قزوین - ایرنا - عضو هیات علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) گفت: آمریکا با شکاف های متعدد و شدیدی در زمینه سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی روبرو شده که قدرت این کشور را در ابعاد داخلی و نظام بین الملل با افول و چالش همراه کرده است.

به گزارش ایرنا، برگزاری انتخابات آمریکا و حوادثی که قبل، حین و پس از آن به وجود آمد یکبار دیگر چالش های سیاسی و شکاف های اجتماعی در این کشور را به رخ جهانیان کشید، چالش هایی که امروز هم در ابعاد داخلی و هم در ابعاد خارجی به راحتی نمایان شده و به تعبیر مقام معظم رهبری منجر به افول آمریکا شده است.

سیاست های خصمانه آمریکا در برابر انقلاب اسلامی و ملت های آزادی خواه با افول قدرت این کشور و بحران های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که که کاخ سفید با آن درگیر است دیگر آنگونه که باید و شاید جنبه عملیاتی به خود نمی گیرند و این کشورها و از جمله ایران با تقویت بنیان دفاعی، سیاسی و امنیتی خود توانسته اند بسیاری از این سیاست ها و توطئه ها را خنثی و از پیش رو بردارند.

حمایت تمام قد از دشمنان جمهوری اسلامی، وضع تحریم های شدید اقتصادی و حمایت از آشوب گران از مصادیق سیاسیت های خصمانه آمریکا علیه ایران در طول چهار دهه گذشته بوده اند که در دولت ترامپ تشدید شدند اما با وجود ایجاد مشکلات و فشارهای ناشی از این سیاست خصمانه برای مردم و کشور، هیچ کدام از آنها به سرانجام نرسیده و نتوانسته اند منجر به شکست مقاومت و پایداری ملت و حاکمیت ایران در برابر خواسته های نامشروع آمریکایی ها شوند که این مورد را نیز باید نشانه ای دیگر از افول قدرت آمریکا دانست.

خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) استان قزوین به مناسبت انتخابات آمریکا و پیامدها و چشم اندازهایی که این رخداد در ارتباط با ایران می تواند داشته باشد و همچنین آینده پیش روی آمریکا با " دکتر حاکم قاسم عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و استاد علوم سیاسی این دانشگاه" گفت وگویی را ترتیب داد که ماحصل این مصاحبه در زیر آمده است.

ایرنا: تحلیل خود را نسبت به چالش هایی که پیش روی قدرت نظام حاکمیتی آمریکاست و در انتخابات این کشور نیز نشانه هایی از آن را مشاهده کردیم، بفرمایید.

صاحب نظران و کارشناسان موضوع افول قدرت آمریکا را با توجه به چالش های پیش روی این کشور در ۲ بعد داخلی و خارجی بررسی می کنند.
 درباره ابعاد داخلی این افول می توان به فعال شدن شکاف های داخلی و متعدد در داخل آمریکا اشاره کرد، شکاف های طبقاتی، نژادی، سیاسی و اجتماعی از جمله آنها هستند و  به نظر می رسد در سال های اخیر فعال تر شده و به نوعی دنیا به وضوح شاهد این درگیری هاست.
طبیعی است که فعال شدن این شکاف ها در یک جامعه هزینه هایی را ایجاد می کند که آن دولت برای از بین بردن و برطرف کردن شان انرژی زیادی را صرف کند و بدین وسیله در مقابل پیامد های این شکاف ها قرار بگیرد، بنابراین بخشی از توجه، توان، قدرت، سرمایه و هزینه های دولت برای کنترل و جلوگیری این شکاف ها صرف می شود.
از طرف دیگر بحث بی اعتمادی به نهاد های دولتی آمریکا مطرح است و مردم این کشور به دولت و نهاد های مرتبط به آن بی اعتماد شده اند.
" جوزف نای" یکی از دانشمندان مطرح آمریکایی در کتاب "آینده قدرت" تاکید دارد که اعتبار نهاد های دولتی در داخل آمریکا کاهش پیدا کرده و مردم به آنها اعتماد ندارد، موضوعی که کاهش تبعیت مردم از دولت را به همراه داشته و دولت را مجبور به انجام هزینه های هنگفت برای اجرای سیاست های خود می کند.

