شهرکرد- ایرنا- یک پژوهشگر و دانشجوی مقطع دکترای تاریخ معتقد است سردار اسعد بختیاری یکی از فرماندهان فاتح تهران در دوره قاجار بود و نقش مهمی در انقلاب مشروطه ایفا کرد.

سردار اسعد بختیاری از شناخته شده‌ترین چهره‌های سیاسی، اجتماعی تاریخ معاصر ایران و از رؤسای روشنفکر و تحصیلکرده مشروطه‌خواه بختیاری به شمار می‌رفت که با فتح تهران نقش بی‌بدیلی در سرنگونی استبداد و برپایی آزادی و دموکراسی ایفا کرد.

علی‌قلی‌خان بختیاری معروف به سردار اسعد بختیاری در ۱۲۳۶ خورشیدی در جونقان چهار محال بختیاری به دنیا آمد. در کتاب تاریخ بختیاری در شرح احوالات وی چنین آمده است:«…علیقلی خان سردار اسعد، چهارمین فرزند حسینقلی خان ایلخانی کل بختیاری است… در سال ۱۲۷۴ ق/۱۸۵۷ م. در قشلاق بختیاری متولد شد» پدر سردار اسعد «حسینقلی خان ایلخانی» از رجال متنفذ دوران قاجاریه و ایلخان بزرگ بختیاری بود که توانست با متحد کردن طوایف مختلف بختیاری به قدرت و موقعیت بزرگی در آن روزگار دست یابد.

جایگاه قوم لر به ویژه ایل بختیاری در مبارزه با رژیم پهلوی یک جایگاه تاریخ پژوهی است از این رو خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) مرکز شهرکرد با اشکان زارعی دانشجوی مقطع دکتری تاریخ، عضو هیات مدیره و دبیر کارگروه تاریخ انجمن دوستداران میراث فرهنگی و همچنین نویسنده و پژوهشگر تاریخ به گفت و گو پرداخته است.

 ایرنا: در خصوص تاریخچه و جایگاه خانوادگی سردار اسعد توضیح دهید.

اشکان زارعی: علیقلی‌خان بختیاری با لقب سردار اسعد دوم شناخته شده است، یکی از چهره‌های تاریخ معاصر به شمار می‌رود که نقشی شگرف در رویدادها و دگرگونی‌های ۱۵۰ سال گذشته داشته است.

این تاثیرگذاری او در رویدادها و دگرگونی‌ها و نقش او در بزنگاه‌ها که ریشه در خاستگاه، آموزش و پرورش او و خانوادۀ او دارد، دستاوردهای خوبی برای تاریخ به همراه داشته است.

برای آشنایی با فرایند پرورش و شکوفایی و بالندگی علیقلی خان بختیاری لازم است پیشینه او را بررسی کرد، زندگی علیقلی خان را می‌توان به چهاربخش تقسیم کرد:بخش اول آن به متولد شدن او در منطقۀ قشلاقی و گرمسیری چغاخور، تا زمان کشته شدن پدرش و زندانی شدن علیقلی‌خان و برادرش به دستور ظل السلطان مربوط می‌شود.

بخش دوم  به زمانی که ستارۀ بخت و اقبال به او رو می‌کند و به خاطر دوستی با میرزا علی‌اصغر خان اتابک یا امین‌السلطان از زندان رهایی می‌یابد و زمینۀ پیشرفت و شکوفایی او فراهم می‌شود تا زمانی که به اروپا می‌رود و بازمی‌گردد.

بخش سوم به زمانی که در اروپا بود و کارآزموده می‌شود تا زمان مشروطه، استبداد صغیر و به توب بستن مجلس و نقشی که ایفا می‌کند (یعنی گشایش تهران و به زیر کشیدن دستگاه استبدادی محمدعلیشاه قاجار) مربوط می‌شود.

بخش چهارم زندگی او نیز مربوط به زمانی  است که سیاست را کنار می‌گذارد و به فرهنگ روی می‌آورد، در واقع علیقلی‌خان، در این دوره بیش از پیش کار فرهنگی انجام می‌دهد.

برپایۀ زندگی نامه او به گواه پژوهشگران و حتی کتاب علیقلی‌خان سردار اسعد بختیاری، در سال ۱۲۳۶ خورشیدی برابر با ۱۲۷۴ قمری در منطقۀ چغاخور و در جونقان زاده شد، فرزند چهارم حسینقلی‌خان ایلخان بختیاری و همسر بی‌بی مهرجان بود، او مسلط به زبان فارسی، عربی و فرانسوی بود.

