یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۲۵۰ خورشیدی نخستین شماره روزنامه دولتی «ایران» و درست یک ماه پس از صدور دستور ناصرالدین شاه مبنی بر تعطیلی همه روزنامههای ماهانه وابسته به دربار، در تهران منتشر و توزیع شد و تا ۱۰ فروردین ۱۲۸۲ خورشیدی ادامه یافت. انتشار روزنامه ایران در سال های بعد با فراز و نشیب هایی روبرو بود و در مواقعی از انتشار آن جلوگیری می شد و در دوره ای دیگر آن را منتشر می کردند.
ایران پس از سالها فراز و نشیب، توقفها و توقیفها سرانجام با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از انتشار بازمیماند تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در یکم بهمن ۱۳۷۳ خورشیدی بار دیگر روزنامهای به نام «ایران» منتشر شد. به مناسبت سالروز تاسیس این روزنامه به بررسی ۲۵ سال فعالیت این روزنامه پرداخته شده است.
تاسیس در دوره سازندگی
پنج سال از جنگ تحمیلی گذشته بود و دولت سازندگی مشغول بازسازی بنیانهای اقتصادی کشور بود. در عین حال نیز با مسایل متعددی چون سررسید وامهای خارجی، کمبود منابع داخلی برای راه انداختن طرحهای عمرانی و آغاز مطالبات قشرهای مختلف ملت روبرو بود و همچنین قشر علاقهمند به فرهنگ و هنر که دغدغه رشد اجتماعی و فرهنگی کشور را داشت، نیز مسائل خاص خود را دنبال می کرد. در چنین فضایی، کشور به جهتی حرکت میکرد که قشر متوسط آن رو به گسترش بود و یکی از نیازهای مهم قشر متوسط در دسترس بودن رسانه مناسب بود. بنابراین می بایست با تأسیس یک روزنامه پیشرو از نظر حرفهای، از یک طرف به ارتقای شخصیت رسانهها کمک می کردند و از طرفی دیگر با انعکاس مطالبات مردم از حکومت، راه درست حرکت به طرف سازندگی کشور را به مدیران نشان دهد.
در چنین فضایی فریدون وردی نژاد مدیر عامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)، روزنامه ایران را به صاحب امتیازی خبرگزاری جمهوری اسلامی با مدیر مسوولی خودش و همکاری حسین الهامی تاسیس کرد. این روزنامه در دوره سازندگی تحولات را به اطلاع مردم می رساند و باعث مشارکت آنها در مناسبت های مختلف می شد. محمد بلوری عضو پیشین شورای سردبیری روزنامه ایران میگوید: طبیعی است که دولت میخواست ارگانی داشته باشد تا فعالیت هایش را منعکس کند و نیاز به این ضرورت سبب تأسیس روزنامه ایران شد.
در این دوره مجید رضاییان نخستین سردبیر ایران و جانشین مدیر مسوول بود. در این دوره حسین الهامی معاون اجرایی، مرتضی سرهنگی معاون فرهنگی و احمد توکلی معاون گزارش سردبیر بودند و غلامحسین اسلامی فرد نیز معاونت خبری سردبیر را بر عهده داشت. محمد بلوری دبیر حوادث، بهروز بهزادی دبیر اقتصادی و محمد آقازاده دبیر صفحه جدید آیینه بودند تا با این تیم، ایران شکل خود را پیدا کرد و منتشر شد.
این روزنامه از یک طرف به سازندگی که نیاز آن زمان کشور بود، کمک می کرد و همچنین باعث پیشرفت در مطبوعات می شد و نشان داد که چطور با وجود اینکه در یک روزنامه مجموعهای از سلیقههای مختلف وجود دارد، می توان کار حرفه ای انجام داد. بهروز بهزادی سردبیر وقت روزنامه ایران در دوره سازندگی در ارتباط با انتشار این روزنامه معتقد است که روزنامه با قدرت وارد شد. نامش دولتی بود اما کاملاً مستقل عمل میکرد. همین باعث شد روزنامههای دیگر کار حرفهای و مستقل را بیاموزند. این دوران طلایی سه نسل از روزنامه نگاران را در خود داشت. روزنامه نگارانی که معتقد به توسعه کشور بودند و با تمام قوا قلمشان را در این راه به کار گرفتند. هم منتقد دولت بودند و هم به آن خط میدادند و اقداماتش را به مردم نشان میدادند.
بنابراین در چنین فضایی روزنامه ها و به خصوص روزنامه ایران به عنوان بازوی تحولات جامعه و پوست اندازیها معرفی شدند و فضا را باز کردند. از این رو روزنامه ایران با وجود اینکه جوان بود بهسرعت مورد استقبال قرار گرفت و به یک روزنامه کثیرالانتشار و مردمی تبدیل شد.
