موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در ایران پس از ۱۶ سال توسط دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اجرا شد. هدف از انجام این پیمایش، سنجش رفتارهای فرهنگی مردم ایران در حوزه مصرف کالاهای فرهنگی بوده است. موج اول این پیمایش در سال ۱۳۷۹ و موج دوم آن در سال ۱۳۸۲ انجام شده است.
پیمایش مصرف کالاهای فرهنگی در ایران، سه محور فعالیت فرهنگی، مصرف و تقاضای فرهنگی را در قالب مقولاتی؛ مانند فعالیت مذهبی، فعالیت اجتماعی، فعالیت ورزشی، فعالیت تفریحی، فعالیت هنری و دستی، کتاب و کتابخوانی، روزنامه و مجلهخوانی، مصرف رادیو، تلویزیون (و انواع دیگر رسانههای صوتی تصویری)، رایانه، اینترنت، ماهواره و تلفن همراه، سینما و تئاتر، موسیقی، تسهیلات (امکانات) فرهنگی، زمان فراغت و نیازهای فرهنگی، بررسی کرده است.
مرحله گردآوری اطلاعات موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در ایران از ۲۴ فروردین ۱۳۹۸ توسط مرکز طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات آغاز شد و به مدت ۲۰ روز ادامه یافت. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این طرح، با تعداد نمونه ۱۵ هزار و ۵۰۰ نفر از افراد بالای ۱۵ سال ساکن شهر و روستا و درگستره ملی انجام شد. در این پیمایش، پرسشگران برای تکمیل پرسشنامه، به هموطنان ساکن در ۳۱ مرکز استان، ۸۵ شهر (غیر مرکز استان) و ۵۰۰ روستا مراجعه کردند.
در جمع آوری اطلاعات موردنیاز این طرح حدود ۴۰۰ نفر، شامل پرسشگران، مدیران اجرایی و ناظران با مرکز طرحهای ملی پژوهشگاه به مدت دو ماه همکاری کردند و درنهایت دادههای جمعآوریشده توسط تیم علمی طرح تدوین شد.
در پیمایش موج سوم علاوه بر تنظیم و تطبیق تعداد نمونههای این طرح با قواعد نمونهگیری طرحهای ملی در دست اجرای پژوهشگاه، واحد مورد مطالعه نیز از «خانوار» به «فرد» تغییر یافته است. در این طرح سعی شد با حفظ ساختار کلی طرح، در برخی موارد و آن هم به اقتضای تغییرات فرهنگی، نسبت به روزآمدکردن برخی سوالات اقدام شود.
یافتههای پیمایش؛ کتابخوانی ۴۶ درصد، تماشای تلویزیون ایران ۹۲ درصد
مهمترین نتایج و یافته های این طرح که رفتار و مصرف کالاهای فرهنگی ایرانیان در طول یک سال را نشان می دهد، به این شرح است:
قانون کپی رایت در ایران تعطیل است.
۷۲ درصد مردم در هیچ فعالیت یا انجمن اجتماعی مشارکت ندارند.
۲۹.۷ درصد مردم به رادیوهای ایران گوش می دهند.
مردم به طور متوسط در شبانروز ۳۳ دقیقه به رادیوهای ایران گوش می دهند؛ ۵۰.۵ درصد در خانه و ۳۹.۱ درصد در وسیله نقلیه و ۱۰.۱ درصد در محل کار رادیو گوش می دهند.
۹۲.۷ درصد مردم تلویزیون ایران را تماشا می کنند. به طور متوسط در شبانروز ۲ ساعت و ۵۹ دقیقه تلویزیون ایران را تماشا می کنند.
۱۹.۸ درصد مردم سریال های خانگی ایرانی را که فروخته می شود تماشا می کنند؛ به طور متوسط در روز ۱ ساعت و ۲ دقیقه از دستگاه های صوتی و تصویری (سینمای خانگی، ستاپ باکس) استفاده می کنند.
