پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گروهکهای تروریستی فضایی ناآرام در مناطق غربی کشور ایجاد کردند. آنها می خواستند از شرایط بحران زده کشور که از یک طرف درگیر مشکلات ایجاد شده از طرف منافقین بود و از طرفی با جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم میکرد، استفاده کنند و در مناطقی مانند کردستان اعلام خودمختاری کنند. بدین ترتیب سپاه پاسداران که با هدف حراست از انقلاب و دستاوردهای آن تشکیل شده بود با اعزام نیروهای رزمنده و فرماندهان بلندپایه به این مناطق سعی در پاکسازی غرب کشور از وجود این گروهکها داشت؛ حال آنکه هیچ کدام از مسیرهای تردد شهرهای غربی امنیت نداشت و هر لحظه ممکن بود یکی از گروهک ها در آن کمین زده باشند. مهدی زینالدین از جمله فرماندهانی بود که همراه برادرش برای شرکت در جلسهای در پیرانشهر در حال تردد در جاده بانه-پیرانشهر به کمین ضد انقلاب خورده و توسط گروهکهای تروریستی به شهادت رسید.
مهدی زین الدین در۲۴ اسفند ۱۳۳۸ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی به دلیل استعداد بینظیری که داشت، پایههای تحصیلی دوره ابتدایی را به صورت متفرقه میخواند و با نمره خوبی قبول می شد. هوش وی در حدی بود که او توانست در دوران کودکی خود، قرآن را بدون معلم بیاموزد. زمان نوجوانی وی مصادف با آغاز دوران تبعید آیت الله مدنی به خرم آباد بود، وی در آنجا از محضر این معلم اخلاق بهره مند شد و در این دوران به انجام کارهای سیاسی گرایش یافت و راه رسم مبارزه با رژیم ستم شاهی را آموخت. این نابغه جوان بعد از اخذ دیپلم، توانست رتبه چهار کنکور تجربی را به دست بیاورد و در رشته پزشکی شیراز قبول شود اما وی از ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدرش مشغول به کار شد، او درباره علت انصراف از دانشگاه گفته بود: مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می خواهد، سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند. بعد از مدتی دعوتنامهای از پاریس برای ادامه تحصیل، برای وی فرستاده شد، بنابراین شهید زین الدین به دنبال اعتصاب عمومی مردم و تعطیلی مغازه ها، مغازه پدرش را تعطیل کرد و تصمیم گرفت با دانشگاههای فرانسه مکاتبه کند. اما وی وقتی نظر امام خمینی (ره) را در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج جویا شد که امام به جوانان ایرانی توصیه کرد، به ایران برگردید، زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل انصراف داد.
شروع فعالیتهای سیاسی
با اوج گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی شهید زین الدین به همراه خانواده خود در آبان ۱۳۵۷خورشیدی به قم آمد تا فصل جدیدی از مبارزات سیاسی خود را در کانون انقلاب اسلامی شروع کند. در حقیقت وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جزو نخستین افرادی بود که جذب نهاد جهادسازندگی شد و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم، برای انجام وظیفه شرعی و اجتماعی خود و حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب به این نهاد پیوست و بعد از مدت کوتاهی وقتی لیاقت و شایستگی خود را در بخشهای مختلف سپاه نشان داد به عنوان مسوول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب شد و در این مسوولیت حساس انجام وظیفه کرد. این سردار سرافراز اسلام بعد از اینکه در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران خوش درخشید، مسوولیتهای حساس و کلیدی را به او واگذار کردند و بدین ترتیب، زینالدین به عنوان مسوول شناسایی یگانها انتخاب شد و پس از آن به عنوان مسوول اطلاعات عملیات سپاه دزفول به ایفای نقش پرداخت و سپس مسوول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد شد. بنابراین شهید زین الدین در اوج جوانی و با وجود تجربه کم در عرصه مدیریت و جنگ، تبدیل به یکی از شاخصترین فرماندهان آن سالها شد. او در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر، مسوولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را پذیرفت و در عملیات رمضان به سرپرستی تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) قم و سرانجام به فرماندهی لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) قم منصوب شد. حاجی عبد الرزاق شیخ زین الدین پدر مهدی زین الدین در خصوص بارزترین و برترین ویژگی پسرش میگوید: در چند ساله جنگ که بنده با شهید زین الدین برخورد داشتم، هیچ گاه ندیدم، نیرویی را طرد کند. جاذبه عجیبی داشت و در ساختن افراد، استعدادی خارق العاده. اگر میدید شخصی در مسوولیت خودش از لحاظ مدیریت ضعیف است، طردش نمیکرد؛ او را از آن مسوولیت بر میداشت، میآورد پیش خودش در فرماندهی. آن وقت هر جا میرفت، او را هم با خودش میبرد و به این شکل روحیه مسوولیت پذیری و حسن انجام وظیفه را عملاً به او میآموخت و بعد دوباره از او در جایی دیگر استفاده میکرد. با همین روحیه کریمانه بود که به هر دلی راهی میگشود.
