۱۸ اردیبهشت را میتوان تاریخ مهمی در تاریخ روابط ایران با آمریکا و نقطهعطفی در فرایند اجرای توافق هستهای موسوم به برجام دانست. ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ بود که دونالد ترامپ با خروج از توافق هستهای اعلام کرد که دیگر آمریکا پایبند به برجام نیست و دستور اعمال مجدد تحریمها علیه ایران را صادر کرد. اروپاییها بر این تصمیم ترامپ شوریدند و با ابراز تاسف از آن اقدام، به ایران قول دادند که منافع ایران از این توافق را تامین کنند.
۱۸ اردیبهشت ماه سال ۹۸ اما روی دیگر سکه رقم کرد. ساعت شنی صبوری راهبردی ایران در برابر بدعهدی و بیعملی شرکای برجام در قبال نقض صریح و فاحش توافق هستهای پایان یافت و جمهوری اسلامی ایران در سالروز خروج یکجانبه آمریکا از برجام به صورت رسمی بخشی از تعهدات برجامی خود را - که با تایید آژانس بینالملل در طول سه سال گذشته به صورت دقیق و کامل انجام داده بود - کاهش داد.
سیدعباس عراقچی، سفیران انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین را به وزارت امور خارجه دعوت و کاهش تعهدات ایران در برجام را به صورت رسمی به آنها اعلام کرد. حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی نامهای به سران پنج کشور حاضر در برجام نوشت و به طور مشخص تاکیدکرد که ایران تا چه اندازه در موضوع برجام خویشتنداری کرده اما فرصتها از دست رفته است و طرف مقابل نتوانسته به تعهداتش در برجام عمل کند به گونهای که ایران راهی به جز کاهش تعهداتش ندارد.
محمدجواد ظریف هم در نامهای به فدریکا موگرینی، هماهنگکننده وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جزییات فنی و حقوقی کاهش تعهدات ایران را اعلام کرد. بعد از اعلام این موضوع مهلت دو ماههای به کشورهای باقیمانده در برجام از سوی ایران داده شد تا هر زمان به تعهدات خود عمل کنند، ایران به شرایط قبل بازگردد. موضوعی که تا به امروز محقق نشده و ایران در پنج گام عملا تمامی تعهدات فنی خود در برجام را کاهش داده است.
آمریکا با برجام چه کرد؟
«گروه ۱+۵ و ایران برعهده میگیرند که برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا کنند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام خودداری کنند»؛ اینها عباراتی بودند که در مقدمه توافق هستهای قید شد تا هفت کشور حاضر در مذاکرات برجام نسبت به آن متعهد شوند تا زمینهای باشد برای اجرای توافقی ۱۲۳ صفحهای برجام. اما از همان ابتدا، آمریکا بدعهدی خود را آغاز کرد و با سنگاندازیهای ریز و درشت و پیدا و پنهان خود، اجرای برجام را با فراز و نشیبهایی روبهرو ساخت. با این وجود، راهیابی ترامپ به کاخ سفید موجب شد تا توافق هستهای فصل جدیدی از حیات خود را تجربه کند. رویکرد خصمانه دولت ایالات متحده نسبت به برجام از همان ابتدا تداوم اجرای این توافق بین المللی را با تهدید روبهرو ساخت و بعد از آنکه تیر واشنگتن برای خروج ایران از برجام به سنگ خورد، ۱۸ اردیبهشت سال ۹۷ خود به صورت یکجانبه و غیرقانونی از توافق هستهای خارج شد.
حال واشنگتن از توافق هستهای خارج شده، تهران در برجام باقی مانده را هر روز به تحریم و حتی جنگ تهدید میکند. رفتاری که البته از سوی ایران بیپاسخ نمانده و در رفت و برگشت هشدارها و تهدیدها میان ایران و آمریکا سایر اعضای برجام نقش ناظران تنش را ایفا میکنند. همزمان با حضور دونالد ترامپ در راس قدرت، تندروهای آمریکایی که به واسطه حضور باراک اوباما، هشت سال دستشان از صحنه زورآزمایی در عرصه اجرایی کوتاه شده بود، فرصت بی سابقه ای برای اجرای توطئه های جدید را علیه ایران به دست آوردند.
