پس از اعلام توافق عادی سازی روابط دیپلماتیک امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی، افشین علا شعری خطاب به حاکمان عرب سرود که از سوی رهبر معظم انقلاب تقدیر شد. ایشان نوشتند: شعری که خطاب به حاکمان عرب سرودید، بسیار بجا و بموقع بود، دست شما درد نکند.
این شاعر و نویسنده در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در این مورد گفت: تقدیر ایشان، برای من بزرگترین مشوق است و خدا را شکر میکنم که ایشان با آن همه مشغله و دغدغههایی که نه تنها برای کشور بلکه در خصوص مشکلات منطقه و جهان اسلام دارند، امور فرهنگی را نیز رصد میکنند و بموقع، شخصا ورود میکنند.
وی افزود: تقدیرهای پیاپی ایشان اگرچه مایه مباهات من است. قطعا خود ایشان بهتر از هر کسی میدانند من آدمی نیستم که از توجهشان سوءاستفاده کنم و بخواهم کیسه ای برای خود بدوزم. آیت الله خامنهای درایت فوق العاده ای دارند و شخص مورد تجلیل شان را میشناسند، به همین دلیل است که از تقدیر مکرر ابایی ندارند و این اولین بار نبوده که به من لطف داشته اند. من هم این تأیید قافله سالار و مقتدای نهضت اسلامی را ذخیره آخرتم میدانم، نه فرصتی برای پنهان شدن پشت جایگاه ایشان و جلب توجه مسئولان و اصحاب قدرت. برای همین هربار پیام قدردانی ایشان به من میرسد، ضمن آن که به وجد میآیم و خستگیها و تلخکامیها را از یاد میبرم، احساس میکنم بهتر است این ابراز محبتها خبری نشود. چون همیشه برخی طاعنان و حسودان شیطنت میکنند، اما جالب است ایشان از انتشار این پیامها ابایی ندارند. ایشان به منِ نوعی توجه میکنند نه به افشین علا و خطاب شان به دیگران هم هست که وارد عرصه شوند و در ابلاغ مضامین آرمانی انقلاب اسلامی، به زبانهای مختلف ازجمله زبان شعر، احساس مسئولیت کنند.
شاعر، کنشگر اجتماعی و سیاسی
شاعر مجموعه بلدم شعر بگویم در توضیح شعرش ادامه داد: ما در مقطع تاریخی حساسی قرار گرفتهایم که شاید آنطور که لازم است به چشم مخاطب نیامده باشد. به ظاهر خبری را میشنویم که مثلا یک دولت مرتجع عربی، رابطه ای پنهانی را که همه میدانند سالهاست با رژیم صهیونسیتی دارد علنی میکند. این اعلام همکاری ظاهرا فقط در حوزه دیپلماسی موضوعیت دارد نه شعر. اما شاعری که دغدغه دینی و ملی دارد و به کیان و آیین این سرزمین میاندیشد، نمیتواند از کنار این مسائل به ظاهر ساده اما خیلی خطرناک بهراحتی عبور کند.
وی مخاطب این پیام را همه ارکان جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: مخاطب این خبر، تنها رهبر انقلاب، رئیس جمهور یا دستگاه دیپلماسی کشور نیست، بدنه نظام اعم از دولتی و افراد مستقل را که بر سر تفکر خود و منافع کشور غیرت دارند هم شامل میشود. در برابر ما دشمنی خطرناک هست که ماهیتی جعلی دارد، با آن همه سابقه شرارت و کشتار مردم بی گناه و ترور شخصیتهای محبوب از لبنان و فلسطین گرفته تا دانشمندان هستهای ایران. دولت نامشروعی که چون در منطقه و در جبهه فلسطین، سوریه و لبنان از ایران شکست خورده، حالا میخواهد از ناحیه شیوخ وابسته نزدیک شود تا راحت تر جاسوسی کند و بعید نیست حتی بخواهد پایگاه نظامی هم بر پا کند.
