تهران- ایرنا- فعال سیاسی با بیان اینکه رسالت اصلاح‌طلبان به حوزه سیاست خلاصه نمی‌شود و می‌توان این گفتمان بلندمدت را به عرصه‌های فرهنگ و اجتماع برد، گفت: اصلاح‌طلبی به میزانی که از جامعه فاصله بگیرد، ‌آسیب‌های بیشتری متوجه خود و مردم می‌کند، چرا که مردم کانون تغذیه اصلاح‌طلبی است.

«غلامرضا ظریفیان» روز یکشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا در ارتباط با طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری گفت: مهمترین سند میثاق ملی که نظام ما را از نظام گذشته متفاوت می‌کند، قانون اساسی است که به اعتبار آن میان نظام جمهوری اسلامی با دیگر نظام‌ها خط مرز ایجاد می‌شود.

عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب افزود: قانون اساسی ما الهام گرفته از تجارب تاریخی مانند مشروطه و الگوهای تاریخی جهان است و در عین حال متکی بر افکار کسانی است که نقش اصلی را در تهیه و تدوین قانون اساسی داشتند. در تهیه و تدوین قانون اساسی حضرت امام (ره)، فقهای بزرگ و خبرگان و تحصیل‌کردگان زیادی نقش کلیدی داشتند. هرچند خیلی از تدوین کنندگان قانون اساسی در قید حیات نیستند ولی مذاکرات و اصل قانون اساسی موجود است.

وی، سیره حضرت امام خمینی (ره) را از دیگر معیارهای نظام جمهوری اسلامی ذکر کرد و گفت: اظهارات، تصمیمات، مواضع و بیانات امام خمینی (ره) هم موجود و در دسترس است. بنابراین سیره امام (ره)، مذاکرات و سند قانون اساسی موید و گویای عمل ما است. همه این اسناد و معیارها انقلاب اسلامی را در ظرفی بنام جمهوریت قرار داده‌اند و همه مسوولان جمهوری اسلامی از رهبری تا شوراهای شهر و روستا، مستقیم و غیر مستقیم عملا مظروف جمهوریت نظام هستند و این موضوع تفسیر بردار هم نیست.

هر نگاه تنگ‌نظرانه به جمهوریت مردود است

ظریفیان افزود: حکومتهایی چون صفویه و قاجاریه هم مدعی بودند که در تحت لوای اسلام حکومت می‌کنند. در واقع تنها تفاوت ما با حکومت‌های  قبلی همین بحث جمهوریت است که محتوای آن اسلام است. البته اسلامی که در تعارض با جمهوریت نیست و با آن پیوند ارگانیک دارد. البته قرائتهای مختلفی از اسلام وجود دارد و منظور اسلامی است که جمهوریت را به رسمیت بشناسد، لذا هر تفسیری که جمهوریت نظام را مضیّق (محدود) کند، بنیان نظام را به چالش می‌کشد.

این فعال سیاسی تاکید کرد: مردم به اعتبار امام (ره) و کسانی که قانون اساسی را تدوین کردند این قانون اساسی را مورد تایید قرار دادند. بنابراین هر نگاه و تفسیر مضیّق (محدود) از جمهوریت که نقش مردم را کاهش دهد مردود است زیرا بنیان نظام را به مخاطره می‌اندازد. اتفاقا شورای نگهبان به عنوان نهادی که موظف است از جمهوریت و اسلامیت نظام صیانت کند باید خیلی بیشتر به این موضوع توجه کند.

ظریفیان گفت: این یک عرف در بحث مدیریت است که هر قدر دایره را تنگ و محدود کنیم و فضای تشخیص را از مردم بگیریم به جمهوریت نظام ضربه زده‌ایم. در کشور ما مدیریت تعریف دارد همانگونه که تخصص در نظام متخصصان تعریف خود را دارد. هر قدر ما اینها را محدود و مقید کنیم جمهور مردم را از تشخیص محروم می کنیم و به سمت نوعی محدود و کوچک کردن گستره مفهومی جمهوریت می‌رویم.

وی خاطرنشان کرد: قانون اساسی به طور مشخص و صریح گفته،  تعیین تکلیف و تشخیص نامزد شدن افراد برای شوراهای شهر و روستا به عهده مجلس شورای اسلامی است. ولی برخی می‌خواهند این وظیفه را به شورای نگهبان بسپارند که این خلاف قانون اساسی است.

ظریفیان اضافه کرد: از ابتدای انقلاب قرائتی میان انقلابیون وجود داشت ولی تاکنون در اقلیت بودند، آنها امروز احساس می‌کنند فرصتی دست داده است تا قرائتی را که حضرت امام (ره) مکرر با آن مخالف بودند را محقق و جاری کنند.

وی اظهار کرد: در مذاکرات قانون اساسی بعضی از بزرگان در بحث شکنجه اعتراض می‌کردند و قیدهایی به کار می‌بردند، شهید بهشتی با آنها برخورد می‌کرد و می‌گفت که این شیوه‌ها ما را به جمهوریت نمی‌رساند و ممکن است ما را به دوران و اشکالاتی برگرداند که به خاطر آن انقلاب کردیم. بنابراین برای تشخیص و تطبیق خود با آرمانها و پیام‌های انقلاب اسلامی و تشخیص سره از ناسره به مذاکرات قانون اساسی، بیانات امام (ره) و راهی که مردم برگزیدند برگردیم.

این فعال اصلاح طلب ادامه داد: تعریف شرایط نامزدی ریاست جمهوری و رجل سیاسی در مجلس موجب انسداد جمهوریت و بازگشت به عقب است. این طرح بسیاری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های جمهوریت در حوزه نامزد شدن و معرفی شدن افراد را از بین می‌برد و دست مردم را در موضوع انتخاب کردن می‌بندد.  

ظریفیان در واکنش به پیشنهاد نائب رئیس مجلس مبنی بر استقرار نظام پارلمانی اظهار کرد: استقرار سیستم پارلمانی به جای ریاستی و جایگزین شدن نخست وزیر مستلزم بازنگری در قانون اساسی است که نیاز به همه پرسی دارد. اگر آقایان برای همه‌پرسی قانون اساسی آمادگی دارند می‌توانند انجام دهند و ما از آن استقبال می‌کنیم ولی این کار را نمی‌کنند چون در بازنگری خیلی از مسائل مورد بررسی مجدد قرار می‌گیرد.

عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب گفت: ما ۱۰ سال سیستم نخست وزیری را در جمهوری اسلامی تجربه کردیم که به هر دلیل آن سیستم را تغییر دادیم. در آن سیستم ما مساله و مشکل زیاد داشتیم. مثلا میان رییس جمهوری و نخست وزیر تعارض و اصطکاک ایجاد می‌شد. الان هم به نظر من میزان دخالت در سیستم پارلمانی خیلی بیشتر است تا سیستم ریاست جمهوری.

وی افزود: انتخاب رییس جمهوری شکل سراسری و ملی دارد و انسجام ملی را تضمین می‌کند. چون در مساله ریاست جمهوری ما بالاترین رکن اجرایی کشور را انتخاب می‌کنیم. بنابراین جنس آن با مقوله محلی و قومی انتخابات نمایندگان مجلس متفاوت است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: کسانی که صلاحیت اداره‌ این جامعه بزرگ را دارند باید تجربه‌های مختلف و شرایط ویژه‌ای داشته باشند. بنابراین اگر این مساله را به سمت سیستم پارلمانی ببریم هم نگرانی برای مدیریت کشور بیشتر است و هم نقش جمهور مردم به شدت کاهش می‌یابد.

ظریفیان ادامه داد: تغییر سیستم سیاسی کشور نیاز به همه پرسی دارد و اگر بنا باشد رفراندوم انجام گیرد با تجربه ای که در مورد قانون اساسی داریم باید موارد متعددی را به رای عمومی بگذاریم اگر این پروسه و روند طی شود البته حق مردم است که به هر سیستمی رای دهند، با این وجود معتقدم در شرایط کنونی ما آمادگی برگزاری همه پرسی در مورد قانون اساسی و هر موضوع دیگری را نداریم، بنابراین بهتر است همین مسیر که وجود دارد را طی کرده و اگر نواقصی وجود دارد به نفع جمهوریت رفع و کمک کنیم که جمهور مردم احساس بهتر و رغبت بیشتری برای حضور در سرنوشت خود را پیدا کنند.

