کاوه افراسیابی روز سهشنبه در گفت وگو با ایرنا درباره ارزیابی از چیدمان هیات دولت بایدن به ویژه در حوزه سیاست خارجی، افزود: انتخابهای کابینه، منطبق بر اهداف خارجی بایدن است که به طور اختصار در چند بخش تقسیم میشوند.
وی ادامه داد: چند جانبهگرایی، احیای اتحادهای بین المللی، بازگشت به معاهدات بین المللی نظیر پاریس، برجام، سازمان بهداشت جهانی، تاکید بر موازین و ضابطهها، تنظیم رقابت با چین، مهار روسیه و البته حمایت بی قید و شرط از اسرائیل بخشهایی از آن است.
این تحلیلگر مسایل ایران و آمریکا اضافه کرد: مساله تیم سیاست خارجی بایدن که ظاهرا بر عهده تونی بلینکن خواهد بود، مرکزیت منافع ملی آمریکا در جهان، احیای رهبری جهان توسط آمریکا، احیای پرستیژ و اعتبار آمریکا در سطح بینالمللی، استفاده بیشتر از قدرت نرم دیپلماسی، زدودن خسارات و هزینه هایی که در دوران ترامپ بر دستگاه سیاست خارجی آمریکا تعریف میشوند.
افراسیابی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد که تا حدودی بازگشت به دوران باراک اوباما را شاهد خواهیم بود، از این رو مستلزم نگاه به گذشته و دوباره سنجیدن و ارزیابی دقیق نقاط قوت و ضعف سیاست خارجی آن دوران هستیم.
وی مجموع گزینههای بایدن را نشان دهنده یک رویکرد عقلانی و منطقیتر نسبت به دوران ترامپ در عرصه جهانی دانست و گفت: نقد یکجانبه گرایی، لزوم اتخاذ سیاست چندجانبه گرا، احترام به موازین بینالمللی و امثال آن شباهت زیادی به سیاست خارجی ایران دارد و باید دید که این شباهتهای صوری به انطباق مضمونی سیاست های دو کشور تمام خواهد شد یا خیر.
نویسنده چند کتاب درباره سیاست خارجی ایران و آمریکا در پاسخ به این سوال که درسهایی که دستگاه سیاست خارجی بایدن و همچنین کشورهای دیگر باید از دوران ترامپ بگیرند، چیست، افزود: اینها در شرایطی به کاخ سفید میآیند که با همهگیری کرونا، رکود اقتصادی و آشوب در روابط بین المللی مواجه هستند.
افراسیابی با اشاره به اینکه برخی اقدامات تیم سیاست خارجی بایدن باید به سرعت انجام شود که نمونه آن تصمیمگیری درباره تمدید پیمان استارت نو با روسیه است، افزود: تصمیمهای دیگری هم بایدن وعده داده است که بازگشت به سازمان بهداشت جهانی، همکاری جمعی برای مقابله با همهگیری و تکثیر واکسن در سطح بین المللی است.
وی تاکید کرد: به نظرم مهمترین درسی که این تیم از دوران ترامپ گرفته، این است که سیاستهای یکجانبه آمریکا بیشتر به انزوای آمریکا منجر شده است و تداوم این سیاست، ضررهای دوران ترامپ را ادامه خواهد داد.
کارشناس مسایل سیاست خارجی ایران و آمریکا اظهار کرد: باید منتظر یک نگرش جدید در رفتار زمامداران دولت بایدن از ژانویه به بعد باشیم که هدف آن اجماع بینالمللی جدید حول نقش رهبری آمریکا در روابط بینالمللی به روشهای دیپلماتیک و دیپلماسی اقناعی است که بایدن به عنوان دیپلماسی هوشمند یاد کرده است.
خشنودی اسرائیل از معرفی بلینکن
ایرنا پرسید: حمایت بایدن از رژیم صهیونیستی، نشان دهنده تداوم بحران چندین ساله غرب آسیا است. درگیری یمن و موضع بایدن نسبت به سعودی هم وجود دارد با این حال به نظر نمیرسد این بحرانها در دوره بایدن هم کاهش یابد چرا که مجتمعهای نظامی و فروش سلاح حامی بایدن، سعودی و امارات را مشتریان خوب خود میدانند. رویکرد بایدن در قبال درگیریهای خاورمیانه چگونه خواهد بود؟
افراسیابی پاسخ داد: پیشبینی درباره این مسایل که نه تنها پیچیده بلکه به هم پیوسته هستند، تا حدودی مشکل است و فکر نمی کنم پاسخی صریح از طرف دست اندرکاران تیم بایدن هم در حال حاضر وجود داشته باشد.
وی افزود: با این حال از مواضع و سخنرانیهای بایدن و تیم وی میتوان مواردی را استنتاج کرد. به طور مثال بعضیها انتظار داشتند که خانم سوزان رایس، وزیر خارجه شود که با وجود حمایت از اسرائیل انتقادهایی از شهرک سازی داشت اما اسرائیل از این انتصاب خشنود نبود.
