در قسمتی از گفتوگوی روزنامه اعتماد با علی اصغر زرگر، کارشناس مسائل انرژی، آمده است: سقوط بیسابقه قیمت نفت در بازارهای جهانی و به ویژه در امریکا این سوال را پدید آورده است که شرایط اقتصاد جهانی و تعامل قدرتهای جهانی با یکدیگر بعد از پایان بحران کرونا، چه تاثیری از این تحولات بیسابقه میگیرد. در امریکا، عربستان و روسیه به توطئه علیه واشنگتن برای بیارزش کردن نفت این کشور متهم شدهاند، در برابر گروهی اعتقاد دارند که چین ممکن است این بحران را برای منفعت بردن از یک بازار به هم ریخته و دسترسی ارزان به انرژی ایجاد کردهباشد. علیاصغر زرگر، استاد روابط بینالملل و کارشناس مسائل انرژی، معتقد است که هیچ کشوری در جهان، از بحرانی چنین فراگیر، منفعت بلندمدت نمیبرد. زرگر گمانهزنی در مورد توطئههای بینالمللی برای سقوط بازار انرژی را مردود میداند و معتقد است که بحران قیمت نفت در امریکا، آثار بلندمدتی بر اقتصاد این کشور خواهد داشت و ممکن است باعث شود تا امریکاییها در رویکرد خود برای استقلال انرژی تجدیدنظر کنند و در عین حال تاکید میکند که چنین کاهش قیمت نه برای روسیه و عربستان و نه برای چین و هند، به عنوان مصرفکننده انرژی، منفعتی در پی نخواهد داشت. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با علی اصغر زرگر، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل انرژی مطالعه میکنید.
آیا سقوط قیمت نفت در بازارهای جهانی بهویژه کاهش بیسابقه ارزش نفت امریکا حاصل نوعی توطئه و بازی سیاسی از سوی رقبای نفتی امریکا است؟
من تصور نمیکنم که توطئهای در کار بودهباشد. توافقی که با وساطت امریکا انجام شد که بر اساس آن قرار شد کشورهای تولیدکننده نفت بین ۹ تا ۱۰ میلیون بشکه نفت خام تولیدی خود را کاهش دهند که به معنای کاهش ۲۰ تا ۲۲ درصدی تولید نفت خام برای برخی از کشورهای صادرکننده بود، قرار نبود که یک روزه و یک جا عملی شود، بلکه قرار بود که این توافق به صورت پلکانی و به تدریج اجرا شود، در نتیجه نتایج آن هم قرار نیست که به سرعت مشخص شود، اتفاقی که اکنون در بازار نفت رخ داده است، مربوط به افزایش تولید نفت خام پیش از توافق مذکور است و تا زمانی که این توافق عملا اجرا شود، وقت بیشتری لازم است، هرچند لزوما اجرای کامل آن توافق هم به معنای افزایش عمده در قیمت نفت خام نیست. بحران کرونا باعث شده است که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و کسب و کارهایی که نیاز به مصرف انرژی داشتند، کار خود را متوقف کنند. صنعت توریسم در جهان تقریبا به صورت کامل زمینگیر شده است، حمل و نقل عمومی در شهرها تقریبا متوقف شده است و بسیاری از صنایع هم تولیدات خود را متوقف کردهاند یا اینکه بسیاری پایینتر از ظرفیت فعالیت میکنند.
صادرکنندگان عمده نفتخام مانند روسیه و عربستان، بسیار به درآمد ارزی حاصل از فروش نفت خام در بازارهای بینالمللی نیازمند هستند و زمانی که بر اثر کاهش تقاضا در بازار و سقوط قیمت نفت خام با کاهش درآمد مواجه شدند، تصمیم گرفتند که بنا به عادت برای جبران کمبودهای ارزی خود، تولید نفت خام را افزایش دهند. اما این اقدام روسیه و عربستان، نتیجه عکس داد، هر اندازه که این کشورها تولید خود را بیشتر کردند، قیمت نفت هم کمتر شد و اقدام آنها به افزایش تولید به جای جبران کاهش درآمد ارزی، نتیجه عکس داد.
دونالد ترامپ که کشورش یکی از تولیدکنندگان عمده نفت خام در جهان است، کاهش قیمت نفت را نظاره میکرد. او دو نگرانی عمده داشت؛ نخست اینکه با کاهش قیمت نفت و کاهش صرفه تولید نفت خام، کمپانیهای انرژی امریکایی نیروهای خود را تعدیل میکنند و بر حجم بیکاری اضافه میشود و دوم اینکه او نگران بود با کاهش سوددهی کمپانیهای انرژی، میزان سرمایههایی که امریکا برای سرمایهگذاری در بخش انرژی دریافت کرده است از دست برود. هر دو نگرانی ترامپ منافع اقتصادی امریکا بود. به همین دلیل او تلاش زیادی به کار برد تا دولتهای عربستان و روسیه را به کاهش تولید نفت خام و ایجاد توازن در عرضه و تقاضا در بازار بینالمللی ترغیب کند. تلاشهای دونالد ترامپ و گفتوگوهای تلفنی او با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه و سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، نتیجه داد و این دو کشور موافقت کردند که برای احیای بخشی از قیمت نفت خام، تولید خود را کاهش دهند. اما این توافق قرار نبود که بلافاصله اجرا شود، تصمیمها به صورت گام به گام اجرا شود و کشورها به صورت تدریجی تولید خود را کاهش دهند. همزمان بحران کرونا هم مربوط به یک روز و دو روز اخیر نیست. نزدیک به چهار ماه است که این بحران در چین، اقتصاد را تقریبا فلج کرده است و در خیلی از اقتصادهای بزرگ دنیا ۶ هفته تا دو ماه است که خیلی از کشورها محدودیتهای شدیدی را برای رفت و آمد مردم و کسب و کارها و صنایع تعیین کردهاند. وقتی آمد و شد در خیابانها متوقف شود و صنایع تعطیل باشند و صنعت توریسم کاملا متوقف شدهباشد، مصرف انرژی هم در سراسر دنیا کمتر میشود، در نتیجه تقاضا برای انرژی هم پایین میآید.
آیا راهی برای جلوگیری از وقوع این بحران در بازار انرژی وجود نداشت؟
واقعیت این است که ظرفیت ذخیره انرژی جهان تقریبا اشباع شده است. کشورهای مختلف جهان همواره برای مقابله با نوسانهای بازار نفت، راهکارهایی داشتند. مثلا معروف است که امریکاییها در دوران ارزانی قیمت نفت، نفت خام میخرند و در چاههای نفت خود با عنوان ذخایر استراتژیک انرژی ذخیره میکنند تا هنگام افزایش قیمت نفت خام از ذخیرههای ارزان استفاده کنند، در برابر هم کشوری مانند ایران که تولیدکننده است، در دوران کاهش قیمت نفت خام اقدام به ذخیره کردن تولیدات خود برابر نفتکشها و مخازن بزرگ میکند تا در زمان احیای قیمت، نفت ذخیره شده را بفروشد. اما در حال حاضر ظرفیت ذخیره انرژی همه کشورها پر شده است. در واقع کاهش قیمت به این دلیل است که کسی جایی برای نگهداری مازاد عرضه ندارد.