علا ادامه داد: این نکته برای خیلیها مهم نیست اما از نظر من، نه فقط به عنوان یک شاعر، بلکه به عنوان یک کنشگر اجتماعی و سیاسی در اولویت قرار دارد. کمااینکه در قبال مشکلات و نابرازندگیهای داخلی نیز ساکت نمینشینم و بارها شعرهای انتقادی و اعتراضی سروده ام. اما یک نگاه سنتی و کلیشهای وجود دارد که شاعران نباید وارد این حیطهها شوند. چرا؟ چه کسی گفته شاعری به تخیل و تغزل و طنز و کنایه خلاصه میشود؟ پس تکلیف سیاست چیست؟ هرچند به نظرم مخالفان شعر سیاسی نیز موضع سیاسی دارند، صرفا همسو نشدن با نظام حاکم را امتیاز محسوب میکنند و فقط اعتراض را مشروع میدانند. در حالی که مشکلات بسیاری در منطقه وجود دارد که باید برای هر ایرانی مسلمان با هر گرایشی مهم باشد.
جایی که پای منافع ملی به میان میآید نیز نمیتوانم ساکت بشینم
این شاعر اعلام نظر درباره رویدادهای کشور را حق خود و همه شاعران دانست و اضافه کرد: من حق دارم در مقابل ضعفها و نابرازندگیها و خطاهای مسئولان، درباره فقر، تبعیض، فساد و موارد دیگر شعر بگویم و بسیار هم گفته ام. اما جایی که پای منافع ملی به میان میآید نیز نمیتوانم ساکت بشینم. وقتی یک دولت تروریست وقیح یک شخصیت محبوب این کشور که سردار شهید قاسم سلیمانی باشد را ناجوانمردانه نه در میدان نبرد که در سفری رسمی به دعوت کشوری دیگر، ترور میکند و به شهادت میرساند، کدام ایرانی است که با هر گرایشی چه مخالف و موافق نظام در برابر چنین اتفاقی سکوت کند؟ و دیدیم که تمام اقشار مردم از همه طیفها برای شهادت یک افسر نظامی چه کردند.
وی اظهار داشت: شاعران میتوانند در چهارچوب خود بمانند و بگویند این رویدادها به ما ربطی ندارد، اما نباید برای کسانی که این گونه نمیاندیشند حکم صادر کنند. کمااینکه من نیز حکم صادر نمیکنم اما دغدغه من و یکی از بخشهای مهم اشعار من در سالهای اخیر ورود به بزنگاههای حساس و اتفاقات مهم چه در داخل و چه خارج از کشور بوده است و انشاالله ادامه خواهد یافت.
شاعر مجموعه گل صدبرگ و تانک درباره وقایع تاریخی و افرادی که در شعرش، از آن بهره گرفته است، چنین توضیح داد: ثروت اصلی ما ایرانیان ادبیات است، جایگاه ایران مثل بقیه دولتهای خاورمیانه که نفت خیز هستند و منابع انرژی دارند، نیست. تاریخ ایران پر از چهرههای درخشان در بالاترین سطحهای علمی و ادبی است. ما آثار مهمی از پیشینیان و بزرگان داریم چه نظم، چه نثر، چه آموزههای مختلف علمی که جهان را درنوردیده است و در بزنگاهها پشتوانه و حافظ ما بوده است.
او افزود: آموزههای ادبیات ما برای همه ابنای بشر با هر آیینی، هر مذهبی، هر فرهنگی و هر زبانی راهگشاست و مضمون دارد. ما باید از این داشتهها استفاده کنیم، هیچ کشوری در تاریخ چنین سابقه روشنی نداشته است، آموزههای ادبیات ما تا ابدیت اعتبار دارد. فکر میکنم امروز هم همچنان باید به سیره بزرگان تاسی کنیم اما با حال و هوا و مضامین امروزی. میتوانم فقط به ذائقه مخاطب رفتار کنم و مرتب لایک (حمایت و تقدیر در فضای مجازی) بگیرم. اما ترجیح میدهم فحش بخورم و آنچه را باور دارم بگویم. مسائلی که اکنون ذهنم را به خود مشغول میکند، تنها مضامین رایج شعر روشنفکری نیست، یکی از آنها اتفاقاتی است که سرنوشت منطقه را تعیین میکند و بعدها قضاوت خواهد شد چه کسانی سکوت کردند و چه کسانی موضع گرفتند.