تحریم افراد و نهادهای ایرانی در کنار تحریمهای اقتصادی، دیگر موضوع و اقدام جدیدی از سوی وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به ایران محسوب نمیشود چرا که اتاق جنگ اقتصادی ایالات متحده با تهران، همه گزینههای موجود را از حالت بالقوه به فعلیت درآورده و دیگر تحریمی باقی نمانده است که بخواهد آن را بیازماید. با این وجود، نه تهران سر خم کرده و نه به مقصود ایالات متحده یعنی خروج از برجام تن داده است.
اعمال نزدیک به هشت هزار مورد تحریم علیه تهران
اعتیاد آمریکا به تحریم و اشتیاق دولت این کشور به پیگیری سیاست فشار حداکثری موجب شده است تا دولت ترامپ بیمحابا در حال تحمیل تحریمهای رنگارنگ علیه ایران باشد. این مسئله موجب شد تا سایت آمریکایی آتلانتیک در گزارشی در خصوص ایران اعلام کند دولت آمریکا هفت هزار و ۹۶۷ مورد تحریم را علیه ایران در کارنامه خود دارد (که این مقدار هماینک افزایش یافته است). در این کارنامه، حتی نام برخی از متحدان آمریکا هم وجود دارد و تحریمها شامل آنها هم شده است.
آمریکاییها در چارچوب سیاست فشار حداکثری و برای عصبانی کردن ایران برای خروج از برجام، راهها و روشهای غیربرجامی را هم مورد آزمایش قرار دادند. ابتدا در ورشو پایتخت لهستان نشستی با موضوع مناقشات خاورمیانه و تلاش برای ایجاد صلح برگزار کردند؛ با این حال حتی متحدان اروپایی آمریکا هم از حضور در سطوح بالا در آن استنکاف ورزیدند و حضور کمرنگ و اختلافات بسیار شرکتکنندگان از یکسو موجب شد تا طرفین حتی از صدور یک بیانیه ناتوان باشند و در نهایت حاشیه این اجلاس (درگیری اسرائیل با برگزارکننده نشست (لهستان) بر متن بچربد.
آمریکای ناکام مانده از اجلاس ورشو، کوشید با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران زمینه اختلافات داخلی در ایران را فراهم کند و با فرستادن ناوهای جنگی خود به خلیج فارس و تهدیدهای روزانه، تهران را به هراس انداخته و وادار به مذاکرهای یکطرفه و تحمیلی کند.
آمریکا در آخرین اقدام، در اعمال تحریمهای خود تنها به اعمال تحریمها علیه افراد و شرکتها و حتی نهادی مانند سپاه پاسداران بسنده نکرد و در این چارچوب، آنها طی روزهای گذشته در ادامه اقدامات مخرب خود علیه برجام، برخی معافیتهای هستهای ایران را مانند ذخیرهسازی آب سنگین تولیدی مازاد بر محدودیتهای فعلی و تبادل اورانیوم غنی شده با کیک زرد را لغو و برخی دیگر را با زمان کمتری نسبت به گذشته تمدید کردند. اقدامی که بسیاری معتقدند هدف از انجام آن، این بوده که در مقام عمل مانع انجام تعهدات ایران شود تا بتواند ایران را به پایبند نبودن به تعهدات خود متهم کند. در چنین شرایطی، تنها روسها بودند که نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند و اعلام کردند از سیاستهای آمریکا پیروی نمیکنند و همکاری هستهای خود با ایران را متوقف نخواهند کرد. اروپا در این باره همانند دفعات قبل نظارهگر بود و به ابراز نگرانی ساده بسنده کرد.
انفعال اروپا و بر باد رفتن رویای اروپا مرکزی
«ما به تعهدات خود پایبند خواهیم بود و از مقامات ایرانی میخواهیم اجازه ندهند برجام فروبپاشد»؛ این سخن را میتوان شاهبیت سخنان فدریکا موگرینی، هماهنگکننده وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست خبری پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای دانست. موگرینی در آن نشست خطاب به ترامپ اعلام کرد که برجام متعلق به تمامی جهانیان است و کسی نمیتواند آن را نابود کند. اروپا از ایران خواست تا در برجام بماند و در ازای آن، اروپا جبران مافات کند. با این سخنان، مذاکرات برجامی ایران و اروپا آغاز شد. هیاتهای ایرانی و اروپایی از یکسو آمدند و رفتند و تحریمهای یکجانبه آمریکا از سوی دیگر اجرا شدند. در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، وزرای امور خارجه ایران و گروه ۱+۴ تشکیل جلسه دادند و موگرینی از ایجاد سازوکار ویژه مالی (SPV) خبر داد. اروپاییها که اینجای کار، شروعی گرم و طوفانی در حمایت از برجام داشتند، پس از نیویورک نقشآفرینیشان سرد و کند شده و این سردی و کندی خود را در تشکیل سازوکاری برای انجام مراودات تجاری نشان داد.
