به گزارش ایرنا، برای اقتصادی که مشکلات ساختاری اساسی دارد وصل کردن تمام تحولات و نوسانات آن به انتخابات آمریکا و آمدن و نیامدن دموکراتها و جمهوری خواهان حکایتی تلخ و قدیمی است که باید در جایی هوشمندانه آن را مدیریت کرد.
پیروزی بایدن اگر چه تا ورود به کاخ سفید و تحویل قدرت میتواند فرصت تنفسی برای جهانی که مخالف نظم ظالمانه و لیبرالی حاکم بر نظام بینالملل است باشد اما نگاهی به یادداشت بایدن در سی ان ان که در هفتههای پایانی تبلیغات انتخاباتی نوشت، نشان میدهد جمهوری خواهان و دموکراتها دو روی یک سکه هستند و استراتژی آنها فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران است اما تاکتیکهای آنها متفاوت است.
بایدن در این یادداشت منتقد ترامپ است که چرا در رابطه با مهار رفتارهای تهاجمی ایران در خاورمیانه به تعهداتش عمل نکرده است و نتوانسته به یک توافق بهتر برای محدود کردن برنامه هستهای ایران برسد و وعدههای ترامپ را صرفا شعارهای توخالی و سیاستهای وی در قبال ایران را شکستی خطرناک میداند.
وی معتقد است ما باید مسیر ایران را به سرعت تغییر دهیم. بایدن با ناکافی خواندن سختگیریهای ترامپ علیه ایران معتقد است برای مهار و فشار بر ایران راههای هوشمندانهتری وجود دارد. وی با نقد سیاستهای ترامپ علیه ایران «فشار حداکثری ترامپ» را مزیتی قابل توجه برای ایران و ضربهای قابل توجه برای منافع آمریکا میداند. بایدن با طرح این ادعای واهی که ایران در دوران ترامپ به بمب هستهای نزدیکتر شده است خواستار فشار بیشتر بر ایران شده است.
بایدن سیاستهای ترامپ را باعث انزوای آمریکا و نزدیکی روسیه و چین به ایران میداند و با بیاثر خواندن برجام و مکانیسم ماشه و تحریم تسلیحاتی در محدود کردن ایران، معتقد است سیاستهای ترامپ ایران را جسورتر کرده است. بایدن برای محدود کردن ایران سه پیشنهاد میدهد.
نخست متعهد میشود که از دسترسی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند. ثانیا با دخالت در امور داخلی ایران اعلام میکند که برای بازگشت ایران به دیپلماسی اقداماتی را انجام میدهد؛ بایدن به طور ضمنی از یک برجام موسع سخن میگوید که علاوه بر مسئله هستهای باید مسائلی چون حقوق بشر و مسائل منطقهای از جمله جبهه مقاومت حامی ایران نیز در این برجام موسع مورد مذاکره قرار بگیرد. بایدن بدون توجه به خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات برجامی توسط آمریکا، ایران را تهدید به بازگشت به تعهدات میکند!
بایدن بدون توجه به سیاستهای توسعه طلبانه و بیثبات کننده آمریکا و متحدان منطقهای و حامی تروریسم تکفیری آمریکا، ایران را مسئول فعالیتهای بیثبات کننده در منطقه میداند و حمایت از اسرائیل را با استفاده از توافق کمکهای امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاست جمهوری وی امضا شده است را به عنوان اساس استراتژی آمریکا در منطقه معرفی میکند و بر حمایت آمریکا از اسرائیل تا حصول اطمینان از این که تل آویو میتواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند تاکید میکند.
بایدن همچنین به تداوم استفاده از تحریمهای هدفمند علیه چیزی که وی نقض حقوق بشر در ایران، حمایت از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک مینامد تاکید میکند.
بنابراین میتوان گفت بایدن و ترامپ در اساس سیاست مقابله با ایران هیچ تضاد استراتژیکی ندارند و صرفا تاکتیکهای آنها متفاوت است. حکایت دستهای چدنی که دموکراتها پشت دستکشهای خود پنهان میکنند حکایتی کهنه و قدیمی است که لازم نیست دوباره بازگو شود. بر این اساس باید ضمن نبستن دریچه تعامل عزت مندانه و مقتدرانه با دنیا نباید زلف تمام مسائل کشور را به نتیجه انتخابات آمریکا وصل کرد.
این خطای محاسباتی هم مهری بر نادیده گرفتن داشتههای درونی ماست و هم یک نوع فرافکنی هزینهزا برای کتمان برخی سوء مدیریتهای داخلی و ضعف مدیریت منابع است که باید به شدت از آن دوری کرد.
*عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس