به گزارش ایرنا، آمریکای لاتین همواره یکی از مناطقی بوده که به دلیل جذابیت های فراوان آن بویژه در حوزه تجاری، اقتصادی و انرژی در اولویت های سیاست واشنگتن قرار داشته اما در نزدیک به چهار سال اخیر که اتاق بیضی کاخ سفید به دفتر کار دونالد ترامپ رئیس جمهوری با رفتارها و سیاست های عجیب و غریب تبدیل شده، تغییرات و افت و خیزهایی در روابط واشنگتن و آمریکای لاتین ایجاد شده است؛ از تشدید خصومت کاخ سفید علیه دولت بولیواری ونزوئلا تا سرکار آمدن یک دولت با رویکردهای شبه آمریکایی در برزیل به ریاست بولسانورو که «ترامپ برزیل» لقب گرفته است.
بعد از روی کار امدن ترامپ در کاخ سفید و راست گراها در آمریکای لاتین باعث تغییرات گسترده ای در این منطقه شده است.
آمریکا همواره خود را قیم امریکای لاتین و این منطقه را حیاط خلوت خود دانسته و به همین دلیل رویکرد سلطه گرانه و تلاش برای براندازی سران و دولت های چپگرا در این منطقه که بر خلاف خواست و منافع واشنگتن عمل کنند را سرلوحه سیاست خود قرار داده است.
در حالی که آمریکای لاتین در طول این سالها نزد ترامپ از چندان اولویت و جایگاه ویژه ای برخوردار نبوده، نهایت توجه دولت ترامپ به این منطقه حول محور مهاجرت آن هم از لحاظ حفظ امنیت و ثبات منطقه دارای اهمیت بوده است؛ الگوی رفتار سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ نسبت به آمریکای لاتین پس از رفتار «باراک اوباما» رئیسجمهوری سابق با ماهیتی نرم، در طول سالهای اخیر نسبت به کشورهای چپگرا از جمله کوبا و ونزوئلا، ماهیتی سخت و ستیزهجویانه یافته است.
به عقیده کارشناسان رویکرد ترامپ در صورت انتخاب دوباره فقط به یک دلیل امکان تغییر خواهد داشت و آن تنش و اختلاف واشنگتن با دولت پکن است. به بیان دقیق تر گسترش سطح سرمایه گذاری ها و نفوذ اقتصادی چین در آمریکای لاتین که در این سال ها همواره به مذاق سران کاخ سفید خوش نیامده، تنها نیروی محرکی خواهد بود که سیاست دولت ترامپ را به سوی اولویت بخشیدن به این منطقه سوق دهد.
آمریکا در حالی نگران گسترش نفوذ کشورهایی همچون روسیه و چین در آمریکای لاتین است که در صورت تحقق آن، تهدیدی علیه منافع و امنیت ملی آمریکا به شمار خواهد رفت. بنابراین ترامپ در صورت ادامه حضور در کاخ سفید در اتحاذ سیاست آتیاش در قبال این منطقه به راهبردی چندوجهی نیاز دارد.
سیاست کاخ سفید در قبال آمریکای لاتین عمدتا بر موضوعاتی همچون روابط با ونزوئلا و کوبا، مناسبات تجاری با برخی کشورهای منطقه، مهاجرت فزاینده به ویژه از کشورهای "مثلث شمالی آمریکای مرکزی" گواتمالا، هندوراس و السالوادور متمرکز شده است.
مهاجرت
این موضوع عامل تنش در مباحث سیاسی آمریکا در چند دهه گذشته بوده است. تلاش ها برای اصلاح جامع مسائل مهاجرتی بارها در کنگره شکست خورده است که به دلیل اختلافات بر سر تصویب راهی برای اعطای شهروندی به هفت میلیون مقیم بدون مدرک در ایالات متحده بوده است که بسیاری از آنها مکزیکی یا از کشورهای آمریکای مرکزی هستند.