با فراگیری زبان فارسی، تاریخ سرزمین‌اش را فراگرفت و با شاهنامه همدم شد و فراگیری زبان عربی و فرانسوی در پیشرفت و آگاهی او از پیشرفت جهان بسیار تاثیرگذار بود.

از جمله ویژگی‌های این خانواده که در وجود بی‌بی مریم بختیاری نیز نمایان است، دلبستگی به تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه شاهنامه، به عنوان پایه و اساس شناسه و هویت ملی ایرانی، است. به نوعی بازخوردی از فرهنگ ایلی و دلبستگی به شاهنامه است که در تار و پود باورها، آیین‌ها و زندگی آن‌ها رخنه کرده است.

در واقع بختیاری‌ها یکی از ایل‌های پایبند به ایران بزرگ بوده‌اند که همواره در جهت سربلندی ایران تلاش کرده‌اند.

حسینقلی‌خان ایلخانی که یکی از خوانین بزرگ بختیاری بوده‌است، به مدت ۳۰ سال به این جایگاه تکیه زد و با درایت و توانایی‌های خود توانست میان تیره و طوایف بختیاری در تمام گسترۀ بختیاری به ویژه خوزستان و چهارمحال و بختیاری، همبستگی و یکپارچگی ایجاد کند.

در واقع به جایگاه رهبری در میان ایل مشروعیت و ابهت می‌بخشد تا تمامی تیره و طوایف بختیاری در راستای قوانین ایل تلاش کنند.

مرکزیت سیاسی و حاکم شدن قانون، فرمانبرداری از شخص دارای مشروعیت را به دنبال دارد و در سایۀ آن آرامش و امینت پدید می‌آید که خود زمینه‌ساز رشد کشاورزی، صنعت، ارتباط طوایف و تیره‌ها با جوامع دیگر و پیشرفت فرهنگ و دانش است.

حسینقلی‌خان به خوبی از پس این کار برآمد و توانست جامعۀ بختیاری را به خوبی اداره کند، فرزند او، علیقلی‌خان، نیز مدیریت و سود همگانی از قانمندی جامعه بختیاری را سرلوحۀ خود قرار داد و بعدها به دنبال ساماندهی جامعۀ ایرانی که از هم گسیخته شده بود، رفت.

مسعود میرزا یا ظل‌السلطان، فرزند ناصرالدین شاه، که در اصفهان حکومت می‌کرد و از قدرتمند شدن بختیاری و پرآوازه شدن حسینقلی‌خان واهمه داشت، با برنامه‌ریزی او را به اصفهان می‌کشاند و به روایتی با قهوه‌ای مسموم، او را به قتل می‌رساند و ۲ فرزند او، اسفندیارخان و علیقلی‌خان را زندانی می‌کند.

بعد از مرگ حسینقلی‌خان، خانوادۀ او با سختی‌های زیادی مواجه می‌شوند، بی‌بی مریم بختیاری نیز از وضعیت این ایام در کتاب خود نوشته است.

ایرنا: در خصوص تحصیلات و سفرهایش به هندوستان، مصر، عربستان و پاریس توضیح دهید.

زارعی: زمانی که علیقلی‌خان در زندان است، با میانجی‌گری و سفارش‌های میرزا علی‌اصغر خان اتابک معروف به امین‌السلطان از زندان آزاد می‌شود و به تهران می‌رود و با حمایت او، فرماندۀ سپاه بختیاری در پایتخت می‌شود.

امین‌السلطان یکی از افراد مخالف مشروطه بود و به همین دلیل، پس از تشکیل مجلس اول مشروطه، یکی از آزادی‌خواهان آذربایجان، او را به قتل می‌رساند، این ترور در نهایت منجر به جدی شدن تصمیم محمدعلی‌شاه برای به توپ بستن مجلس می‌شود.

با این وجود امین‌السلطان، کمک بزرگی به علیقلی‌خان جهت ایفای نقش مهم وی در جامعۀ ایرانی کرده بود.