۷۲.۱ درصد موسیقی گوش می کنند. به طور متوسط در روز ۱ ساعت و ۷ دقیقه موسیقی گوش می کنند. ۳۳.۱ درصد موسیقی سنتی، ۲۶.۶ درصد موسیقی پاپ ایرانی، ۲.۸ درصد موسیقی راک و رپ ایرانی گوش می دهند.
۳۲.۷ درصد از کامپیوتر یا لپتاپ استفاده می کنند.
۶۰.۱ درصد از اینترنت استفاده می کنند.
۹۰.۷ درصد تلفن همراه دارند.
۷۷.۷ درصد اصلا سینما نمی روند. افراد سالی ۰.۸ بار به سینما می روند.
۴۸ درصد در منزل سفره نذری یا پخش غذای نذری برگزار کرده اند.
۶۳.۱ درصد در سال گذشته در خانواده جشن تولد برای فردی از اعضا برگزار کرده اند.
۷۲.۸ درصد فعالیت های هنری و دستی انجام نمی دهند.
۴۴.۳ درصد هیچ ورزشی انجام نمی دهند. بقیه جامعه آماری یادشده به طور متوسط ۱ ساعت و ۴۷ دقیقه از وقت خود در هفته را صرف ورزش می کنند. به طور متوسط در هفته ۱ ساعت و ۱۱ دقیقه برای تماشای ورزش از تلویزیون اختصاص می دهند. در روزهای غیرتعطیل در شبانروز ۴ ساعت و ۱۷ دقیقه وقت آزاد و فراغت دارند. در روزهای تعطیل و آخر هفته ۶ ساعت و ۲۶ دقیقه وقت آزاد و فراغت دارند.
در سال گذشته ۵۸.۵ درصد جهت تفریح، زیارت یا دیدن اقوام و آشنایان به سفر رفته اند.
در سال گذشته ۱.۶ بار به سفر رفته اند.
در سال گذشته ۲۲ درصد برای تفریح ۱۸.۷ درصد برای زیارت ۱۶.۱ درصد برای دیدن اقوام و آشنایان به سفر رفته اند.
۴۶.۶ درصد کتاب می خوانند. به طور متوسط در هفته ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه کتاب های غیردرسی می خوانند.
در سال حدودا ۲.۱۴ جلد کتاب می خرند. در منزل حدودا ۲۴ جلد کتاب غیردرسی به جز قرآن، دعاها و کتب آسمانی وجود دارد.
۲۸.۳ درصد روزنامه یا مجله می خوانند.
۱۱.۹ درصد به صورت الکترونیکی روزنامه یا مجله می خوانند.
۲۹.۴ دقیقه از وقت خود را در هفته صرف خواندن روزنامه ها یا مجلات می کنند.
برای خرید روزنامه و مجله حدودا سه هزار و ۵۷۸ تومان در هر ماه هزینه می کنند.
یافته های این پیمایش طی نشستی روز گذشته با حضور اساتید دانشگاهی و مسوولان فرهنگی ارائه و نقد و بررسی شد.
تحلیلهای ثانویه روی داده های اولیه مهمتر است
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی راهبردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست ضمن تاکید بر اهمیت و ارزش چنین پیمایش هایی از درنظر نگرفتن کودکان و نوجوانان در این طرح ها انتقاد کرد و آن را نقطه ضعفی در اجرای طرح دانست.
علیاصغر سیدآبادی افزود: در پیمایش ها سن را ۱۵ سال می گیریم به بالا، در حالیکه با اتفاقات اجتماعی امروز کودکان نوجوانان خیلی کنشگر شده اند و حتی نظر بزرگترها را، بچه ها می توانند تغییر دهند.
در نظر نگرفتن کودکان در پیمایش ها نقص بزرگی است، در همه پیمایش ها باید جای کودکان و نوجوانان را باز کنیم.
وی گفت: نقد دیگر اینکه در تمام مسائل فرهنگی واحد پیمایش شهر است، اگر این امکان بود که به تفکیک شهرها این پیمایش صورت بگیرد نه فقط براساس استان، نتایج بسیار بهتر و کاربردی تر خواهد شد.