ایرنا: رفتار و عملکرد سیاستمداران آمریکایی چگونه موجب شده تا شاهد افول قدرت دولت این کشور در بعد داخلی باشیم؟

وقتی که مردم به دولت کشور خود اعتماد داشته باشند برنامه ریزی ها و سیاست ها در بستر مناسب و به سهولت اجرا می شود ولی وقتی اعتبار دولت به دلیل عملکرد نامناسب و ناتوانی در پاسخگویی به انتظارات جامعه از بین رفته باشد این نهاد باید برای راضی نگه داشتن مردم در انجام سیاست ها و برنامه ریزی های خود هزینه های زیادی را متحمل می شود، این ها مواردی است که از بعد داخلی در خصوص افول قدرت آمریکا مطرحو هر روز نیز پررنگ تر می شود.
در بعد خارجی هم بحثی که مطرح می شود کاهش اعتبار آمریکا در عرصه های بین المللی است، به این معنا که آمریکا نه تنها اعتبار خود را میان کشورهای جهان از بین رفته می بیند، بلکه باعث بی اعتباری در بین متحدان خود شده است.
بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا به عنوان ابر قدرت وقتی سیاست هایی را اتخاذ میکرد نه تنها متحدان او بلکه تمام کشور های جهان و غیر متحدان او مجبور به انجام و پیروی آنها بودند اما وضعیت و مسیری که این کشور طی سال های اخیر طی کرده موجب شده تا قدرت این کشور در عرصه جهانی و بین المللی روبه افول برود.

ایرنا: آیا در دولت ترامپ افول قدرت آمریکا در عرصه های بین المللی بیشتر شد؟

بله همین طور است، در دولت ترامپ با اتخاذ سیاست هایی چون بی اعتبار کردن معاهده های بین المللی و تنش با متحدان، سرعت افول قدرت آمریکا بیشتر شده است.
امروز آمریکا  بخش زیادی از نفوذ خود را در عرصه بین المللی از دست داده است، موضوعی که به طور طبیعی شرایطی را برای رقبای بین المللی آمریکا فراهم می کند که از یک رو شاهد افول آمریکا در عرصه بین المللی و در روی دیگر شاهد پیشرفت رقبای آمریکا در عرصه بین المللی و اقتصادی هستیم.
به صورت کلی می توان با بررسی ابعاد داخلی و خارجی به افول آمریکا پی برد، موضوعی که  شاید نمود آن در سال های آینده بیشتر نمایان شود.


ایرنا: تعامل و رقابت ایران و آمریکا بر سر چه موضوعاتی است و آیا با تغییر رییس جمهوری آمریکا این مشکلات برطرف می شود؟

 در رابطه با این موضوع باید اظهار کرد رقابت و تعامل بین ایران و آمریکا موضوعی کوتاه مدت نیست، باید توجه داشت که تعامل و تقابل آمریکا بر سر موضوعات درجه دو و سطحی نیست، بلکه یک تقابل ریشه ای و ساختاری است و در واقع این تقابل بین ۲ الگوی سیاسی، ۲ نظام سیاسی با رویکردهای متضاد و ۲ ساختار کاملاً متفاوت از یکدیگر است.

 درواقع، این ۲ کشور ایده آل ها، آرمان ها و چشم انداز های متفاوتی را از زندگی و آینده ترسیم می کنند و به صورت ریشه ای و بنیادی باهم اختلاف دارند.

تا زمانی که این اختلافات ریشه ای است به صورت طبیعی با رفت و آمد روسای جمهور و عوض شدن دولت ها تغییر چندانی در آن ایجاد نمی شود.

در چهارچوب همین رقابت ها و تقابل ساختاری است که آمریکا مواردی را تعیین کرده و بر اساس آن همواره سعی کرده ایران را تحت فشار بگذارد و دیدگاه خود را از آن طریق و چهار چوب به این کشور تحمیل کند.
 از طرف دیگر، ایران همواره در مقابل آمریکا مقاومت و ایستادگی کرده  و به دنبال این بوده است که در مجامع بین المللی و در روابط با کشورهای مختلف دیدگاه خود را مقابل دیدگاه آمریکا مطرح کند.
 مسایلی از جمله حقوق بشر، تروریسم، برنامه هسته ای، سیاست های منطقه ای و صلح خاورمیانه موضوعاتی است که آمریکا در چهارچوب آن رقابت و تقابل ساختاری تعریف کرده و سعی دارد از طریق آنها و دید گاهی که مطرح می کند ایران را تحت فشار بگذارد.