با حمایت او، علیقلی‌خان فرماندۀ سپاه بختیاری می‌شود، اعتبار خود را دوباره به‌دست می‌آورد، از وضعیت مادی و معنوی خوبی برخوردار می‌شود و به دلیل حضور در پایتخت، با برخی چهره‌ها و مردان سیاسی و فرهنگی و دیپلمات‌های خارجی آشنا می‌شود که نقش بسزایی در رشد و پرآوازه شدن او در عرصۀ سیاسی داشت.

علیقلی‌خان پس از کشته شدن ناصرالدین شاه در پنجاهمین سال سلطنتی‌ خود، به دست میرزا رضای کرمانی، در دورۀ سلطنت مظفرالدین‌شاه ضمن حفظ جایگاه خود، مسئول نظم بخشیدن به تهران نیز می‌شود و به عبارتی جایگاهی بالاتر به‌دست می‌آورد، او پس از مدتی تصمیم می‌گیرد برای مداوا و تحصیل به اروپا برود.

علیقلی‌خان به هند، عربستان، مصر و فرانسه سفر می‌کند، به باور من با توجه به اینکه هند و مصر مستعمره انگلستان بود، مردم این ۲ کشور با فرهنگ اروپایی و جامعه مردم سالاری اروپا که برآمده از انقلاب فرانسه بود، آشنایی داشتند. اندیشه‌های مشروطه خواهی نیز از این ۲ کشور به ایران بازنشر شد، چرا که بسیاری از تبعیدشدگان و مخالفان حکومت قاجاریه در این ۲ کشور بودند.

مؤیدالاسلام در هند روزنامه حبل‌المتین که روزنامه‌ای مخالف قاجاریه بود را به زبان فارسی منتشر می‌کرد. در مصر میرزامهدی‌خان روزنامه حکمت و علی‌محمدخان شیبانی روزنامه پرورش و ثریا را به زبان فارسی منتشر می‌کردند و در تشویق مردم برای اصلاحات، براندازی قاجاریه و پیاده شدن نظام مشروطه تلاش می‌کردند.

علیقلی‌خان طی سفرهای خود با نوخواهی و نظام پیشرفتۀ اروپایی آشنا می‌شود و به نوگرایی جهان و عقب‌ماندگی ایران پی می‌برد. او در هند با آزادی‌خواهان ایران ملاقات می‌کند و با این پیش زمینه از هند و مصر به فرانسه که مرکز جامعه مردم سالار اروپا است سفر می‌کند.

با رنسانس و جدایی از قرون وسطی، اروپا گام نخست را برای پیشرفت برداشت، با پیدایش ماشین بخار و انقلاب صنعتی، گام دوم و با انقلاب فرانسه گام سوم را در زمینۀ شکستن ساختارهای عقب مانده سیاسی و نظام‌های خودکامه برداشت.

در واقع بسیاری از اندیشه‌های سیاسی که به جهان پیشکش می‌شود از فرانسه شروع می‌شود و خاستگاه شعار «حاکمیت از آن ملت» است.

مشروطیت دستاورد انقلاب فرانسه بود. علیقلی‌خان نیز با رفتن به فرانسه و آشنایی با چهرۀ نوین و پیشرفت‌های اروپا در زمینۀ بهداشت، دانش، فرهنگ، آموزش نوین، دادگستری، ساختارهای سیاسی و پیشرفت مردم آشنا شد که بر نگاه ویژۀ او به تحول آفرینی تاثیر زیادی گذاشت.

ایرنا: جایگاه وی در نزد سایر خوانین و مردم چگونه بود

زارعی: جایگاه علیقلی‌خان بعد از بازگشت از اروپا برجسته می‌شود و دوباره فرمانده نظامی می‌شود و به روایتی، مظفرالدین شاه مقام سرتیپی و به روایتی مقام امیرتومانی یا سرلشکری را به او می‌دهد. همچنین او را به عنوان ایلخان و (با لقب سردار اسعد دوم) معرفی می‌کند، او پس از بازگشت متوجه می‌شود برادرش، نجفقلی‌خان، به عنوان ایلخان در ایل پذیرفته شده است.

برای ارج نهادن به خواستۀ مردم ایل و پافشاری نکردن برای ریاست و ایجاد چندگانگی در ایل ،از ریاست کناره‌گیری می‌کند، این کار نشان از اندیشۀ والای او است.