وی در بخش دیگری از این گفت و گو احزاب قدرتمند را از پیش نیازها و زیرساختهای نظام سیاسی و حکمرانی عنوان کرد و افزود: بخش دیگر از پیش نیازها شکل گیری جامعه مدنی، قوانین و قواعد متناسب با نظام پارلمانی یا ریاستی است. از طرفی هم اگر به دنبال شکل‌گیری احزاب خوب و قدرتمند هستیم باید قانون جرم سیاسی به درستی اجرا شود و تا زمانی که این مولفه‌ها و فاکتورها وجود نداشته باشد، به مشکل می‌خوریم.

اصلاح‌طلبی امری جاری و دائمی است

ظریفیان، پیشینه جریان اصلاح طلبی را از دوران قائم‌مقام فراهانی و جنگ‌های ایران و روس عنوان کرد و گفت: روند طبیعی مفهوم اصلاح و اصلاح‌طلبی امری جاری است و تا همیشه ادامه خواهد داشت. هیچ جامعه ای نمی‌تواند خود را از اصلاح‌طلبی بی‌نیاز بداند. جامعه‌ای که اصلاح نمی‌پذیرد، ‌ آسیب‌هایش انباشته شده و به شرایط تراکم و انسداد می‌رسد.

وی اظهار کرد: ایرانیان طی بیش از ۱۷۰ سال گذشته همواره با اصلاح‌طلبی همراه بوده‌اند. همین گروه‌های اصولگرا هم نیاز به اصلاحات را دریافته‌اند و در سال‌های گذشته تعدادی از تشکل‌های این جریان دست به اصلاحات رویکردی و راهبردی زده‌اند.

اصلاح‌طلبان متناسب با ارزش‌های خود با جامعه همراه نبودند

عضو  شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب اضافه کرد: مضامین معرفتی و نوع نگاه اصلاح طلبان به جامعه، دین و دستاوردهای بشری به‌گونه‌ای بوده‌ که جامعه آن نوع نگاه را بهتر و بیشتر از دیگر طیف‌ها و جریان‌ها می‌پسندد. اما اصلاح‌طلب‌ها بعد از انقلاب اسلامی به رغم برخورداری از پشتوانه‌های بیشتر مردمی، نگاه‌ عقلانی‌تر به مسائل جامعه و نظام جهانی و راهبردهای مفیدتر و موثرتر، متاسفانه خودشان را متناسب با این مفاهیم، ارزش‌ها و معروف‌ها و متناسب با راهبردها تجهیز و تقویت نکردند و از جامعه و سرمایه اجتماعی عقب ماندند که البته دلیل این فاصله بین آنها و مردم غیبت تحزب است.

نقطه کانونی تفکر و اندیشه اصولگرایان مردم نیست

ظریفیان افزود: اصلاح‌طلبان اگر همچنان اقبال مردم را می‌خواهند باید برای عبور از بحران‌های کنونی حرف مشخصی داشته باشند و صلاحیت‌های لازم را برای خود فراهم کنند. اصلاح طلبان در حال حاضر با بحرانی به نام تعدد احزاب و گروه‌ها مواجه هستند، عدد نیروهای متفکر اصلاح‌طلب در کشور بی نهایت نیست، این افراد معدود در بیش از ۳۰ تا ۴۰ حزب پخش شده‌اند که همین امر به جای فرصت تبدیل به تهدید شده است و با این شرایط نمی‌شود از ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی استفاده کرد.

این فعال اصلاح‌طلب تاکید کرد: بنابراین یکی از مشکلات اصلاح طلبان وجود احزاب کم اثر و متعدد است در حالی که در دنیا به سمت شکل‌گیری احزاب کمتر ولی موثرتر می‌رود.

ظریفیان خاطرنشان کرد: نکته دوم اینکه اصلاح طلبان در بستر تاریخی به لحاظ معرفتی همواره مساله مردم و جمهوریت برایشان مهم بوده است، در عین حالی که نوع نگاه روشنفکرانه به  دین از زمان سید جمال الدین اسدآبادی، حضرت امام (ره)، آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان و شهید بهشتی، آیت‌الله مطهری و تاکنون خاستگاه اصلاح‌طلبانه داشته است.

