به گزارش رادیو بین الملل فرانسه، شنبه ۱۰ خرداد، دفتر نخست وزیری فرانسه اعلام کرد که همه پرسی استقلال جزیره نوول کالدونی که قرار بود ۶ سپتامبر ۲۰۲۰ (۱۶ شهریور ۱۳۹۹) برگزار شود به دلیل بیماری کرونا به تعویق خواهد افتاد. آیا این اقدام دولت فرانسه در ادامه بهانه تراشی های پی در پی این کشور برای ایجاد مانع در تحقق اراده مردم بومی این مستعمره حوزه اقیانوسیه برای رسیدن به استقلال است؟
پس از تظاهرات و اعتصابات اخیر در گویان آمریکای جنوبی و جزیره مایوت در جنوب شرق آفریقا و ضعف پاریس در کمک رسانی به جزایر طوفان زده اش در حوزه کارائیب، آیا می توان گفت که جمهوری فرانسه با بحران جدی در اداره مستعمراتش دچار شده است؟ آیا باید در انتظار استقلال سایر مستعمرات این کشور و پایان تاریخ استعماری این کشور بود؟
بحران مستعمراتی فرانسه، به طور جدی، در سال های پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. جنگ در منطقه هندوچین و شکست فضاحت بار از ویتنامی های تحت رهبری هوشی مینه، کشتار میلیونی الجزایری ها در دهه ۵۰ میلادی، درگیری های استقلال طلبانه در حوزه آفریقای جنوب صحرا و افزایش اعتراضات مردمی و روشنفکری در داخل فرانسه، مارشال دو گل را بر آن داشت تا برای خروج از بحران در ابتدای دهه ۶۰ میلادی با استقلال دادن به مستعمراتش، فرانسه را از بحران و جنگ مداوم با مردم استقلال طلب مستعمرات نجات دهد. این که امروزه اکثر کشورهای آفریقایی فرانسه زبان، سال ۱۹۶۱ را به عنوان سال استقلال خود می شناسند در راستای همین برنامه دولت مارشال دو گل در جمهوری چهارم فرانسه است.
اما فرانسه در مورد برخی از مستعمراتش از جمله همین جزیره نوول کالدونی، برنامه ای دیگر در سر می پروراند. معادن غنی نیکل، سود سرشار صید آبزیان و جذابیت های توریستی و کشاورزی، تجارت چوب و میوه و موقعیت استراتژیک این جزیره در حوزه اقیانوسیه در شرق استرالیا به شدت فرانسوی ها را برای ماندن در این منطقه و ادامه غارت ذخایر نوول کالدونی ترغیب می کرد. اما ساکنان اصلی این سرزمین به طور جدی به دنبال استقلال بودند به گونه ای که در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کار به درگیری نظامی کشید.
حتی در ۱۹۸۴ جبهه آزادی بخش کاناک برای مقطع کوتاهی حاکمیت این جزیره را در دست گرفت. حادثه گروگانگیری غار اووئا در ۱۹۸۸ اوج خشونت ها در نوول کالدونی بود که بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی فرانسه داشت و سرانجام کار به جایی رسیده بود که بحران نوول کالدونی در انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه هم تاثیر گذار شده بود.
اما در مقابل این خواست بر حق مردم نوول کالدونی، دولت فرانسه چون همیشه راه خشونت و سرکوب را در پیش گرفت، اما در نهایت مجبور به مذاکره با جریانات استقلال طلب و امضای چند موافقتنامه با آنها شد. البته در همین روند صلح
نیز کارشکنی فرانسوی ها حل این مناقشه را به بن بست می کشاند. در نتیجه احزاب استقلال طلب، اولین همه پرسی در ۱۹۸۷ را تحریم کردند.
در همه پرسی های دیگر نیز فرانسه اجازه رای دادن به همه ساکنین این جزیره را نمی داد و محدودیت های شدیدی برای حق رای آنها اعمال کرد. حتی در همین همه پرسی که قرار است در شهریور امسال نیز برگزار شود دولت فرانسه قانونی را به مردم این کشور تحمیل کرد که بر اساس آن تنها افرادی که قبل از دهه ۱۹۹۰ در این منطقه ساکن بوده اند حق شرکت در همه پرسی را دارند.
جزایر نوول کالدونی در ۱۸۵۳ در زمان ناپلئون سوم توسط دولت فرانسه اشغال شده اند و در سال ۱۹۴۶ به عنوان یکی از بخش های قلمرو رسمی جمهوری فرانسه اعلام شده اند. این سرزمین با وسعت خشکی حدود ۱۸ هزار کیلومتر مربع در ابتدا توسط جیمز کوک انگلیسی در ۱۷۷۴ کشف شد و به علت شباهت سواحل آن به اسکاتلند (که در زبان لاتینی کالدونی خوانده می شود) به عنوان کالدونی جدید نامیده شد.
