مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی از جمله مولفین پُرکار و پُرتالیف معاصر محسوب میشوند که در کارنامه خود حدود هشتاد جلد کتاب به صورت مستقیم و در حدود ۱۲۰ جلد کتاب به صورت مقدمه و تصحیح و اشراف بر چاپ دارند. از مرحوم خسروشاهی آثار بسیاری خصوصاً در حوزه تاریخ و اسلامشناسی بر جای مانده است. یکی از علاقهمندیهای او توجه به جریان مشهور به بیدارگری و نوزایش معاصر عربی-اسلامی و خصوصا شخصیت سیدجمالالدین اسدآبادی بوده است. از همین رو به همت خسروشاهی مجموعه آثار سیدجمال جمعآوری و منتشر شد و یکی از عوامل شهرت او نیز همین نکته بود.
در دنباله همین علاقهمندی و گرایش میتوان به تصحیف و انتشار کتابی نسبتاً کوتاه از آثار جلالآلاحمد به کوشش او اشاره کرد. سیدهادی خسروشاهی ارتباطات دوستانهای با شمس آلاحمد، برادر جلالاحمد داشت.
کتاب دو رساله و دو نامه نیز که از سوی انتشارات اطلاعات در سال ۱۳۸۶ برای نخستین بار منتشر شد، اختصاص به دو رساله و نامه از جلالآلاحمد دارد. دو رسالهای که نخستین موردش مربوط به ترجمه جلالآلاحمد از رساله عزاداریهای نامشروع علامه سیدمحسنامین عاملی از علمای شیعه لبنانی است.
دومین رساله نیز نوشتهای از جلالآلاحمد است که در آن به نقد حضور و شکلگیری اسراییل در منطقه خاورمیانه به مثابه عامل «امپریالیسم» میپردازد. خسروشاهی در تصحیف و انتشار جدید این دو رساله در سال ۱۳۸۶ در ضمیمه آن، سند ساواک و متن دو نامه از جلالآلاحمد به امام خمینی و رفقای «سوسیالیست» را هم پیوست کرده است و عنوان «دو نامه» در جلد کتاب نیز به همین محتوا اشاره دارد.
رساله عزاداریهای نامشروع ترجمه رساله التنزیه لاعمال الشبیه علامه آیتالله سیدمحسن امین عاملی از علمای معروف لبنان است که جلال آلاحمد در سال ۱۳۱۲ شمسی به ترجمه فارسی آن مبادرت میورزد و از سوی «انجمن اصلاح» تهران منتشر میشود. جلالآلاحمد در این زمان به تازگی از نجفاشرف بازگشته است و انتشار همین رساله باعث میشود که از درون محیط خانه مورد حمله و تکفیر قرار بگیرد و سرآغاز دوری او از خانه و خانواده شود.
مرحوم سیدهادی خسروشاهی درباره این کتاب مینویسد: «این رساله در سال ۲۲ منتشر گردید و پس از آن دیگر در جایی منتشر نشد. من نسخهای از آن را در کتابخانه مرحوم «حیدرعلی قلمداران» که از پیروان خاص مرحوم آیتالله شیخ مهدی خالصیزاده بود، در قم دیده بودم که نام و تاریخ و محل چاپ آن چنین قید شده بود: «عزاداریهای نامشروع، شرکت چاپخانه تابان، چاپ اول، تهران، ۱۳۲۲) پیش از انقلاب گویا دوستان آلاحمد امکان تجدید چاپ و نشر آن را نیافتند و در ضمن مجموعه آثار آن زندهیاد هم آن را منتشر نساختند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم ترجمۀ این رساله فقط یکبار از روی نسخه خطی-رونوشت- موجود در نزد استاد شمسآلاحمد برادر گرانقدر جلالآلاحمد توسط آقای «سید قاسم یاحسینی» در «بندر بوشهر» چاپ شد که به طور طبیعی باید از توزیع محدودی برخوردار شده باشد. به هر حال ما با استفاده از فرصتی که هماکنون به دست آمده است، به نشر آن در روزنامه اطلاعات اقدام میکنیم تا اولاً روشن شود که فقها و علمای بزرگوار پیشین هم قمهزنی و اعمال مشابه آن را بدعت و امری خلاف و غیرمشروع میدانستهاند و ثانیاً نسل جوان ما آگاه گردد که بیان حقیقت، همیشه واجب الهی و بر عهده علما و فقها اسلامی بوده است.»
خود مرحوم سیدهادی خسروشاهی ترجمۀ جدیدی از رسالۀ عزاداریهای نامشروع را یکسال بعد از زمان بازانتشار ترجمۀ جلالآلاحمد در روزنامه اطلاعات چاپ میکند.
مرحوم سیدهادی خسروشاهی در مقدمه ترجمۀ رساله دوم از جلالآلاحمد به نام اسراییل عامل امپریالیسم که در روزنامه اطلاعات آن زمان منتشر شده است، مینویسد: «دو سه ماه پیش (مقصود سال ۱۳۸۵) به مناسبت سالگرد درگذشت جلالآلاحمد جراید چپ و راست-اگر این تعبیر صحیح باشد- برای بزرگداشت وی مقالاتی منتشر ساختند. هیچ یک از جراید-ایضاً چپ و راست- متاسفانه به نقش جلال آلاحمد در افشای جنایات رژیم صهیونیستی آن هم در دوران همکاری و همپیمانی ایران پهلوی با رژیم صهیونیستی اشارهای نکردند. در حالی که بی تردید جلالآلاحمد در میان روشنفکران عصر ما شاید اولین کسی باشد که علیرغم گرایشهای چپگرایانه نخستین هرگز در دام شیفتگی سوسیالیستی! نسبت به کیبوتصهای اسراییل نیفتاد و به هر بهانهای، علیرغم جو حاکم بر محافل سیاسی و روشنفکری، به نقد و افشای مظالم رژیم صهیونیستی و اربابان اصلی آن که محافل امپریالیستی غربی بوده-وهست- پرداخت و شجاعانه افشاگری نمود.»
سیدهادی خسروشاهی پیشتر این رساله را پیش از انقلاب در مهرماه سال ۱۳۵۷، با یک مقدمه سه صفحهای با نام مستعار «ابورشاد» و توسط «نشر نذیر» در قم در ۳۲ صفحه منتشر کرده بود. نام این رساله را در همان مقطع «اسرائیل عامل امپریالیسم» میگذارد و آن را یکبار در ۵ هزار نسخه و نوبت بعدی در ۵۰ هزار نسخه منتشر میکند. نشر نذیر پوششی برای فعالیتهای گروهی از روحانیون جوان در آن زمانه بوده است که در دوران پیش از انقلاب در قم فعالیت داشتهاند.
خسروشاهی در مقدمۀ انتشار آن رساله در آن مقطع با نام مستعار «ابورشاد» مینویسد: «جلال در این مقاله راهحلی برای رفع اختلاف بین اعراب و یهود پیشنهاد میکند که «تشکیل یک حکومت فدرال عرب و یهود- به اسم فلسطین» است! این راهحل را باید همانطور بیان داشت که اسلامگرایان واقع بین و گروههای اصیل جنبش آزادیبخش فلسطین، هوادار آن هستند و آن تشکیل دولت فلسطینی مستقلی است که در آن یهودیان اصیل فلسطین- نه تحفههای صادرشده از آمریکا و شوروی و دیگر اقمارشان- بتوانند زندگی آزاد و مسالمت آمیزی با دیگر فلسطینیان: مسیحی و مسلمان داشته باشند.»