از جمله مبانی نظری و تئوریک نظام های مردم سالار، دست یافتن به اهدافی است که به سود شان باشد؛ اما آنچه این نظام سیاسی را از سیستم های سیاسی نظیر پادشاهی و سلطنتی و دیگر سیستم های سیاسی سابق متمایز می کند، این است که مردم و افراد تشکیل دهنده جامعه سیاسی در نظام مردم سالار نمی خواهند دیگران این هدف را تعیین کنند، بلکه خواهان آن هستند که اهداف و چشم اندازهای جامعه به دست خود مردم در یک محیط سالم و آرام آن را انتخاب شوند.
طبیعی است به لحاظ گونه شناسی جمعیتی، افراد یک جامعه را نمی توان در یک سطح از آگاهی و معلومات دانست؛ همین نابرابری آگاهی و دانش در میان افراد یک جامعه مجموعه ای از رسالت ها، وظایف، تکالیف و حقوق را به دوش مردم سوار می کند که تبعیت از این تکالیف و عمل به رسالت و محترم شمردن حقوق پیشرفت جامعه را در پی دارد.
در نظام های مردم سالار، درست است که رای، رای مردم است، اما این به معنای آن نیست که این مردم نیاز به آموزش ندارند، زیرا آنان مجموعه ای از انسانها با مراتب مختلف علمی شامل را می شوند. این در حالی است که مبنا و خاستگاه نظام های مردم سالار این است که بهترین تصمیم گرفته شود و این مطلوب حاصل نمی شود مگر در اثر تلاش نخبگان، سرآمدان و اندیشمندان یک نظام از طریق تزریق آگاهی و اندیشه به بدنه جامعه.
از آنجایی که نخبگان به عنوان چشمان بینای ملت در امر انتخاب، پیش بینی آینده و تشخیص تصمیم های درست از نادرست در جامعه حضور دارند، مکلف هستند که ملاک های تصمیم گیری درست را به جامعه، آموزش دهند و آنها را مجهز به سلاح تصمیم گیری و قدرت تشخیص بکنند.
نقش خطیر و مهم نخبگان در جامعه از آن جهت است که جهت دهندگان اصلی به آراء مردمی، تبلیغ و آموزش فکری و سیاسی شهروندان می باشند؛ درست است که تصمیم نهایی در سیستم های مردم سالار و روش های انتخاباتی به آراء مردمی بر می گردد، ولی باید دانست که این آراء، نتیجه تلاش و عملکرد نخبگان در عرصه آگاهی بخشی است.
نخبگان از طریق آموزش دادن مردم می توانند بانی جامعه ای باشند که پایه های اجتماعی آن را انسانهای آگاه تشکیل می دهند و این انسانها در پس هر رای، از منطق و دلیل خاصی تبعیت کرده اند.
از جمله کارکردها و شاخص های مثبت نظام های مردم سالار و سیستم انتخابات، نظارت از پایین به بالاست؛ طبیعی است که وقتی پایین جامعه را افرادی تشکیل داده باشند که در اثر آگاهی بخشی از سوی نخبگان به مرز نخبگی رسیده باشند، بهتر، دقیقتر و در سطحی وسیعتر و عمیقتر می توانند نظارت بر اعمال بالا داشته باشند و به ساخت جامعه خود بپردازند.
دانشگاهیان پیشتاز مشارکت در انتخابات باشند
استاندار آذربایجانشرقی گفت: انتظار این است که دانشگاهیان در انتخابات مجلس شورای اسلامی، پیشتاز مشارکت حداکثری و تشویق اقشار مختلف مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی باشند.
محمدرضا پورمحمدی، به برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند امسال اشاره و اضافه کرد: انتخابات، مظهر دموکراسی دینی و از مهم ترین دستاوردهای انقلاب است.
وی افزود: این انتخابات، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و امیدواریم با برپایی باشکوه آن، توطئه های دشمنان در دلسرد کردن مردم از نظام و انقلاب خنثی شود.
شناخت مردم از نخبگان کم است
جامعهشناس و استاد دانشگاه در مورد نقش نخبگان به عنوان گروه های مرجع، بزرگ ترین داشته یک جامعه را سرمایه اجتماعی دانست و گفت:بزرگ ترین نظزیه پردازان جامعه شناسی سرمایه اجتماعی را بزرگ ترین ثروت یک جامعه می دانند؛ جامعه ای که از بالاترین سطح سرمایه اجتماعی برخوردار باشد کمتر دچار فساد و آسیبهای اجتماعی میشود پس یکی از عناصر سرمایه اجتماعی به نخبگان برمیگردد.
