تهران- ایرنا- روسیه دیروز ( سه شنبه) در اقدامی نه چندان غیرقابل پیش بینی تعدادی هواپیمای جنگی پیشرفته به لیبی اعزام کرد که این اقدام مسکو از سوی برخی تحلیلگران تلاش برای برهم زدن توازن قوا در این کشور آفریقایی تعبیر شده است.

ارتش آمریکا روز سه شنبه اعلام کرد که روسیه  تعدادی از هواپیماهای جنگی نسل چهارم خود را برای حمایت از نیروهای روس موسوم به "گروه واگنر " مستقر در لیبی، به این کشور شمال آفریقا اعزام کرده است.

نمایندگی سازمان ملل متحد در لیبی با صدور بیانیه ای ، این اقدام مسکو را نقض تحریم تسلیحاتی لیبی توصیف و آن را محکوم کرد.

نکته حایز اهمیت در بحران لیبی این است که نیروهای خارجی مستقر در این کشور هر یک، حضور نیروهای طرفدار خود را در این کشور عامل حفظ توازن قوا و نیروهای طرف مقابل را عامل بر هم زدن توازن قوا در این  کشور آفریقایی می دانند.

نیروهای خارجی حاضر در صحنه بحران زده لیبی به رغم اختلافات و کشمکش های متعدد، گویی همگی بر سر یک موضوع اشتراک نظر دارند و آن حفظ توازن قوا در این کشور است!نیروهای خارجی حاضر در صحنه بحران زده لیبی به رغم اختلافات و کشمکش های متعدد، گویی همگی بر سر یک موضوع اشتراک نظر دارند و آن حفظ توازن قوا در این کشور است!

پس از سرنگونی معمر قذافی در لیبی در سال ۲۰۱۱ ، این کشور عملا به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. در بخش غربی به مرکزیت طرابلس ، دولتی موسوم به "دولت وفاق ملی" به ریاست "فایز السراج" بر سرکار آمده که مورد تایید و حمایت سازمان ملل متحد است و در بخش شرقی این کشور، "خلیفه حفتر" یک ژنرال بازنشسته ، کنترل این منطقه را در دست دارد.

گرچه بحران لیبی ظاهرا یک جنگ داخلی است، ولی حضور نیروهای خارجی در این بحران بحدی است که عملا تمامی عوامل داخلی را تحت الشعاع قرار داده است.

در یک سوی بحران لیبی ، " ژنرال خلیفه حفتر" با پشتیبانی روسیه،  عربستان سعودی، مصر ، امارات و یونان و در سوی دیگر ، دولت فایز السراج قرار دارد که از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و از حمایت ترکیه ، قطر و برخی کشورهای اروپایی برخوردار است.

در این  میان ترکیه براساس یک پیمان نظامی با دولت فایزالسراج تعدادی از واحدهای  نظامی خود را برای حمایت از دولت وی به لیبی اعزام  کرده است، و در سوی دیگر به گزارش سازمان ملل متحد ، دستکم یکهزار و دویست نیروی نظامی مزدور که گفته می شود از سوی مسکو پشتیبانی می شوند برای حمایت از ژنرال حفتر در لیبی حضور دارند. همچنین صدها نیروی نظامی سودانی که با حمایت مالی امارات عربی متحده برای پشتیبانی از نیروهای حفتر به لیبی اعزام شده اند نیز از دیگر نیروهای خارجی مستقر در این کشور آفریقایی هستند.

این وضعیت موجب بروز متغیرهای متعددی در معادلات پیچیده لیبی شده که با هیچ تابعی قابل تعریف و تبیین نیست و چشم  انداز ثبات و مصالحه در صحنه سیاسی این کشور را بشدت مخدوش کرده است.این وضعیت موجب بروز متغیرهای متعددی در معادلات پیچیده لیبی شده که با هیچ تابعی قابل تعریف و تبیین نیست و چشم  انداز ثبات و مصالحه در صحنه سیاسی این کشور را بشدت مخدوش کرده است.

حوزه مدیترانه محل تلاقی سه قاره اروپا ، آسیا و آفریقا محسوب می شود. این منطقه از دوران باستان کانون رقابت قدرتهای بزرگ جهان بوده است. این ویژگی منحصر بفرد موجب شده که مدیترانه همواره یکی از نقاط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جهان محسوب شود و دراین میان لیبی جایگاه خاصی دارد.حوزه مدیترانه محل تلاقی سه قاره اروپا ، آسیا و آفریقا محسوب می شود. این منطقه از دوران باستان کانون رقابت قدرتهای بزرگ جهان بوده است. این ویژگی منحصر بفرد موجب شده که مدیترانه همواره یکی از نقاط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جهان محسوب شود و دراین میان لیبی جایگاه خاصی دارد.