همچنین روایت شده است مدتی پس از ماندن علیقلی‌خان در تهران، برادر او، اسفندیار، می‌میرد و اختلافی میان بختیاری‌ها درمی‌گیرد، از یک سو نجفقلی‌خان و خسرو سردار ظفر و از سوی دیگر، لطفعلی‌خان امیرمفخم و نصیرخان سردار جنگ، رو در روی هم قرار می‌گیرند، علیقلی‌خان این اختلاف را برطرف می‌کند که نشان از توانایی او در ایل‌ها و احترام ایل به او است.

در واقع او بعد از به توپ کشیده شدن مجلس، با وجود اینکه برادرش حاکمیت را برعهده دارد، رهبری سپاه بختیاری‌ها را برای حرکت به سمت تهران برعهده می‌گیرد.

ایرنا: مهم‌ترین وقایعی که در طول حیات علیقلی‌خان رخ داد چه بود؟

زارعی: وقایع زیادی در زمان علیقلی‌خان رخ داد، اکتشاف نفت در مسجد سلیمان خوزستان و منطقۀ بختیاری در زمان او بود،اما به توپ بستن مجلس مهم‌ترین رویداد برای ماندگاری نام او و ایران است.

هرچند پیدایی مشروطه نیز یکی از اتفاق‌های مهم بوده است، اما در زمان شکل‌گیری مشروطه، علیقلی‌خان در ایران نبود و نقشی ایفا نکرد.

در بخش دوم مشروطه یعنی زمانی که مجلس توسط محمدعلی‌شاه به توپ بسته شد، جایگاه بختیاری‌ها مشخص می‌شود، چرا که اگر سرداراسعد و بختیاری‌ها به کارزار نمی‌آمدند، مشروطه تعطیل می‌شد و محمدعلی‌شاه و روسیه به خواستۀ خود می‌رسیدند.

به عبارتی مهمترین رویداد زندگی او را باید نقش‌آفرینی در بخش دوم مشروطه، پایان دادن به استبداد صغیر، به زیر کشیدن خودکامگی محمدعلی‌شاه و برقراری دوبارۀ مشروطه دانست.

زمانی که علیقلی‌خان در اروپا است، مشروطه در ایران برقرار می‌شود و آزادی‌خواهان، از جمله روحانیون، مردم، تجار (که حمایت‌کنندگان مالی تحسن‌کننده‌ها هستند)، مشروطه به بار می‌نشیند و مظفرالدین شاه در امرداد ۱۲۸۵ خورشیدی فرمان مشروطه را صادر می‌کند.

بعد از چند سال، با مرگ مظفرالدین شاه (چند روز بعد از امضای قانون اساسی) قدرت به دست محمدعلی‌شاه که مورد حمایت روسیه بود، می‌رسد. او با راهنمایی روسیه مجلس را به توپ می‌بندد، برخی از آزادی‌خواهان را به قتل می‌رساند، برخی را زندانی و برخی دیگر را تبعید می‌کند.

در واقع دورۀ خودکامگی ۱۳ ماهه بر ایران حاکم می‌شود که به آن استبداد صغیر گفته می‌شود.

در این زمان، علیقلی‌خان در اروپا است، با توجه به سابقۀ نظامی و جایگاهی که در میان بختیاری‌ها دارد از او خواسته می‌شود تا به کمک نهال آزادی‌خواهی که به تازگی در ایران کاشته شده و در حال خشک شدن است، بیاید.

ایرنا:  نحوۀ ورود علیقلی‌خان به عرصۀ سیاست به چه صورت بود و چه فعالیت‌های سیاسی انجام داد؟

زراعی: علیقلی‌خان بختیاری نیاز زمانه را حس می‌کند و متوجه می‌شود تمام تلاشی که بیش از چند دهه قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مستشار الدوله، میرزاحسین‌خان سپهسالار، میرزا ملکم‌خان، فتحعلی آخوندزاده طالبوف تبریزی، جنبش‌ها،  برای آگاهی افکار عمومی و رشد جامعه انجام داده‌اند، با دخالت روسیه و خودکامگی محمدعلی‌شاه همه برباد رفته است.

در این دوره، ایران را سکوتی فراگرفته بود، هرچند اقداماتی در تبریز و رشت انجام گرفته بود. علیقلی‌خان به عنوان رهبر سپاه بختیاری به همراهی برادرش نجفقلی‌خان، با هماهنگی‌هایی با آزادی‌خواهان به رهبری محمدولی‌خان تنکابنی رشت، به سمت تهران حرکت می‌کنند و در منطقۀ بادامک به هم می‌رسند و عازم تهران می‌شوند.

