اردشیر صالحپور، استاد دانشگاه هنر، در شب آیینهای زمستانی بخارا با اشاره به ویژگیهای زمستان، گفت: شبهای زمستان، زمانی است که طبیعت به انجماد رسیده و برای بهار نوید زایش دارد. در این فصل مردم به کومهها پناه میبرند و کنار هم قرار میگیرند و به همین دلیل زمستان بهترین فصل برای قصهگویی است. ما آیینها و جشن های بسیاری داریم که انتظار بهار را بازگو میکنند.
این کارگردان تئاتر، با اشاره به نظریه های تراژدی یونانی و مضامین نمایش های زمستانی،گفت: تراژدی مربوط به زمستان و رومانس مربوط به تابستان است.ما در ایران قصههای بسیاری داریم که در مورد افراد کوسه است از این نظر این افراد انتخاب شدهاند که ریش نماد رویش است و با زایایی ارتباط دارد. این آیینها نمادی از بزرگ و مربوط به دوران دامپروری و شکارگری هستند روزگاری که چوپان در زندگی دامداری بسیار اهمیت داشته است.
صالح پور در این مراسم شامگاه شنبه (هفتم دی) در خانه اندیشمندان علوم انسانی ادامه داد: بازیگران و بازیگردان این نمایشها و قصهها چوپانها هستند که نقش کوسه را بازی میکنند و این به معنای نبود زایایی دامها در فصل زمستان است. اجرای این جشنها برای تقدیس تاریخ است، شکل و شمایل نمایشها کمیک است و همه آنها با باروری در ارتباط هستند، با برگزاری این آیینها درخواست برکت و زایش اتفاق میافتد. در برخی مناطق ایران عروس و دامادها، شب اول عروسی را در آغل میگذرانند.
این نویسنده اظهار داشت: بعد از زمستان، جشنهای پیشانوروزی را داریم که یک نمونه آن میرنوروزی است، در ایران تئاتر به معنای دیونیزوسی و یونانی آن نداشتهایم اما آیینهای نمایشی بسیاری داریم که اگر این آیینها به دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، راه پیدا کنند، می توانند نوآوری و خلاقیت را به تئاتر ایرانی اضافه و دستمایه پژوهشهای بسیاری باشند. سالهاست دانشکده هنرهای دراماتیک داریم اما رشته تئاتر ایرانی نداریم و جای خالی آن هر روز بیشتر دیده میشود، تئاتر ما تبدیل به کپی کاری از کارهای غربی شده است.
زمستان، فصل روایتهای بینانسلی است
مهرداد ملک زاده، باستانشناس و پژوهشگر پژوهشکده باستانشناسی، با اشاره به اینکه فرهنگ رسمی در ایران امروز از برخی نمادهای فرهنگ سنتی و مردم ایران حمایت نمیکند، گفت: رفتارهای شدید و پررنگ در باره رسوم کهن، واکنشی به حمایت نشدن و تلاشی برای جبران این رفتار است که میخواهد موازنهای میان این تفاوت دیدگاه ایجاد کند.
این استاد دانشگاه افزود: مجموعهای از آیینها را داریم که کار نهادها را انجام میدهند اما این روزها کارکرد خود را از دست دادند چون همه چیز را به مدرسه سپردهایم و از رفتارهایی که آیینها را نسل به نسل انتقال میدادند بیبهره ماندهایم. ما خلع نهاد آموزشی داریم چون نهادی که تا پیش از این مادربزرگ بود و در مقام مادر بزرگ جهان آنچه هر نسل باید بیاموزد را به او میآموخت را از دست دادهایم.
ملکزاده اظهار داشت: از روزگاری حرف میزنم که این آموزشها نکتهای قابل اشاره و پررنگ در فرهنگ ما بودند. این شبهای بلند که اعضای خانواده کنار هم قرار میگیرند در قالب قصه ها، تجربه نسلها انتقال پیدا میکرد و این گونه آیین یلدا، چون یک نهاد بود و میراث ناملموس را هدایت میکرد.
وی افزود: در بطن این موضوع ما همآوردی میان فرهنگ رسمی و فرهنگ عامه را داریم در قالب قصهها و متلها پیران روایتهایی را میگفتند و منتقل می کردند که روایت هایی نبود که حاکمان آن را بپسندند و بخواهند، به همین دلیل آیینها نهادی سازمان یافته به شمار می آمدند.
ملکزاده شاهنامه را ترکیبی از روایتهای رسمی و غیررسمی دانست و ادامه داد: شاهنامه در اصل روایتی رسمی از فرهنگ ماست و روایتی زرتشتی به شمار میآید اما روایت های غیررسمی هم در آن وجود دارد. روایتهایی که در ایران پیش از اسلام هم وجود نداشته و در روایتهای رسمی مغان زرتشتی و و راویان اوستایی و مزدیسنایی نمیدیدیم.
وی بیان کرد: بخش پهلوانی شاهنامه برگرفته از روایتهای فرهنگ پارتی یا زندگی رستم برگرفته از روایتهای سغدی است. چه کسانی آن را روایت کردهاند که وارد روایت رسمی شاهنامه شده؟ این روایتها از طریق قصه ها و داستان هایی که راویان آنها قصهگویان دوره گرد مشهور به گوسانها بودهاند، بازگو شده است. دیوان و پریان هم بخشی از روایت رسمی ما نیستند و نبودند.
ملکزاده گفت: به نظر می آید امروز هم دچار دوگانگی شدهایم اما نباید نگران باشیم، همیشه ریشههای روایتهای غیررسمی در روایتهای ایرانی وجود داشته و حتی روی روایت رسمی اثر گذاشته و آن را تغییر داده است.