این تحلیلگر مسایل سیاسی ادامه داد: اما تمام رسانههای اسرائیلی از انتصاب بلینکن که یهودی است و از فرزندان بازمانده هولوکاست است، خوشحالند و از او به عنوان دوست خود یاد می کنند.
افراسیابی اضافه کرد: به نظر میرسد دولت بایدن از طریق احیای کمک مالی، بازگشایی دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در واشنگتن و احیای بحث دو کشور، خواهان آن است که یک تناسب جدید در دیپلماسی آمریکا نسبت به فلسطینیها باز کند.
وی اظهار کرد: بلینکن هم در یکی از سخنرانیهای خود گفته که مصمم است اختلافها با اسرائیل از انظار مخفی بماند که خود، این سوال را مطرح میکند که آیا اختلاف نظر وجود دارد؟ فراموش نکنید که بلینکن در دوره اوباما با نتانیاهو درباره برجام اختلاف نظر شدید داشت تا جایی که نتانیاهو به واشنگتن آمد و بدون دیدار از کاخ سفید، در کنگره علیه برجام صحبت کرد.
نویسنده کتاب درباره مذاکرات هستهای ایران یادآور شد: اسرائیلیها نیز همچون سعودیها از زمزمه برگشت به برجام خشنود نیستند اما ترجیح میدهند که برخلاف آنچه که از سعودی شاهد هستیم، این انتقادها را به طور علنی مطرح نکنند.
افراسیابی افزود: باید دید که آیا دولت بایدن، اقدام اخیر پمپئو همچون ضد یهودی خواندن جنبش بایکوت اسرائیل را معکوس خواهد کرد؟ این یک علامت مهم است که آیا بایدن چنین اقداماتی را در جهت آزادی اظهار نظر حفظ خواهد کرد یا نه.
وی درباره فرایند صلح خاورمیانه هم اظهار کرد: باید دید چه فرمول صلحی را ارائه خواهد داد که جایگزین ابتکار عمل ناموفق دوران ترامپ باشد. با اطمینان، انتخاب بلینکن بدون اتصال به نیاز بایدن برای افزایش فشار بر ترامپ برای خروج بدون دردسر از کاخ سفید نیست و این حمایت لابی اسرائیل از دولت بایدن را تقویت میکند تا کارت دیگری را از دست ترامپ خارج سازد.
انتظارات غیرواقعگرایانه از ایران
این تحلیلگر ایرانی مقیم آمریکا، بایدن را در این زمینه بر سر یک دو راهی دانست و ادامه داد: اسرائیلیها در صدد یک سیاست مداخلهجویانه تری در سوریه برای مهار ایران هستند و شاید از شعله ور شدن دوباره جنگ در آنجا استقبال کنند اما از مشاورین بایدن شنیده میشود که منافع استراتژیکی در سوریه ندارند و بعید به نظر میرسد که یک تعهد جدی جدید برای مداخله در سوریه بدهند که میتواند یک اختلاف بین واشنگتن و تل آویو ایجاد کند.
افراسیابی با اشاره به مسایلی همچون یمن، موضوع ایران را مهمتر از همه مسایل دانست و گفت: انتخابهای مهمی در مقابل دولت بایدن وجود خواهد داشت که آیا سیاست فشار حداکثری را ادامه میدهد یا علامتهای مهمی در رفع و کاهش آن سیاست به سود دیپلماسی نشان خواهد داد.
وی خاطرنشان کرد: تاحدودی انتظارات بایدن و همچون بلینکن از ایران، غیر واقعگرایانه است. آنها انتظار دارند که آمریکا در بازگشت به برجام، یک اعلام موضع رسمی کند و در قبال آن هم ایران به تمام وظایف آن حول برجام یعنی اقدامات جدی در زمینه اورانیوم غنی شده و سانتریفیوژها به طور ۱۰۰ درصد عمل کند.
این دانشآموخته علوم سیاسی یادآور شد: به طور اطمینان بعد از جریان ترامپ که یک دریای بی اعتمادی با آمریکا وجود دارد، ایران حاضر نیست که صرفا به خاطر یک اعلام نظر کاغذی از طرف آمریکا، اقدام عملی انجام دهد. بنابراین از آمریکا انتظار دارد که در عمل نه فقط ظاهری و کاغذی، به وظایف خود نسبت به برجام عمل کند.
افراسیابی خاطرنشان کرد: اگر به جزئیات وظایف آمریکا در برجام همچون برطرف کردن بحران نفتی، دسترسی ایران به شبکه بانکی، اجازه دادن به بنگاه های آمریکایی برای داد وستد با ایران، خرید هواپیما، عدم هرگونه تحریم جدید هسته ای نگاه کنید، در سه سال اخیر به طور کلی نادیده گرفته شدند.
وی افزود: وقتی که بایدن میگوید میخواهد به برجام به عنوان نقطه شروع کار برگردد، اینها تمایل دارند که از آن به عنوان یک مفهوم صحبت کنند اما دیپلماسی ایران هم وظیفه دارد که به طور مداوم بکوشد تا جزئیات وظایف عمل ناکرده آمریکا را به آنها یادآور شود.
