به گزارش ایرنا، اکنون که بیش از چهار دهه از عمر انقلاب میگذرد، بیادماندنی ترین خاطره و حادثه این ۴۲ سال دوران هشت سال دفاع مقدس است که مردانگی، عشق به میهن و انقلاب، ارادت به رهبری و امام و همدلی و همبستگی اقوام در دفاع از کیان و استقلال کشور را تداعی میکند و یادآور روزهای پرالتهاب و تلخ و شیرینی است که عزت، اقتدار، آزادی و استقلال را بیش از پیش معنا بخشید.
هشت سال جنگ، آوارگی، بمباران، تخریب، ویرانی، کشتار بیرحمانه زنان و کودکان بیدفاع و روزهای سخت و دلهرهآور که هر لحظه و دقیقهاش برای مردم این دیار با استرس و اضطراب و وحشت سپری شد حالا سالهاست که به پایان رسیده اما رد خاطره آن روزها هنوز هم در ذهن مردمان این دیار ماندگار شده است.
هجوم وحشیانه رژیم صدام به مناطق مرزی و بمبارانهای گاه و بیگاه مناطق مختلف، حمله دهشتناک توپ و تانک دشمن و لشکر زرهی، صدای خمپاره، مارش نظامی، شوق دفاع از مرزها و آرزوی شهادت، جنگیدن در رکاب رهبر معظم انقلاب و پاسداری از میهن همه یادآور روزهای دفاع مقدس است.
صدای غرش جنگندهها که شب و روز دیوار صوتی را میشکست، شهر در تاریکی فرو میرفت و صدای ضدهواییها بود و انفجارهای مهیب بمب در نقاط مختلف شهر، آژیر آمبولانس و تاریکی و دود غلیظ و گرد و غبار و خاک که فضا را بیشتر ترسناک میکرد.
صدای جیغ کودکان بود و شیون زنان، هر کسی در رثای عزیزش مویه میکرد و تن مجروح گل پرپر شدهاش را از زیر آوار بیرون میکشید، هنوز که سالهای سال از آن روزگاران میگذرد اما یاد و خاطره آن روزهای پرالهتاب همچنان در دل زنان و مردان این دیار که کودکان دیروز بودند، جاری است.
سالهای آوارگی بود و کودکی و ویلانی در کوهها و درههای اطراف شهر، روزهای گرم تابستان بود و سوز سرمای سخت زمستان در کنار هول و هراس مردمانی مرزدار که شهر و دیار خود را رها نکرده و در زیر چادرهای خیمهای به اطراف شهر پناه برده بودند تا جانشان از هجوم گاه و بیگاه جنگندههای دشمن در امان بماند و دوباره برای تداوم زندگی به شهر و کاشانه خود بازگردند و مرزداری خویش را از سرحدات کشور با تمام غیرت و شهامت به رخ دشمن بکشانند و صحنه را برای دشمن خالی نکنند.
آن روزهای بمباران و آوارگی، مردمان این دیار با کمترین امکانات و همه نارساییها ساختند، شلوغی ساعتها صف طولانی نانواییها، نفت، نبود آب آشامیدنی مناسب و نبود برق و گاز نتوانست با هول و هراس هر لحظه در پی بمباران و غرش هواپیماها، اراده این مردم را متزلزل کند.
کلاسهای درسمان در آن روزها که کلاس اول، دوم یا سوم بودیم زیر چادر برگزار میشد و فضای باز اطراف چادرها حیاط مدرسه مان بود و با هر ترس و لرزی هر روز مادرانمان ما را راهی مدرسه میکردند شاید که در اثر بمباران و حمله هوایی هرگز نتوانند ما را ببینند.
بچه بودیم و از جنگ و آوارگی و بمباران چیزی درک نمیکردیم، بازی کودکانهمان بی هراس از هجوم وحشیانه هواپیماهای جنگی تداوم داشت و با هر غرش هواپیما و شلوغی و فرار فرار کابوس مرگ عزیزان وجودمان را فرا میگرفت.
خانههایمان خراب بود، دیوارهای شهرمان ویران و درختان سبز و زیبای شهر همچون بلوطهای کهنسال این دیار ماتمنشین و غبار گرفته و غمدار این مردم رنج کش شده بود.
