اصفهان- ایرنا- "صلوات بر پیامبر عامل قدسی شدن روح" عنوان کتابی در مباحث نبوت و نبی است که اصغر طاهرزاده اصفهانی آثار، برکات و چرایی درود و سلام بر رسول خدا (ص) را واکاوی و بازخوانی کرده است.

نویسنده کتاب "اصغر طاهرزاده اصفهانی" از استادان عرفان و فلسفه و نگارنده چندین و چند کتاب دینی، معرفتی و فلسفی است.

جمله ای ماورایی به خط نستعلیق روی جلد کتاب نقش بسته که وقتی صلوات بر محمد و آل او معادل تسبیح، تهلیل و تکبیر است پیوند آن با ذوات مقدس، پیوند با توحید است.

کتاب حاضر به واقع تلاشی است برای نگریستن به ذات مقدس پیامبر رحمت و ائمه معصومین و چشم برنداشتن از آنها، همچنین توجه دادن به جایگاه اقدس رسول الله صَلَوَاتُ‌اللَّهِ‌عَلَیْهِ تا معنای صلوات آن حضرت و اهل بیت ایشان روشن و هویدا شود.

آیه معروف «إِنَّ‌اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» قاعده کلی، روشن و ناموس جاری در هستی است که همه کروبیان، ملائکه عالم قدس و حتی خود خداوند متعال که جامع کمال است بر پیامبرش درود می‌فرستد.

با درود بر رسول خداست که قلب و جان آدمی با عالم الهی هماهنگ می‌شود. منطبق با صفات معنوی می‌گردد و خوشا آن صلوات و تسلیمی که موجب تقرب جان به عالم ملائکه و حضرت رب العالمین شود.

متذکر شدن به خویشتن خویش

علامه سید محمد حسین طباطبایی «رحمة‌الله‌علیه» در جایی از کتاب فرموده اند که صلوات از خدا به معنای رحمت، از ملائک به معنی استغفار و از انسان دعاست.

مقام پیامبر اسلام اصل و مقصد هر انسانی است و اشتیاق آدمی به پیامبر یعنی اشتیاق بر خود بریرن خودمان. هر کسی که شوق بر نبی اعظم صَلَوَاتُ‌اللَّهِ‌عَلَیْهِ ندارد خود را گم کرده و از جنبه کمالی خود خارج شده است، بنابراین درود و صلوات بر حضرت ختمی مرتبت صَلَوَاتُ‌اللَّهِ‌عَلَیْهِ یعنی متذکر شدن نسبت به خویشتن خویش و خود اصیل خودمان.

مولانا که گویا اصل اصیل خود را دریافته، خطاب به خداوندگار بی‌همتای خویش می‌سراید

ای رهیده جان تو از ما و من/ ای لطیفه ی روح اندر مرد و زن/ مرد و زن چون یک شود آن یک تویی/ چون که یک‌ها محو شد آنک تویی...

نویسنده کتاب معتقد است؛ روزمرگی و پیرایه‌ها ما را از خود اصیلمان باز داشته و ناخود را در ما خود کرده است. و باز اینکه حضرت محمدامین آمده که انسان خود را خود کند و از ناخود خود، آزاد گردد.

طبق روایت معتبری که در کتاب نقل شده از عبدالرحمن ابن عوف صلوات بر محمد و اهل بیت او به انسان خاکی خصلتی افلاکی هدیه می‌کند.

صلوات عامل وسعت جان، نورانیت قبر، صراط و بهشت برشمرده شده و احادیث و روایت‌های متعددی از آثار و برکات این گوهر ارزشمند الهی برای ذاکرانش بیان شده است.

در باب سیاست نبی اعظم صَلَوَاتُ‌اللَّهِ‌عَلَیْهِ نیز نوشته‌اند که سیاست حضرت قدسی  و در مسیر ترویج و معرفی اسلام ناب است. سیاست در مقام نبی همان حالت قدسی را دارد که روزه و نماز دارند.

مثلث صفات نیکو

در صفحات میانی کتاب حاضر شماری از صفات آخرین فرستاده خدا بازنشر شده که «مجاهده» یعنی تلاش برای اراده خداوند و نفی خود و خودیت یکی از آنهاست.

شاید بتوان صفات بی‌نظیر آن حضرت را با مثلثی ترسیم کرد که در رأس آن «آرامش و صدق»، گوشه ای از آن «کرم و شرف» و در ضلعی دیگر «قناعت و قدرت» قرار دارد.

بار دیگر اشعاری از مولوی که مجاهده و مقام فنا، همان صفت محمد امین را اینگونه تفسیر و به شعر کرده است.

این یکی نقشش نشسته در جهان / وآن دگر نقشش چو مه در آسمان/ این دهانش نکته‌گویان با جلیس/ و آن دگر با حق به گفتار و انیس/ گوش ظاهر این سخن را ضبط کن  گوش جانش جاذب اسرار کن/ چشم ظاهر ضابط حلیه‌ی بشر/ چشم سر حیران مازاغ البصر/ پای ظاهر در صف مسجد صواف/ پای معنی فوق گردون در طواف 

قناعت و قدرت دیگر شاخصه نبی مرسل است و در یکی از صفحات کتاب نوشته که وقتی انسان با قدرت الهی بر میل‌های خود مسلط باشد حتما قناعت در زندگی برایش ظاهر می‌شود.

اما ذکر نورانی صلوات در عین اینکه دعایی با محتواست یک شعار اسلامی است. چون در میان ادعیه تنها دعایی است که مستحب است بلند فرستاده شود.

و پایان سخن اینکه سرمشق گرفتن از پیامبر صَلَوَاتُ‌اللَّهِ‌عَلَیْهِ به این معنی است که حضرت را، راه زندگی و مسیر عبور از دنیا به سوی حقایق عالم بدانیم و صفات ایشان را مورد نظر قرار دهیم تا این عبور امکان‌پذیر شود.

فرهنگ مدرنیته و توهم، جایگاه و معنی واسطه فیض، مبانی معرفتی مهدویت، از برهان تا عرفان، هنر مردن و حدود ۶۰ کتاب معرفتی و معنوی دیگر نیز توسط نویسنده اصفهانی این مجموعه منتشر شده است.

همچنین کتاب‌های "اربعین حسینی امکان حضور در تاریخی دیگر" و "آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود" نیز پیش از این در  کتابخانه ایرنا معرفی و مرور شده‌اند.

کتاب "صلوات بر پیامبر عامل قدسی شدن روح" روح در ۱۰۶ صفحه به همت گروه فرهنگی المیزان و انتشارات لب‌المیزان اصفهان چندین نوبت تجدید چاپ شده است.