کارشناس مسایل ایران و آمریکا ادامه داد: برگشت به برجام یعنی هیچ عملی در مقابله با فروش نفت ایران صورت نگیرد، تحریم مالی و بانکی برداشته شوند، در بخش ماشین سازی یا پتروشیمی ایران هیچ تحریمی وجود نداشته باشد. از این رو، به قول انگلیسی ها، شیطان در جزئیات است و باید تمام این اشارههای تیم بایدن به برجام را در واقعیت جزئیات آن جست وجو کرد.
دوگانگی در اظهارات بلینکن
افراسیابی اضافه کرد: به نظرم در صحبتهای بلینکن یک دوگانگی وجود دارد، از یک طرف برجام را معاهده خوبی نشان میدهند که چرا ترامپ آن را لغو کرد؛ اکنون میخواهند با چیزی دیگر آن را تکمیل کنند که نتیجه آن میگوید برجام خوب نبوده است. باید گفت اگر خوب بوده و میخواهید به آن بازگردید، سعی نکنید در آن دستکاری داشته باشید.
وی خاطرنشان کرد: اینها در عین حال که میخواهند برجام را حفظ کنند بلکه میخواهند از آن علیه ایران هم استفاده کنند، زمانبندیها را افزایش دهند، از مکانیسم ماشه در آینده استفاده کنند و با متحدان غربی اجماع جدیدی ایجاد کنند تا بر سر مسایل منطقه ای فشار وارد سازند.
نویسنده کتاب درباره سیاست خارجی ایران و آمریکا با استناد به اظهارات بلینکن که "پس از برگشت به برجام در موقعیت بهتری برای مقابله با ایران درمنطقه خواهیم بود"، گفت: از این طریق یک اتصالی بین مسایل هستهای و غیرهستهای از زاویه برجام و مفروضات ایجاد میکنند. اینها از نظر فرضیهبندی اشکال دارد و اگر دولت بایدن خواهان عادی سازی روابط با ایران است، باید یک گسست کیفی و نه نمادی با سیاست های ترامپ داشته باشد.
افراسیابی خاطرنشان کرد: اما این حرف چند ماه پیش بلینکن که تحریمها حفظ خواهند شد، جالب نیست و موید این مطلب است که چه ضرورتی دارد که ایران روی خوشی به تیم بایدن نشان دهد؟ در سال ۲۰۱۵ که بلینکن در تیم مذاکراتی بود یک بار گفت این زمانبندیهای توافق هستهای باید ابدی و دائمی باشد که آقای عراقچی در مقابلش ایستاد با این حال، به نظر نمیرسد بلینکن نظرش را عوض کرده باشد.
دیپلماسی هوشمندانه ایران
وی تصریح کرد آنها از گسترش توانمندی هستهای ایران نگران هستند چرا که میدانند یک اهرم مذاکراتی ایران به حساب میآید. در مقایسه با سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ که برجام منعقد شد، تحولاتی همچون سرکوب داعش، تحولات درونی سوریه و همچنین ناکامی سعودی و متحدانش در جنگ یمن و گسترش توان بالستیکی ایران به نفع ایران صورت گرفت.
این تحلیلگر مسایل ایران و آمریکا افزود: ایران خواستار برطرف شدن آنی تحریمها است و بایدن هم برای داشتن توجیه در مقابل کنگره و افکار عمومی درآمریکا باید ثابت کند که یک معاوضه آبرومندانه در حول منافع ملی آمریکا بوده است. از این رو، یک دیپلماسی هوشمندانه از طرف ایران را هم می طلبد.
افراسیابی ادامه داد: اما از همه مهمتر این است که هیچ کسی در ایران حاضر نیست به صرف یک موضع رسمی، پیشرفتهایی که در سطح هستهای به دست آورده است را معکوس سازد. بنابراین باید اقدامات جدی عملی از طرف بایدن صورت گیرد که ایران را راضی کند.
وی اضافه کرد: آمریکا در شرایط "ورود مجدد سالم" است، باید با زبان مشخص دیپلماسی در این باره صحبت شود. باید از دیدگاه منافع ملی و ضروریات سیاست خارجی، مزایا و معایب بازگشت آمریکا به برجام بررسی شود. بدون هیچ گونه ساده انگاری یا خوش بینی نسبت به سیاستمداران آمریکا در صورت شکل گیری دور جدید مذاکرات، باید به این مساله در چارچوب منافع ملی نگریسته شود.
نویسنده کتاب درباره سیاست خارجی ایران و آمریکا اظهار کرد: روش برخورد تیم بایدن به ایران به صورت توالی است که از ایران انتظاراتی دارند و در قبال آن، آمریکا اقداماتی انجام میدهد که با توجه به شکاف عظیم بیاعتمادی ناشی از رفتار دولت ترامپ، امکان پذیر نیست و باید یک مکانیسم همزمان پیدا کنند.
افراسیابی با تاکید بر اینکه رویکرد توالی در اینجا کارایی نخواهد داشت، افزود: به نظرم باید در قالب تیمهای کارشناسی، مذاکره برای مذاکره شروع شود تا تمام ابعاد این مساله سنجیده و بعد وارد مذاکرات اصلی شوند.