روح الله ساعی افزود: در بررسی روابط انسان ها و گروه ها در طول تاریخ نقش نخبگان همواره وجود داشته است؛نخبگان در اقتصاد، فرهنگ و سیاست دخالت داشتند که ابتدا در اقتصاد نقش آنها دیده شد بعدها به سیاست نیز روی آوردند. هر قدر جامعه ای از سرمایههای اجتماعی بیشتری برخوردار باشد و نخبگان نقش اساسی در تصمیم گیری ها داشته باشند،به طور قطع تاثیرگذاری مثبت بیشتری بر جامعه خواهند داشت.
وی در مورد نقش نخبگان در انتخابات نیز گفت: در یک معادله ساده اجتماعی در دنیا نقش نخبگان در انتخابات عملیاتی میشود اما جامعه ایرانی از آن مسئله دور است، ما عمل توام با حل مسئله در جامعه مان نداریم یعنی ما یا در عملگرایی گیر کرده ایم و یا در نظریه پردازی؛ ما یک سری انسان هایی داریم که نظریه پرداز و دانشگاهی هستند و درگیر نظریهپردازی هستند و یک سری افراد هم داریم که فقط عملگرا بوده و کارهای صرف اجرایی می کنند. یعنی پیوند اساسی عمل گرایان و تئوریسین های دانشگاهی در جامعه ما متاسفانه وجود ندارد که باید به وجود بیاید تا انسانها و نخبگانی تربیت کنیم که هم عملگرا باشند و هم نظریه پرداز باشند.
ساعی خاطرنشان کرد: داشتن مهارت و دانش توام با هم؛ یعنی سیاستمداران ما باید هم از مهارت عملی برخوردار باشند تا ایده هایشان را در جامعه پیاده کنند و هم از دانش و تجربه دانشگاهی برخوردار باشند که بتوانند تجربه های دنیا را آموخته و سازگار با فرهنگ بومی آن را برای پیشرفت جامعه خود استفاده کنند. به عنوان مثال شما اگر شورای شهر تبریز را در نظر بگیرید در این شورا ترکیبی از دانشگاهیان و عمل گرایان وارد شدند که دانشگاهیان فقط در نظریه پردازی مانده اند و آنها که عملگرا هستند نیز فاقد مهارت و دانش علمی برای توسعه و پیشرفت هستند که ما نیاز به پیوند همزمان این داریم
وی در مورد اینکه آیا مردم به اندازه کافی از نخبگان تاثیر می پذیرند، گفت: ما باید نقدی هم به مردم مبنی بر اینکه مطالبهگری نمی توانند بکنند، هم داشته باشیم؛مردم در مطالبه گری فاقد ابزارهای لازم هستند و از دانش و شعور سیاسی کمتری برخوردارند و شور اجتماعی بر شعهور سیاسی غلبه می کند.
ساعی اظهار کرد: اینکه مردم از نخبگان تاثیر می پذیرند یا نه؟ بخش هم به خود نخبگان برمی گردد؛مردم از نخبگان عملگرا چندان شناخت و آگاهی ندارند و بیشتر چهره هایی را می شناسند که صاحب ثروت و قدرت هستند و شناخت مردم بیشتر بر اساس عملکرد آنهاست. نخبگان سیاسی و اجتماعی که از قضا افراد قوی نیز هستند کمتر شناخت دارند که در این زمینه نیز باید خود نخبگان با حضور در حوزه عمومی و رسانه ها خود را بیشتر به مردم بشناسانند.
نخبگان و دانشگاهیان در آثار و نوشته هایشان نیز باید نوشتههایان را در سطح عمومی پایین بیاورند و از نوشتهها و گفته های ثقیل و غیرقابل همه فهم بپرهیزند، و اگر در غیر این صورت باشد مردم از آنها تبعیت نخواهند کرد.
نخبگان نه، احزاب آری
استاد دانشگاه تبریز و فعال سیاسی نیز در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه در قانون اساسی یک نهاد قانونگذار وجود دارد که آن هم فقط مجلس است،گفت: البته تخلف در قانونگذاری هم گاهی به وجود میآید ولی ما باید مبنا را بر آن بگذاریم که فقط مجلس نهاد قانونگذاری است و آن هم دو وظیفه دارد؛ یکی قانونگذاری و یکی نظارتی.
محمدباقر بهشتی افزود: نمایندگان وقتی انتخاب میشوند وظیفه شان منطقهای نیست بلکه وظیفه شان فرا منطقهای و کشوری است و وظیفه اصلی نمایندگان قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است، اگر مردم ۱۰ دوره عملکرد نمایندگان را مبنا قرار دهند بر آن اساس گرایش بیشتر و یا کمتری در انتخابات خواهند داشت.
وی یکی از دلایل مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی را مربوط به عملکرد ضعیف نمایندگان دانست و گفت: مردم اگر عملکرد ۱۰ دوره مجلس را جمعآوری کنند می بینند که نمایندگان به وظیفه ذاتی خودشان بیشتر عمل نکردهاند بلکه بیشتر به مسائل منطقهای و حوزه انتخابه شان پرداختهاند و بیشتر کار اجرایی کردهاند تا کار قانونگذاری.
بهشتی در مورد وظیفه و نقش نخبگان در انتخابات، نقش آنها را تبیین و شرح مسائل و وقایع موجود دانست و افزود: اشکالی که وجود دارد این است که قبل از انتخابات همه تبلیغ میکنند و بعد از انتخابات مردم فراموش میشوند در حالی که مردم باید در همه حال و در کل امور جامعه مشارکت داشته باشند و در جریان همه امور باشند.
وی خاطرنشان کرد: بیشترین تأثیرگذاری مردم و نخبگان زمانی است که مردم روز بعد از شکلگیری مجلس بر عملکرد آنها نظارت داشته باشند و در جریان امور و قانونگذاری و عملکرد نمایندگان قرار بگیرند.
بهشتی در مورد اینکه آیا مردم به اندازه کافی از نخبگان تصمیم میپذیرند، گفت: در انتخابات باید احزاب پای کار باشند و مردم باید بر اساس حزب و برنامه هایشان و کاندیداهایی که به مردم معرفی میکنند و شناختی که از احزاب به دست می آورند،رای میدهند؛ در جامعه ما چون حزب به معنای واقعی وجود ندارد و لیستی هم که به نام احزاب معرفی می شود در واقع حزبی نیستند بلکه احزاب فقط آن ها را معرفی میکنند.
وی ادامه داد: در کشور ما چون احزاب وجود ندارد بلکه جناح وجود دارد که جناح هم حزب نیست بنابراین افراد بدون برنامه وارد مجلس می شوند که وقتی به مجلس میروند مردم نمیدانند عملکرد شان چیست و چه موقع باید از آنها بازخواست کنند. نمایندگان هم متاسفانه به وظیفه ذاتی خود عمل نمیکنند بلکه در موعد انتخابات عملکرد خودشان را به عنوان تبلیغ به مردم اعلام میکنند؛ مگر نماینده استاندار یا فرماندار است که عملکرد داشته باشد، اینها به نوعی تخطی از قانون است.
نخبگان تاثیرگذاری خود بر افکار عمومی را تا حد زیادی از دست داده اند
فعال سیاسی و استاد دانشگاه های تبریز نیز به ایرنا گفت: بی اعتمادی چنان گسترش یافته است که حتی نخبگان نیز دیگر برای افکار عمومی گروه مرجع محسوب نمی شوند؛ پیش از این در مقاطع زمانی مختلف، روحانیت، اساتید دانشگاه، متخصصین، روسای احزاب و روسای جمهوری اسبق به طور متناوب می توانستند در انتخابات به عنوان گروه های مرجع ایفای نقش کنند، ولی اکنون اثربخشی خود را تا حد زیادی از دست داده اند.
علیرضا استادرحیمی افزود: گروه های مرجع قبلا می توانستند با شعارها و تمهیداتی نظر مثبت مردم را جلب و آنان را برای مشارکت هر چه بیشتر در انتخابات ترغیب کنند، ولی متاسفانه وضعیتی پیش آمده که به نظر من نخبگان نیز نمی توانند چندان که باید فضا را تحت تاثیر قرار دهند و باید به دنبال عوامل دیگری برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات پیش رو بود.
وی اضافه کرد: البته واقعیت تلخ و گزنده این است که در این فضا نه تنها نخبگان اثرگذاری چندانی روی افکار عمومی ندارند، بلکه خودشان و مهم تر از آن گفتارشان نیز دچار انفعال شده است؛ یعنی نه کسی از آنان حرف شنوی دارد و نه خودشان می توانند روی دیگران تاثیر بگذارند.
وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی که در طول سالیان دراز انباشته شده بود، آسیب دیده است و عملکردهایمان در طول این مدت بر روی سرمایه اجتماعی تاثیر گذاشته است.
استاد رحیمی تاکید کرد: با این وجود نخبگان می توانند به طرق دیگر از قبیل ارایه راهکارهای معیشتی، امنیتی و سیاسی به تصمیم سازان و تصمیم گیران، گره گشا باشند و بدین وسیله مردم را هر چه بیشتر پای صندوق های رای بکشانند.
یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی دوم اسفند ماه امسال همزمان با سراسر کشور در آذربایجان شرقی برگزار می شود.
آذربایجان شرقی با بیش از چهار میلیون نفر جمعیت ۱۹ کرسی در مجلس دارد.
گزارش از: نعمت مرادپور