وی ادامه داد: این در حالی است که نقطه کانونی تفکر و اندیشه اصولگرایان مردم نیست و آنها حفظ وضع موجود را مهم می‌دانند، البته مردم برای آنها مهم است ولی نقطه کانونی نیست، اما اصلاح‌طلبی با توجه به رویکرد جامعه محوری که دارند به میزانی که از جامعه فاصله بگیرند، ‌ آسیب‌های بیشتری از این رهگذر متوجه خود و مردم می‌کنند، چرا که کانون تغذیه اصلاح‌طلبی مردم هستند، به همین دلیل اصلاح‌طلبان نیازمند درک دوباره از جامعه هستند.

حرکت به سوی اصلاح‌طلبی جامعه محور 

ظریفیان با بیان اینکه نگاه اصلاح‌طلبانه از ابتدای مشروطه تا ۱۰ سال قبل عمدتاً معطوف به سیاست بوده است، اظهارداشت: سیاست مهم است و رها شدنی نیست چرا که سیاست ابزار تدبیر امور است و نباید آن را رها کرد، اما نیازهای مردم به ویژه نسل سوم و چهارم صرفاً در سیاست خلاصه نمی‌شود، بنابراین اصلاح‌طلبان اگر بخواهند دوباره خود را بازتولید و بازتعریف کنند باید به سمت اصلاح طلبی  جامعه‌محور بروند. اصلاح فقط در سیاست رخ نمی‌دهد، جامعه متنوع و متکثر با ارتباط جهانی، با سبک‌های زندگی مختلف، تعدد اقوام و مذاهب نیازهایی غیر از سیاست هم دارد.

این فعال اصلاح‌طلب افزود: جامعه ما نیازهای حقوقی، اجتماعی، فرهنگی جدید، سبک زندگی، ابزار و فناوری دارد و اگر اصلاح‌طلبی بخواهد موقعیت تاریخی خود را حفظ کند، باید نسبت به این مسائل ایده، حرف و راهبرد داشته باشد.

جدا شدن سیاست از اخلاق موجب انحراف می‌شود 

ظریفیان ادامه داد: نکته سوم اینکه اصلاح طلبی همواره سیاست را در کنار اخلاق جستجو کرده و از منظر اصلاح‌طلبی ارتباط اخلاق و سیاست مساله‌ای بنیادین و اساسی است. ما به قدرت و سیاست نیازمندیم، اما سیاست زمانی دچار انحراف می‌شود که از گزاره‌های اخلاقی جدا شده و قدرت به اصل اساسی و محور اقدام و استراتژی تبدیل شود.

این فعال اصلاح طلب خاطرنشان کرد: بنا بود اصلاح‌طلبان نفع جامعه را بر منافع خود ترجیح دهند چون شعار اصلاح‌طلبان پیوند میان اخلاق و قدرت بود، هر جا به طور خاص نفع خود را بر منافع جامعه ترجیح دادند دچار بحران شده‌اند. اگر در مقطعی جامعه در شرایط مناسبی از جهت اصلاح و پذیرش تحول قرار داشته و اصلاح‌طلبان به دنبال استفاده از فرصت‌های دیگری بودند، با جامعه فاصله گرفته، اخلاق را زیر پا گذاشته و باعث این شکاف و فاصله بین اخلاق و سیاست شده‌اند.

جمهوریت و توزیع عادلانه قدرت ابزاری اصلاح‌طلبانه است

ظریفیان با بیان اینکه جمهوریت ابزاری اصلاح‌طلبانه است، ادامه داد: شعار و فلسفه اصلاح‌طلبان همواره با ابزار جمهوریت و در عرصه سیاست، توزیع عادلانه قدرت بوده است، اما جامعه امروز ما هم علاوه بر توزیع عادلانه قدرت، به توزیع عادلانه ثروت، منزلت و کرامت هم نیاز دارد. اگر اصلاح طلبان در شعارهای اصلی خود مساله کاهش فاصله طبقاتی، مبارزه با رانت و جاری شدن عدالت اجتماعی و توزیع فرصت‌های برابر را در محور و  کانون راهبردهای خود قرار ندهند از جامعه فاصله می‌گیرند و این جا است که جامعه احساس می‌کند اصلاح‌طلبی با اخلاق و فضای جامعه فاصله گرفته است.

