تهران- ایرنا- یک نشریه آلمانی با اشاره به فشارهای سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا به کشورهای مخالف خود، این امر را موجب نزدیکی بیش از پیش دو کشور همسایه ایران و ترکیه دانسته‌ است.

نشریه «یونگه سایتونگ» روز یکشنبه در گزارشی با اشاره به گسترش همکاری‌های دو کشور همسایه ایران و ترکیه در منطقه خاورمیانه نوشت: سیاست خارجی تهاجم «دونالد ترامپ» موجب شده که هم متحدان و هم دشمنان به هم نزدیک تر شوند.

بر این اساس آمریکا تحت رهبری ترامپ به دلیل تمایل وی برای فشار آوردن به مخالفان، ایالات متحده را از جامعه جهانی جدا کرده است؛ در این میان دو مورد که می تواند نمونه خوبی برای نشان دادن این مساله باشد، ترکیه و ایران هستند.

نمونه ایران و ترکیه تأثیر بی کفایتی عمومی دولت کنونی ایالات متحده و همچنین شخصیت عمومی رئیس جمهوری آن را به عنوان یک جنگ سالار بی پروا نسبت به دشمنان نشان می دهد.

هر چند رهبران در مراکز قدرت غرب مانند لندن، پاریس، برلین و بروکسل به وضوح از این رویکرد ترامپ ناراضی هستند، اما به نظر می رسد که طرح کلی اتحادیه اروپا و ابرقدرت 'مخالف' چین، این است که بنشینند و منتظر تغییر رئیس جمهوری در آمریکا باشند.

ایران و ترکیه منتظر تغییرات در آمریکا نمانده اند

با این حال، برای برخی از کشورها، این ایده چندان جذاب نیست. این گروه از کشورها شامل کشورهایی مانند ایران است که پس از سالها تحریم های غیرقانونی و اعمال فشار از سوی ایالات متحده، سرانجام با امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ میلادی پیشرفت هایی را به دست آورد. برجام کامل نبود، اما این پیمان ایران را از تحریم ها رها می کرد و امکان می داد تا تهران دوباره به جامعه جهانی بازگردد. اما اکنون دستاوردهای متوسط برجام نیز پس از تصمیم ترامپ برای خروج از آن از بین رفته است.

لینکه سایتونگ می افزاید: رئیس جمهوری ایالات متحده مرتبا دروغ های کاملاً ساختگی خود درباره 'برنامه تسلیحات هسته ای' ایران و پرداخت 'میلیارد ها دلار به صورت نقدی' از سوی رئیس جمهوری پیشین آمریکا به تهران را تکرار می کند. در پی این دروغ ها بود که ایالات متحده سرانجام از برجام خارج شد، اما بعید است که این امر اکثر ایرانیانی را که چهار دهه زیر چکمه های امپریالیسم آمریکا گذرانده اند، غافلگیر کند. آنها هیچ دلیلی برای باور داشتن به واشنگتن ندارند.

در همین حال کشور دیگری در منطقه وجود دارد که ترامپ زمان بسیار کمی را صرف تفکر به مناسبات آن کرده است یعنی ترکیه. این کشور اگرچه متحد ایالات متحده و عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است، اما از اوایل دهه ۲۰۰۰ شاهد تغییرات سریع در چشم انداز داخلی خود بوده است.

ایالات متحده همیشه از این که از ترکیه در پیشبرد برنامه های خود در خاورمیانه استفاده کرده، خوشحال بوده است، اما با گذشت زمان و افزایش اشوب و خلاء قدرت در منطقه، فرصت هایی برای اعمال نفوذ ترکیه در منطقه پدید آورده است. ترکیه از این منظره در حال تغییر برای به دست آوردن نقش بیشتر به عنوان یک قدرت منطقه ای است و خود را به عنوان رهبر جامعه اسلامی در زمان رئیس جمهوری رجب طیب اردوغان به تصویر کشیده است.

این در حالی است که هم ترکیه و هم ایران دلایل زیادی برای بی اعتمادی به ایالات متحده دارند، اما آنها هیچگاه به اندازه کنونی درمورد موضوعات مهم، هم نظر نبوده اند. برای درک بهتر اینکه چگونه یک متحد آمریکا مانند ترکیه نهایتا تصمیم به همکاری درازمدت با ایران گرفته، مهم است که بدانیم چگونه آمریکا آنکارا و تهران را تحت فشار قرار داده است و چگونه این امر باعث شده ایران و ترکیه اهداف مشترکی را در منطقه دنبال کنند.