ایران در دوره اصلاحات
در دوره سیدمحمد خاتمی در حالی که اصلاحاتی با شعار توسعه سیاسی و فرهنگی با اقبال مردم مواجه شده بود، در زمینه توسعه فرهنگی بار بر دوش مطبوعات گذاشته شد تا در این دوره مجوزهای زیادی برای مطبوعات و نشریات صادر شود. در چنین فضایی به گفته بهزادی در روزنامه ایران روند دوره سازندگی ادامه یافت اما مشی سیاسی و پرداختن به مسایل دولتی هم وارد ماجرا شد. در دوران اول اثر پررنگی از خط مشی سیاسی در روزنامه نبود اما در دور دوم این مشی هم در کنار ادامه همان روند پیشین شکل گرفت.
در این دوره دولت خود حامی و مشوق اطلاعرسانی در فضای باز بود و روزنامه ایران هم در عین حال اینکه دولتی بود با در پیش گرفتن سیاست حرفه ای گری از دولت نیز انتقاد می کرد و به معنای واقعی روزنامه ایران با وجود اینکه روزنامه دولت بود اما آنچنان برای دولت تبلیغ نمی کرد.
ایران در دوره احمدی نژاد
دورانی که این روزنامه با حاشیه هایی هم مواجه شد. بهزادی می گوید: دوران احمدینژاد که خودش چند دوره دارد و هر دوره بیشتر روزنامه را به زوال کشاند و به جایی رساند که نه میشد آن را دید و نه میشد آن را خواند. بلوری نیز می گوید: من از آغاز انتشار روزنامه به یاد ندارم که دولت بخواهد روزنامه را وسیله تبلیغ خود کند و عملکردهای خودش را بزرگنمایی کند. این اتفاق فقط در زمان احمدینژاد افتاد و روزنامه رسماً تبدیل شد به یک وسیله تبلیغ و طبل توخالی. روزنامهای که فقط به ظواهر و بزرگنمایی رفتارهای خود میپرداخت و به بلندگویی تبدیل شده بود که صدای ناهنجار تولید میکرد.
در همین دوره پرحاشیه بود که علی اکبر جوانفکر مدیر عامل خبرگزاری ایرنا که به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی به ۶ ماه حبس و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی به ۶ ماه دیگر و در مجموع به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیت های مطبوعاتی محکوم شده بود در ۳۰ آبان ۱۳۹۰ خورشیدی با برگزاری یک نشست مطبوعاتی در موسسه مطبوعاتی ایران به حکم صادر شده اعتراض کرد اما در همانجا توسط ماموران دادستانی بازداشت شد که این اتفاق به درگیری منجر شد و در روز بعد آن ماجرا روزنامه ایران با تیتر سفید بر روی دکه های روزنامه فروشی قرار گرفت.
ایران در دوره دولت تدبیر
با روی کار آمدن دولت اعتدالی حسن روحانی وضعیت مطبوعات نیز به گونه ای دیگر تغییر کرد و فضایی که در دوره احمدی نژاد حاکم بود از آن رخت بربست که این وضعیت در روزنامه ایران هم قابل مشاهده است. چنان که فرامـرز سیـدآقایی خبرنگار و گزارشگر قدیمی این روزنامه می گوید: از حوالی مهر ۹۲ وقتی فرستادههای دولت دهم از روزنامه رفتند، فضای جدیدی را دیدیم و با اینکه خرابیهای هشت ساله در روزنامه ایران قابل شمارش نیست، با این حال بازسازی ساختار روزنامه به سرعت آغاز شد و تاکنون پیشرفتهای خوبی هم کرده است. امروز روزنامه ایران میتواند باز مثل قبل سر بلند کند و به داشتن مرام و روش مردمی خود افتخار کند.
همچنین بلوری معتقد است که فضایی که در دوره احمدی نژاد در روزنامه ایران حاکم شد در قضاوت مردم تأثیر گذاشت تا آنجا که حتی مخاطبان فراموش کردند، همین روزنامه در دوران اصلاحات خودش جزو منتقدترین رسانهها در قبال دولت بود. این نگاه هنوز هم کم و بیش وجود دارد و مقداری زمان میبرد تا این ذهنیت در مردم پاک شود اما امروز خوشبختانه روزنامه در حال بازگشت به همان روزها و رسیدن به هویت اصلی خودش است. من توصیه میکنم برای پیشبرد این روند و پاک شدن کامل دوره تبلیغ زدگی روزنامه از ذهن مخاطبان، مسوولان کاری کنند که مردم هر چه بیشتر به این روزنامه اعتماد نمایند و آن را امین خود بدانند. مخاطب باید این را حس کند که رسانهاش فقط قصد اطلاعرسانی دارد نه تبلیغ.
مؤسسه فرهنگی، مطبوعاتی ایران با روزنامه ایران و روزنامههایی چون ایران دیلی، الوفاق، ایران ورزشی و ایران جوان دوران درخشانی از فعالیت حرفهای را در جمع مطبوعات داخلی رقم زده است و استقبال مخاطبان از مطبوعات مؤسسه ایران، نشان از هدفگذاری صحیح مدیریت مؤسسه دارد.