نیکلا هدوا روزنامه نگار ارشد و تحلیل گر ارشد شیلیایی در گفت و گو با گروه اروپا و آمریکای ایرنا، ترور شهید محسن فخری زاده را طرحی اسرائیلی برشمرد و همزمانی آن با هفته های پایانی دولت دونالد ترامپ و در آستانه شروع دولت جو بایدن را بی دلیل ندانست.
این تحلیلگر مسایل بین المللی و خاورمیانه، تصریح کرد: در واقع باید بگوییم این ترور، هدفی مشترک میان تلآویو، ریاض و دولت کنونی واشنگتن است. این سه با هم از سویی به دنبال ایجاد بی ثباتی در داخل ایران هستند و از طرف دیگر، می خواهند با تحریک ایران به انجام یک واکنش نسنجیده، دستاویزی برای توجیه اقدامات احتمالی علیه ایران و هدف قرار دادن ثبات این کشور بیابند. اسرائیل با استفاده از پشتیانی دولت ترامپ، می خواهد ایران را به جنگ بکشاند تا به ظن خود شرایط لازم برای تضعیف این کشور را فراهم آورده و همچنین از بازگشت دولت واشنگتن به توافق هسته ای جلوگیری کند. اما دونالد ترامپ با وجود اینکه ۱۶ مشاور صهیونیستی او را احاطه کرده اند، ظرفیت لازم برای دفاع و پیشبرد این برنامه را ندارد. بنابراین با حمله مذبوحانه ای، به ترور دانشمند هسته ای دست زده با این گمان که بتواند در مسیر پیشرفت های علمی این کشور تاثیری بگذارد ولی این خیالی واهی بیش نیست و تجربه ثابت کرده که این رویدادها بر قدرت منطقه ای ایران اثر گذار نیست.
مشروح گفت وگوی این تحلیل گر شیلیایی با ایرنا در پی می آید:
چرا رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ در برابر ایران موثر نبود و نتوانست ایران را به زانو دربیاورد؟
به وضوح معلوم بود که ملت ایران پیش از شروع چنین شرایطی خودش را آماده کرده است؛ از همان زمان که متوجه شد آمریکا قصد خروج از توافق هسته ای و خیانت به تمام تعهدات بین المللی خود را دارد، دولت و ملت ایران آمادگی لازم را در خود ایجاد کردند. مهم ترین نقطه قوت ایران، همان جبهه داخلی قدرتمند و شرایط خیلی خوب فضای داخل کشور ایران بود که به عناصر بیگانه مانند آمریکا و دیگر کشورهای منطقه اجازه نداد که گروه مخالفی با قصد تضعیف دولت در فضای داخلی ایران ایجاد کنند.
ملت ایران با آگاهی از مقاصد متجاوزانه آمریکا و اهداف و برنامه های واقعی اش، در کنار دولت صفوف محکم در برابر دشمن ایجاد کرد. همزمان دولت ایران نیز با درایت کافی و مدیریتی مؤثر روابط خود را هم با کشورهای چین و روسیه و هم با ترکیه و عراق و دیگر کشورهای منطقه حفظ کرد و به شیوه اثربخش تجارت خارجی خود را ادامه داده و برنامه اقتصادی خود را پیش برد و به این ترتیب توانست با تمام توطئه های آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه کشور خود مقابله کند. به همین دلیل، برنامه های آمریکا برای فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه شد و نتوانست ملت ایران را به زانو درآورد. موضوعی که در آن ناکام ماند و چون ظرفیت این امر را ندارد، هیچ گاه در آن موفق نخواهد شد.
بایدن اعلام کرده است که قصد دارد به برجام بازگردد. چرا او چنین تصمیمی دارد؟
جو بایدن و دولت آتی آمریکا به خوبی فهمیده اند که اقدامات ایران برای کمک به جبهه مقاومت منطقه خاورمیانه، باعث شده آمریکا کاملا نفوذ خود را درمنطقه از دست بدهد. به همین دلیل، بایدن می داند که با وجود خسارت عظیم دیپلماتیک واشنگتن در همه ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی، این کشور قدرت و نفوذ در کشورهای منطقه را از دست داده است. بنابراین، پیشاپیش برای آنها محرز شده که ایران قدرت جزئی در منطقه نیست و باید حتما با ایران وارد مذاکره شوند. در واقع چون آمریکا نفوذ خود را در منطقه از دست داده، به دنبال بازگشت به برجام است.
باید که اعلام کرده قصد بازگشت به توافق هسته ای را دارد، به حزبی تعلق دارد که روابط بسیار مستقیمی با مجموعه نظامی، صنعتی آمریکا و همزمان با قدرت مالی و اقتصادی بین المللی دارد. بنابراین او در تصمیم گیری های خود مستقل نبوده و باید از این قدرت های حاکم پیروی کند. به هرحال، او ممکن است که قصد بازگشت به توافق هسته ای را داشته باشد، اما باید ببینیم تا چه حد توان رویارویی با فشارهای نهادها و لابی های صهیونیستی را در داخل خواهد داشت.
اخیرا ریاض سهم خواهی از برجام را مطرح کرده است. عربستان تاکنون از این توافق انتقاد می کرد اما حالا چه اتفاقی افتاده که خواستار سهم در برجام شده است؟
خواسته وزارت امور خارجه عربستان درباره سهیم بودن ریاض در توافق هسته ای با ایران، دخالت محسوب می شود و این توافق هیچ ارتباطی به کشور سعودی ندارد. چرا که توافق نامه ای بین آمریکا، برخی قدرت های اروپایی و کشور ایران بوده است. بنابراین عربستان هیچ دخلی در این توافق ندارد. اما عربستان با چنین خواسته نابجایی به دنبال ایجاد محدودیت در مسیر پیشرفت اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران است تا از طریق موانع تراشی به مداخله مستقیم و کنترل بر ایران دست یابد. اما این رویای پوچ عربستان محقق نخواهد شد.