این استاد دانشگاه در عین حال گفت: شرایط اصلاح‌طلبان در بحث عدالت اجتماعی و پیوند اخلاق و سیاست بهتر از رقبا است اما به میزانی که آنها از مساله عدالت اجتماعی و ترجیح منافع جامعه به منافع خود فاصله بگیرند مفهوم اصلاح‌طلبی به همان میزان و شاید شدیدتر آسیب می‌بیند.

ظریفیان اظهار داشت: اصلاح طلبی باید تکلیف گفتمان خود را روشن کند و نیاز دارد که صراحتاً راهبردها و جهت‌گیری گفتمانی خود را در بستر قدرت و در مباحث معرفتی مشخص کند. علاوه براین در موضوع عدالت وقتی گفتمان اصلاح طلبی شفاف شود، تمایزهایش هم مشخص می‌شود. درون جریان اصلاحات طیف‌های فکری متنوعی وجود دارد و در صورت ارائه راهبرد و مانیفست همه طیف‌های این جریان دوری و نزدیکی خود به محور و کانون اصلاح‌طلبی را متوجه می‌شوند.

وی با ذکر این نکته که اصلاح‌طلبی امروز ما باید به مرام و تعریف جامعه شناختی و معرفتی تبدیل شود، خاطرنشان کرد: اگر اصلاح‌طلبان تکلیف خود را در مورد عدالت اجتماعی و بحث سرمایه داری روشن کنند، صاحب ملاک، متر و معیار می‌شوند و احزاب این طیف یا خود را داخل این تعریف می‌بینند یا خارج از آن.

عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب دیگر مشکل اصلاح‌طلبان را تکثر تشکل‌ها عنوان کرد و اظهارداشت: این معضل موجب شده در درون این جریان گفتمان‌هایی مختلف از لیبرالیسم مطلق تا دولتی شدن و سوسیالیسم وجود داشته باشد، لذا باید روشن شود مرام اصلاح‌طلبان در امور اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی چیست که احزاب مدعی مفهوم اصلاح‌طلبی خود را تعریف و تنظیم کنند.

اگر جامعه از اصلاح‌طلبان ناامید شود به سمت اصولگرایان نمی‌رود

ظریفیان با تاکید براینکه اگر جامعه از اصلاح‌طلبان ناامید شود به سمت اصولگرایان نمی‌رود، اظهار کرد: جامعه ما تجربه جریان‌های مختلف و خشونت طلبی شبیه داعش مانند منافقین را دارد و نمی‌خواهد به آن شرایط برگردد. اصلاح‌طلبان برای حفظ این سرمایه خود را بازسازی کنند، ولی به رقبای اصلاح طلبی هم می‌گویم باید بدانند اگر اصلاح طلبان را از کنش‌گری در جامعه حذف کنند به این معنی نیست که مردم به سمت آنها خواهد رفت، بلکه این امکان وجود دارد جامعه به سمت جریان‌های خطرناک و آشوب‌طلب برود که برای کشور خطرناک است.

از کریدور خشونت اصلاح‌طلبی بیرون نمی‌آید

ظریفیان گفت: خصلت اصلاح طلبی نصیحت و امر به معروف به معنای نقد خطاهای حاکمیت است و باید بتواند اصلاحات را انجام داده و مردم را تشویق به مشارکت کند. اصلاح‌طلبان باید برنامه خود برای مشارکت در اداره جامعه را به حاکمیت ارائه کنند، اگر حاکمیت پذیرفت که خوب است اما اگر نپذیرفت، تکلیف آنها تمام نشده و از مسیر اصلاح طلبی جامعه محور به کار و رسالت خود بپردازد.

این فعال اصلاح‌طلب با تبیین نحوه ارتباط دولت و جامعه در جوامع مختلف اظهارداشت: نسبت قدرت و ضعف مردم در یک حکومت به این شکل است؛ «دولت قوی - جامعه ضعیف»، «دولت ضعیف - جامعه قوی»، «دولت ضعیف-  جامعه ضعیف»  و «دولت قوی-جامعه قوی».  اگر دولت قوی و جامعه ضعیف بود استبداد حاکم خواهد شد. اگر دولت ضعیف و جامعه قوی باشد انقلاب رخ خواهد، دولت و جامعه ضعیف منجر به شورش و به‌هم‌ریختگی می شود و اگر دولت و جامعه هر دو قوی باشند، "توسعه پایدار" رخ می‌دهد.