زمستان در ایران وفاق ایجاد کرده است
احمد محیط طباطبایی، استاد تاریخ و عضو ایکوم ایران، گفت: انسان برای گذراندن شب و رسیدن به روز نیاز به خلاقیت دارد و زمستان نزدیکترین فصل به شب است به همین دلیل قوه خلاقیت انسانها بیشتر فعالیت کرده است. برای انسانی که همه فصلها را تجربه کرده این فصل بسیار اهمیت دارد، آریاییها پس از جستجوی بسیار سرزمینی را یافتند که فصل گرم بلند و فصل سرد کوتاهتری دارد به همین دلیل آیینهای زمستانی قدیمیتر از مذهب هستند.
این پژوهشگر افزود: در سنت، فرهنگ و فرم زندگی گلهداری، زمستان بسیار اهمیت دارد، کشاورزان هم در این فصل آرامش دارند و فراغت پیدا میکنند که هنرمندی کنند. زمستان همیشه فرصتی برای باهم بودن کنار هم بودن و شادمانی کردن است، حتی رسوم بارانخواهی و آیینهای دیگر هم به این فصل تعلق دارند.
طباطبایی جشن سده را از قدیمیترین آیینهای زمستانی دانست و گفت: نمونه مهم آیین زمستانی، جشن سده است که امروز زرتشتیان آن را برگزار میکنند اما قبلاً به این شکل نبوده و حتی متعلق به آیین زرتشتی نیست و از آن قدیمیتر است. در تجربه زمین از نیمهای که جشن سده گرفته می شود تا روزی که نفس آزاد زمین کشیده شود و معمولا پایان فروردین ماه است، ۱۰۰ روز بوده و ۵۰ شب و روز نبوده، این جشن زمانی برگزار میشود که سرما رو به پایان است.
وی ادامه داد: آیین های زمستانی را مردم دیگر اقوام هم برگزار میکند اما زمستان برای مردم ایران در همه اشکال و پدیدههای فرهنگی ویژگی مهمی را به وجود آورده، زمستان در ایران نوعی از وفاق را ایجاد میکند و امید به فردای بهتر را به وجود میآورد.
یلدا، میتواند دیپلماسی ایرانی باشد
رضا سجودی، مردمشناس و پژوهشگر میراث فرهنگی ناملموس ایران، با تعریف میراث فرهنگی ناملموس و آثار ثبت شده ایران در این کنوانسیون گفت: یلدا نماد پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس است، رویدادی تکرار شونده که به شکل چشمگیری هویت بخش است، فصل ها را از یکدیگر جدا میکند و با باورهای مردم ارتباط مستقیم دارد، یلدا رابطه انسان و طبیعت را بازگو میکند و با این تعریف همه ویژگیهای کنوانسیون میراث فرهنگی ناملموس را داراست.
وی افزود: این روزها میراث و فرهنگ زنده اهمیت بسیاری پیدا کرده است یلدا هم در میان میراث زنده ما قرار دارد نمادهای یلدا وارد بازار شدهاند و یلدا در زندگی ما بسیار پررنگ است. به نظر من یلدا میتواند در حوزه دیپلماسی خودنمایی کند و بر روابط ما با دیگر کشورها اثر بگذارد.
یلدا؛ بوشناسی مقدس زمستان
علیرضا حسن زاده، مدیر پژوهشکده مردمشناسی، با اشاره به ویژگیهای یلدا گفت: ما مردمشناسان مهمترین ویژگی یلدا را اکولوژی مقدس می گوییم چون مربوط به دوره زیست سالاری است.
این استاد دانشگاه، با اشاره به نمادهای یلدا گفت: انار در یلدا از این جهت اهمیت پیدا کرده که انار را حفظ کننده جان می دانستند و وقتی نوزادی به دنیا می آمد آویخته کردن شاخه انار بر در خانه او را از مرگ حفظ میکرد. پیوند آیین و ادبیات یکی از ویژگیهای مهم ادبیات فارسی است که در این زمینه شعر چند صدایی حافظ در شب یلدا از آینده می گوید، حافظ ویژگی میراث بین آن اصلی است.
حسنزاده افزود: یلدا طی این سالها به شدت عامه شده و آیینهای آن ویژگی مهمی را دارند، رسوم ایرانی تنها به نوروز محدود نمیشود و حتی تاثیر جهانی روی یلدا هم وجود دارد و این آیین با مراسم ولنتاین و کریسمس هم پیوند خورده است.
وی با اشاره به نظریه گروتسک باختین گفت: چیزی که باعث ترس میشود باید خنده دار شود که ترس از بین برود، این مساله در فرهنگهای رسمی کشورهای مختلف وجود دارد، در جاهایی که مرز بین انسان و حیوان را میبینیم مثلاً انسان شاخدار یا اسب سخنگو، با گروتسک مواجه هستیم. نمونه آن حاجی فیروز است که با جهان مرگ ارتباط دارد اما ما را به خنده می اندازد و اینگونه موضوع مرگ را به کمدی تبدیل میکند.
حسنزاده اظهار داشت: آیینهای زمستانی ایران که از پایان پاییز تا آغاز بهار انجام میشوند آیینهای گروتسکی هستند که میخواهند بگویند جهان را نمیتوان این گونه با ترس شناخت.
در بخشی از این نشست، فاطمه نعمت طاووسی، پژوهشگر مردمشناسی، به تحلیل روایتهای گوناگون ننه سرما، پرداخت.