از طرف دیگر، نگرانی عربستان درباره منافع خود و صهیونیست، به دلیل پیوندی که با اسرائیل دارد، باعث شده که این کشور خود را در مسیر برنامه مذاکرات آمریکا با ایران قرار دهد.
با وجود اینکه کشورهای اروپایی انگلیس فرانسه آلمان و همچنین چین و روسیه خواهان حفظ برجام هستند، چه دلیلی وجود داشت که ترامپ از این توافق خارج شد؟
درباره کشورهای اروپایی باید این مسئله را به روشنی بیان کنم که آنها تظاهر می کنند که پس از کناره گیری آمریکا، می خواهند برجام را حفظ کنند. آنها در واقع کار چندانی برای عمل به تعهدات خود در برجام انجام نداده اند. آنها فقط به آمریکا و اسرائیل زمان و فرصت لازم را دادند تا ببینند آیا فشارهای اقتصادی تاثیر خود را بر ایران خواهد گذاشت. اینها را می گویم چون اروپایی ها هم مستقل از آمریکا و اسرائیل نیستند. اسرائیل نه تنها کنترل کامل تمام سرمایه های مالی و بانکی اروپا را در دست دارد بلکه در تصمیمات دولت های اروپایی نیز نفوذ بسیاری دارد. به طور کلی، اروپا هم در جهت برنامه های آمریکا پیش می رود و فقط ترامپ را نمی توان در مسئله پابرجایی تحریم ها مقصر دانست.
انتظار دولت ها و ملت های آمریکای لاتین از دولت بایدن چیست؟ چرا بسیاری از ملت های آمریکای لاتین مثل مردم آمریکا از سیاست های ترامپ ناراضی هستند؟
در آمریکای لاتین انتظار می رود که سیاست بایدن با سیاست دونالد ترامپ و همچنین جورج بوش هیچ تفاوت قابل توجهی نداشته باشد. تمایل آمریکا همچنان در داشتن تسلط بر آمریکای لاتین ادامه خواهد یافت، آنها همچنان عامل ایجاد کودتا در این منطقه خواهند شد، دخالت در کشورهای آمریکای لاتین ، سلطه بر حق آزادی و تعیین سرنوشت مردم آمریکای لاتین نیز تداوم خواهد یافت ، مردم آمریکای لاتین و دولت ها انتظار دارند همه چیز یکسان باشد. مردم آمریکای لاتین بیشتر و بیشتر آماده می شوند تا خود به تنهایی علیه هژمونی آمریکای شمالی مبارزه کنند. آمریکای لاتین دیگر نمی خواهد حیاط خلوت آمریکا باشد.
تا زمانی که واشنگتن، آمریکای لاتین را به عنوان حیاط خلوت خود می داند، عموم مردم منطقه تفاوتی میان سیاست های جو بایدن با سیاست های دونالد ترامپ و روسای جمهور پیشین آمریکا نمی بینند. مردم آمریکای لاتین نمی خواهند سرزمین شان حیاط خلوت آمریکا باشد. بنابراین تا زمانی که این رویکرد مالکانه نسبت به این منطقه از سوی دولتمردان آمریکا اتخاذ شود، ملت های آمریکای لاتین از این سیاست ها و سیاستمداران آن ابراز انزجار خواهند کرد. حتی اگر برخی دولت های منطقه مانند برزیل، همسو با سیاست های آمریکا باشند، اما عموم مردم منطقه بیش از پیش در مبارزه صریح و قاطعانه با امپریالیسم در برابر سلطه آمریکا ایستاده اند.
به همین دلیل است که ایران محبوبیت زیادی در میان مردم منطقه آمریکای لاتین پیدا کرده است. چون ایران را به نوعی مانند "برادر بزرگ" خود می دانند و این یک واقعیت است.
چه عوامل باعث شد تا ترامپ در انتخابات شکست بخورد و نتواند برای دومین دور در کاخ سفید بماند؟
عوامل باخت ترامپ در انتخابات مضحک آمریکا را در وهله اول باید در شیوه مدیریت او جست. تزلزل و بی ثباتی در حرف ها و وعده هایش و اینکه با نگاهی بدبینانه به مجموعه تحت مدیریتش، مطلقا به کسی اعتماد نداشت.
مردم آمریکا هم می دانستند که ترامپ با اقداماتش و حمایت صهیونیست ها از او، واشنگتن را به جنگ خواهد کشاند. همانطور که بارها با تشدید تنش ها در ایران، کره شمالی و سوریه و افغانستان و ... کشور را به آستانه جنگ کشانده بود. ترامپ در کنار ضربه محکمی که به روابط خارجی این کشور وارد آورد، روابط اقتصادی سیاسی واشنگتن را با چین و روسیه نیز تیره و تار کرد. به حدی که سیاست خارجی آمریکا مصیبت بار شد.
سیاست داخلی وی هم به دلیل سوء مدیریت در مهار همه گیری و دیگر حوادث پیش آمده در دوره او، انزجار عموم را برانگیخت و مردم آمریکا که وی را همچون دلقکی در دستان منافع صهیونیستی می دیدند و دیگر نمی خواهند اسیر سیاست های صهیونیستی باشند، نه تنها از ترامپ بلکه از تمام دخالتهای لابیهای صهیونیست انتقاد می کنند.
ملت آمریکا که روز به روز در حال بیدار شدن است از جنایت هایی که دولت هایشان مرتکب می شوند آگاه می شوند و اینها همه دلایلی است که به شکست ترامپ منجر شد.