بعدها فرانسوی ها این منطقه را از دولت بریتانیا گرفتند. نوول کالدونی مجموعه چند جزیره است که ۴۰ درصد از مجموع ۳۰۰ هزار نفری جمعیت آن از بومیان رنگین پوست کاناک تشکیل شده است. نژاد اروپایی فقط حدود ۲۰ درصد از جمعیت این منطقه را تشکیل می دهد.
در حال حاضر فرانسه حدود ۲ هزار سرباز در نوول کالدونی مستقر کرده است که به این تعداد باید واحدهای نیروی دریایی و ژاندارمری این کشور را نیز اضافه کرد.
دولت امانوئل ماکرون در ۲۰۱۸ یک همه پرسی استقلال در این مستعمره مدیریت و برگزار کرد که استقلال طلبان با نتایج نزدیکی شکست خوردند.
البته وی در جریان سفرش به نوول کالدونی در سال ۲۰۱۸ و چند ماه قبل از همه پرسی آن سال، تلاش زیادی در جهت متقاعد کردن مردم این سرزمین برای رای منفی دادن به استقلال انجام داده بود و در یک نطق عمومی در باره این همه پرسی از کاخ الیزه ایراد کرده و فرانسه را «آخرین کشور اروپایی حاضر در اقیانوس آرام» نامیده بود.
اما دولت ماکرون امسال (۲۰۲۰) باید همه پرسی دیگری برگزار کند اما فعلا به بهانه بیماری کرونا از انجام آن در سپتامبر طفره رفته است، اما عنوان کرده در اکتبر آن را برگزار خواهد کرد.
نتیجه این همه پرسی و استقلال نوول کالدونی ضربه حیثیتی و اقتصادی شدیدی برای پاریس خواهد بود. دولت فرانسه نگران از دست دادن جزیره نوول کالدونی است که در طول ۱۶۷ سال گذشته بی وقفه به غارت منابع انسانی، معدنی و طبیعی آن پرداخته است.
در واقع کالدونیای جدید مجمعالجزایری در اقیانوس آرام است که فرانسویها آن را به زور تصاحب کرده و به قلمرو خود افزودند، چرا که این سرزمین برای فرانسه اهمیت اقتصادی زیادی دارد، زیرا دارای معادن ارزشمند نیکل است.
در واقع یک چهارم کل ذخایر نیکل جهان در کالدونیای جدید وجود دارد و فرانسه به همین دلیل پنجمین صادرکننده این فلز در جهان محسوب میشود. از نیکل به ویژه در برای تهیه فولاد استفاده میشود.
این مجمع الجزایر از نظر راهبردی نیز برای فرانسه مهم است، زیرا همواره به عنوان پایگاهی برای مقابله با برتری جویی چین در منطقه اقیانوسیه مورد استفاده فرانسه قرار گرفته است.
استقلال طلبان کالدونیای جدید که سرزمین خود را «کاناکی» میخوانند، سیاستمداران فرانسوی را به اعمال نفوذ و تبلیغ برای رأی نیاوردن استقلال متهم میکنند اما با این حال به نظر می رسد بیشتر ساکنان این منطقه خواستار آن هستند که همچنان در حاکمیت فرانسه باقی بمانند.
موافقان استقلال کالدونیای جدید بر این باورند که فرانسویها در هنگام اشغال سرزمین آنها به زور متوسل شده و لذا باید دو همه پرسی دیگر در سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ در این مجمع الجزایر برگزار شود.
براساس آخرین نظر سنجی ها، از ۵۲ درصد از کاناک ها که به استقلال سرزمینشان رای داده بودند ۵۹ درصد مرد و ۴۵ درصد زن بودند.
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه پیشتر از رای دهندگان خواسته بود به 'فرانسوی بودن ' خود ادامه داده و با استقلال این منطقه مخالفت کنند.
فرانسه سالانه ۱.۵ میلیارد دلار در اختیار این منطقه قرار می دهد اما از درآمدهای اصلی آن فروش نیکل، گردشگری است.
در واقع براساس برآورد باستانشناسان بومیان این جزیره موسوم به کاناک ها ۳ هزار سال قبل در این جزیره ساکن بودند اما با سفر فرمانده جیمز کوک فرانسه به این مجمع الجزایر در سال ۱۷۷۴، او آنها را کالدونیا نامید.
در طول سال های متمادی جنگ های متعددی میان بومیان بی سلاح و استعمارگران تا دندان مسلح فرانسوی در این مجمع الجزایر رخ داد که هزاران بومی را به کام مرگ برد.