اروپاییها بالاخره چهار ماه پس از اعلام تصمیمشان برای مقابله با تحریمهای ثانویه آمریکا و با فشار ایران، سازوکار ویژه مالی خود برای تجارت با ایران را موسوم به «اینستکس» را راهاندازی کردند. سازوکاری که طبق بیانیه مشترک وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس در مرحله نخست، روی مبادله مواد غذایی، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی متمرکز میشود. با این حال، با وجود گذشت بیش از یکسال از تاسیس این سازوکار، تقریبا هیچ گشایشی برای ایران به وجود نیامده است.
اروپاییها، حتی نتوانستند شرکتها و موسسات خودشان را برای تداوم حضور در ایران قانع کنند و میگویند از توانایی لازم برای ماندن شرکت ها در ایران برخوردار نیستند. اروپا این روزها در برابر سیاست فشار حداکثری آمریکا روزگار را با سکوت سپری میکنند یا با حمایت سیاسی صرف، تنها به ابزار نگرانی بسنده میکنند؛ مسئلهای که در نهایت موجب انتقاد دیپلماتهای ایرانی شد. سید عباس عراقچی در دیدار با یک هیات اروپایی گفت که «حمایتهای سیاسی کافی نیست و اروپا باید برای حفظ برجام هزینه بدهد»؛ هزینهای که تا امروز از سوی اروپاییها پرداخت نشد.
ایران چه گامهایی را برداشت؟
گام اول؛ عبور از خط محدودیتهای مربوط به نگهداری ذخایر هستهای
بعد از اجرای برجام، ظرفیت بالفعل غنیسازی در مجتمع نطنز حدود ۶۰۰۰ SWU kg UF۶/year و در مجتمع فردو حدود ۱۲۰۰ SWU kg UF۶/year بود که جهت رعایت سقف ۳۰۰ kg UF، برنامه غنیسازی به نحوی تغییر داده شد تا ضمن استفاده حداکثری از ظرفیت موجود، این بند نیز رعایت شود اما با ابلاغ دستور عدم پایبندی به سقف موجودی اورانیوم کشور، میزان تولید افزایش پیدا کرد و در تاریخ دهم تیرماه ۹۸ موجودی اورانیوم غنیشده کشور از سقف ۳۰۰ kg UF۶ عبور کرده و هماکنون موجودی کشور تقریبا ۵۰۰ kg UF۶ با غنای حدود چهار درصد است.
در مورد ظرفیت آب سنگین نیز کارخانه تولید آب سنگین اراک دارای ظرفیت اسمی تولید ۱۶ تن آب سنگین در سال با خلوص هستهای است. در زمان ابلاغ گام اول کاهش تعهدات برجامی میزان موجودی آب سنگین کشور حدود ۱۲۵ تن بوده است. کارخانه آب سنگین در زمان ابلاغ دستور عدم پایبندی به سقف ۱۳۰ تن، در مرحله تعمیرات بوده که با ابلاغ به سازمان در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ماه امسال مرحله تعمیرات سریعتر به پایان رسید و کارخانه مجدداً با حداکثر تولید آغاز به تولید کرده است.
در این مدت حدود دو تن از آب سنگین تولیدی به خارج از کشور صادر شده و حدود دو تن نیز برای تولید محصولات دوتره در داخل مصرف شده است. موجودی کل آب سنگین کشور در حال حاضر حدود ۱۳۰ تن است. لازم به ذکر است که فروش آب سنگین و به ویژه محصولات دوتره به بازارهای جهانی با وجود تحریمهای ظالمانه برای کشور ارزآوری مطلوبی داشته و حداکثر تلاش آمریکا بر آن بوده است که این صادرات متوقف شود.
گام دوم؛ سطح غنیسازی
فرایندها و سطح غنیسازی اورانیوم بعد از برجام به گونهای تنظیم شده بود تا نهایتاً محصول خروجی به غنای بیش از ۳.۶۷ درصد نرسد که بلافاصله پس از ابلاغ دستور عدم پایبندی به سطح غنیسازی در تاریخ چهاردهم تیرماه امسال غنای محصول به حدود ۴.۵ درصد افزایش داده شد و سپس در حالت پایا و بهینه تولید محصول در سطح غنای ۴.۴ درصد تا ۴.۳ درصد ثابت ماند. هماکنون زنجیرهها در حالت تولید حداکثری با غنای بیش از چهار درصد هستند.
