تهران- ایرنا- کمتر از یک ماه دیگر سرنوشت کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مشخص می شود. یکی از مهمترین مسائلی که این روزها مطرح است این است که آیا سیاست‌هایی که ترامپ در عرصه بین الملل در پیش گرفته بود ادامه خواهد داشت؟

به گزارش خبرنگار ایرنا، حدود سه هفته دیگر تا روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است، بسیاری از جمهوری خواهان از این رقابت هراس دارند. اد رولینز، مشاور کمیته اقدام سیاسی فوق العاده طرفدار ترامپ، به نیویورک تایمز گفته است که فضای سیاسی در ارتباط با رئیس جمهور وحشتناک است. این یک جنگ دشوار است.

نظرسنجی ها نشان می دهد که با ورود به مرحله نهایی رقابت های انتخابتی آمریکا، بایدن با ۱۷ امتیاز از ترامپ جلو افتاده است. به گزارش گاردین حدود ۵۷ درصد از رای دهندگان احتمالی قصد رای دادن به بایدن را دارند، در حالی که فقط ۴۰ درصد می گویند که به رئیس جمهور فعلی رای می دهند.

هرچند سیب سیاست تا زمین خوردن هزار چرخ می‌خورد و از هم اکنون نمی‌توان گفت در سه هفته‌ آینده چه اتفاقی در انتخابات‌آمریکا می افتد ولی هر اتفاقی بیفتد نمی‌توان انتظار داشت دنیا بر همان ریلی حرکت کند که ترامپ و حامیان وی در سالهای اخیر ساخته بودند.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی آمریکا ضمن تأکید مکرر بر شعار «اول آمریکا» رسماً اعلام کرد که ایدئولوژی جهانی‏‌سازی را رد می‏‌کند و در مقابل، دکترین میهن‌‏پرستی را برمی‌‏گزیند. خروج از برخی نهادها و تعهدات و توافقات بین‌‏المللی آمریکا نمونه ای از اقدامات ترامپ بود. در دولت ترامپ، تمایل قوی به استفاده از زورگویی و اعمال فشار بر دیگران برای تسلیم‏‌شدن در برابر آمریکا و پیروی از دستورات این کشور، به امری عادی در سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به دوست، رقیب و دشمن تبدیل شده است.

ترامپ از یک سو بارها اعلام کرده است که مخالف درگیری آمریکا در مسائل و چالش‌‏های بین‌‏المللی است اما از سوی دیگر، هم در سخن و هم در عمل به‌‏گونه‏‌ای رفتار می‏‌کند که کشورها در صورت مخالفت با دستورات او به‏‌سختی مجازات و تنبیه می‌‏شوند. بر این اساس، سیاست خارجی دولت ترامپ باعث تضعیف چندجانبه‌‏گرایی و پایه‏‌های قانونی وهنجاری نظم بین‌‏المللی و بازگشت رویکردهای ناسیونالیستی و امپراتوری‏‌مأبانه در نظام بین‌‏الملل شده است. جو بایدن در صورت پیروزی به احتمال بسیار زیاد این روند را تغییر خواهد داد. درست است که ترامپ با اتخاذ خط مشی یکجانبه گرایی دستاوردهایی داشته است ولی این دستاوردها و محاسبات کوتاه مدت ترامپ منافع بلند مدت آمریکا را تامین نمی‌کند و از آن مهمتر اینکه قدرت نرم آمریکا و به تبع آن جایگاه رهبری آمریکا را حتی در کشورهای معتقد به نظام ارزشی غربی تخریب می‌کند.

 در سطح کلان هر چند انتظار می‌رود تنش‌ها با چین کماکان رو به افزایش باشد. در قبال روسیه هم رویکردی نه چندان مسالمت جو خواهد داشت البته بدیهی است که هر کسی جایگزین ترامپ شود قواعد و ادبیات دیپلماتیک و سیاسی را بهتر از او رعایت خواهد کرد.

رویکرد ترامپ برای اروپایی‌ها بیش از همه دردسر ساز بوده است. وی از همان اول نه تنها به درخواستهای آنها بی اعتنایی کرد حتی تلاش کرد  به شکاف‌ها و اختلافات آنها دامن زده و از جریانات راستگرا که ساز جدایی از اتحادیه را سر می‌دادند حمایت کند. از سوی دیگر ترامپ با نزدیک شدن به کشورهای واقع در اروپای شرقی شکنندگی موقعیت ژئوپلتیک اروپایی‌ها را به رخ آنها کشید. علاوه بر اینها ترامپ به درخواستهای مکرر اروپایی‌ها برای حفظ توافق برجام نه تنها پاسخ نداد بلکه با ابزارهای مختلف سعی کرد مانع از اجرای تعهدات آنها شود.

 ناتوانی اروپایی‌ها از اجرای تعهدات برجامی ضربه سنگینی به حیثیت و اقتدار مجموعه‌ای متشکل از ۲۸ کشور اروپایی بود. برجام از جهاتی دستاورد اروپایی‌ها بود و برای آنها به لحاظ امنیتی و سیاسی هم حائز اهمیت بود ولی ترامپ کمترین اعتنایی به نگرانی‌های اروپایی‌ها نکرد. از این جهت بدیهی است که برای اروپایی‌ها هرکسی غیر از  ترامپ بهتر است و احتمالا واشنگتن و بروکسل تلاش خواهند کرد آب رفته را به جوی برگردانند.