شکست تدریجی اتحاد ایالات متحده و ترکیه

جمهوری مدرن ترکیه همواره با ایالات متحده و سایر اعضای ناتو رابطه ای فوق العاده پیچیده داشته است. پس از جنگ جهانی دوم، هنگامی که جنگ سرد آغاز شد، قدرت های ناتو عجله داشتند که هر کشوری را در اتحاد خود علیه کشورهای پیمان ورشو با رهبری اتحاد جماهیر شوروی بگنجانند. ترکیه که یک کشور اروپایی نبود و در حال گذار از مرحله تاریخی شرق به غرب قرار داشت، داوطلب شد به ناتو بپیوندد و به عنوان خط مقدم دفاع در برابر شوروی خدمت کرد.

از آنجا که در جنگ سرد ترکیه به عنوان متحد مهمی دیده می شد، طبقه رهبران نظامی این کشور، شریک قابل اعتماد واشنگتن شد تا حدی که ایالات متحده و اروپا مشتاقانه از کودتاهای ارتش برای حفظ قدرت استقبال می کردند. ارتش ترکیه چندین دهه کودتاهایی را انجام داد که در پی این حمایت غرب آغاز شد؛ ابتدا با سرنگونی حزب دموکرات در سال ۱۹۶۰ و سپس حزب عدالت در سال ۱۹۷۱، پس از آن اعمال قانون نظامی در سال ۱۹۸۰ پس از موج خشونت های خیابانی و برگزاری انتخابات بحث برانگیز و سرانجام در سال ۱۹۹۷ علیه اسلامگرا حزب رفاه. در کودتای این سال یک عضو جوان حزب رفاه که به عنوان شهردار استانبول فعالیت می کرد دستگیر و به زندان محکوم شدو او کسی نبود جز نخست وزیر آینده و رئیس جمهوری کنونی ترکیه رجب طیب اردوغان.

شاید این کودتاها ده ها سال پس از جنگ جهانی دوم نخبگان نظامی ترکیه را در قدرت نگه داشته باشند، اما اشباع شدن آنها از سیاست به زودی منجر به بیهودگی و درگیری داخلی شد. این زیاده خواهی و بی دقتی وارثان نظامی آتاتورک باعث شکاف در بین آنها شد، در حالی که جنبشی جدید در حال ظهور بود.

کودتای ۱۹۹۷ حزب رفاه را منحل کرد، اما تعداد فزاینده ای از طرفداران ناسیونالیسم تهاجمی را نیز کاهش داد و به نوعی احیای مذهبی و تاریخی در بین نخبگان سیاسی این کشور منجر شد. این امر در گرایش های رو به رشد مانند تجدیدنظر در دوره عثمانی در چهره هایی مانند رئیس جمهوری آینده منعکس شد و بعدها به ایجاد حزب جدید عدالت و توسعه (AKP) به رهبری اردوغان انجامید. در حالی که حزب عدالت و توسعه به نوعی یکی از اقوام عقیدتی اخوان المسلمین است، در ابتدا اعتقاد داشت که در مبارزات باید لیبرال تر باشد که این رویکرد منجر به پیروزی های زنجیره ای برای مقام های بالاتر حزب همچون اردوغان و انتخاب او به عنوان نخست وزیر و سپس به عنوان نخستین رئیس جمهوری شد. سیستم جدید اجرایی به اوج خود رسید و باعث شد مقام نخست وزیر در سایه قرار گیرد.

نخستین اختلافات اساسی در روابط ایالات متحده و ترکیه در مراحل اولیه جنگ در سوریه مشهود بود. با گسترش بهار عربی از کشوری به کشور دیگر، اوباما پس از سقوط قذافی در لیبی، سوریه را فرصت دیگری برای سرنگونی غیرقانونی یک دولت عربی می دید.

در اوایل جنگ علیه سوریه، ایالات متحده از نزدیک با همپیمانان سنتی خلیج فارس از جمله سعودی ها، امارات و قطر همکاری نزدیک داشت، اما شریک مهم واشنگتن، به دلیل مرز مشترک این کشور با سوریه و موقعیت آن به عنوان ناتو، ترکیه بود. در ابتدا ترکها در کنار شیوخ خلیج فارس با انتقال وسایل نقلیه آمریکایی، پول نقد، اسلحه و غیره به تعداد روزافزون شبه نظامیان افراطی در سوریه از جمله جبهه النصره (شاخه سوری القاعده) و دیگران کار می کردند.

جان کری وزیر امور خارجه پیشین گفت که در آن مرحله، ایالات متحده به طور قطع به این گروه ها کمک کرد تا به رشد و پیشرفت بپردازند و امیدوار بود که دولت بشار اسد را سرنگون کنند. با این حال، هنگامی که داعش شروع به کلاهبرداری آمریکایی ها و سایر غربی ها کرد و خلبان اردنی را زنده زنده به آتش کشید، نشان داد که دیگر کاندیدای مناسبی برای ایفای نقش مبارز آزادی نیست.