در زمینه مدرنسازی راکتور آب سنگین اراک پس از برجام و با توجه به پدید آمدن فرصت مجدد برای طراحی ایمنتر، پیشرفتهتر، بهینهتر و با قابلیت حداکثری ساخت در داخل کشور و با استفاده از تجربیات قبلی در IR-۴۰ و سایر پروژهها توسط تیم تقویتشده بازطراحی و نیز استفاده از مشاوره کشورهای صاحب تکنولوژی مثل چین، روسیه و آلمان طراحی مجدد راکتور ۲۰ مگاواتی از سال ۱۳۹۵ در دستورکار قرار گرفت که در البته در مقاطعی این مسئله به دلیل عدم همراهی طرف مقابل با کندیهایی همراه بود.
در این چارچوب مقرر شد در صورت عدم همکاری طرف مقابل اقدامات مقتضی انجام پذیرد که به نظر میرسد با فعال شدن طرف چینی و برگزاری نشست اخیر سهجانبه کارشناسان ایران، انگلیس و چین، اقدامات مربوط به این حوزه در حال انجام است. با این حال، تا به امروز قرارداد مرور طراحی انجام شده توسط متخصصان ایرانی در فاز مفهومی و پایه راکتور با کشور چین منعقد شده و به پایان رسیده و قرارداد شرایط گذار نیز امضا شده و در حال انجام است.
با برگزاری جلسات فنی در زمینه بارگذاری اول سوخت و ساخت محفظه یا قلب راکتور و موتور مکانیزم میلههای کنترل، بین کارشناسان دو کشور ایران وچین، مذاکرات برای انعقاد قرارداد این موضوعات هم در حال انجام است.
گام سوم؛ شتاببخشی به تحقیق و توسعه
یکی از مهمترین اقدامات ایران در کاهش تعهدات هستهای را میتوان گسترش و شتاببخشی به فعالیتهای تحقیق و توسعه هستهای سازمان انرژی اتمی بر اساس نیازهای فنی بدون رعایت تعهدات برجامی دانست. پس از ابلاغ دستور گسترش و شتاببخشی به فعالیتهای تحقیق و توسعه هستهای کشور بدون رعایت تعهدات برجامی، اقداماتی زمینه تحقیق و توسعه روی انواع ماشینهای سانتریفیوژ انجام گرفت.
در تاریخ غنیسازی هستهای ایران، انجام این کار تا به امروز فقط توسط ماشینهای نسل اول IR۱ صورت میگرفت و محصول و پسمان سایر ماشینهای نسل جدید دوباره مخلوط میشدند. پس از ابلاغ گام سوم برای نخستین بار اختلاط محصول و پسمان تولیدی ماشینهای نسل جدید متوقف شده و از آنها به منظور جمعآوری محصول غنیسازی استفاده میشود.
با برگرداندن دو زنجیره ۱۶۴ تایی ماشین IR۴ و IR۲m بر این تولید افزوده شده و همزمان با این اقدام کلیه تستها و آزمایشهای باقیمانده مرتبط با محصول این ماشینها در اسرع وقت به اتمام خواهد رسید تا بتوان آمادگی لازم جهت استفاده صنعتی از این ماشینها را در کشور فراهم کرد. همچنین پیرو دستور رئیسجمهور در گام اول، با پایان اقدامات حدود ۲۵۰۰ SWU kg UF۶/Year بر ظرفیت بالفعل غنیسازی کشور بیش از ۳۰ درصد افزوده خواهد شد.
در روند تکوین ماشین سانتریفیوژ IR۶ به عنوان یکی از مهمترین ماشینهای سانتریفیوژ کشور در سالهای آتی، انجام برخی تستها و آزمایشها در زمان کوتاهتر در دستورکار سازمان قرار گرفت به طوری که گازدهی و تست زنجیرههای ۲۰ ماشین و ۳۰ ماشین آن آغاز شده است. همچنین راهاندازی و گازدهی یک زنجیره میانی ۲۰تایی ماشینهای سانتریفیوژ IR۴ و IR۲m به منظور تست آغاز شده است.
