فعال شود هر دو طیف حوزه و دانشگاه می‌توانند اندیشه‌ها و تفکر خود را دراین محور بیان کرده و به دستاوردهای ارزشمندی دست یابند.

خطیبی خاطرنشان کرد:‌  البته دراین راه دستاورهایی فردی حاصل شده است ولی در بعضی از موارد نیز این دستاوردها شعار گونه بوده تا به آنچه که ایده آل و آرمان شهید مفتح بود، ‌خیلی فاصله داشته باشد.