ادبیات، مختص شاعران و نویسندگان در کنج خانه نیست
علا با بیان این که ثروت اصلی ما ادبیات است، اضافه کرد: این ادبیات، مختص شاعران و نویسندگان در کنج خانه نیست، بلکه مسئولان، متولیان اجرایی، صاحبان قدرت و تریبون، و حتی نظامیان و دیپلماتهای ما در عرصه بینالملل، باید از این آموزهها استفاده کنند. گاهی یک اثر ادبی به اندازه هزاران موشک ضربه میزند یا بیش از هزاران نشست و مذاکره پیام میفرستد.
اگرچه این شعرها مناسبتی است، با ماندگاری نیز منافاتی ندارد. به شرط آن که محکم و اثرگذار باشد. من هم به معاییر تخصصی شعر تعصب دارم، به ویژه مهندسی شعر و تناسب مفاهیم و واژگان با یکدیگر. اینطور نیست که شعری را خلق الساعه منتشر کنم و بگویم ادای دین کردم. من شعرهایم را به شدت چکش کاری میکنم و سعی میکنم مفاهیم و واژگانی را برگزینم که بهترین انتخاب باشد، نه از سر تصادف.
وی شاعران را مهندسانکلام خواند و گفت: به همه شاعران بزرگ مخصوصاً سعدی و حافظ ارادت خاصی دارم و آنها را مهندسان کلام میدانم، به همین دلیل است که سرودههای آنها جاودانه شده است. یعنی کلمات به تصادف انتخاب نمیشود، بنای باشکوهی است که هر بخش آن مهندسی شده و بهترین مصالح و آرایهها انتخاب شده است. پس این گونه بناها ماندگار است و هیچ وقت کهنه نمیشود. این واژگان و مفاهیمی که ما در شعر استفاده میکنیم، حکم همان مصالح ساختمانی را دارد و نباید سست و ضعیف باشد.
کارهای تبلیغاتی و شعاری، تاثیری در ذهنیت بچهها ندارد
افشین علا در توضیح دلبستگی اش به کودکان و ادبیات کودک و نوجوان نیز گفت: ادبیات کودک یکی از دغدغههای اصلی من است، میتوانم بگویم تخصصیترین بخشی است که در آن فعالیت کرده ام و اتفاقاً وسواس فراوانی در این حوزه دارم و به خاطر همین هرگز تعداد اثر زیاد در این حوزه تولید نمی کنم چون در شعر کودک کار بسیار دشوارتر است.
وی افزود: خیلیها فکر میکنند چون مخاطب ما کودکان هستند مجموعه ای از آثار فانتزی را میتوان ادبیات کودک دانست. اما اتفاقاً کودکان و نوجوانان، مخاطبانی هستند که ذوق و ذائقهشان توسط بزرگترها پدید میآید و ما در قبال آنها باید با وسواس بیشتری کار کنیم و با نگاه و زبانی با آنها صحبت کنیم که هم به دل آنها بنشیند و با مقتضیات ذهنی و زبانی آنها تناسب داشته باشد، هم ذائقه شان را ارتقا بخشد.
علا ادامه داد: بسیاری از کارهای آموزشی و پرورشی و تبلیغاتی و شعاری که به بچهها ارائه میشود، هیچ تاثیری در ذهنیت آنها ندارد، اما بچهها هرگز شعر ما گلهای خندانیم را فراموش نمیکنند یا صد دانه یاقوت از ذهنشان بیرون نمیرود. از من هم فکر میکنم تنها شعری که در کتابهای درسی هست بلدم شعر بگویم، بلدم قصه بخوانم باشد. اما روزی نیست که بچهها و معلمهایشان از همه جای کشور، اجرای فردی یا دستهجمعی آن را برای من نفرستند.
