تهران- ایرنا- فیلم سینمایی «دشمنان» یک اثر آپارتمانی با دغدغه های روانشناختی است که روایت تنهایی انسان معاصر از جنس زنانه‌اش است.

تنهایی انسان معاصر، هویت، خودآزاری، دگر آزاری و افسردگی شاید کدهایی است که فیلمساز جسته و گریخته به آن پرداخته و در لحظاتی موفق است و در لحظاتی هم سرگردان است.

فیلم با توجه به موضوع روانشناسانه، لوکیشن و کاراکتر محدود، طبیعتا انتظار دیدنِ یک فیلمِ بر محور حادثه و یک درام درگیر و قصه گو را در مخاطب ایجاد نمی کند اما این حجم از رخوت و یکنواختی در فیلم هم آن چیزی نیست که بتواند پیام فیلمساز را به درستی به مخاطب  انتقال دهد.

دشمنان فیلم سردی است، این سردی را هم در روابط آدم‌های فیلم، هم در میزانسن و هم در رنگ و تصویر فیلم می‌توان به وضوح دید و قطعا این چیزی است که مضمون اثر، کارگردان را به آن سوق داده است اما در این میان چیزی که مورد غفلت قرار گرفته است عناصری همچون کشمکش، تعلیق و گره افکنی است، مواردی که لازمه شکل گیری یک ساختار محتوایی سینمایی است و فیلمسازی هوشمند است که در خلق اثرش هیچکدام از این عناصر را به راحتی از دست ندهد و در کنار ارائه روایتِ شخصی و از جنسِ خود، به آسانی چیزی را فدا نکند.

نکته قابل ذکر دیگر در مورد دشمنان شاید این است که نویسنده آنقدر درگیر پرداخت کاراکتر محوری فیلم شده است که دیگر کاراکترهای فیلم را از دست داده و به حال خود رها کرده است، باید توجه داشته باشیم در فیلم های کم کاراکتر اساسا هر شخصیتی که به فیلم اضافه می شود باید از منطق های لازم خود برخوردار باشد و هر چند نقش کوتاه اما عمیق باید پرداخته شود و نمی توان سطحی از کنار آن گذشت و متاسفانه این اتفاقی است که در مورد کاراکترهای فرعی فیلم دشمنان صورت گرفته است و از پس زمینه های لازم برخوردار نیستند.

دشمنان اما یکی از حسن هایش این است که کاراکتر محوری فیلم بر خلاف نمونه های مشابه در سینمای ایران، یک زن است و پرداختن به لایه هایی از تنهایی ها، فشارهای روحی، روانی، اجتماعی و دغدغه های انسانی این جامعه بزرگ قابل تامل است.

درخشنده در پایان بندی فیلم خود نیز کاش وسواس بیشتری به کار برده بود و منصرف شدن کاراکتر محوری فیلم از خوردن جام پایانی انقدر سطحی و دم دستی نبود.