مهاجرت همواره موضوع تنش آفرینی در روابط ترامپ و دموکرات ها بوده و کاهش مهاجران قانونی و غیرقانونی شعار اصلی ترامپ در انتخابات بود. او تلاش های اجرایی زیادی را برای تغییر سیاست صدور روادید، اخراج مهاجران لاتین تبار و تغییر ساختار پناهندگی در آمریکا انجام داده است.
سیاستهای ترامپ در قبال مهاجران لاتینی، روندی که در حال اصلاح چهره امریکا در میان جوامع امریکای لاتین بود را متوقف کرد و بار دیگر خاطرات تلخ تجربه حضور و مداخله امریکا در کشورهای امریکای لاتین را زنده کرد و موجب تقویت جریانهای ضد امریکایی در این کشورها شد. احداث دیوار میان امریکا و مکزیک صرفا دیواری برای مکزیکیها نبود بلکه به نماد سیاست خصمانه امریکا علیه امریکای لاتین تبدیل شد.
براساس اعلام سازمان حقوق بشر، ترامپ در طول سه سال نخست ریاست جمهوری حدود ۸۰۰ هزار مهاجر غیرقانونی را از آمریکا اخراج کرد؛ همچنین این تعداد در دوران شیوع بیماری همهگیر ۱۰ هزار نفر افزایش یافت.
بایدن رویکرد ترامپ درباره مهاجرت و پناهجویان را رد کرده و آن را «شکست اخلاقی» توصیف کرده است. این نامزد دموکرات همواره از اصلاحات جامع در زمینه مهاجرت حمایت کرده و بر ریشه یابی معضل مهاجرت تاکید دارد.
ونزوئلا
علاوه بر مهاجرت، محور دیگر سیاست خارجی ترامپ در آمریکای لاتین بر موضوع ونزوئلا متمرکز بوده است؛ دونالد ترامپ از زمان به قدرت رسیدن در کاخ سفید بنا را بر تشدید فشارها و به نوعی ایجاد حصار دیپلمتیک علیه دولت ونزوئلا گذاشت. هرچند در برخی مواقع سخن از مذاکره با دولت کاراکاس به میان آورد اما هدف اصلی واشنگتن براندازی دولت نیکلاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا و قرار دادن فردی مطیع سیاستهای آمریکا در ان کشور بوده است. سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا طی سالهای اخیر بر پایه مداخله در امور کشوری مستقل بوده که همچنان تداوم دارد.
دولت ترامپ که در ژانویه ۲۰۱۹ (بهمن ۱۳۹۷) حمایت خود از «خوان گوایدو» رئیس جمهوری خودخوانده ونزوئلا را اعلام کرد، پس از مدتی با برآورده نشدن انتظارات کاخ سفید و عدم تحقق اهدافی که ترامپ از مسیر حمایت رهبر مخالفان علیه دولت مادورو در سر میپروراند، پیش بینی کارشناسان در مورد آینده روابط گوایدو و ترامپ را به سمت برده که به گفته «مانوئل الخاندرو» استاد روابط بین الملل دانشگاه «اکسترنادو» کلمبیا: ترامپ در صورت انتخاب مجدد از گوایدو فاصله خواهد گرفت؛ در حالی که رهبر مخالفان خواهان توجه بیشتر واشنگتن است اما ترامپ به دنبال یافتن راهکار دیگری برای افزایش فشار بر مادورو خواهد بود.
سیاست واشنگتن در قبال کاراکاس از چنان اهمیتی برخوردار است که به یکی از نقاط اختلاف ترامپ و بایدن تبدیل شده است؛ نه تنها بایدن بارها سیاست خارجی ترامپ نسبت به ونزوئلا را مورد انتقاد قرار داده است بلکه بسیاری از مشاوران این نامزد دموکرات نیز از آن به عنوان سیاستی غلط و ناسازگار نام برده اند.
