آیین نوروز را متعلق به شش هزار سال پیش میدانند اما از دوران باستان نوشتههای قابلاعتمادی که پیرامون این آیین سخن گفته باشد در دست نیست، در اوستا هیچ اشارهای به جشن نوروز نشده است و در شاهنامه نیز جزئیات زیادی از این جشن وجود ندارد.
اما بیشتر آثار زبان و ادبیات فارسی بعد از اسلام، به این موضوع اشاره دارند که جشن نوروز یکی از نهادههای سلطنت جمشید است که در تاریخ ثعالبی، آثارالباقیه، تاریخ طبری، اخبارالطوال، تجارب الامم، المعجم فی آثار الملوک عجم، روضه الصفا، فارسنامه، تاریخ بلعمی، روایات داراب هرمزدیار و آثاری از این دست، اشارات دقیقی به آن شده است.
جمشید نام نخستین پادشاه اساطیری ایران است که نام او در سانسکریت یم و در گاتها ییم آمده است، او با سه صفت، شید به معنی روشن و درخشان، خوب رمه به معنی دارنده چهارپایان خوب و سریره به معنی زیبا توصیف شده است. صفت شید که صفت خور نیز هست به این دلیل به جمشید نسبت دادهشده که او در آغاز ایزد آفتاب بوده است و ستارگان چهارپایان او بهحساب میآمدند. در اوستا آمده که اهورامزدا پیش از زرتشت، با جمشید سخن گفت و پیامبری را به او پیشنهاد کرد و جمشید نپذیرفت.
جمشید پس از برادرش تهمورث دیوبند در سلسله پیشدادیان به جای او نشست. او برای نخستین بار سلاح و شمشیر و کرباس و ابریشم و رنگها را به کار گرفت دیوان را به اطاعت خود درآورد و آنها را به ساختن بناها و بریدن درختان واداشت، پس از این نخستین روزی که بر تخت سلطنت نشست اورمزدروز از ماه فروردین بود. از آن پس آن روز را نوروز نام گذاشتند و این جشن از جمشید به یادگار باقیمانده است.
در توضیح نوروز آمده است که جمشید در نخستین روز جشن آزادی مساوات و عدالت را به مردم بشارت داد و از آن پس از جنگ و ستیز از میان مردم برخاست. جمشید کارها را میان مردم قسمت کرد و هر گروهی را به شغلی گماشت، اینگونه بود که جشن نوروز جشن مردمی شناخته شد و به جهت خجستگی آن را نوروز نامیدند، اوستا نیز دگرگونیهای اجتماعی که به دست جمشید انجام شد را تایید میکند و در آبان یشت، فروردین یشت و زامیاد یشت به این موارد اشاره شده است.
ارتباط جمشید و خورشید
روز نخست فروردین روز اعتدال بهاری نیز هست و سرما و گرما که مظهر ستم هستند. از زمین رخت میبندند، شب و روز باهم برابر اند و برکت، تمام ایران را فرا میگیرد. همه اینها نشانه عدالت است. در اولین روز فروردین خورشید در نزدیکترین فاصله خود نسبت به زمین قرار دارد که نشان برکت و نیکبختی است.
از این منظر اهمیت ارتباط جمشید و خورشید در روز نخست فروردین واضحتر خواهد بود. در آیین مهریسنان خورشید را نماد دادگستری و مساوات میدانستند؛ زیرا بر همه جهان برابر و یکسان میتابد، خورشید نماد اعتدال و مفهوم رفع نابرابریهای اجتماعی و نماد عدل و احسان است. در برابر او افراد بر هم برتری ندارند و از سوی دیگر نماد صلح و دوستی و ستمستیزی است، به همین جهت پادشاه خورشید، یعنی جمشید میتواند میان همه موجودات حتی گرگ و میش صلح برقرار کند.
بنا به متون پهلوی، خاستگاه اقوام آریایی (ایرانویج) سرزمین بهشدت سردی بوده است؛ بهطوریکه ۱۰ ماه از سال زمستان و تنها دو ماهِ گرم بوده است. برای همین در باور ایرانیها، سرما آفریده دیو تلقی میشده و در نتیجه برآمدن خورشید، عنصر حیاتی بهحساب میآمده است؛ ضمن آنکه خورشید در باور ایرانیان باستان در مقام ایزدی مستقل مورد احترام بوده است.
در فرهنگ آریایی خورشید اهمیت بسیاری دارد چراکه نبود خورشید موجب کوچ به سمت فلات مرکزی یعنی ایران میشود و ازاینروست که نخستین پادشاه دادگر و عادل پادشاه خورشیدی و حضور خورشید موجب خیر و برکت میشود چون قحطی و سرمازدگی از میان مردم میرود.
نماد پیروزی خورشید فلات ایرانی و سرمای شمالی پیروزی جمشید بر ملکوس، دیو سرما و تگرگ است اما جمشید خود با دیو سرما روبهرو نمیشود، ایزد رپیثوین، در برابر او میایستد.
به عقیده زرتشتیان، در روزگار نخست که شر هنوز شر نبود اهورامزدا با هدیه دادن به ایزد روز، رپیثوین، آفرینشهای خوب به وجود آورد. در پایان جهان نیز زمان متعلق به رپیثوین خواهد بود، زمانی که رستاخیز به انجام میرسد، او تنها در زمان اولیه و ازل حضور ندارد بلکه در زمان بازسازی جهان و ابد هم حاضر است.
هرگاه دیو زمستان به جهان هجوم میآورد، رپیثوین به زیرزمین پناه میآورد و آبهای زیرزمینی را گرم نگه میدارد تا گیاهان و درختان نمیرند. بازگشت سالانه او در بهار هم بازتابی از پیروزی نهایی خیر است که او سرپرستی آن را بر عهده خواهد داشت، هنگامیکه سرانجام شر مغلوب شود و فرمانروایی خیر بر زمین آشکار میشود.
جشن رپیثوین بخشی از جشن نوروز است؛ هم روز نو در سال واقعی است و هم روز نو در زمان آرمانی آینده. آمدن رپیثوین به زمین، زمان شادی و امید به رستاخیز است؛ نمادی از پیروزی نهایی و همیشگی آفرینش نیک است.
اگر میخواهید درباره رپیثوین بدانید، این گزارشها را دنبال کنید…
ادامه دارد...