شاعر مجموعه یک عالم پروانه ارتباط برقرار کردن با کودکان را مشروط به شناخت آنها دانست و گفت: میشود با بچهها ارتباط گرفت به شرط اینکه ویژگیهای ذهنی و زبانی آنها را بشناسیم. حتی نکات اجتماعی را تا حدی که در ظرفیت و باور آنها میگنجد، میتوانیم با شیوه ای مناسب در اختیارشان قرار بدهیم. برخی میگویند شاعر کودک نباید شعر بزرگسال بگوید اما به نظر من ربطی ندارد.
ما زندهیاد قیصر امین پور را داشتیم که بر ادبیات و شعر اشراف تمام داشت و بسیار هم محبوب بود. شعرش هم معیار و ماندگار شد. در کنار آن وقتی وارد ادبیات کودک و نوجوان شد، آثار معدودی آفرید اما همان آثار هم به قدری پخته است که به شعر معیار تبدیل شده و ما به آن استناد میکنیم.
شعر اگر شعر باشد، مانا خواهد بود
علا افزود: شاعر حق دارد در هر حوزهای که بتواند وارد شود، اعم از شعر کودک، شعر سیاسی، شعر آیینی، شعر حماسی و غیره. ما نباید برای مضمون اشعار حکم صادر کنیم. مثلا در دوران مشروطه دیدیم با توجه به بحرانهای آن دوره، فضای ذهنی شاعران ناگهان معطوف به سیاست و جامعه شد و آثار ماندگاری خلق کردند که تنها در همان دوره خاص بایگانی نشد و هنوز اعتبار دارد و میدرخشد. این طور نیست که ما اگر وارد مباحث اجتماعی شویم، شعر ما تاریخ مصرف پیدا کند. اگر شعر باشد، مانا خواهد بود و آیندگان درباره آن قضاوت خواهند کرد.
این شاعر رواداری را شرط اعتلای ادبیات معاصر دانست و گفت: بی هیچ قضاوتی هر که میخواهد در حوزههای مختلف فعالیت کند باید بتواند، من به این باور دارم و به بقیه هم پیشنهاد میکنم که این رواداری را نسبت به دیگران داشته باشند. این توقع را هم ندارم که همه تأییدم کنند. اما تخریب هم جایز نیست.
علا در پایان گفت: آخرین نکتهای که باید بگویم خطاب به مسئولان کشور است، امروز در عرصه اقتصاد دچار مشکلات فراوانی هستیم، مردم مشکلات زیادی دارند انشاءالله گشایشهایی در راه باشد، ولی در عرصه نظامی خوشبختانه اقتدار چشمگیری به دست آوردهایم و استیلایی که ایران بر منطقه دارد غیرقابل انکار است و ضامن امنیت مرزهای خود ماست.
وی ادامه داد: در عرصه دیپلماسی هم تلاشهای فراوانی شده است در مقابل دشمنیهای آشکار غرب که قابل تقدیر است. اما در مدیریت داخلی، عدالت اجتماعی، مبارزه با فقر و تبعیض و فساد و رانت مشکلاتی داریم. با وجود این، هم ضعفها را باید دید و هم نقاط قوت را. امروز جمهوری اسلامی ایران یک دولت و حکومت است و قابل نقد و اعتراض. اما انقلاب اسلامی نهضتی است که همچنان ادامه دارد و تا زمانی که به همه خواستهها و آرمانهایمان نرسیم، نباید از آن دست برداریم.
نبرد اصلی در عرصه فرهنگ است
علا اضافه کرد: به قول رهبر انقلاب بسیاری از این قطار پیاده اما خیلیها هم سوار میشوند. من هم میگویم وقت ناامیدی نیست و علی رغم همه مشکلاتی که وجود دارد، باید در مقابل دشمنان تشنه به خون مان هوشیار باشیم. ما در یک نبرد تمامعیار و سرنوشت ساز قرار داریم. پس دردمندانه از مسئولان کشور میخواهم با مدیریت جهادی اما آگاهانه و حرفه ای، به فکر ترسیم نقشه راه باشند. نگذارند همه بارها در بزنگاههای خطیر به ویژه در کشف و درک و ابلاغ ضرورتهای فرهنگی کشور تنها بر دوش رهبر انقلاب باشد.