سوریه سالهاست که با آتش تفرقه و تروریسم تکفیری و افراطی گری دست و پنجه نرم می کند و در حالی که ارتش این کشور توانسته ثبات وارامش نسبی در این کشور ایجاد کند حالا گرفتار تحریمهای غیرانسانی آمریکا شده است آن هم در حالی که بسیاری از زیرساختهای سوریه نابود شده است و بدون اعمال این تحریمها هم مردم این کشور در شرایط خطرناکی قرار دارند.
«گیر پترسون»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، پیش از این در مورد شیوع قحطی در سوریه هشدار داده است. پترسون روز ۲۷ خرداد در جلسه شورای امنیت سازمان ملل گفت که وضعیت در سوریه رو به وخامت دارد و ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار سوری از کمبود مواد غذایی رنج میبرند. دو میلیون نفر دیگر نیز در آستانه بحران مواد غذایی قرار دارند.
بر اساس اظهارات پترسون چنانچه وضعیت به همین منوال پیش برود، سوریه ممکن است دچار قحطی شود. شیوع کرونا مساله خطرناک دیگری است که سوریه با آن دست به گریبان است. در چنین شرایطی تحریم سوریه نشاندهنده ماهیت غیرانسانی اقدامهای واشنگتن است.
درباره قانون سزار
روز ۲۰ آذر ۱۳۹۸ دونالد ترامپ٬ رئیس جمهور آمریکا٬ لایحه بودجه دفاعی ۷۳۸ میلیارد دلاری را امضا کرد که شامل قوانینی برای افزایش تحریمها علیه بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و کشورهای متحدش بود. قانون «سزار» بخشی از این قوانین جدید است که به لایحه بودجه دفاعی آمریکا افزوده شده است.
این قانون از روز ۲۸ خرداد، به اجرا درآمد و تا سال ۲۰۲۴ اعتبار خواهد داشت. هدف دولت آمریکا از این قانون افزایش انزوای مالی، اقتصادی و سیاسی دولت بشار اسد و همچنین اعمال تحریم علیه کشورهای متحد سوریه است. آمریکا میخواهد با این تحریمها سوریه را وادار کند که مفاد قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت را بپذیرد.
قانون سزار این توانایی را به رئیس جمهور آمریکا میدهد که علیه افراد، نهادها و کشورهایی که از سوریه حمایت مالی یا فنی کنند، تحریم اعمال کند. این قانون شامل همه افرادی میشود که کالایی را به دولت سوریه میفروشند یا کالایی را برای آن فراهم میکنند همچنین خدمات یا تکنولوژی یا اطلاعات یا حمایت علمی یا هر نوع حمایت دیگری را از این کشور به عمل میآورند. در واقع به موجب قانون سزار، تمام طرفهایی که وارد معاملاتی در زمینه تکنولوژیهای نظامی و خدماتی با نظام سوریه شوند، تحریم میشوند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا ۲۸ خرداد اعمال تحریم علیه ۳۹ شخص و ارگان دولت سوریه را به موجب قانون سزار اعلام کرد که در میان آنها بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه و همسرش هم حضور دارند. پمپئو اعلام کرد، تحریمها جزئی از کمپین مستمر فشار سیاسی و اقتصادی بر دولت سوریه هستند.
«بشار الجعفری» نماینده دائم سوریه در سازمان ملل، در ارتباط با اجرایی شدن قانون سزار گفت که این اقدام، نشانه اسکیزوفرنی سیاسی آمریکا است که از یک سو تحریمهای کمرشکن علیه سوریه تحمیل و از تروریسم حمایت میکند و منابع سوریه را به غارت میبرد و از سوی دیگر برای وضعیت معیشت شهروندان سوری ابراز نگرانی میکند.
این اقدام خصمانه با واکنش محمدجواد ظریف، وزیرامور خارجه روبروشد. ظریف روز سهشنبه ۲۷ خرداد، در مسکو در مصاحبهای گفت که «تهران تلاش خواهد کرد تا همکاری اقتصادی با سوریه را با وجود تحریمهای آمریکا موسوم به قانون سزار تقویت کند».
سخنگوی وزارت امور خارجه هم وضع و اجرایی شدن قانون تحریمی موسوم به سزار علیه سوریه را اقدامی خلاف قوانین بین المللی و مبانی انسانی دانسته و آن را محکوم کرد و افزود: در شرایطی که جهان درگیر همه گیری کرونا است، اعمال این قبیل تحریمهای غیرانسانی، تنها رنج و آلام مردم سوریه را تشدید خواهد کرد.
موسوی گفت: جمهوری اسلامی ایران همانگونه که پیش از این نیز اعلام کرده است هیچ گونه اعتباری برای این قبیل تحریمهای ظالمانه و یکجانبه که از روی قلدرمابی وضع و اجرا می شود، قائل نبوده و آنها را تروریسم اقتصادی علیه مردم عادی سوریه و در مسیر تداوم تلاش های آمریکا برای بی ثبات کردن آن کشور قلمداد می کند.
سخنگوی وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: ما همانند گذشته به همکاریهای اقتصادی خود با ملت مقاوم و دولت سوریه ادامه خواهیم داد و علی رغم این تحریمها، روابط اقتصادی خود را با سوریه تقویت خواهیم کرد.
سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان، هم در اظهاراتی با محکومکردن توسل واشنگتن به قانون تحریمهای قیصر آن را آخرین سلاح و حربه آمریکا توصیف کرد و گفت که متحدان سوریه در کنار این کشور خواهند ایستادند و همچنان که برای لحظهای هم این کشور را رها نکردند، در مواجهه با جنگ اقتصادی آمریکا نیز سوریه را ترک نخواهند کرد.
کارآمدی تحریمها به مرور از بین میرود
واقع امر این است که تنها راهکار موثر در مناسبات بین المللی وعرصه دیپلماتیک از دید دولتمردان آمریکایی بویژه در دولت کنونی استفاده از ابزار تحریم است. سران آمریکا در سالهای اخیر به طرز بیمارگونهای از این ابزار استفاده کردهاند تا به زعم خود کشورها و ملتهایی که در راستای منافع آمریکا حرکت نمیکنند تنبیه کنند. افراط در این سیاست با وجود دشواریهایی که برای کشورها و ملتهای هدف تحریم ایجاد می کند، به مرور زمان کارآمدی خود را از دست می دهد. در توضیح دلیل این اتفاق میتوان به تجربه کشورهایی چون ایران اشاره کرد.
واقعیت این است که ایران حدود چهار دهه است که با تحریمهای آمریکا دست و پنجه نرم میکند با این حال همین سیاست باعث شده ایران تلاش کند به ظرفیتهای درونی خود اتکا کند. از سوی دیگر افزایش تعداد کشورها و ملتهایی که درگیر تحریم هستند، عملا در حال ایجاد جبهه ای از تحریمشدگان است که به هر حال هر کدام ظرفیتهایی دارند و میتوانند با کمک یکدیگر با سیاست خصمانه آمریکا مقابله کنند.
نکته قابل تامل اینکه این سیاست ممکن است به شرکتها و بنگاههای اقتصادی آمریکا و حتی بنگاههای غیرآمریکایی که از این سیاست تبعیت می کنند، هم آسیبهای جدی وارد کند چرا که روز به روز این شرکتها از بازارهای بیشتری محروم میشوند. این سیاست درعین حال با منطقی که بر عدم دخالت دولت در اقتصاد تاکید دارد، هم منافات دارد.