بیشتر همکلاسیهایمان فرزند یا خانواده شهید بودند، سالهای سال در انتظار از بین رفتن خاک خیابانها و کوچههایمان بودیم، خبری از توسعه و پیادهروهای زیبا نبود، به جای دود کارخانه در شهرمان، دود آتش گرفتن جان تک تک مردمانی که تن به آتش میسپردند تا آرامش روح و روان یابند تمام فضای شهر را پر کرده بود.
مردمان مهربان این دیار هنوز هم قانعاند، شاد و خوشحال میزبان زواری میشوند که این دیار را برای گذر به عتبات عالیات و سفر کربلای معلی انتخاب میکنند و با هر آنچه که در اختیار دارند، از آنان پذیرایی میکنند.
مردمان صبور ایلام هنوز هم مرزداران غیور این کشورند که با تمام وجود برای اعتلای ایران اسلامی و برای آبادانی و عمران این سرزمین میکوشند.
هفته دفاع مقدس که پاسداشت هشت سال خون و قیام و غیرت و مردانگی رزمندگان اسلام است پاسداشتی است برای فداکاری، صبوری و مقاومت مردمان مرزدار این کشور که جانانه از کیان کشور دفاع کردند تا ارزشهای انقلاب و نظام حفظ شود.
به جای تکرار آن روزهای دهشتناک که در کنج ذهن تک تک ما کودکان روزگاران جنگ جا خوش کرده است، این هفته مقدس سمبلی است برای دست مریزاد به زنان و مردان خطههای مرزی که تکههای تن عزیزانشان را کفنپیچ میکردند و دم نمیزدند.
باید گفته شود همه خاطرات و بیان شود رنجی که مردمان این سرزمین از آن روزهای تلخ بر ذهن و تنشان نقش بسته تا ارزشها و آرمانهای والای نظام و ثمره خون گرانبهای شهدا ارزان فروخته نشود.
بی شک وجود ۴۲۰ کیلومتر مرز مشترک استان ایلام و شهرستان مهران و دهلران با عراق و رشادتهای فراوان در طول هشت سال دفاع مقدس در دفاع از مرزهای کشور با کمترین امکانات، از افتخارات مردم ایلام است.
دهها داستان، کتاب، فیلم و مستند که در خصوص رنج و مشقت تک تک مردمان این سرزمین به نگارش و تصویر درآید باز هم نمیتواند حق مطلب در مورد سرزمین مهر و مهربانی را ادا کند و رشادتها و فداکاریهای رزمندگان دلیر ایران اسلامی و مردمان مرزدار ایلام را در آزادسازی مهران که حتی نامی از آن در تقویم ملی کشور نیست جاودانه و ماندگار کند در تاریخ این کشور و از دلاورمردیهای مردمان غیور این دیار نامی برای داشتن تاریخی سترگ و افتخاری غرورآمیز به تصویر بکشد.
استان ایلام در طول هشت سال دفاع مقدس در زیر ۳۰۰ بار بمباران دشمن ایستادگی کرد و این نماد پایداری و سرافرازی مردم ایلام است که باید علم شود و تاریخ با بهترین واژهها از صبوری و استقامت و بزرگی این مردم یاد کند.
بیگمان معرفی همه آثار و وقایع هشت سال دفاع مقدس و احداث یادمانها و تحلیل خاطرات روزهای دهشتناک جنگ برای جوانان این سرزمین در ماندگاری و حفظ خاطرات آن روزها اثرگذار خواهد بود و بزرگی و عظمت و استقامت مردمان این سرزمین حماسی را جاودانه میکند تا آیندگان به خود ببالند که گذشتگان با همه ایثار و شهامت و شهادت خویش تن به ذلت ندادند و برای همیشه مدال غرور و افتخار را برای تکتک مردمان این دیار و کشور به افتخار آوردند.
یاد باد آن روزگاران خون و حماسه، زنده باد یاد خاطرات همه شهدای زن و مردی که بیدفاع پر پر شدند، یاد باد صبوری همه زنان و مردانی که جانانه از میهن و کیان این خاک دفاع کردند و مقاوم و سربلند، آزادی، استقلال و پیروزی این کشور را امروز به نظاره نشستهاند.
استان ایلام در طول هشت سال دفاع مقدس بیش از سه هزار شهید، جانباز و اسیر تقدیم انقلاب کرده است.