تیم فوتبال امید ایران با قرار گرفتن در جایگاه سوم جدول ردهبندی رقابتهای قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا ضمن حذف از مرحله گروهی شانس حضور در المپیک ۲۰۲۰ توکیو را نیز از دست داد. تیم ایران با قبول شکست برابر کره جنوبی و تساوی برابر ازبکستان عملا در روز دوم مسابقات حذف و صعود آن در روز پایانی شبیه به معجزه بود، اما معجزه در تایلند رخ نداد؛ با این نتیجه رویای المپیکی شدن برای ایران به ۴۸ سال رسید.
آخرین دوره حضور ایران در المپیک به سال ۱۹۷۶ مونترال برمیگردد.
هر چند که سریال پرتکرار نرسیدن ایران به المپیک در حال نزدیک شدن به نیم قرن است اما واقعیتی در پشت پرده ناکامی این دوره جود دارد که بازخوانی آن میتواند برای دورههای آینده مفید باشد. در دوره کنونی شیوه تیمداری متفاوت از پیش بود و تیم به صورت یکجا به یکی از پیشکسوتان فوتبال تحویل داده شد. «حمید استیلی» در سمت مدیر تیم ابتدا اقدام به گردهم آوردن شماری از همبازیهای سابق خود کرد و سپس «زلاتکو کرانچار» سرمربی سابق پرسپولیس و سپاهان را در راس کادر فنی قرار داد. او با این اقدام به دنبال ایجاد یک کادر فنی و مدیریتی یکدست بود اما ناکارآمدی کادر فنی این تیم زمانی نمایان شد که امیدها فروردین ۹۸ در تهران با وجود میزبانی پس از عراق در جایگاه دوم قرار گرفت و تنها به خاطر تفاضل گل صعود کرد.
کرانچار که شرایط را مطلوب ارزیابی نمیکرد رفت، تیم چند ماه بدون مربی بود و در نهایت «فرهاد مجیدی» سکاندار شد انتخابی که حاشیههای زیادی را به دنبال داشت و در کوتاه مدت مشخص شد که یاران استیلی تاب حضور این مربی را ندارند و دست جمعی استعفا کردند. اختلاف بالا گرفت و در نهایت مشخص شد که زننده گل قرن در جام جهانی ۱۹۹۸ خود تمایل به تمامیت خواهی دارد. ۲ باخت دوستانه به ازبکستان اختلافات را آشکار و فرهاد رفت. با رفتن مجیدی استیلی سرمربی شد. امامی فر و شاهرودی برگشتند، اما استیلی از بختیاریزاده دعوت به عمل نیاورد تا دورهمی پرسپولیسیها تکمیل شود.
اردوهای خارج از کشور با بودجه وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک شروع شد؛ ایران در مسابقات قهرمانی آسیا در تایلند حضور پیدا کرد تورنمنتی که اهمیت زیادی برای فوتبال ایران داشت زیرا در این تورنمنت باید طلسم ۴۴ ساله صعود به المپیک شکسته می شد اما استیلی توانی برای باطل کردن طلسم نداشت بلکه او اما پس از هر بازی جملاتی را بر زبان آورد که مایه تعجب کارشناسان بود. او پس از تساوی برابر ازبکستان عنوان کرد که در بازی برابر کره جنوبی از آمادهترین بازیکنان بهره خواهد گرفت و این آمادگی شامل جسمی و روحی خواهد شد. اما باخت به کره تفکر استیلی را به چالش کشید و وی پس از این بازی دوباره تکرار کرد که بازیکنان آماده را برای بازی چین به میدان خواهد فرستاد. تکرار این جملات موجب تقویت این باور شد که سرمربی تیم پس از چندین ماه حضور در راس تیم ملی و چند بازی رسمی و دوستانه هنوز شناخت لازم از بازیکنان را ندارد.
برای توجیه این کار برخی ادعا میکنند که استیلی با زمان کمی که در اختیار داشت نمیتوانست کاری کند؛ اما استیلی از چه زمانی در تیم امید وارد شد که کم به نظر می رسد. تمام کارشناسان این حقیقت را باور دارند نخستین عضو تیم امید استیلی بود که مسوولیت تمام تیم و انتخاب مربی را بر عهده داشت. او که در ۲۰ ماه گذشته در تیم حضور داشته چگونه باید شناخت پیدا کند. یک مربی فوتبال که ۲۰ ماه در سمت مدیر تیم و سرمربی بود چگونه باید اطلاع کسب کند.
استفاده از توانایی فوتبالی بازیکنان یکی از هنر مربیان است. در تیم استیلی بازیکنان بزرگی حضور داشتند که در لیگ برتر ایران و برخی دیگر از کشورها توپ میزنند. در این تیم «مهدی قائدی» با هشت گل و پنج پاس گل یکی از موثرترین بازیکنان لیگ نوزدهم است. «امید نورافکن» یکی از ستونهای تیم سپاهان است که سابقه بازی در استقلال تهران و شارلوا بلژیک را دارد. «رضا شکاری» مدتی در روسیه لژیونر بود و اکنون عضو تیم تراکتور سازی تبریز است، «محمد محبی» بازیکن تیم سپاهان عضو تیم ملی فوتبال ایران است و «الهیار صیادمنش» از پدیدههای آیندهدار فوتبال ایران به شمار میرود. «محمدمهدی مهدیخانی» نیز در فوتبال بلژیک مشغول است. اینکه استیلی چگونه از این بازیکنان استفاده کرد سوالی است که تنها این مربی می تواند آن را توجیه کند.
اگر بخواهیم بدبینانه به عملکرد استیلی به عنوان سرمربی تیم نگاه کنیم باید گفت پیشکسوت فوتبال ایران رویای فوتبال امید را قربانی برخی از تصمیمات یک جانبهگرایانه خود کرد، او که سابقه تاریخ سازی در جام جهانی ۱۹۹۸ دارد به دنبال آن بود که با صعود تیم امید به المپیک ۲۰۲۰ توکیو بار دیگر نام خود را در فوتبال ایران به عنوان تاریخساز ثبت کند. استیلی در این مسیر هم هیچ شریکی را نپذیرفت بلکه به دنبال آن بود تا جوانان کم تجربه ایران خود را از مسیر سخت تایلند به توکیو برساند اما برای گذر از این مسیر تنها دوستان و هم تیمیهای سابق او کافی نبودند بلکه نیاز به یک تیم مجرب بود که بتواند در شرایط سخت بازی را به سود ایران به پایان برساند. جای خالی مربی با دانشی که بتواند در شرایط سخت تاکتیک و حربه های حریف را خنثی کند به خوبی در نیمکت فنی تیم فوتبال امید دیده میشد.
اینکه چرا کرانچار و مجیدی هر کدام به دلیلی قادر به همکاری با استیلی نبودند خود موضوعی است که سرمربی تیم امید باید به آن پاسخ بدهد.