شاید اگر قرار باشد یک تراژدی برای ورزش ایران و برخی از رشتهها آن در سال نوشته شود بدون شک شاهبیت مربوط به تیم فوتبال امید است؛ تیمی که نزدیک به پنج دهه است که مردم ایران از هیجان فوتبال آن در بازیهای المپیک محرومند. تیمی که هر دوره با کادر فنی و بازیکنانی سرشناس گام به مسابقات گزینشی میگذارد اما درنهایت نامش با حذف و ناکامی گره میخورد. فرقی ندارد این ناکامی به خاطر تعویض «کمال کامیابی نیا» باشد یا فرصت سوزی بازیکنان در برابر کره جنوبی و ازبکستان.
داستان تیم امید ایران در سال ۱۳۹۸ متفاوت از تمامی دورهها بود زیرا روند ناکامی این تیم و تغییرات آن در سال ۱۳۹۸ رخ داد و این تغییرات درنهایت قرعه شانس مربیگری را به نام «حمید استیلی» زد. مربی که در ابتدا بهعنوان مدیر و همهکاره تیم فعالیت میکرد اما درنهایت خود با حذف تیم از تایلند به ایران بازگشت.
غمنامه تیم امید در سال ۹۸ ریشه در ۹۷ دارد. جایی که فدراسیون فوتبال تیم را بهصورت یکجا به استیلی داد و او نیز با ایجاد دورهمی همبازی و مربیان سابق خود به دنبال تاریخسازی بود. مرحله نخست رقابتهای گزینشی المپیک در ایران بود اما تیم امید و کادر فنی از آن فرصت استفاده نکردند و اگر تفاضل گل نبود ایران در همان روزهای نخست سال 98 حذف میشد. پسازاین بازیها زلاتکو کرانچار به بهانه پرداخت نشدن دستمزد از ایران رفت و تیم به «فرهاد مجیدی» سپرده شد. با آمدن مجیدی «رضا شاهرودی» و «علیرضا امامی فر» از کادر فنی رفتند و استیلی و مجیدی ماندند. ۲ پادشاه در یک اقلیم که هرکدام خود را مالک تیم میدانستند . مجیدی درنهایت دوام نیاورد و غزل خداحافظی را در پاییز ۹۸ سرود. استیلی ماند و تیمی بدون مربی، کسی ریسک نکرد و استیلی درنهایت با کمک یاران سابق دوباره سکان هدایت را بر عهده گرفت.
وعده و وعید زیاد بود اما این وعدهها در میدان عمل رنگ میباختند. بازی برابر ازبکستان و فرصت سوزی ستارههای تیم امید مردم ایران را ناامید از صعود کرد. ایران به کره جنوبی باخت و عملا حذف شد. استیلی ویارانش که رویای المپیکی شدن را بر باد دیدند با تغییر تاکتیک برابر تیم چین حضور یافتند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. حسرت ایران در مرز نیم سده قرار گرفت.
این تیم در حالی در مرحله گروهی از تایلند خداحافظی کرد که «مهدی قائدی» با هشت گل و پنج پاس گل یکی از مؤثرترین بازیکنان لیگ نوزدهم را در اختیار داشت. «امید نورافکن» یکی از ستونهای تیم سپاهان است که سابقه بازی در استقلال تهران و شارلوا بلژیک را دارد. «رضا شکاری» مدتی در روسیه لژیونر بود و اکنون عضو تیم تراکتورسازی تبریز است، «محمد محبی» بازیکن تیم سپاهان عضو تیم ملی فوتبال ایران است و «الهیار صیاد منش» از پدیدههای آینده دار فوتبال ایران به شمار میرود. «محمدمهدی مهدی خانی» نیز در فوتبال بلژیک مشغول است.
برای توجیه این ناکامی برخی میگویند که استیلی با زمان کمی که در اختیار داشت نمیتوانست کاری کند؛ اما استیلی از چه زمانی در تیم امید وارد شد که کم به نظر میرسد. تمام کارشناسان این حقیقت را باور دارند نخستین عضو تیم امید استیلی بود که مسوولیت تمام تیم و انتخاب مربی را بر عهده داشت. او که در ۲۰ ماه گذشته در تیم حضورداشته چگونه باید شناخت پیدا کند؟
اگر بخواهیم بدبینانه به عملکرد استیلی بهعنوان سرمربی تیم نگاه کنیم باید گفت پیشکسوت فوتبال ایران رویای فوتبال امید را قربانی برخی از تصمیمات یکجانبه خود کرد، او که سابقه تاریخسازی در جام جهانی ۱۹۹۸ دارد به دنبال آن بود که با صعود تیم امید به المپیک ۲۰۲۰ توکیو بار دیگر نام خود را در فوتبال ایران بهعنوان تاریخساز ثبت کند. استیلی در این مسیر هم هیچ شریکی را نپذیرفت بلکه به دنبال آن بود تا جوانان کم تجربه ایران خود را از مسیر سخت تایلند به توکیو برساند اما برای گذر از این مسیر تنها دوستان و هم تیمیهای سابق او کافی نبودند بلکه نیاز به یک تیم مجرب بود که بتواند در شرایط سخت بازی را به سود ایران به پایان برساند. جای خالی مربی با دانشی که بتواند در شرایط سخت تاکتیک و حربههای حریف را خنثی کند بهخوبی در نیمکت فنی تیم فوتبال امید دیده میشد.
نظر شما