عباس محمدیان در یادداشتی که روز سهشنبه در اختیار ایرنا قرار داد افزود: دنیا بر اساس رابطه بنا شده و این اصل همزاد زیست اجتماعی انسان است بگونهای که میتوان گفت بدون "ارتباط" هیچ میچ اتفاقی نمیافتد چه رسد به این که جامعه ای ساخته شود. اجتماعی شکل گیرد که به ملت یا امت تبدیل شود. همه چیز به ارتباط گره خورده است. زبان این ارتباط هم "رسانه" است و نخ تسبیح پیوستگی جامعه نیز هم. از همین روست که علم رسانه را علم ارتباطات نامیدهاند و بدین وسیله به تدبیر امور ارتباطات بینالانسانی در جغرافیای جهانی میپردازند.
وی ادامه داد: این را هم میتوان اضافه کرد که حتی دیگر موجودات هم برای خود و متناسب با نیاز خویش دارای ظرفیتی در این زمینه هستند و پیامهای خود را به یکدیگر منتقل میکنند. پس میتوان گفت رسانه مثل هوا در همه هستی جاری است و زیستن بدون آن نشدنی است. البته در گذر زمان هم رسانهها ساختار نو میکنند و شیوهها را تنوع میبخشند اما فلسفه وجودیشان همان است که بود؛ ارتباطات! دنیا از این شاهراه برای توسعه خویش بهره میبرد. حتی قدرت میسازد و به اقتدار تبدیل می کند. این هم مسالهای است که ما باید بدان توجه و اهتمام داشته باشیم. نظام ما نیز در پنجمین دهه حیات خود باید بیش از گذشته به این مهم عنایت داشته باشد.
رییس بسیج رسانه خراسان رضوی در ادامه این یاداشت نوشت: آن هم در زمانهای که رسانههای رسمی اگر رسم رسانگی فروگذارند و در سیاستهای محدود حرکت کنند در شیب تند کاهش مخاطب میافتند و باز آن هم نه فقط برای مردم خودمان که برای دیگر جوامع نیز هم. نظامی که برای همه موضوعات مسالهخو نی و طرح برای پاسخ داشته باشد.
وی افزود: واقعیت با هزار تاسف این است که رسانههای ما تاکنون چندان که باید نتوانستهاند نیاز نظام را برای انتقال پیام برآورده کنند. ما علاوه بر لکنت حرفهای گاه دچار تک و پاتک نسبت به یکدیگر شدهایم و توان برخی از رسانههای ما مصروف دفع بخشی دیگر شده است. یعنی دست چپ و راست ما مدام به کار شستن یکدیگر بودهاند به جایی اینکه چشمها را بشویند و برای جور دیگر دیدن و بهتر دیدن، آماده کنند.
محمدیان ادامه داد: نتیجه هم شده روزگار موجود که داریم با همه وجود لمس میکنیم. روزگاری که نه فرهنگ ملی در آن امنیت دارد و نه حتی دین با همه ساختارها، قواعد و متون متقنش. برای عبور از این روزگارِ پر چالش و گذر موفق از این پیچِ تاریخی باید همه ظرفیتهای رسانهای را در نظامی جامع همافزار کرد و با بهرهگیری از توانهای متشتت انرژی متراکم به وجود آورد که توان پدافند نسبت به فرهنگ خودی و و حتی آفند به بیگانه را داشته باشد. این ضرورت میطلبد تا نظام رسانهای ما متناسب با فضای تازه و ظرفیتهای جدید نوسازی شود. آن هم بر اساس حرفهایگری، صداقت تخصصی، اخلاق رسانهای و پاکیزه زبانی. با این رویکرد میتوان مخاطبان رفته را هم باز گرداند و با گستره دامن همراهی، به مرجعیت رسانهای رسید. چیزی که به شدت بدان نیاز داریم.