پس از آن که ایالات متحده سیاست های خود را تغییر داد و ائتلافی را برای نبرد با داعش تشکیل داد، ترکیه همچنان به همکاری نزدیک با این گروه ادامه داد. با این حال ترکیه کاملا به این همکاری پایبند نماند و با فشار آوردن به شبه نظامیان کُرد و لشکرکشی برای دور کردن آنها از مناطق مرزی با سوریه، اهداف خود را دنبال کرد.

هم اکنون نفوذ ترکیه نسبت به سایر گروههایی که در شمال سوریه می جنگند افزایش یافته است و به دلیل موقعیت جغرافیایی مربوط به جنگ، به زودی این نفوذ تثبیت شد. دولت سوریه نیز با پشتیبانی ایران، روسیه و حزب الله همچنان مناطقی از این بخش را در دست گرفته و دیگر برای کشورهای حوزه خلیج فارس و ایالات متحده سخت شده که مانند گذشته بر اقدامات ترکیه کنترل داشته باشد.

افزایش همکاری های ترکیه و ایران در دوره ترامپ

با وجود تحولات سال های اخیر در منطقه و کشمکش های فراوان بین قدرت های منطقه ای و جهانی بر سر این تحولات، ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه مدت هاست که از یک روابط متقابل سود برده اند. هر دو کشور در عین حال با تحریم های ایالات متحده روبرو شده اند که آنها را به هم نزدیک کرده و منجر به دیدارهای بیشتری بین مقامات ارشد هر دو کشور برای بحث در مورد راه های دیگر جلوگیری از تحریم ها شده است. در حالی که هنوز اختلافاتی بین تهران و آنکارا وجود دارد که در درجه اول بر سرنوشت نهایی سوریه تأثیر می گذارد، این واقعیت ساده که دو کشور از لحاظ جغرافیایی نزدیک هستند، اساساً باعث شده است که برخی از همکاریها اجتناب ناپذیر باشد.

ایران و ترکیه همچنین اولین کشورهایی بودند که به تحریم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس علیه قطر واکنش نشان دادند و این نوعی پیوند بین این سه کشور به وجود آورده است. در عین حال علی رغم اختلافات بین تهران و آنکارا در خصوص سوریه، مهم این بود که ترکیه در مذاکرات مربوط به آینده سوریه با همراهی  ایران و روسیه شرکت می کند.

آمریکا پس از انتخاب دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶، جنگی اقتصادی علیه ایران به راه انداخته و به رغم هشدارهای جامعه بین الملل از برجام خارج شده است. پس از این تصمیم دولت ترامپ در هر فرصتی شروع به اعمال تحریم های جدید علیه ایران کرده و در یک مورد حتی به دنبال برنامه ای که مستقیماً از تل آویو آمده، تهران را برای آزمایش موشکی کاملاً قانونی تحریم کرده است.

با وجود این حملات، ایران به تلاش خود برای انجام معاملات جدید نفتی با کشورهایی که شجاعت کافی برای مقابله با تحریم های آمریکا دارند ادامه داده است. ترامپ در ابتدا با قول اینکه کشورهای حوزه خلیج فارس کمبود نفت صادر شده از ایران را جبران می کنند، اقدام به خنثی کردن خشم خود کرد. این در حالی است که کشورهایی مانند ترکیه در مقایسه با پیش بینی ترامپ به دلیل شرایط مالی داخلی، توانایی واردات نفت از این حوزه را ندارند.

این دو کشور همچنین برای کاهش تأثیرگذاری عربستان سعودی به عنوان نماینده ایالات متحده برای دهها سال در خاورمیانه، علاقه مشترکی دارند. ایران به درستی سعودی ها را متهم به تجاوز مکرر کرده است. این شامل اقدامات سعودی ها برای منزوی ساختن قطر و واکنش سریع متعاقب ایران در کمک رسانی به این کشور همسایه اش بود. همچنین ناظران سیاسی بر این باورند که سعودی ها از طریق شبکه های تحت حمایت خود به احتمال زیاد مسئول حملات تروریستی در داخل ایران هستند.

این نشریه آلمانی در پایان می نویسد: این نگرانی سعودی ها را بر آن داشته تا از اسرائیل به عنوان آخرین متحد باقی مانده برای یاری در مبارزه با ایران روی بیاورند. با این حال ایران با تلاش برای نزدیکی دیپلماتیک به عربستان سعودی، آمادگی خود را برای بهبود مناسبات با ریاض اعلام کرده است.