درخشش در جنگ تحمیلی
این سردار سرافراز اسلام خیلی دقیق یگان های رزمی را شناسایی می کرد و رزمندگان اسلام را هدایت می کرد و توانست ضربات کوبنده ای را به پیکر نظامیان بعثی وارد کند. بخشی از موفقیت هایی را که رزمندگان در عملیات فتح المبین به دست آوردند به دلیل تلاش های وی و همکارانش در زمان مسوولیت اطلاعات - عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود. او در عملیات بیت المقدس هم نقش زیادی داشت و در این عملیات مسوول اطلاعات - عملیات قرارگاه نصر بود. مهدی زین الدین در این مدت موفق شد تا درایت و کاردانی خود را ثابت کند و به خاطر شجاعت و استعداد رزمی در عملیات رمضان به عنوان فرمانده تیپ علیابنابیطالب انتخاب شود. تیپ علیبن ابیطالب(ع) در عملیات رمضان جزو یگانهای مانوری و خط شکن بود و توانست با فرماندهی و هدایت شهید زین الدین به لشکر تبدیل شود. این لشکر در بیشتر عملیات های جنگ از جمله عملیات محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۳ و والفجر۴ نقش تعیین کننده ای را به عهده داشت و به عنوان یکی از یگان های موفق در صحنه های نبرد می درخشید. سردار رحیم صفوی محترم فرماندهی وقت کل سپاه درباره او میگوید: شهید مهدی زینالدین فرماندهی بود که هم از علم جنگی و هم از علم اخلاق اسلامی برخوردار بود. در میدان اسلام و اخلاق، توانا و در عرصههای جنگ شجاع، رشید، مقاوم و پرصلابت بود.
بعد از عملیات های والفجر زمزمه آزادسازی جزایر مجنون برخاست. شهید زین الدین به عنوان طراح و برنامه ریز اصلی عملیات وارد عمل شد. نبرد خیبر آغاز شد و وی پیروز از جزایر مجنون بیرون آمد و دشمن مایوس و ناتوان از فرمانده جوان ۲۳ ساله ای که باعث شکستش شده بود با عنوان «خیبرشکن» نام می برد. سردار محسن رضایی از فرماندهان و همرزمان این شهید درباره ایثار و فداکاری وی میگوید: اولین ویژگی مهدی ایثار و فداکاری او بود. سالها در جبهه بود و عملیاتهای فراوانی را قبول کرده بود. خودش در خط مقدم نبرد شرکت کرده و هیچ وقت برادرانش را تنها نمیگذاشت و به همراه برادران بسیجی و رزمندهاش در مشکلات و پیروزیهای جنگ شریک و سهیم بود.
معرفی منابع
زین الدین به روایت همسر شهید، یکی از آثاری است که اطلاعات بسیاری خوبی از این شهید والامقام به مخاطب می دهد. این کتاب به وسیله بابک واعظی نوشته شده و در انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است. یکی دیگر از آثار مهم در خصوص زندگی نامه این شهید سرافراز اسلام خاطرات سردار شهید مهدی زین الدین به نام آقا مهدی است، این کتاب توسط انتشارات حدیث نینوا منتشر شد. این کتاب شامل ۱۲۳ خاطره کوتاه و خواندنی از شهید مهدی زین الدین است. یکی دیگر از آثاری که به زندگی این فرمانده نامدار پرداخته کتاب از برف تا برف اثر علی اکبری مزدآبادی به شمار می رود، این کتاب جستاری است در سیره عملی شهید زین الدین جوانی از خانواده ای لبنانی تبار که فرماندهی یکی از لشکرهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را عهده دار بود.
تنها زیر باران عنوان اثر دیگری محسوب می شود که به روایت جامع و کامل زندگی شهید زین الدین می پردازد. مهدی قربانی نویسنده این کتاب می گوید: کتاب تنها زیر باران حاصل بیش از ۱۰۰ مصاحبه بوده و بیش از ۸۰ درصد این کتاب توسط مصاحبههای تولیدی توسط نگارندگان این کتاب است و از کتابهای دیگری که پیرامون شهید مهدی زینالدین نوشتهشده نیز در این کتاب استفادهشده است. در واقع این کتاب سیری روایی دارد و به صورت روایت از خانواده، دوستان و همرزمان شهید زینالدین پیرامون دوران بدو کودکی تا شهادت ایشان سیر جامعی را ارایه میدهد.
شهادت
سرانجام این سردار سرافراز اسلام در حالی که تنها ۲۵ سال داشت در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ خورشیدی به همراه برادرش مجید زین الدین در مأموریتی که از کرمانشاه به طرف سردشت آذربایجان غربی درحرکت بود در منطقه تپه ساروین با گروهک های ضد انقلاب درگیر و به فیض شهادت نائل آمد. آیت الله خامنه ای که در زمان شهادت شهید زین الدین، ریاست جمهوری اسلامی ایران و ریاست شورای عالی دفاع را برعهده داشتند در پیامی از مقام شهید مهدی زین الدین تجلیل کردند در این پیام آمده است: شهادت سردار شجاع اسلام مهدی زینالدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان لشگر ۱۷ قم و به همه فرماندهان سپاه پاسداران تبریک و تسلیت می گویم. بی شک این خونهای پاک، همگان را در پیگیری هدفهای بزرگ اسلامی مصمم تر و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر می سازد. سردار شهید این لشگر، شهید مهدی زین الدین که به حق می توان گفت از ستارگان درخشان بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد.