تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۸

تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: انتشار خبر قرارداد استراتژیک ۲۵ ساله ایران و چین حرف و حدیث‌های بسیاری را در فضای سیاسی و عمومی کشور به دنبال داشته و همه نیروهای سیاسی داخل و خارج را به تکاپو انداخته تا در له یا علیه آن موضع‌گیری کنند. موضع‌گیری‌های مخالفان و موافقان در حالی است که هنوز از جزییات این قرارداد خبری نیست؛ اما بر اساس داغ شدن خبر قرارداد در فضای سیاسی و شبکه‌های اجتماعی بدون اطلاع از جزییات این تفاهمنامه راهبردی می‌توان به اهمیت آن پی برد.

الیاس حضرتی فعال سیاسی، با درج یادداشتی در روزنامه اعتماد می نویسد: تولید و توزیع اتهاماتی همچون کشورفروشی، گدایی، قرارداد ترکمانچای، مستعمره چین شدن و... در فضای مجازی همگی حکایت از آن دارد که اتاق فکری همسو با جریان اپوزیسیون برانداز تلاش دارد تا با مهندسی جنگ روانی، حساسیت افکار عمومی را برانگیخته و آنان را در مقابل این تفاهمنامه استراتژیک قرار دهد. البته مخالفت جریان‌های سیاسی و نیروهای اجتماعی با هر اتفاق و تصمیم حق مسلم آنان است اما نکته اصلی این است که چگونه باید حجم عجیب و غریب از مخالفت با قراردادی که هنوز میان تهران و پکن منعقد نشده و صد البته نگاه چینی‌ها درباره آن مشخص نیست را تحلیل کرد؟ به عنوان کسی که سال‌ها سیاست‌ورزی کرده و از وضعیت اقتصادی کشور آگاهی دارم باید بگویم که نفس انعقاد قرارداد استراتژیک و بلندمدت با چین به عنوان کشوری که بیش از ۱۵ درصد اقتصاد جهان را در دست دارد، نشان‌دهنده هوشمندی و زیرکی قوه عاقله حاکمیت است. چرا؟ به این دلیل ساده که اداره کشور نیاز به پول دارد. برجام یکی از مهم‌ترین اقدامات دولت آقای روحانی بود که دو هدف عمده داشت؛ اینکه جلوی تحریم‌های ظالمانه بیشتر و سخت‌تر شدن وضعیت اقتصادی و بین‌المللی ایران را بگیرد و از سوی دیگر بتواند روابط قطع شده سیاسی و اقتصادی ایران و جهان را احیا کند.

برجام می‌توانست محصولات خوبی داشته باشد، اما با ریاست‌جمهوری آقای ترامپ و خروج امریکا، فرجام پیش‌بینی شده را تامین نکرد و اروپا هم که به تبعیت از امریکا از برجام پا پس کشید. شرایط اقتصادی ایران همچنان گرفتاری‌های زیادی دارد، راه‌های لازم برای درآمدزایی ملی بسته است و کرونا هم در این اوضاع و احوال فشارهای سنگین‌تری را به دولت وارد کرده. در این میان عده‌ای اعتقاد دارند که باید مجددا با امریکا وارد مذاکره شد تا از بحران‌ها خارج شویم. مخالفان این نظریه معتقدند که امریکا قابل اعتماد نیست که صد البته امریکا با رهبری ترامپ نشان داده به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست. 

برخی دیگر معتقدند حالا که راه‌های اقتصادی کشور به سمت غرب بسته است باید با نگاه معطوف به شرق و به ویژه چین، اتمسفر جدیدی در فضای اقتصادی کشور دمیده شود، چراکه استمرار وضعیت موجود می‌تواند بحران‌ها و چالش‌های جدی‌ای در حوزه سیاسی و اجتماعی به همراه داشته باشد. گمان می‌کنم با توجه به اینکه غربی‌ها به تعهدات‌شان در قبال ایران پایبند نبوده‌اند، حاکمیت و دولت در مقام مجری سیاست‌ها باید از همه ظرفیت‌های موجود جهانی از جمله چین برای تامین منافع ملی ایران استفاده کنند. یقینا استراتژی سیاسی و اقتصادی ایران بر مدار همسایگان خود و در مرحله بعدی، تعمیق روابط با کشورهای دوست همچون چین و روسیه استوار خواهد بود. البته برخی با ذهنیت‌های تاریخی گمان می‌کنند هر گونه قرارداد میان ایران با یک کشور خارجی به معنای وابسته شدن ایران به آن کشور است که این نگاه درستی نیست. بی‌تردید قرارداد استراتژیک چیزی جز بده-بستان نیست. امتیازاتی باید داد و امتیازاتی باید گرفت. بهترین نوع قرارداد آن است که منافع کشور با کمترین امتیازات تامین شود و با مکانیسم‌های موجود در ساختار حاکمیت می‌توان به این مساله اعتماد داشت که کارگزاران از حقوق کشور محافظت خواهند کرد.

حتما شما هم موافقید که دوستی و دشمنی در روابط بین‌الملل شبیه روابط آدم‌ها با یکدیگر نیست که اگر بود در تحلیل مناسبات ریز و درشت کشورها باید مدام بگوییم فلان کشور در قبال فلان قضیه مردانگی کرد و فلان کشور چقدر نامرد است. مناسبات سیاسی و اقتصادی دولت‌ها و هیات حاکمه رژیم‌های سیاسی قطعا منطبق با منفعت سیاسی و اقتصادی‌شان تنظیم می‌شود. اینکه مستمرا مشاهده می‌کنیم کشورهایی که در اوج تضاد و تجادل سیاسی با هم هستند، اما به ناگهان بر سر بعضی مسائل و حوادث همسو و همراه می‌شوند، بر اساس جابه‌جایی‌های آنی منافع در عرصه بین‌الملل است.  روابط بین‌الملل در عصر حاضر پیچیده‌تر از هر زمان دیگری است. از همین‌رو ایران برای تامین منافع خود نیاز به انعطاف، تغییر و تحرک بیشتر در راهبردهای بین‌المللی خود دارد.

تاریخ معاصر در مقام آموزگاری بی‌کلک به ما آموخته که برای دستیابی به اهداف مطلوب، تامین منافع، پیشرفت، توسعه باید بر ضریب رئال پلیتیک افزود. باور کنیم واقعیت در نظام جهانی این است که همه دولت‌ها و کشورها به دنبال تامین منافع خود به هر قیمت و رسیدن به سود بیشتر هستند نه اثبات رفاقت یا نارفیقی. با توجه به شرایط جهان، اگر هم‌پیمانان سنتی ایران به ناگهان دست‌شان را از دست ما می‌کشند و ماشه را به روی‌مان نشانه می‌گیرند، ایرادی ندارد. ما هم باید برای تضمین منافع خودمان و تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها و عبور از بحران‌ها و تله‌هایی که به نظر می‌رسد مثل دومینو در حال تکمیل است، طرحی نو دراندازیم.

منبع: روزنامه اعتماد