در ششم ژوئن ۱۹۸۲(۱۶ خرداد ۱۳۶۱) بود که ارتش رژیم صهیونیستی تهاجم گسترده و همه جانبه ای را از زمین، هوا و دریا به لبنان آغاز کرد و به سرعت و بدون برخورد با مقاومت چندانی تا دروازههای بیروت پیشروی و دومین پایتخت یک کشور عربی را (پس از بیت المقدس) به محاصره خود درآورد.
ارتش رژیم صهیونیستی با ۲۵ هزار نیروی تا دندان مسلح در سال ۱۹۸۲ و به بهانه مقابله با گروه های مقاومت فلسطینی ساکن در لبنان وارد این کشور شد و با تنها مانعی که برخورد کرد در منطقه خلده در جنوب بیروت با یک گروه مسلح شیعی بود، گروهی که فرماندهی آن را یک روحانی جوان به نام سید عباس موسوی به عهده داشت که بعدها دبیرکل دوم حزب الله شد و در سال ۱۳۷۰ توسط صهیونیست ها به شهادت رسید.
مقابله گروه کوچک رزمندگان شیعه لبنانی در خلده بیروت نه تنها نقطه عطفی در لبنان و پایه تشکیل حزب الله بود، بلکه نتیجه این اقدام ۱۸ سال بعد با اخراج نظامیان صهیونیست از لبنان و تحمیل شکست به ارتش پرزرق و برق اسراییل همراه بود که از آن به عنوان پنجمین ارتش جهان یاد می شد.
هر چند تشکیل جنبش حزب الله در سال ۱۹۸۵ به طور رسمی اعلام شد، اما سابقه اصلی ایجاد این جنبش به سال ۱۹۸۲ و عملیات دفاعی رزمندگان این جنبش در خلده بیروت باز می گردد.
حزب الله از همان زمان عملیات خود علیه نظامیان اشغالگر صهیونیست را به روستاها و شهرک های جنوب لبنان کشاند و پس از چندی مهمترین عملیات نظامی حزب الله در این مقطع با انهدام مقر فرماندار نظامی ارتش صهیونیستی در شهر صور وارد مرحله جدیدی شد.
جذب، آموزش و سازماندهی نیروهای شیعه لبنان در قالب جنبش حزب الله همزمان با تجاوز رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ آغاز شد و تا به امروز که این جنبش به یک نیروی قوی ضدصهیونیستی در منطقه تبدیل شده، ادامه دارد.
حزب الله شرایط حضور تجاوزکارانه برای ارتش رژیم صهیونیستی را آن قدر در لبنان سخت کرد تا این که ارتش این رژیم با قبول شکست در سال ۲۰۰۰ و بدون قید و شرط و حتی بدون مذاکره عقبنشینی و فرار را بر ماندن ترجیح داد، اقدام نادر و بسیار عجیبی که هرگز در طول تاریخ موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی از سال تاسیس نامشروع آن در سال ۱۹۴۸ تا آن زمان سابقه نداشت. البته شکست دادن ارتش رژیم صهیونیستی بار دیگر از سوی حزب الله در سال ۲۰۰۶ در جنگ ۳۳ روزه نیز تکرار شد و تمام رویاهای صهیونیست ها را بر باد داد.
به این ترتیب حزب الله تنها نیروی مقاومتی است که در جهان عرب توانسته رژیم صهیونیستی را خوار و ظرف شش سال ارتش آن را دو بار شکست داده و به پیروزی دست یابد، پیروزی که کشورهای عربی در طول هفتاد دو سال اشغالگری رژیم منحوس اسرائیل نتوانسته اند به آن دست یاببند.
شکست ارتش سنگین رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ و خروج خفت بار نیروهای این رژیم از جنوب لبنان و پس از آن شکست در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ نه تنها در لبنان و تاریخ جهان عرب و منطقه ثبت و به یادگار ماند، بلکه این مساله درسی فراموش نشدنی برای صهیونییست ها نیز داشت به حدی که هنوز هم مقامات نظامی و سیاسی این رژیم از آن به عنوان کابوس یاد می کنند تا جایی که " گادی آیزنکوت"، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی پس از ۲۰ سال به شکست حقارت آمیز این رژیم از حزب الله لبنان اعتراف کرد.
وی طی مطلبی در سالگرد عقب نشینی حقارت آمیز رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان تصریح کرد که، حزبالله لبنان توانست به اهداف راهبردی خود در مقابله با ارتش اسرائیل دست یابد و آن اخراج ما از لبنان از طریق جنگهای چریکی یا جنگهای فرسایشی با نیروهای نظامی ما بود.
آیزنکوت یا یادآوری مشکلات خود در تجاوز به لبنان و اشغال ۱۸ ساله این کشور یادآور شد که حزبالله از طریق یک سلسله عملیات نظامی پیچیده ارتش اسرائیل را آشفته کرده و باعث کشته شدن تعدادی از نظامیان ارتش ما شد و به همین دلیل مجبور به خروج از لبنان شدیم.
"گابی اشکنازی" وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز روز گذشته (دوشنبه) در سخنانی در واکنش به جشن ملت لبنان به مناسبت بیستمین سالروز خروج و شکست ارتش این رژیم از جنوب لبنان گفت که مقابله با لبنان همچنان ادامه دارد.
وی که در سال ۲۰۰۰ و زمان فرار ارتش رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان فرمانده جبهه شمالی ارتش این رژیم بود، با یادآوری تاریخ تلخ این تجاوز، افزود که "بهترین فرماندهانم را در خاک لبنان جا گذاشتم، اما مقابله با این کشور هنوز به پایان نرسیده است.
با مراجعه به تاریخ تجاوز و حضور نظامیان صهیونیست در لبنان و شنیدن برخی نظرات مقامات این رژیم به راحتی می توان از سرگذشت تلخ و البته عبرت آموز متجاوزان صهیونیست در این دوران پی برد، تاریخی که رویای سران صهیونیست یا همان تئوری "نیل تا فرات" را به زباله دان سپرد و صفحه جدیدی به نام محصور شدن صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی و پس از آن نابودی این رژیم را در تاریخ گشود.