به گزارش یکشنبه ایرنا، انجمن صنایع فرآورده های لبنی ایران در نامه ای به کاظم خاوازی وزیر جهاد کشاورزی نوشته است: پیرو مصوبه مجوز صادرات ۱۰ هزار تن شیر خشک صنعتی در مرحله اول از طرف ستاد تنظیم بازار و صدور مجوز ۱۰ هزار تن شیر خشک برای مرحله دوم ، نظرات انجمن صنایع فرآورده های لبنی جهت استحضار و دستور لازم تقدیم می گردد :
در شرایط بحران اقتصادی فعلی که به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا ایجاد شده است و مشکلات بیماری کرونادر سطح جهانی ، امکان تبادلات واردات و صادرات را به شدت دچار تنگنا نموده و کشورها برای تأمین ذخیره های استراتژیک مواد غذایی و امنیت غذایی پایدار در حال اقدام هستند ، ایجاد یک ذخیره استراتژیک از شیر خشک و کره حداقل ۱۵ هزار تن از هر مورد منطقی است که عدم انجام این کار ریسک بسیار بزرگی به حساب می آید که البته ایجاد این ذخیره استراتژیک باید از منابع خرید تضمینی وزارت جهاد کشاورزی تامین شود و بار تحمل نقدینگی بر دوش صنعت و تولید کنندگان نیفتد .
این انجمن با صادرات شیر خشک پس از تامین ذخایر استراتژیک به طور کامل موافق است اما نحوه اجرای آن برای جلو گیری از عدم توازن در عرضه و تقاضای این محصول در سطح منطقی و کاهش قیمت آن حائز اهمیت فراوانی است. بنابراین پیشنهاد می شود برای جلو گیری از تضییع منافع ملی و شرکت های تولید کننده و شرکت های صادراتی این امر تخصصی به دفتر توسعه صادرات و زیر ساختار صنایع و بازار وزارت جهاد کشاورزی منتقل شود تا سیاست گذاری همه جانبه در این زمینه امکان پذیر شود.
در راستای بند دو درخواست می شود تا زمانی که حداقل ۶۰ درصد از سهمیه ۱۰ هزار تن اول هر شرکت صادر نشده است مجوز جدیدی به آن شرکت داده نشود .
سیاست کلی انجمن صنایع فراورده های لبنی ایران ایجاد بازار واقعی بر مبنای عرضه و تقاضا است. در همین راستا خواهشمند است کل زنجیره تولید فرآوری و عرضه شیر خام محصولات با یک سیاست واحد مبتنی بر عرضه و تقاضا و نرخ ارز واحد صورت گرفت تا مسائل و مشکلات صنعت از طریق رقابت آزاد واقعی در بازار حل شود.
ماجرای صادرات شیر خشک از آن ماجراهایی است که برآمده از تفاوت نرخ ارز و توزیع آن در زنجیره صنعت است. داستان از آنجا آغاز شد که کارهای تولید شیر خشک با مازاد تولید مواجه شدند، صاحبان این بخش از صنعت لبنیات خواهان آن شدند که صادرات شیرخشک که یکسالی متوقف شده است، دوباره آغاز شود.
یکی از اصلی ترین دلایل ممنوعیت صادرات شیرخشک یارانه ای است که به نهاده های دامی داده می شود. گاوداران برای تامین خوراک دام های خود از نهاده هایی استفاده میکنند که از ارز مرجع 4200 تومانی تامین و وارد کشور می شود و انگیزه اصلی دولت از اختصاص یارانه به نهاده های دامی، حفظ توان خانوار ایرانی برای استفاده از شیر و لبنیات است. وقتی به ازای هر یک کیلو شیر خشک، یازده کیلو شیر استفاده میشود و برای هر کیلو شیر بطور متوسط هزار تومان (بین 900 تا 1200) یارانه اختصاص یافته، صادارات ده هزار تن شیر خشک به معنی خروج 110 میلیارد تومان یارانه و با معیار ارز مرجع معادل بیش از 26 میلیون دلار از کشور است.