وی افزود: اتوریته و قدرت دولت برای جاری کردن سیاست‌ها باید برمبنای توزیع عادلانه ثروت، قدرت و کرامت باشد از طرفی احزاب و جامعه مدنی ساختارمند و مستقل برای آموزش و مشارکت مردم باید در کنار این قدرت قرار گیرد، تا میان این دو مولفه (دولت و جامعه مدنی)  توازن قدرت ایجاد شود.

عضو  شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب ادامه داد: بنابراین اصلاح‌طلبان به مساله قدرت نگاه کوتاه مدت نداشته باشند و اگر در انتخابات ۱۴۰۰ عرصه بر آنها تنگ شد به دنبال تحقق نگاه و اهداف میان‌مدت و دراز مدت خود بروند و برای دولت و جامعه‌ای قوی و تحقق "توسعه پایدار" برنامه‌ریزی کنند.

رسالت اصلاح‌طلبان به سیاست خلاصه نمی‌شود

این فعال اصلاح طلب ادامه داد: اگر اجازه کنش سیاسی و انتخاباتی به اصلاح‌طلبان داده نشد و راهبردها و شرایط آنها مورد اقبال حاکمیت قرار نگرفت راه اصلاح طلبی به پایان نرسیده، باید بروند جامعه را تقویت کنند. گرچه رسالت اصلاح‌طلبان در سیاست خلاصه نمی‌شود و می‌تواند گفتمان بلند مدت خود را به عرصه‌های فرهنگ و اجتماع برده و جامعه‌ای فاخر، آزاد و قوی بسازد.

جامعه ایران متکثر است

 ظریفیان دلیل انفعال و عدم ارائه لیست از سوی اصلاح‌طلبان در اسفند ۹۸ و احتمال تکرار آن در ۱۴۰۰ را حضور قرائتی خاص در فرایند تصمیم گیری عنوان کرد و گفت: بعد از پایان دولت اصلاحات نگاهی شکل گرفت که می‌خواست همه جامعه را به هم شبیه و قوای سه‌گانه را از منظر تفکر سیاسی یکدست کند که نمود آن انتخابات سال ۱۳۸۴ بود.

وی ادامه داد: آنها معتقدند جامعه و حکومت یکدست از ظرفیت‌ها و فرصت‌های بهتر استفاده می‌کند ولی حاصل این تفکر و قرائت را در همان دوره شاهد بودیم که چقدر در قوای سه‌گانه تنازل اتفاق افتاد لذا نباید دوباره این تجربه را تکرار کنیم چون جامعه ما متنوع و متکثر است.  ایرانیان تجارب فرهنگی، اجتماعی و تمدنی چند هزار ساله دارند و توانسته‌اند فرهنگ‌های بزرگی را هم قبل و هم بعد از اسلام در درون خود هضم کنند.

جامعه به درون خود تبعید نشود

ظریفیان عنوان کرد: اگر به سمت یکدست ‌سازی در ۱۴۰۰ برویم،  اعتماد حداکثری سرمایه اجتماعی از دست رفته و به حاشیه می‌رود، در این حالت نخواهیم توانست از سرمایه‌هایی به نام تنوع و تکثر برای توسعه پایدار استفاده کنیم.

عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب یادآور شد: شفیعی کدکنی می‌گویدکه «آخرین فاجعه این بود که هر یک از ما به درون خویش تبعید شدیم»  لذا باید کمک کنیم جامعه به درون خویش تبعید نشود. این جامعه به ایران‌اش، اسلام رحمانی‌اش، زبان‌اش، امام حسین (ع) و سرمایه‌های مذهبی‌اش و سربلندی کشورش  علاقه‌مند است. این جامعه در شرایط توسعه فناوری اطلاعات و فضای مجازی، ارتباطش با دنیا تنگاتنگ شده و جهان را می‌شناسد و شاهد رشد و توسعه همه ابعاد زندگی بشر است، بنابراین مقابل اقدامات ضد توسعه‌ای مقاومت می‌کند، بنابراین کسی نمی‌تواند چیزی را به این جامعه تحمیل کند.