 سیاست خاورمیانه ای ترامپ در لابی‌های سعودی صهیونیستی ساخته و پرداخته شد آن هم قبل از حضور ترامپ در کاخ سفید. در یکی دو سال اول حضور ترامپ در کاخ سفید و زمانی که هنوز ترکیب تیم ترامپ کامل و یکدست نشده بود برخی چهره های سیاسی نسبتا معقول و جا افتاده حضور داشتند که مانع از اجرایی شدن تمام و کمال سیاست‌های این لابی‌ها می شدند ولی ترامپ به هر زحمتی بود از شر این افراد خود را خلاص کرد و بعد از ‌آن شروع کرد به ترسیم خاورمیانه‌ای دلخواه این لابی‌ها.

خروج از برجام  و به راه انداختن یکی از گسترده ترین کارزارعلیه ایران تحت عنوان فشار حداکثری، انتقال سفارت  آمریکا به بیت المقدس و طرح معامله قرن و تلاش برای عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل از جمله اقدامات ترامپ در سال‌های اخیر بوده است. افزایش تنش با تهران چهره آمریکا را نزد افکار عمومی خاورمیانه به شدت تخریب کرد. حمله موشکی تهران در پاسخ به ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهادت ایشان به نوعی حیثیت آمریکا را از بین برد. این سیاست به اذعان کارشناسان آمریکایی شاید برای برخی از متحدان منطقه ای آمریکا دستاوردی داشته اما برای آمریکا هیچ نتیجه و دستاورد مطلوبی به همراه نداشته است از این جهت دولت جدیدآمریکا نیازمند بازنگری اساسی در سیاستهای خاورمیانه ای است.دولتی که حدود یک ماه بعد در آمریکا انتخاب می شود  با محاسبه هزینه فایده سیاست سال‌های اخیر ترامپ  باید مسیر خود را مشخص کند. دولتی که پس از انتخابات در آمریکا بر سر کار می آید باید برای کاهش تنش با یک دیپلماسی جدید با ایران وارد تعامل شود. اسرائیل و برخی کشورهای عربی خلیج فارس با چنین تعاملی مخالفند. از این گذشته، میراثی از یک بی اعتمادی عمیق، واشنگتن و تهران را از هم جدا انداخته است.

رئیس جمهور جدید آمریکا باید یک دیپلماسی هوشمندانه برای خاورمیانه طراحی کند. یک دیپلماسی که به حل مناقشه میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها بینجامد و از سوی دیگر اوضاع سوریه و لبنان و عراق را در نظر داشته باشد.

قطعا نتانیاهو از بین دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا، ترامپ را ترجیح می‌دهد به این دلیل که ترامپ بیشترین حمایت را از برنامه‌های نتانیاهو، داشته است. ارتباطات شخصی شکل گرفته بین ترامپ، کوشنر دامادش و شخص نتانیاهو به نوعی تضمین کننده همکاری‌هایی است که بین آمریکا و تل‌آویو شکل گرفته است.

جو بایدن در صورت پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان برای تغییر برخی از تصمیماتی که دونالد ترامپ طی چهار سال گذشته گرفته است با مشکل روبرو خواهد بود. به همین دلیل برخی از این تصمیم ها بازگشت ناپذیر توصیف می شوند. انتقال سفارت آمریکا در سرزمین های اشغالی به بیت المقدس از جمله تصمیم‌هایی است که دموکرات‌ها آن را بازگشت ناپذیر توصیف می کنند.

علاوه بر این آمریکای دوران ترامپ سبب تشدید بی ثباتی‌ در منطقه شده است. تداوم و تشدید حمایت از عربستان و اسرائیل، مولفه اصلی سیاست خاورمیانه‌‏ای ترامپ بوده است. ترامپ بعد از انعقاد قرارداد نظامی ۱۱۰ میلیارد دلاری با عربستان سعودی، که به تعبیر خودش باعث ایجاد چندین هزار شغل در آمریکا خواهد شد، تقریباً آزادی عمل کامل به محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی در پیگیری ماجراجوی‌‏های خود در سیاست خارجی داده است.

جو بایدن در عرصه سیاست خارجی از اصولی چون همکاری با متحدان سنتی واشنگتن، حمایت از حقوق بشر و مقابله با حکومت های دیکتاتوری دفاع می کند. این در حالی است که دونالد ترامپ به ندرت به چنین اصولی در عرصه سیاست خارجی تکیه کرده است.

موضوع ایران یکی از اولویت های اولیه دولت جو بایدن خواهد بود. آمریکا در صورت پیروزی احتمالی جو بایدن در گام نخست از اجرای متقابل برجام از طرف ایران و آمریکا استقبال خواهد کرد. این امر به این معنا خواهد بود که جو بایدن آماده است تا در صورت کاهش سطح غنی سازی اورانیوم و رعایت تعهدات برجامی ایران در زمینه ذخیره اورانیوم غنی شده، بازگشت آمریکا به توافق هسته ای با تهران را اعلام کند.

در مورد خاورمیانه، سیاست ترامپ تلاش برای افزایش اختلافات بوده است و نتایج آن نیز چیزی جز خشم و تنش بیشتر نبوده است. ترامپ در اولین سفر رسمی خارجی خود به عربستان سعودی رفت و ضمن اینکه خواستار فشار بر ایران و انزوای آن در جمع رهبران عرب شد، بذر اولیه اختلافات اخیر میان عربستان سعودی و متحدانش، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با قطر را کاشت که باعث قطع روابط و تنش‌‏های فزاینده میان آنها شد؛ مسئله ‏ای که هنوز هم ادامه دارد.