اگرچه رویکرد مداخله جویانه حزب دموکرات در برکناری مادورو تفاوتی با حزب جمهوری خواه ندارد اما بایدن و طرفدارانش بر خلاف ترامپ که همواره با رویکردی افراطی با تکیه بر اهرم خشونت، زور، فشار و تحریم بر پیشبرد مواضع خود تاکید داشته است، برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه را راهکار برون رفت از بحران سیاسی و حاکم بر ونزوئلا و حمایت از دموکراسی میداند.
کوبا
روابط کوبا و آمریکا با روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهوری جنجالی آمریکا دستخوش تنش های شدیدی شده و دولت ترامپ همواره بر افزایش فشار بر کوبا و دیگر دولتهای چپگرای آمریکای لاتین با هدف براندازی آنها تاکید داشته است.
سیاست خارجی آمریکا در قبال کوبا که در دوران ریاست جمهوری اوباما بر پایه تغییر خط مشی و ایجاد روابط با این کشور آمریکای لاتین آغاز شد، در دوران ترامپ وضعیتی متفاوت یافت؛ بازگرداندن تحریمها، پایان دادن به همکاریهای اقتصادی، ممنوعیت تراکنشهای مالی، محدودیتهای سفر همه و همه از مصادیق سیاست خصمانه واشنگتن علیه هاوانا به شمار میرود.
رویکرد سیاسی تحریم و فشار دولت واشنگتن نسبت به هاوانا در حالی ادامه دارد که بایدن در تازه ترین اظهاراتش در مصاحبه با شبکه «ان بی سی» گفت: من تلاش خواهم کرد تا سیاستهای شکست خورده ترامپ را که موجب آسیب به کوبایی ها و خانواده هایشان شده است، تغییر دهم. بایدن میافزاید: سیاست ترامپ نه تنها هیچ پیشرفتی در دموکراسی و حقوق بشر را همراه نداشته است بلکه با بدتر شدن شرایط در این کشور موجب سرکوب مردم کوبا شده است.
آمریکای لاتین که میزبان طیف گسترده ای از دو جریان دولتهای راستگرا و چپگرا است، به زعم بسیاری از کارشناسان سیاستهای ضعیف ترامپ حتی در قبال دولتهای راستگرا به عنوان متحدان خود در این منطقه نیز چندان رضایت بخش نبوده و با سیاستهای سختگیرانه و محدودکننده کاخ سفید در حوزه سیاست خارجی و مناسبات اقتصادی، فشارهای مضاعف اقتصادی و تجاری به دولتهای راستگرا تحمیل شد.
کشورهای برزیل، آرژانتین، شیلی، کلمبیا، پاراگوئه و اوروگوئه از جمله کشورهای تحت حاکمیت دولتهای راستگرا در منطقه آمریکای لاتین که به عنوان کشورهای متحد آمریکا با سیاستهای متمایل به غرب همواره با کاخ سفید همسو بوده اند، گمان میرود در صورت انتخاب نامزد دموکرات به سمت ریاست جمهوری نیز این روال همچنان ادامه یابد.
در نهایت اینکه افزایش حضور کشورهایی همچون چین و روسیه در آمریکای لاتین، تقویت روابط متحدان استراتژیک همچون ونزوئلا و جمهوری اسلامی ایران، سیاست شدید ضد مهاجران لاتین تبار، تقویت روحیه ضد آمریکایی و استکبارستیزی کشورهای چپگرا و همچنین حمایت از دولتهای دست نشانده در کشورهای مغضوب آمریکا، نه تنها زنگ خطرها از خدشه بر امنیت و تضعیف دامنه یکجانبه گراییهای آمریکا را برای دولتمردان کاخ سفید خواه دموکرات و خواه جمهوریخواه به صدا درآورده، بلکه باید دید نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا چه سرنوشتی در حوزه سیاست خارجی واشنگتن در قبال آمریکای لاتین را رقم خواهد زد.