تهران- ایرنا- در پیش گرفتن مسیر صداقت و رفتارهای صادقانه نه‌تنها به اعتبار اروپا خواهد افزود، بلکه صلح، ثبات و امنیت بین‌المللی خصوصا توسعه روابط مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل و همکاری‌های سازنده میان این اتحادیه با کشورهای مستقل؛ به ویژه ایران را به طور موثر تحکیم و تقویت خواهد کرد.

بعد از جنگ جهانی دوم اروپا به دلیل ضعف شدید، تنظیم مدار سیاست، امنیت و اقتصاد خود را  وابسته به اراده و قدرت ایالات متحده آمریکا کرد. این فرصت طلایی سبب شد دولت آمریکا با زیرکی هرچه تمام نفوذ و حوزه تسلط سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را به ویژه در ایام جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی در اروپا گسترش دهد.

امری که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز باعث نشد تمایل واشنگتن نسبت به حضور سنگین در اروپا و بهره کشی همه جانبه از اروپاییان کاهش یابد. تنها بخشی از مشخصه های سلطه آمریکا بر اروپا، استقرار یگان های نظامی در کشورهای اروپایی و بهره گیری واشنگتن از آنها در راستای منافع خود در بحران هایی خودساخته جهانی و منطقه ای به ویژه منطقه خاورمیانه است.
البته آمریکا در دوران نوین به دنبال اهدافی فراتر از وابسته کردن نظامی- امنیتی این قاره به خود بوده است. بخشی از این هدف اصلی وابسته کردن کامل بلوک مالی، تجاری و اقتصادی اروپا به آمریکا به واسطه افزایش سطح چسبندگی های امنیتی است؛ از منظر مقامات آمریکا، اروپای مستقل، نقش آفرین و دارای شرکای متعدد در نظم نوین جهانی، همراه با بنیه و قدرت مالی و اقتصادی موثر، می تواند همه معادلات و موازنه های روابط این بلوک با آمریکا را بر هم زده و در نتیجه باعث درد سر آفرینی در برابر سیاست ها و منافع این کشور باشد. خصوصا انگیزه اصلی از تاسیس اتحادیه اروپا در سال ۱۹۵۷ ایجاد یک اتحادیه اقتصادی است.
از این حیث ایجاد شکاف و تشدید تنش میان اروپا و دیگر اعضای قدرتمند جامعه بین‌المللی به منظور منزوی سازی و افزایش و تشدید سطح وابستگی های امنیتی و حتی فراتر از آن ایجاد افتراق و انشقاق در شاکله جامعه چندوجهی و توسعه‌یافته اروپا، با هدف تضعیف مجموعه نهادهای یکپارچه و منسجم آن، بخش لاینفک سیاست های آمریکا در قبال اتحادیه اروپا بوده است.
اگرچه کشور های اروپایی طی سالیان پس از جنگ جهانی دوم به سمت توسعه‌یافتگی یا ایجاد نهادهای مستقل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مانند شورای اروپایی، شورای اتحادیه اروپایی، کمیسیون اروپا، دادگاه اروپا، پارلمان اروپا، بانک مرکزی اروپا و دیوان محاسبات، پیش رفته اند، هیچ گاه ذیل سیاست های آمریکا به ویژه در سایه پیمان ناتو نتوانسته اند نیاز های امنیتی خود را برای ارائه نقش مستقل و ایفای وظیفه ملی بازیابی و تکمیل کنند.
با توجه به مراتب فوق بازخوانی نقش اتحادیه اروپا در انعقاد توافق بین المللی برجام قابل توجه و تامل است. در موضوع برجام توافقی که پس از ۱۲ سال گفت وگو میان ایران و جامعه جهانی منعقد و به تایید شورای امنیت سازمان ملل رسید، اتحادیه اروپا به ویژه تروئیکا به رغم همه دیدگاه های متضاد و متنوع تلاش کرد، برای به ثمر رساندن توافقی جمعی  نقش ایفا کند. اما اندکی پس از خروج دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا از این توافق، تروئیکای اروپا نتوانست به دلیل عجز و وابستگی به اراده آمریکا  از عهده وظائف ذاتی و تعهد در قبال ایران یا حداقل ایستادگی در مقابل تصمیمات غیرمنطقی و یکجانبه گرایانه آمریکا نقشی غیر ریاکارانه بر عهده گیرد.
جلسه اخیر شورای امنیت نشان داد برخی کشورهای اروپایی به دلایل فوق، بیش از انتظار اسیر گفتمان و سیاست های استکباری آمریکایی هستند. آنها نمی توانند به عنوان شریکی مستقل در جامعه بین المللی ایفای نقش کرده و به وظایف و تعهدشان عمل کنند. متاسفانه برخی مقامات این کشورها در سایه وابستگی مصلحت‌اندیشانه، کورکورانه ساعتشان را با ساعت مقامات آمریکایی کوک کرده و دقیقا پا جای پای شریکی می نهند که هیچ گاه به ارزش های اروپایی و منافع ملی آنان احترام و ارزشی قائل نبوده است.
از این رو برخی مقامات تروئیکای اروپا در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به جای ابراز شرمساری نسبت به عدم اجرای وظایف و تکالیفشان در قبال توافق نامه برجام و دولت و ملت ایران، اقدام به فرافکنی کرده و به جای گزینه سپاسگزاری از تعهد، حسن نیت و وفاداری ایران در قبال توافق برجام، راه دیگری را پیمودند.

بی شک بازی دوگانه تروئیکا در قبال برجام و رفتار آنها منجر به تشدید فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی آمریکا علیه ایران شده و لحن غیر موجه انتقادی از ایران و سو استفاده از تریبون شورای امنیت سازمان ملل کمکی به برجام یا صلح، امنیت و مسیر اعتمادسازی میان اعضای جامعه بین المللی نمی کند.  
تروئیکای اروپا به‌خوبی مطلع است قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و توافق برجام برای همه طرف‌های این توافق بین المللی لازم الاجراست و باید همه اجزای آن به طور کامل و بی‌قیدوشرط محقق شود. البته دولت دونالد ترامپ با نقض قوانین بین المللی و زیر پا گذاشتن قطعنامه ۲۲۳۱ به عنوان دولتی یاغی ضمن برقراری تروریسم اقتصادی علیه دولت و ملت ایران از این توافق خارج و اینک حقی نسبت به آن ندارد. اما تروئیکا و کشور های اروپایی که خود را به حفظ برجام ملتزم می دانند، باید بیش از پیش از خود حسن نیت نشان داده و به جای کارشکنی، ناسازگاری و پیروی از سیاست های غلط و ناکارآمد دولت دونالدترامپ که اینک به انتهای خط رسیده است، نقش سازنده و مسئولانه خود را ایفا کرده و به تعهد خود در برجام، بی هیچ کم و کاست عمل کنند.
در پیش گرفتن مسیر صداقت و رفتارهای صادقانه نه تنها به اعتبار اروپا خواهد افزود، بلکه صلح، ثبات و امنیت بین المللی خصوصا توسعه روابط مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل و همکاری های سازنده میان این اتحادیه با کشورهای مستقل به ویژه ایران را به طور موثر تحکیم و تقویت خواهد کرد.