در یک برهه، پاسداری از تهران و محمدعلی‌شاه مستبد به دست بخشی از بختیاری‌ها سپرده شده بود که در اردوگاه محمدعلی‌شاه قاجار بودند، علیقلی‌خان برای جلوگیری از برادرکشی و دوگانگی، برای آن‌ها از جمله به لطفعلی‌خان امیرمفخم نامه می‌نویسد و می‌گوید که عازم تهران هستند و برای جلوگیری از خون و خونریزی، مانع کار آن‌ها نشوند.

در نهایت با تدبیر وارد تهران می‌شوند و تهران را فتح می‌کنند، محمدعلی‌شاه نیز به سفارت روسیه پناه می‌برد و مشروطه‌خواهی دوباره پیروز می‌شود.

نام سردار اسعد دوم به عنوان آزادی‌خواه و نجات‌دهندۀ ایران معرفی می‌شود،آزادی‌خواهان در میدان بهارستان و مجلس جدید از نقش علیقلی‌خان و ایل بختیاری قدردانی می‌کنند و جایگاه بختیاری از جایگاه ایلی به جایگاه ملی تبدیل می‌شود.

برای همبستگی و یکپارچگی و برپایی قانون علیقلی‌خان، از آزادی‌خواهان آذربایجان به رهبری ستارخان و باقرخان که بعد از سقوط حکومت، در پارک اتابک ساکن شده بودند، درخواست کرد تا خلع سلاح شوند.

در نتیجۀ موافقت نکردن آن‌ها جنگی میان این ۲ گروه رخ می‌دهد که در نهایت بخشی از افراد هر ۲ گروه بختیاری‌ها و آزادی‌خواهان آذربایجان کشته می‌شوند و ستارخان نیز زخمی می‌شود، در نهایت خلع سلاح می‌شوند.

پس از آن، مشروطه دوباره حاکم شده، احمدشاه قاجار، شاه می‌شود اما قدرت در دست فاتحان تهران و عضدالملک(نائب السلطنه) قرار می‌گیرد. در دورۀ جدید سردار اسعد بختیاری برای مدتی وزیر دولت یا وزیر داخلی می‌شود و سپس بنا بر شایستگی‌هایش وزیر جنگ می‌شود.

ایرنا: علیقلی‌خان چه انگیزه و اهدافی در سر می‌پروراند؟

زارعی: انگیزه اصلی او آزادی ایران و پاسداشت قانون بود،مهم‌ترین ویژگی مشروطه قانوگرایی و اجرای قانون است. مشروطه به معنی شرط‌دار شدن همه، از جمله شاه، به قانون است. یعنی قانون حدود همه از صدر تا ذیل یعنی از شخص شاه تا شهروند را مشخص می‌کند.

از ویژگی‌های دیگر مشروطه تفکیک قوا، قانون‌گذاری توسط مجلس و دخالت مردم در سرنوشت خود است، مهمترین دستاور مشروطه نیز نوگرایی بوده است. در واقع مشروطه به معنی مدرنیته شدن، نو شدن ساختارهای سیاسی، حضور زنان در جامعه و دیگر موارد است.

سردار اسعد بختیاری نیز به دنبال پیاده‌سازی آنچه در اروپا فرا گرفته بود در جامعۀ ایرانی بود. در واقع او به دنبال به آرامش رسیدن و برقراری قانون، آزادی و پیشرفت جامعه و کشور خود بود تا اینکه به جایگاه شایسته خود برسد.

ایرنا: گفته شده که سردار اسعد با توجه به منصب کوتاهی که در اختیار داشت این منصب را رها کرد و به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی پرداخت. در این خصوص توضیح دهید؟

زارعی: با توجه به نقش عمدۀ سردار اسعد بختیاری در مشروطه، چه زمانی که وزیر بود و چه زمانی که وزارت را کنار می‌گذارد و به مجلس راه پیدا می‌کند، حقوق بالایی دریافت می‌کند. او بخشی از حقوق(در بازۀ زمانی تمام حقوق) خود را در راه رشد فرهنگ و کارهای پژوهشی در تهران مصرف می‌کند.