ظریفیان گفت: اصلاح‌طلبان در ایران ظرفیت بزرگی هستند و این ظرفیت همواره همراه ایران، انقلاب و نظام است. اصلاح‌طلبان تنها برابر قرائت‌های تنگ نظرانه در سیاست و خرافی در دین و تفکرات تجزیه طلبانه هستند.

این استاد دانشگاه راه برون رفت از شرایط فعلی را گفت و گوی ملی قلمداد کرد و گفت: چالش‌های جامعه به گونه‌ای است که اصولگرا، اصلاح‌طلب و هر شخص و گروهی که دل در گرو این کشور دارند باید نقطه وصل و وحدتی پیدا کند. اگر چالش‌ها در مسیر انسجام ملی قرار نگیرد و نوعی وحدت راهبردی ایجاد نکند، آسیب‌هایی کلان به جامعه خواهد زد.

وی افزود: فاصله طبقاتی، افزایش حاشیه نشینی، بیکاری، آسیب‌های اجتماعی و زنان سرپرست خانوار و شکاف دولت و ملت، گره‌های اصلی و امروز ایران است، این موارد می‌تواند نقطه وصل و وحدت همه ایرانیان با هر تفکر و خاستگاهی باشد. منتها باید این مشکلات و راه برون رفت از آن تعریف شود زیرا تجربه نشان داده تعویض و تغییر رییس جمهورها تاثیر چندانی در زندگی مردم ندارد.

راه اصلاح همیشه باز است

ظریفیان خاطرنشان کرد: اگر یکی سرطان یا مرضی لاعلاج گرفته باشد، آیا به پزشکان می‌گوییم دست از کار بکشد؟ البته که برای درمانش هر کاری از دستمان برآید انجام می‌دهیم، بنابراین راهی غیر از جنگیدن وجود ندارد تا این بیمار بهبود یابد. ما چالش‌های بزرگی داریم که به راحتی حل نمی‌شود اما اصل اصلاح طلبی و عقل می‌گوید همچنان باید کمک کنیم که جامعه به شرایط بدتری پرتاب نشود.

وی خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: یا باید دنبال کار خود برویم یا هزینه چالش‌هایی که سر راه اصلاح‌طلبی وجود دارد را بپردازیم. اگر از تفکر و گفتمان اصلاح‌طلبانه که امر به معروف است دفاع نکنیم جامعه رشد نمی‌کند و از دل آن پوپولیسم خارج می‌شود.

ظریفیان اظهار کرد: کسانی که می‌گویند احتمالاً برای ۱۴۰۰ انتخاباتی مطمئن خواهیم داشت تا حدودی درست می‌گویند. فرض کنیم در شرایط رقابتی آزاد و برابر، یکی پیروز شود، اگر آن اعتماد اجتماعی به درستی شکل نگیرد و تعارضات ساختاری حل نشود چیزی عوض نمی‌شود.

فعال اصلاح‌طلب افزود: همین آقای روحانی که در بدترین شرایط قرار دارد در مجموع کارنامه دولت اولش موفق بود.  برجام شکل گرفت و فاکتورهای مختلفی از جمله مهار تورم، نقدینگی و امید به آینده ایجاد شد. این مسائل دقیقاً به دلیل حضور سرمایه و اعتماد اجتماعی بود. نظام اجازه داد برجام شکل بگیرد، اکنون هم نظام باید اجازه دهد کاری مهم، ریشه‌ای و ساختاری در امر حکمرانی اتفاق بیفتد. با قاطعیت می‌گویم هیچ رییس جمهوری با این شرایط کاری از پیش نمی‌برد.

ظریفیان با بیان اینکه هر شخصی رییس جمهوری شود توان حل مشکلات را ندارد، افزود: برجام و اقدامات روحانی ایران را از نجات داد. با سیاست خارجی تعاملی روحانی چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل لغو و ایران از ذیل فصل هفتم منشور ملل خارج شد. توافق برجام باعث شد سرمایه بسیاری وارد کشور شود، بارقه و احساس امید به جامعه برگردد و بسیاری از دانشجویان ایرانی خارج از کشور وارد کشور شوند.  به هر دلیلی عواملی مانند ترامپ و تندروهای داخلی باعث توقف این روند شد. اگر شرایط پس از برجام ادامه پیدا می‌کرد اکنون شرایط ما در سطح بین‌الملل متفاوت از وضعیت کنونی بود.