با آغاز جنگ سرد ، آمریکا براساس دکترین ترومن در سال ۱۹۴۷ کمک های وسیع اقتصادی و نظامی در اختیار یونان و ترکیه قرار داد تا در حوزه مدیترانه و  خط مقدم جبهه جنگ سرد در برابر کمونیسم به عنوان متحدان آمریکا به ایفای نقش بپردازند.

در دوران جنگ سرد  منطقه مدیترانه یکی از نقاط بسیار استراتژیک برای دو ابر قدرت محسوب می شد و آمریکا با ترکیه و یونان به عنوان متحدان تمام عیار ناتو ، دست برتر در این  منطقه را داشت.

روابط نزدیک اتحاد جماهیر شوروی با مصر در دوران جمال عبدالناصر و سوریه و ایجاد پایگاه های دریایی در بندر طرطوس سوریه و نیز در  «سیدی برانی» (Sidi Barrani ) در مصر در همین چارچوب قابل ارزیابی است. اتحاد جماهیر شوروی تا سال ۱۹۷۲ میلادی از پایگاه "سیدی برانی" برای پایش فعالیت های دریایی ناتو در منطقه استفاده می کرد.

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، ظاهرا این منطقه اهمیت ژئوپلتیک گذشته را برای غرب نداشت . دراین دوره به خاطر تحولات خاورمیانه ، توجه آمریکا بیشتر معطوف منطقه خلیج فارس و افغانستان شد و از سوی دیگر واشنگتن خود را دربرابر  قدرت نوظهوری مانند چین می دید.

این  دیدگاه موجب شد که غرب به مدت دو دهه حوزه مدیترانه را از زاویه دید استراتژیک خود خارج کند ولی با کشف منابع عظیم گاز و انرژی طی یک دهه گذشته در این  منطقه ، آمریکا ، روسیه ، کشورهای اروپایی وهمچنین قدرتهای منطقه ای بار دیگر به زمین بازی مدیترانه بازگشتند.

تغییرات عمده در نظام های سیاسی برخی کشورهای این منطقه مانند لیبی و  تونس که از سال ۲۰۱۱ میلادی آغاز شد می تواند در همین چارچوب مورد ارزیابی قرار گیرد.

لیبی به تعبیری بام آفریقا است و دروازه ورود به کشورهای موسوم به ساحل آفریقا محسوب می شود؛ این کشور علاوه بر اینکه بر حوزه مدیترانه و لاجرم بر ذخایر عظیم گازی این  منطقه اشراف دارد ، خود نیز دارای منابع گسترده از  نفت و گاز است ؛ ضمن اینکه این کشور محل تلاقی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا نیز محسوب می شود.

تسلط بر لیبی به معنای دیدبانی بر کل منطقه مدیترانه و اشراف بر منابع و ذخایر عظیم این  منطقه است.تسلط بر لیبی به معنای دیدبانی بر کل منطقه مدیترانه و اشراف بر منابع و ذخایر عظیم این  منطقه است.

بنابراین جای شگفتی نیست که قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تلاش می کنند هر یک جای پایی در این برج دیده بانی برای خود دست و پا کنند.

به هر حال نیروهای ژنرال حفتر ۱۳ ماه است که مواضع دولت وفاق ملی در نزدیکی طرابلس را زیر آتش خود دارند و تلاش می کنند تا پایتخت لیبی را به تصرف خود درآورند؛ تلاشی که تا کنون بی نتیجه مانده است.

سخن آخر اینکه،  مامی نیروهای خارجی مستقر در لیبی ، حضور خود را  ضامن حفظ توازن قوا در این کشور توصیف می کنند! در حالی که لیبی پس از ۹ سال جنگ داخلی ، بیشتر از هر چیزی به صلح نیاز دارد. "حفظ توازن قوا" عبارتی برای توجیه حضور نیروهای خارجی است. این عبارت همواره تداعی کننده عبارت "اشغالگری" است.  تمامی نیروهای خارجی مستقر در لیبی ، حضور خود را  ضامن حفظ توازن قوا در این کشور توصیف می کنند! در حالی که لیبی پس از ۹ سال جنگ داخلی ، بیشتر از هر چیزی به صلح نیاز دارد. "حفظ توازن قوا" عبارتی برای توجیه حضور نیروهای خارجی است. این عبارت همواره تداعی کننده عبارت "اشغالگری" است.