کشور ایران از لحاظ موقعیت ژئوپولوتیکی در منطقه خاصی از جهان واقع شده که نوع برخورد سیاست خارجه با کشورهای خارجی بر حساسیت اتفاقات و رویدادهای کشورمان می افزاید. بیشک در این میان مدیریت اخبار و رویدادهایی که در کشور رخ میدهد و بسیاری از آنان هم عجیب و غریبند، بسیار مهم و دارای اهمیت است.
بر همین اساس و طبق سیاستگذاریهای انجام شده، نکات امنیتی در بسیاری از ادارههای مختلف گوشزد میشود و همواره مسوولان را از خطر «تخلیه تلفنی» بیم میدهد؛ اما نکته اصلی اینجاست که چرا در مواجهه با مشکلات مختلفی که ناشی از مدیریت ضعیف و یا بی احتیاطی در کشور رخ میدهد، هیچگونه برنامهریزی انجام نشده تا مسوولان با پاسخگویی به افکار عمومی و شفاف سازی، آرامش روانی جامعه را حفظ کنند تا به اعتماد مردم به مسوولان صدمهای وارد نشود.
متاسفانه در حال حاضر به دلیل مطرح نشدن مشکلات و مسایل در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیر آن و نیز با رویه تکذیبیههای تکراری در پی هر خبری که ممکن است اندکی با انتقاد همراه باشد، مردم به تدریج اعتماد خود را به رسانههای داخلی از دست میدهند و رسانههای بیگانه مجالی برای عرض اندام پیدا میکنند.
در این وضعیت، رسانههای ماهوارهای هم از جو به وجود آمده سوء استفاده کرده و با مطرح کردن چند خبر واقعی، از سیاستها و اهداف خود به عنوان واقعیت ، خوراکی تهیه و به بینندگان ارائه میکنند؛ در نتیجه بینندهای که مسحور رسانه های خارجی شده است، بدون اطلاع از واقعیت رویدادها، ناخودآگاه واقعیتهای تحریف و یا مهندسی شده را می پذیرد و گاه خود در فضای مجازی ملعبهای برای انتشار آن بین دیگر مردم می شود.
آنچه مسلم است، پذیرش این نکته است که میتوان واقعیات را قبل از تبدیل شدن به موضوع امنیتی خنثی کرد؛ بدین صورت که در ساعات نخست بروز این قبیل اتفاقات ناخوشایند، مسوولان به جای کتمان حقیقت یا تاخیر در ارائه آمار، خود حقیقت ماجرا را اعلام کنند و با برگزاری نشستهای مختلف با تمامی رسانههای داخلی از انتشار خبرهای دروغین و یا مهندسی شده جلوگیری کنند.
اما ضعف در این حوزه را میتوان به کمبود نیروهای متخصص خبری در روابط عمومیها و کمبود مشاور رسانهای نیز نسبت داد؛ جایی که برخی افراد به دلیل نبود پست خالی و یا آزادی عمل، وارد این بخش شدهاند.
این مشکلات باعث میشود که روابط عمومی برخی ادارهها، از افراد بدون خلاقیت و با روابطی محدود تشکیل شوند که گهگاه و به مناسبتهای مختلف تنها به نصب چند پوستر و بنر، اطلاعیه مجلس ترحیم و خبرهای بی کیفیت و تبلیغاتی بپردازند و در مواقع حساس، توانایی مدیریت وضع موجود و اقناع افکار عمومی را نداشته باشند.
در شرایط بحرانی، نیروهای بدون آموزش نمی توانند از پس رَتق و فَتق امور بر بیایند که در اثر آن زمینه برخی از بی اعتمادیها و ناامنیهای اجتماعی در کشور فراهم میشود.
در برخی نهادها نیز رویه به این گونه است که روابط عمومی اجازه مصاحبه مسوولان با خبرنگاران را نداده و فقط اخبار را از مجرای روابط عمومی به بیرون منتقل میکنند، اما این واحد خود در زمان بحران یا در دسترس نیست و یا اجازه و به طور مشخص توان پاسخگویی به سوالات خبرنگاران را در زمان کوتاه ندارد.
رویه نادرست دیگری که در روابط عمومیها باب شده است، درخواست ارسال سوالات به صورت کتبی در پاسخ به هرگونه مصاحبه است. به نظر میرسد شلوغی و برگزاری نشست های متوالی که توسط برخی مدیران عنوان میشود، بیشتر بهانه است تا واقعیت. باید پذیرفت که مصاحبه کتبی به طور معمول در زمان های خاص برگزار میشود و قابل قبول نیست که تمام مدیران یک نهاد به صورت دایمی در موقعیت ویژه قرار داشته باشند.
روابط عمومی باید فعالیت خود را به صورت تخصصی دنبال کند و رابط و تسهیلگر رابطه بین خبرنگار و مدیران مطبوع خود باشد. اما مشاهده میشود که برخی روابط عمومیها رابط حسنه بین خبرنگار و مدیران را نیز آشفته میکنند که این امر جای تامل دارد.
نکته آخر اینکه روابط عمومی به عنوان همراه مسوولان نهاد مطبوع خود می تواند در مصاحبه ها نقش مشاور را بازی کند، و با ارائه راهنماییها و ارائه نکات خبری، مسوولان خود را همراهی کند.
محمود جودکی - خبرنگار ایرنا