همزمان با خروج ارز و یارانه مصرف کننده ایرانی از کشور با انجام صادرات شیرخشک، اتفاق دیگری که در صنعت لبنیات می افتد آن است که با افزایش تقاضا برای شیرخشک جهت صادرات، قیمت شیرخام هم در بازار بالا خواهد رفت و این به آن معنی است که تولید محصولات لبنی با افزایش هزینه مواجه خواهد شد. در شرایطی که اقلام اصلی محصولات لبنی از سوی دولت قیمت گذاری می شود و تولیدکنندگان محصولات لبنی اجازه افزایش قیمت بر حسب هزینه های تولید کالا و سود مشروع خود را ندارند، تداوم این وضعیت به معنی خسارت به صنایع لبنی و اجبار این صنایع به اجرای سیاست های تعدیل خواهد بود.
گذشته از این موضوع، با توجه به شیوع بیماری کرونا و اتخاذ سیاست های انقباضی در همه کشورهای جهان برای جلوگیری از خروج موادغذایی از کشورها با هدف تامین نیازهای داخل کشور و افزایش ذخایر استراتژیک غذایی، صادرات شیر خشک میتواند خلاف این دست سیاست ها باشد. بخصوص با توجه به اینکه کشور ما در شرایط تحریم از سوی آمریکا قرار داشته و مبادالات مالی و کالایی آن با محدودیت های جدی روبروست.
اما این همه ماجرا نیست. موضوع سهمیه بندی در صادرات شیرخشک که در اولین گام رخ داد و به هر کارخانه سهمیه ای مشخص بر اساس میزان شیرخشک موجود در انبار را میداد، بشدت از سوی بنگاه هایی که بشکل حرفه ای در بازار صادرات لبنیات فعال بودند مورد انتقاد قرار گرفت. این انتقادها بیشتر بر مدار دو محور بود.
نخست اینکه مسئله صادرات امری تخصصی است که صادرکنندگان با صرف هزینه های بسیار به بازارسازی و معرفی برند در یک کشور اقدام میکنند و اختصاص سهمیه علاوه بر اینکه توان شرکت هایی که تجربه صادرات موفق را داشته اند محدود میکند منجر به شکسته شدن قیمت در نتیجه حضور همزمان فروشنده های ایرانی را در پی خواهد داشت.
علت دوم این بود و هست که تجربه نشان داده که همواره صدور مجوز و سهمیه منجر به ایجاد فساد و رانت شده است. بروز این فساد را در گام اول صادرات شیر خشک شاهد بودیم به نحوی که برخی سهمیه های خود را بدون اینکه صادراتی رخ داده باشد، بفروش رسانده اند.
درحالی که اگر سهمیه صادراتی وجود نداشت، هر بنگاه میتوانست حسب ظرفیت تولید و توان صادرات اقدام به صادرات نماید.
علی رغم وجود انتقادات فوق به صادرات شیر خشک اما تولیدکنندگان شیرخشک با مازاد تولید مواجه اند و این مازاد تولید و عدم کشش بازار داخلی آنها را تحت فشار قرار داده است. در حقیقت وجود مازاد تولید شیرخشک علی رغم همه انتقاداتی که به صادرات شیر خشک به عنوان یک راه حل برای رفع فشار از تولیدکنندگان شیر خشک وجود دارد، یک واقعیت است.
نتیجه اینکه صادارات شیر خشک به معنی خروج ارز و یارانه مصرف کننده ایرانی از کشور است، صادرات شیر خشک میتواند به افزایش قیمت شیرخام و در نتیجه افزایش قیمت محصولات لبنی منجر شود، سهمه بندی صادرات شیرخشک به معنی ایجاد فساد و رانت بوده و علاوه بر آن به صادرات حرفه ای ضربه میزند، صدور مواد غذایی در شرایط تحمیلی کرونا به اقتصاد جهان میتواند ریسک بالایی از جهت تامین موادغذایی داخل کشور داشته باشد،حجم بالایی از مازاد تولید شیرخشک در کشور وجود دارد که راه حلی برای آن جز صادرات وجود ندارد.
با توجه به شرایطی که توصیف آن رفت، انجمن صنایع فرآورده های لبنی ایران طی نامه ای که روز گذشته برای دکتر خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی ارسال کرده است، پیشنهاداتی را طرح نموده که بتواند به حل موضوع صادرات شیرخشک در چندماه آتی و رفع دغدغه کلیه زنجیره صنعت لبنیات کمک کند.