برای مثال مدرسه‌ای را در تهران بازسازی می‌کند. همچنین مدرسه صنایع مستظرفه را نوسازی می‌کند و به کار نقاشی اختصاص می‌دهد و به دلیل دوستی با کمال الملک، ادارۀ این مدرسه را به کمال‌الملک می‌سپارد.

او قبل از رفتن به اروپا و نقش‌آفرینی در مشروطه، مدرسه‌ای در منطقۀ چغاخور و چوگان احداث کرد و معلمی را از تهران برای دانش‌آموزان آورده بود، او بعد از رسیدن به وزارت، برخی از این دانش آموزان را برای تحصیل به خارج از کشور می‌فرستند.

در طول تاریخ نخستین بار عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه، افرادی را برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور فرستاد، پس از او، امیرکبیر و بعدها سردار اسعد بختیاری این کار را انجام می‌دهند.

سردار اسعد بختیاری، زمانی سیاست را کنار می‌گذارد که از نظر سنی و جسمانی نیز توانایی انجام کارها را نداشته است و از بینایی چشمانش کاسته شده بود، او به میان ایل خود بازمی‌گردد و تمام توان خود را بر روی مسائل فرهنگی و پرورشی می‌گذارد.

او همچنین از نخست وزیر وقت، حسن وثوق، درخواست می‌کند هزینه‌هایی که از حقوق او صرف مدارس و کارهای فرهنگی در تهران می‌شود را به منطقۀ بختیاری اختصاص بدهد.

او شروع به ساخت مدرسه در منطقۀ بختیاری می‌کند و حتی دارالترجمه می‌سازد، نیاکان او نیز از جمله خسرو و انوشیروان، دارالترجمه‌هایی در منطقۀ جندی شاپور در خوزستان تاسیس کردند و متن‌هایی را از زبان‌های یونانی و سریانی و هندی به زبان پهلوی ترجمه می‌کردند.

سردار اسعد با همکاری عبدالحسین سپهر کتاب‌هایی نوشت و به ترجمه کتاب‌ها از جمله کتاب‌های تاریخی همچون تاریخ حمیدی، کتاب دختر فرعون، عشق پاریسی از الکساندر دوما و کتاب هانری سوم پرداخت.

ایرنا: در زمانی که سردار اسعد می‌زیست قوم گرایی در همه مناطق رایج بود، آیا سردار اسعد به دنبال قوم گرایی بودند و یا فراتر از آن برنامه داشتند؟

زارعی: خیر؛ قوم‌گرایی نقطه مقابل یکپارچگی و همبستگی است. یعنی کسی باور به کشور و خاک یکسان نداشته باشد و هرکس جایی را برای خود بردارد. در حالی که علیقلی‌خان از کودکی از پدرش اتحاد و همبستگی را فرا گرفته بود و به تاریخ ایران باور داشت و همبستگی و یکپارچگی بر اساس هویت ملی را دلیل حفظ ایران در طول تاریخ می‌دانست، به عبارتی بختیاری‌ها همواره پایبند و وفادار به ایران بوده است و هرگز در موضوع قوم‌گرایی نمی‌گنجد.

هرچند ممکن است بختیاری‌ها در طول تاریخ مرتکب خطاهایی شده باشد، اما هرگز تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران نبوده و از این نظر گزندی به ایران نرسانده و خیانتی مرتکب نشده است. سردار اسعد نیز به عنوان قهرمانی از این ایل و به عنوان نماد ایل بختیاری که از این فرهنگ زاده شده است، هرگز قوم‌گرا نبوده است.

نمی‌توان به صورت قطعی بیان کرد، اما می توان احتمال داد که اگر علیقلی‌خان سردار اسعد بختیاری و بختیاری‌ها نبودند، گرفتن تهران و شکسته شدن محاصرۀ تبریز به این سادگی نبود.

بنابراین لازم است، در عرصه پژوهشی، رسانه‌ای، دانشگاهی و اجتماعی اقداماتی صورت بگیرد تا جایگاه ویژه سردار اسعد شناخته و نهادینه شود.

لازم است با کارهای هنری، رسانه‌ای و پژوهشی این جایگاه به دیگران شناسانده شود. همچون فیلم بانوی سردار که در خصوص بی‌بی مریم بختیاری ساخته شده است. این فیلم با وجود مشکلات فیلم و نقدهای بسیار، کار قابل ستایشی در جهت معرفی این چهره به مردم است.