سیدآبادی با بیان اینکه بعضی از این داده ها کنار هم مهم اند، گفت: داده های پیمایش به طور کلی هم به کار می آیند اما وقتی تحلیل های ثانویه روی این داده صورت گیرد و پژوهشگران روی این نتایج کار کنند، بسیار کاراتر می شوند.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست گفت: یکی از مظلومیت های همه طرح های ملی از جمله طرح مصرف کالاهای فرهنگی این است که دیده نمی شوند و همچنین بررسی نمی شود که چه کسانی دیدند، توجه، سیاستگذاری و یا نقد کردند، چه کسانی با این طرح ها و نتایج آن امیدوار شدند یا ناامید و این یک ایراد جدی به این طرح هاست چون آنگونه که باید به آن توجه نشده است.
هادی خانیکی نکاتی را هم در مورد نتایج و هم در مورد اجرای این پیمایش ها لازم به دقت برشمرد، از جمله اینکه طرح های پیمایش ارزش ها و نگرش ها، سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی را باید مکمل هم دید.
تغییرات پیمایش کنونی با تغییرات جهانی تطابق دارد
وی با بیان اینکه تغییر مصرف الزاما به معنای کاهش مصرف نیست، ادامه داد: این تغییرات که پیمایش کنونی نشان می دهد با روند تغییرات جهانی هم مطابقت دارد.
خانیکی به رسانه ای شدن کالای فرهنگی نیز اشاره کرد و گفت: در چنین شرایط رسانه ای، می توان از تلگرامی شدن فرهنگ و اینستاشدن فرهنگ حرف زد، علاوه بر این باید دقت کرد که امروزه تغییر در محیط فراتر از تغییر در خود فرد در اجتماع است.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه با اشاره به مساله جزیره ای شدن آگاهی جمعی افزود: ما مجمع الجزایری از آگاهی ها داریم در چنین فضایی آگاهی جمعی بسیار دشوار است، کاری که پژوهشگاه انجام داد در قالب مقاله با عنوان ایران در معرض یک ذهنیت جمعی جدید بود، یعنی اعتراض به همه چیز و چنین مقالات و یا این بعد از نتیجه طرح، برای بررسی اعتراضات مقطعی چون آبان ماه مفید است.
خانیکی با اشاره به رقم ۴۰ میلیون کاربر فعال رسانه های اجتماعی در کشور گفت: نکته دیگر این که طرح مصرف کالاهای فرهنگی نشان می دهد رشد فورانی مصرف فرهنگی را در کشور شاهدیم و به میزان آن هم رشد محدودیت و منع مصرف و نیز مساله فیلترینگ وجود دارد.
مساله دیگری که به تحلیل این یافته ها کمک می کند توجه به تغییر ذهنیت جمعی است؛ به خصوص وقتی که جنبه های اعتراضی و انتقادی کنونی وسیعتر شده، نفس اعتراض مشکلی ندارد اما این که اعتراض چگونه منجر به راه حل و گفت وگو شود، مهم است. از اعتراض، خشونت، نفرت و یاس و ناامیدی حاصل می شود یا مطالبه گری مبتنی بر امکانات و ظرفیت های کشور و مساله ای حائز اهمیت است. رضایت از نسبت میان مطالبات و دستاوردها شکل می گیرد، اگر دستاوردها افزایش یابد نیازی به کاستن مطالبات نداریم. اما در غیر اینصورت سرخوردگی حاصل می شود که نتیجه اش پرخاشگری و افراطی گری است. ذهنیت جمعی جدید را باید جدی گرفت همراه با مولفه هایی که حاصل تغییر مصرف و رفتار فرهنگی است.
وی با اشاره به توسعه فضای جهانی شدن گفت: امروزه هفتمین بازار به اشتراک گذاشتن عکس در دنیا را داریم و با توجه به این گسترش رسانه ای شدن باید دقت داشت. در ذهنیت جمعی جدید نگران کننده ترین اتفاق این است که حرف ها، گزارش ها و تصاویر و صداهای بلند شده متاسفانه ناخوانده و نادیده گرفته می شود، بویژه در نهادهای مسئول، چون پیش فرض های آنها بر این یافته ها مقدم است.