اولا؛ در ارتباط با حادثه ای که پیرو کاریکاتورهای موهن رخ داده ، یک تذکر تاریخی و چند نکته لازم است؛
یکی اینکه بشر در طول میلیون ها سال تلاش کرده است تا برای زیست مسالمت آمیز تجربه های خود را بکار گیرد. این تلاش ها بعد از کشتار میلیون ها نفر در جنگ دوم جهانی، بویژه با توسعه تکنولوژی ارتباطات و دسترسی ملت ها به اطلاعات و اخبار دوچندان شده است.
در حقیقت تاریخ بشریت، در طول قرن ها ، مملو از قتل عام هایی بوده که یک دلیل عمده آن حس برتری جویی بوده است؛ برتری جویی های نژادی و قومی، برتری جویی های اقتصادی و سرزمینی و نیز برتری جویی های فرهنگی.
حاصل همه این رنج های کشیده شده در طول تاریخ دستاوردهایی بوده از جمله آزادی، دمکراسی و از همه مهمتر احترام به آراء و عقاید یکدیگر تا جامعه مدنی محقق شود و از دل آن اعلامیه جهانی حقوق بشر در آمده است؛ با همه کاستی ها و ایرادهایش.
آنها که با استناد به اسناد حقوقی به دنبال توجیه اهانت های صورت گرفته هستند، به ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد می کنند که در آن گفته شده «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد. حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»
طرفداران مدعیان آزادی بیان در حالی به ماده ۱۹ استناد می کنند که این ماده هیچ اشاره ای ندارد به اینکه در شمول و ذیل این ماده می توان دیگران را مورد اهانت قرار داد و یا به باد تمسخر گرفت و یا ملت ها و فرهنگ ها را تحقیر کرد.
همچنین در اسناد و کنوانسیونهای دیگر توضیحات تکمیلی وجود دارد که مدعیان آزادی بیان اساسا به آنها توجه نمی کنند و یا عمدا از کنار آن با سکوت رد می شوند؛ مثلا ماده ۲۰ کنوانسیون حقوق مدنی- سیاسی ( ۱۹۶۶ میلادی)، محدودیتهایی برای آزادی بیان قائل شده است؛ "تبلیغ برای جنگ و ترغیب مردم به نفرتپراکنی قومی، نژادی و مذهبی".
سوال اینجاست که اگر به همین اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کنیم، اهانت به مقدسات مسلمانان، مصداق نفرت پراکنی های دینی و مذهبی است و به نوعی تشویق و ترغیب به جنگ؛ آیا اینگونه نیست؟
نکته عجیب ماجرا اینجاست که دولت فرانسه در واکنش به تحریم هایی که از سوی کشورهای مسلمان علیه پاریس، بر سر همین مساله، بروز داده است، گفته که "هرگز سخنان نفرت انگیز را نمی پذیریم"!
آیا مکرون ، این دوگانگی آزار دهنده را درک نکرده است؟ از نظر وی اهانت غربی ها به باورهای دو میلیارد مسلمان "آزادی بیان" است ، اما واکنش غیر موهن مسلمانان (تحریم کالا) نفرت انگیز؟ در واقع می توان گفت که آقای مکرون و تیم مشاورانش یا معنای نفرت افکنی را نمی دانند یا از این واژه به صورت لقلقه زبان استفاده می کنند.
یعنی آقای مکرون و تیم مشاورانش نمی دانند که رفتارهای افراطی ، واکنش های افراطی تولید می کند؟ ؛ بعید است که او نداند بی احترامی و هتک حرمت ، کینه و نفرت در پی دارد و شعله هایش تر و خشک را می سوزاند.
در اینجا باید از رئیس جمهوری فرانسه پرسید، "اگر مخالفان فلسفه غرب بجای نقد و نقادی، اقدام به تمسخر و توهین کنند، آزادی بیان تلقی خواهد کرد یا آن را مصداق نفرت افکنی خواهد دانست؟؛ یا اگر جلوی تصاویر رژه سربازان آلمانی در پاریس چیزهایی نوشته شود، به بهانه آزادی بیان، مشکلی ندارد یا توهین به هویت فرانسوی محسوب می شود؟" آیا مکرون شما تحملش را دارد؟
دوگانگی های فرانسوی ها که خود را گهواره لائیتیسه می دانند، آنقدر مشهود و ملموس است که قابل انکار نیست؛ قطعا فرانسوی ها آخرین تحرکات ضد یهودی در پاریس را در سال گذشته فراموش نکرده اند و یادشان هست که گروه های تندرو و افراطی به سنگ قبرهای یهودیان تعرض کرده و تخریب کردند و رنگ پاشیدند و سنگ ها را شکستند. آن تحرکات افراطی در فرانسه جنجال بپا کرد و بحث های تازه ای در ارتباط با "زیست مسالمت جویانه" و "رواداری" و ... را دامن زد.
یا همین فرانسوی ها در هر تشکیک و تردیدی نسبت به واقعه هولوکاست زمین و زمان را به هم می دوزند و حتی برای کسانی که به هر شکل به این ماجرا ورود کند، مجازات های قضایی در نظر گرفته اند و بر مبنای آن افراد را محکوم به زندان کرده اند و می کنند.
این درحالی است که سوال کنندگان در خصوص هولوکاست هیچ توهینی نکرده اند و فقط سوال کرده و تشکیک خود را ابراز کرده اند.
مجموعه اینها نشان می دهد که دولت های اروپایی نه تنها خود نابردبار ، نفرت پراکن، ناقض اصول حقوق بشر و ایجاد بی قاعدگی و هرج و مرج در تعاملات فرهنگی جامعه بشری هستند که حتی در همه گیری این نابردباری ها و هدایت جهان به سمت دو قطبی های تعصبی و جنگ های ویرانگر کوشنده هم می باشند.
این درحالی است که مسئولیت انسانی و جهانی، علی الخصوص برای رهبران کشورهای مدعی تمدن، جهت ایجاد فضای مناسب زیست مسالمت آمیز و دور کردن ملت ها از نفرت و جنگ، دوچندان است.