این پژوهشگر مهدویت در یادداشتی که روز چهارشنبه در اختیار ایرنا قرار داد، آورده است: یکی از مباحث بسیار مهم فرهنگ و اندیشه اسلامی یا به عبارتی یکی از ارکان و شاخصهای مباحث مهدویت و مهدی باوری موضوع انتظار است، هرچند منجی باوری و مباحث آخرالزمانی مختص به آیین مقدس اسلام نیست و در بسیاری از مکاتب و مذاهب دینی به گوشهای از آن اشارهشده است.
بااینوجود در آیین مقدس اسلام بهخصوص در مذهب حقه اثنی عشری به این مساله بهطور تخصصی پرداختهشده است. موضوع انتظار درواقع یکی از بنیادیترین مباحث کلامی است که دارای موضوعات تخصصی میباشد و باید بهطور عالمانه به آن پرداخته شود و جامعه دینی و اسلامی را با آن آشنا کرد.
ازجمله مباحث مرتبط با مهدویت و مساله انتظار، مناطق ممنوعه و یا به عبارتی آسیبهای پیش روی مهدویت است، در این نوشتار سعی داریم به برخی از این موارد اشارهکنیم.
جاده انحرافی و منطقه ممنوعه مهدویت / مدعیان دروغین
یکی از خطرناکترین خطوط قرمز و آسیبهای مهدویت باوری، مسأله مدعیان دروغین است که در طول تاریخ با سوءاستفاده از باورهای دینی مردم سعی داشتهاند به نفع منافع مادی و دنیوی خود کیسه دوخته و جامعه اسلامی را در یک گمراهی و فتنه دینی و اجتماعی گرفتار نمایند.
تاریخ و پیشینه مدعیان دروغین را میتوان در عصر حضور ائمه نیز مشاهده کرد، موضوعی که تاکنون ادامه داشته و هر از چند گاهی برخی افراد شیطانصفت به بهانههای جدیدی سعی دارند طیف وسیعی از مردم را دستخوش گمراهی و اغواهای نفسانی و شیطانی خودنمایند.
منشا پیدایش و شیوع مدعیان دروغین
محققان مهدویت پژوهی با تحقیق و واکاوی که در خصوص ماهیت و چرایی شکلگیری مدعیان دروغین در جامعه انجام دادهاند، عوامل مختلفی را در این خصوص ذکر کردهاند: بهطورکلی میتوان این عوامل را به دودسته عوامل درونی و بیرونی تقسیمبندی کرد.
عوامل درونی درواقع مرتبط با افرادی است که ناقوس گمراهی و بیرق انحراف را در جامعه به دست میگیرند و بهواسطه خباثت و خواهشهای شیطانی خطشکن این مسیر شدهاند و عوامل بیرونی به سلسله مؤلفههای حمایتگر و تقویتکننده اطلاق میشود که سعی دارند موتور پیشران گمراهی در جامعه باشند.
سستی ایمان،جاهطلبی و دنیاخواهی، رسیدن به شهرت و جایگاه اجتماعی و مردمی، انگیزههای سیاسی و اجتماعی تنها گوشهای از مولفههای درونی هستند که مهدوی پژوهان در خصوص انگیزههای درونی مدعیان دروغین به آن اشارهکردهاند.
درواقع سستی باورهای دینی موجب میشود، افرادی دنیاطلب برای تصاحب جایگاه و منزلت مادی و دنیوی دست به این گناه نابخشودنی زده و طیف وسیعی از مردم را آلوده توهمات و یاوهسراییهای خود نمایند.
بهطور مثال برخی محققان به شخصی همچون «ابوطاهر محمد بن علی بن بلال» اشارهکردهاند که او ازجمله افرادی بود که براثر ثروتاندوزی، ادعای بابیت کرد.
هرچند در آغاز کار نزد امام حسن عسکری(ع) مورد وثوق بود و روایاتی را نیز از حضرت نقل کرده است، ولی بااینوجود، به علت دنیاطلبی و غرق شدن در هواهای نفسانی مسیر او به انحراف کشیده شد، و خود را وکیل امام مهدی(عج) معرفی کرده و بهنوعی به امام خیانت نمود.
عوامل بیرونی
درواقع در کنار سلسله علل درونی و اخلاقی که افراد را به جادههای انحرافی مهدویت سوق میدهد، میبایست به عوامل بیرونی نیز توجه داشت، عوامل بیرونی به دو بخش زمینههای اجتماعی و مردم سادهلوح و سادهاندیش و دشمنان هوشیار و کینهتوز قابلتقسیم هستند.
درواقع افراد سادهاندیش جامعه که از سطح بینش و معرفت پایینی برخوردارند بهعنوان سیاهیلشکر برخی از مدعیان دروغین به شمار میآیند که تأثیر شگرفی بر شیوع و گسترش جریانهای انحرافی در جامعه داشتهاند، نوعا تبلیغات دروغ، شایعات بیاساس توسط افراد سادهلوح و کمسواد با شدت و سرعت بیشتری منتشر میشود و همین امر زمینه یک فتنه اجتماعی را در جامعه فراهم میسازد.
دسته دیگر از عوامل بیرونی فتنهگران آگاه و استعماری هستند که از بیرق مدعیان دروغین در جهت تخریب آموزههای اصیل و بنیادین استفاده میکنند و آرمانهای ناب و اصیل مهدویت را به حاشیه میکشانند.
برای فهم و درک جایگاه استعمار و فتنههای خارجی در شیوع جریانهای انحرافی مهدویت کافی است به مقرهای سازمان یافتهایی که این جریانها در مناطق مختلف جهان دارند، دقت و تامل کرد «بیت العدل اعظم» که در سرزمین اشغالی فلسطین قرار دارد تا میزبانی و حمایت همهجانبه برخی کشورها همچون آمریکا و برخی کشورهای غربی از جریانهای انحرافی بهخوبی گواه بر این موضوع است.
شگردهای مدعیان دروغین
مدعیان دروغین برای نفوذ و سیطرهی فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف از راهکارها و شگردهای پیچیده و مختلفی استفاده میکنند، شگردهایی که در یک نگاه میتوان در این عبارات آنها را معرفی داشت:
استفاده از قرآن با شگرد تاویل گرایی، استناد به روایات جعلی، تحریف و تقطیع آیات قرآن، اثبات بر حق بودن مدعیان به استناد خواب، رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار گرفتن، و تضعیف فقهای مجاهد و اعلم است.
راه مقابله با آنها نوعا با حضور علمی و جهادی علمای راستین و مرزبانان واقعی فرهنگ و اندیشه اسلامی و مراجعه حقطلبان به این عالمان قابلحل و فصل بوده و هست./