علاوه بر این تست و گازدهی ماشینهای زیربحرانی IR۶s مجدداً شروع شده و زنجیره ۲۰ ماشین آن راهاندازی و گازدهی شدهاند. تست، آزمایش و گازدهی ماشین سه بیلوز IR۵ در قالب یک زنجیره ۱۰ ماشین آن انجام شده است. قابل ذکر است این آزمایشها در روند تحقیق و توسعه ماشین IR۸ اثر مثبت خواهد داشت. ماشینهای سانتریفیوژ جدید IR۹، IRs، IR۷، IR۸B و IR۸s نصب شده است. ماشین هم IR۸ با موفقیت نصب، راهاندازی و گازدهی شده است.
مجموعه بررسیها نشان میدهد تعداد ماشینهای نسل جدید تحقیق و توسعه از حدود ۵۰ ماشین قبل از برجام به حدود ۵۰۰ ماشین پس از اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی یعنی حدود ۱۰ برابر افزایش یافته است. اقدامات مرتبط با گام سوم تا حدی نمونهای کوچک از برگشتپذیری کامل بود که بسیاری از اقدامات در زمان کوتاهتر از پیشبینیها و با انجام بسیاری از اصلاحات فنی نسبت به قبل از برجام صورت گرفت و موجب شد تا توان هستهای ایران بعد از گام سوم به ۸۶۰۰ سو برسد.
گام چهارم؛ گازدهی به سانتریفیوژها در فردو
گام چهارم ایران، با سه گام پیشین ایران تفاوت محسوسی داشت. تهران گام چهارم خود را در فردو برداشت. انتخاب این سایت نشان میدهد برخلاف ادعاهای مخالفان برجام که بر نابودی این مرکز تاکید میکردند، فردو توانمندتر از همیشه قادر به بازگشت به شرایط پیش از برجام است و حتی همکاریهای هستهای صورت گرفته در رهگذر از برجام، ایران را قادر ساخته تا این مرکز را بهتر از گذشته در مدار قرار دهد.
در این گام عملیات گازدهی به سانتیفیوژهای مستقر در فردو آغاز شد در حالی که براساس توافق هستهای، هزار و ۴۴ سانتیفیوژ در داخل فردو مشغول به کار بودند اما به آنها گازدهی نمیشدند.
گام نهایی؛ توقف آخرین محدودیتهای عملیاتی ایران در برجام
ایران در شرایطی گام پنجم خود را عملیاتی کرد که در چهار مرحله قبلی، اروپایی جز ابراز تاسف یا تهدید، کار دیگری برای تامین منافع ایران نکرده بود و تداوم روند کاهشی میتوانست منجر به بی تاثیر شدن رویکرد ایران شود. برای رفع این نگرانی، ایران در گام پنجم کاهش تعهدات خود در برجام، تمامی محدودیتهای عملیاتی ناشی از برجام را پایان بخشید و اعلام کرد دیگر با هیچ محدودیتی در تعداد سانتریفیوژها و حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و از این به بعد برنامه هستهای ایران صرفا بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت.
پایان بخشیدن این محدودیتها، البته حدس و گمانهایی را هم درباره نوع کمیت و کیفیت روابط ایران با کشورهای مختلف و آژانس بینالمللی به وجود آورد. برخی آنها را پایان برجام، قطع همکاری با آژانس و نابودی توافق هستهای قلمداد کردند اما ایران اعلام کرد که همکاریاش را با آژانس کمافی السابق ادامه میدهد و این گام نیز به منزله نابودی برجام نیست.
اروپا تهدید کرد؛ ایران پاسخ داد
با اجرای گام پنجم و پایان بخشیدن به محدودیتهای عملیاتی در برجام از سوی ایران، تروییکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان که تا پیش از این هیچ اقدام محسوس، ملموس و عملی برای تامین منافع ایران انجام نداده بود و تنها به ابراز تاسف، بیانیه دادن و گفتار درمانی اکتفا کرده بود تهدید کرد فاز نخست مکانیزم ماشه را عملی میکند. آمریکا نیز به عنوان بزرگترین ناقض برجام که شرایط کنونی را به وجود آورده بود، در پوست خود نمیگنجید و احساس میکرد با فعال شدن بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، پرونده هستهای ایران بار دیگر به شورای امنیت خواهد آمد تا در آنجا، بتواند به رویای خود دست یابد.
این اقدام اروپا البته با واکنش تند، صریح و شفاف ایران روبهرو شد؛ ظریف نامهای ۱۴ صفحهای به جوسپ بورل، هماهنگکننده جدید اتحادیه اروپا نوشت و با استدلالات حقوقی خود، توجیهات آنها را زیر سوال برد و به چالش کشید. از سوی دیگر، تمامی دستاندرکاران برجام در کشور، با رویکردی واضح و واحد، نشان دادند که در ایران درخصوص ارجاع پرونده ایران تفاوت دیدگاه و اختلافی وجود ندارد. در این چارچوب، وزیر امور خارجه ایران هشدار داد که در صورت ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، چیز دیگری از برجام باقی نخواهد نماند. او تهدید کرد در چنین شرایطی، ایران از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای موسوم به انپیتی خارج خواهد شد.
این تهدید بیانگر این واقعیت بود که نابودی برجام، تنها به محدود به این توافق باقی نخواهد ماند بلکه موجب فروپاشی نظام عدم اشاعه در دنیا خواهد شد؛ موضوعی که میتواند امنیت نظام بینالمللی را تهدید کرده و نظم موجود در آن را با چالشی اساسی روبهرو سازد. قاطعیت تهران موجب شد تا اروپایی تهدیدکننده، اعلام کند که فعال شدن سازوکار حل اختلاف به معنای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نیست و اروپاییها در شرایط کنونی عزمی برای ارجاع پرونده ایران به این شورا را ندارند؛ موضوعی که با دلخوری آمریکا و تهدید از سوی ترامپ هم همراه شد.
پیام حقانیت ایران در روزهای خاکستری
اینک در ایامی که تردیدهای جدی نسبت به تداوم اجرای برجام وجود و نشانهها از عدم راضی شدن ایران از اقدامات اندک و ناچیز اروپا حکایت میکند، محمدجواد ظریف همچنان میگوید «اگر به چهار سال قبل بازگردیم حتما توافق هستهای مجددا امضا میکردم». این سخن ظریف را باید نشانهای از پایبندی ایران به دیپلماسی و بها دادن تهران به گفتوگو و مذاکره دانست. همچنین این اظهارات را باید پاسخی به کسانی قلمداد کرد که مدعی هستند که برجام هیچ دستاوردی نداشت و آنقدر ضعیف بود که آمریکا توانست از آن خارج شود در حالی که یکی از اهداف اصلی این توافق هستهای، خارج کردن ایران از اجماع امنیتی و طرحی بود که صهیونیستها به همراهی آمریکاییها علیه تهران طراحی کرده بودند. برجام نه تنها این اجماع علیه ایران را شکست بلکه موجب برداشته شدن وزنهها از پای ایران و آزادسازی ظرفیتهایی شد که قبل از برجام بالفعل نشده بودند.
طی چهار سال گذشته ایران با در پیش گرفتن حرفهای و ماهرانه دیپلماسی و پایبندی دقیق و کامل به برجام (به استناد ۱۵ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی)، بارها توانسته طرحهای ضد ایرانی دولت آمریکا را در نهادهایی مانند شورای امنیت، دیوان عالی دادگستری، اتحادیه اروپا، لهستان (کنفرانس ضد ایرانی ورشو)، و نشست فوقالعاده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را با شکست و ناکامی روبهرو سازد و دولتمردان آمریکایی دست از پا درازتر به واشنگتن برگردند. مسئولیتپذیری و به کارگیری درست دیپلماسی از سوی تهران حتی موجب شده تا واشنگتن نیز در مورد ایران و برجام دو پاره شود و شکافها در هیأت حاکمه ایالات متحده تشدید یابد.
اکنون دیگر بر همگان روشن شده که دست ایران در مقابل بدعهدی و بیعملی آنها بسته نیست و در صورت جبران بدعهدیها، تهران سریعا میتواند به شرایط اولیه و منطبق با تعهدات هستهایاش در برجام بازگردد.
طی ۶ ماه اخیر ایران در سه مقطع دو ماهه بخشهایی از تعهدات هستهای خود را کاهش داده است و درعین حال در هر مقطع تاکید کرده است که این کاهش تعهدات در چهارچوب برجام و برای تعادلبخشی به حقوق و تکالیف مندرج در این توافق بینالمللی بوده و به معنای بسته شدن راه دیپلماسی نیست کما اینکه ظریف در یک سال اخیر از بیاریتز تا نیویورک و از توکیو تا پاریس رایزنیهای گستردهای برای حفظ برجام انجام داده است.