تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۱

تهران- ایرنا- رییس جمهوری آمریکا پس از سه سال ریاست جمهوری هنوز نتوانسته است سیاست درستی در قبال ایران اتخاذ کند، ترامپ از مسیر دیپلماسی خارج شده و در مسیری پر از سنگلاخ قدم گذاشته است.

به گزارش خبرنگار ایرنا، سیاست خارجی دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا در خاورمیانه مملو از تناقضات و اشتباهات فاحش است. او با اتحاد با کشورهای عرب خاورمیانه قصد دارد در مقابل ایران بایستد در حالی که این کشورها به حدی ضعیف هستند که نمی‌توانند ترامپ را همراهی کنند.

به طور کلی سیاست خارجی دولت آمریکا در سال ۲۰۱۹، در زمینه‌های مختلف چیزی جز شکست به همراه نداشته است. سیاست خارجی دولت آمریکا در سالی که گذشت رویکردی دور از روابط دیپلماتیک و قوانین بین‌المللی و بیشتر بر اساس منافع شخصی و توئیت‌بازی رئیس‌جمهور بود.

عدم هماهنگی در سیاست‌ خارجی دولت ترامپ در سطح مسائل جهانی، به مشخصه اصلی این دولت تبدیل شده است. بسیاری از سیاست‌های کاخ سفید با یکدیگر در تقابل و تناقض است. برای مثال ترامپ وانمود می‌کند که تصمیم دارد از تعداد نیروهای نظامی آمریکا در عراق و افغانستان بکاهد اما از سوی دیگر اینگونه نشان می‌دهد که تحولات و اتفاقات خاورمیانه به او اجازه خروج از منطقه را نمی‌دهد و مهم‌ترین بهانه‌ای که ارائه می‌کند سیاست‌های ایران به ویژه نفوذ و قدرت منطقه‌ای تهران است.

تا جایی که روزنامه انگلیسی گاردین سال ۲۰۱۹ را سال فروپاشی سیاست خارجی آمریکا نامیده است.

با تشدید سریع تنش‌ها و حملات میان تهران و واشنگتن در یک ماه گذشته، رویکرد آمریکا در حملاتی که به سوی ایران انجام داد شکست خورد و اکنون مقامات ایرانی می‌گویند تا زمانی که ایالات متحده خاورمیانه را ترک نکند، آن‌ها راضی نخواهند شد. ترامپ اکنون با خاورمیانه‌ای روبروست که با منطقه‌ای که رؤسای جمهور پیشین آمریکا با آن دست و پنجه نرم کردند، بسیار متفاوت است.

نفوذ ایران در خاورمیانه از سال ۲۰۰۳ همزمان با حمله آمریکا به عراق به صورت تصاعدی رو به افزایش گذاشته است. اکنون ایران با وجود داشتن دشمنان و رقبای بسیار مانند ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی توانسته با کمک همپیمانان خود به محدودیت‌ها غلبه کرده و به قدرتی منطقه‌ای تبدیل شود. استقلال سیاسی و نظامی از جمله ارمغان‌های جمهوری اسلامی ایران است که دستاوردی بسیار حیاتی و کم نظیر به حساب می‌آید.

دونالد ترامپ از همان روزهای ابتدای ریاست جمهوری خود تلاش کرده در سیاست خارجی در قبال خاورمیانه متفاوت عمل کند، اما رییس جمهور آمریکا درک درستی از منطقه ندارد.

برای مدتی به نظر می رسید که کمپین اعمال فشار حداکثری به کاهش کمک های مالی ایران به گروه های تحت حمایت آن در خارج از کشور انجامیده است. اما این کمک‌ها همواره به صورت محدود انجام می‌شده و گروه‌های منطقه‌ای هم با کمترین هزینه فعالیت های خود را پیش می برده‌اند.

گفته می‌شود سیاست فشار حداکثری ابداع مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا است، اما پمپئو این سیاست را از استراتژی «اقتدار» توماس شلینگ برنده جایزه نوبل اقتصادی ۲۰۰۵ وام گرفته، این استراتژی در کتاب «اسلحه و نفوذ» مطرح شده است. ماهیت اصلی این استراتژی، چانه‌زنی و تهدید و برای تغییر رفتار بازیگر مقابل است.

ماهیت اصلی استراتژی اقتدار، چانه زنی همراه با خشونت است. این استراتژی از تئوری بازی‌ها گرفته شده است و با هدف تغییر یا ترک رفتار طراحی شده است که لازم است بر اساس یک برنامه دقیق طراحی شود و بر اساس سیستم تنبیه و مجازات برای وادار کردن دشمن به تغییر مسیر صورت بگیرد. اگر دشمن رفتار دلخواه را نشان نداد، تنبیه باید سخت‌تر شود و در نهایت ممکن است این مسیر به استفاده از نیروی نظامی هم منجر شود.

مجازات‌ها از تنش‌های اقتصادی تا درگیری نظامی را شامل می‌شود. تسلیم نشدن در هر مرحله مجازات را بیشتر می‌کند. اجرای موفقیت آمیز این راهبرد نیازمند آن است که دولت مجری هم اعتبار خود را حفظ کند. از جهاتی سیاست فشار حداکثری را می‌توان فرزند نامشروع دیپلماسی دانست زیرا فرصت تعامل واقعی دیپلماتیک را نابود کرده و تنها به کاپیتولاسیون می‌اندیشد.

هنگامی که ترامپ نتوانست از اعمال فشار حداکثری نتیجه دلخواه را بگیرد، تحریم‌های بیشتری علیه ایران اعمال کرد. ایران تا کنون صبر استراتژیک را در پیش گرفته و منتظر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده است. اما در عین حال گام‌های کاهش تعهدات خود را در برجام اجرایی کرد و در مرحله پنجم به لغو تمامی تعهدات اقدام کرد.

اقدامات ایران ترامپ را در موقعیت دشواری قرار داده است. او می‌خواهد ایران را به بازگشت به تعهدات هسته ای ترغیب کند، اما تنها راه برای بازگشت ایران از میان برداشتن تحریم هاست که ترامپ آشکارا تمایلی به آن ندارد. تنش ها همچنین به دلیل اینکه ایران و متحدانش منافع آمریکا و شرکای منطقه‌ای آن را هدف گرفته‌اند، تشدید شده است.

سومین سال از ریاست جمهوری ترامپ به پایان رسیده و او هنوز نتوانسته اقدام قابل توجهی در مقابله با ایران یا ترویج صلح در خاورمیانه انجام دهد.

اما ایالات متحده می‌توانست و هنوز می‌تواند مسیر دیگری را در خاورمیانه طی کند، مسیری که هم به نفع واشنگتن خواهد بود و هم به نفع شرکای آن. اما پیمودن این مسیر نیازمند قدم گذاشتن در مسیر دیپلماسی و عقب نشینی از اهداف غیرقابل دست یابی با ابزار موجود است.