آمریکا به یک معنا به ویژه در خاورمیانه به دنبال ایجاد یک نظم، وضعیت و ساختاری است که در آن چهارچوب بتواند منافع خود را نهادینه کند و تمامی کشورها هم از آن وضع و قواعدی که آمریکا ایجاد کرده تبعیت کنند، در حالی که ایران با نظم آمریکایی در سطح خاورمیانه مخالف است و با آن مقابله می کند و سعی در جلوگیری از آن را دارد.

ایرنا: به نظر شما با تغییر در هیات حاکمه سیاسی آمریکا تغییری در سیاست های این کشور در قبال ایران ایجاد می شود؟

با تغییر رئیس جمهوری آمریکا در این بنیان ها تغییری ایجاد نمی شود، البته شاید در شیوه این رقابت ها شاهد تغییر باشیم اما درواقع بنیادها و ریشه های این تقابل و رقابت تغییری نمی کند،
بنابراین در هر دوره با تغییر رییس جمهور حتی با احزاب مختلف خیلی شاهد تغییری در رفتار خصمانه آمریکا نبوده ایم، در شرایط موجود هم با آمدن "بایدن" به نظر نمی آید در این جهت تغییر خاصی حاصل شود اما ممکن است در ارتباط با شیوه عمل و ابزار هایی که به کار گرفته می شود تغییراتی را شاهد باشیم.

با توجه به ریشه ای و ساختاری بودن تقابل بین ایران و آمریکا، شاهد تداوم سیاست های خصمانه هیات سیاسی واشنگتن علیه کشورمان بوده ایم.

یعنی به طور مثال پس از انقلاب اسلامی در دوره کارتر بحث محاصره اقتصادی ایران، در دوره ریگان حمایت از دشمنان ایران در جنگ تحمیلی ایران، در دوره کلینتون وضع تحریم های جدید، در دوره بوش پسر معرفی ایران به عنوان محور شرارت، در دوره اوباما افزایش فشارهای اقتصادی و پایه گذاری تحریم های جدید و در دوره ترامپ هم تشدید این فشار ها را شاهد بوده ایم که نشان دهنده روابط خصمانه آن کشور با ایران است.
آمریکا به رغم اینکه یک ابرقدرت بوده و ابزار های برتر در به کارگیری زور و قدرت را دارد اما در اعمال بسیاری از سیاست های خصمانه در روزگار فعلی توانایی های محدودی دارد و ناتوان است، چراکه آمریکا با توجه وسعت و منافعی که در کشورهای مختلف دارد به شدت آسیب پذیر است و برای حفظ این منافع هم که شده نمی تواند هر اقدامی را انجام دهد.

ایرنا: چرا پیشبرد سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران با موفقیت همراه نبوده است؟
جمهوری اسلامی ایران کشور ضعیف و دست بسته ای در مقابل آمریکا نیست، چراکه این کشور امروزه به عنوان یکی از مولفه های قدرت منطقه ای شناخته می شود و در خاورمیانه ای که به نوعی انرژی جهان را تامین می کند و بخش عمده ای از تجارت جهانی متکی به این منطقه است، قدرت نفوذ بالایی دارد.
به طور طبیعی منافع آمریکا در این منطقه با توجه به قدرت ایران می تواند آسیب پذیر باشد و از این جهت است که گفته می شود آمریکا در تقابل با ایران اگرچه ابزار های بالاتری را در اختیار دارد اما برای استفاده از آن ابزار ها در مقابله با ایران با محدودیت های شدیدی مواجه است.
 بنابراین می توان گفت اینگونه نیست که آن چیزی را که آمریکا به عنوان منافع و سیاست های خود تعریف می کند بتواند به راحتی اجرایی کند چرا که با محدودیت های فراوانی روبه رو است و  آسیب پذیری های مختلفی را داراست.