کابل- ایرنا- رهنورد زریاب نویسنده‌ ده‌ها کتاب داستان و رمان و مترجم آثار خارجی به زبان فارسی که یک‌تنه مقابل هجوم زبان‌های بیگانه خصوصا انگلیسی علیه این زبان دیرین در افغانستان ایستاد تا اثرات مخرب آن را کاهش دهد، غنیمتی بزرگ برای اهالی فرهنگ افغانستان بود.

به گزارش ایرنا، بامداد روز جمعه فضای مجازی افغانستان مملو از پیامهای ابراز اندوه مردم این کشور به دلیل مرگ "رهنورد زریاب" داستان نویس معروف افغانستان شد که در کنار شخصیت های مهم کشورهای همسایه، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و سفارت ایران در کابل نیز با ابراز همدردی وفات زریاب را ضایعه بزرگی در حوزه زبان فارسی عنوان کردند.

«احمدضیا رفعت» شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه کابل در باره فعالیت‌ها و دغدغه‌های رهنورد زریاب در مصاحبه اختصاصی امروز سه شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: زریاب یک رمان نویس بود و با توجه به اینکه داستان نویسی در افغانستان نسبت به دیگر گونه‌های ادبی غریب‌تر است، بنابر این وجود زریاب غنیمت بزرگی بود.

رفعت تأکید کرد که زریاب همچنین راهنمای خوبی برای داستان نویسان جوان بود و علاوه بر داستان نویسی، وی ویراستاری خبر در یکی از پربیننده ترین تلویزیون ها در افغانستان را بر عهده داشت.

این استاد دانشگاه گفت، زریاب دغدغه زیادی در مورد پاسداشت زبان فارسی و اصالت های آن داشت و سعی می‌کرد در این روزگار که زبان فارسی در معرض تهاجم زبان های بیگانه از جمله انگلیسی قرار دارد، بتواند توجه جامعه را به سوی کاربرد واژگان فارسی جلب کند.

رفعت خاطر نشان ساخت: زریاب از یک سو سعی می‌کرد واژگان معادل زبان بیگانه را که در فارسی هست از طریق خبرنویسی در جامعه ترویج کند و اگر برای بعضی واژگان رایج انگلیسی معادل فارسی نبود، تلاش می‌کرد واژه گزینی کند.

وی تصریح کرد: زریاب از همین دو وجه برای زبان فارسی غنیمت بود و باید توجه داشته باشیم که تلویزیون بیش از هر ابزار دیگری می‌تواند در آباد یا ویران کردن زبان اثر گذار باشد و وی با توجه به همین نکته در یک تلویزیون پر بیننده ویراستاری می‌کرد.

این شاعر افغان گفت: فعالیت های زریاب در اصلاح زبانی جامعه اثرگذار بود و در این شرایط که به صورت کلی درست نویسی در افغانستان با مشکلات و نقائصی مواجه است، زریاب در ارتباط با نویسندگان، دانشجویان و رسانه ها برای رفع این موارد تلاش می‌کرد.

رفعت افزود: بخش عمده دلایل اشکالات موجود در نگارش زبان فارسی از آنجاست که در مدارس از کلاس اول تا دوازدهم باید کتابی به نام نگارش و یا درست نویسی باشد که جوانان از آن بهره مند شوند که متأسفانه از چنین مضمونی خبری نیست.

این استاد دانشگاه گفت: نتیجه این مشکلات موجب شده است که جوانان تحصیلکرده ما نمی‌توانند آن طور که می‌اندیشند و یا آن چه را که احساس می‌کنند، آن‌را بخوبی به نوشته تبدیل کنند و حتی با ورود به دانشگاه هم این مشکل به قوت خود باقی می‌ماند.

رفعت با اشاره به اینکه در دانشکده‌های ادبیات و خبر دانشگاه‌های افغانستان هم در این خصوص فعالیت جدی صورت نگرفته است، گفت: برای رفع این معضل طرحی به نام آیین نگارش به دانشکده دانشگاه کابل پیشنهاد کردم که مورد پذیرش قرار گرفت. زیرا درست نویسی در رسانه‌ها بسیار اهمیت دارد و رسانه ‌ها زبان را بین مردم به گردش در می‌آورند و درست نویسی و درست گویی را ترویج می‌کنند.

این استاد دانشگاه افزود: در چنین شرایطی وجود رهنورد زریاب برای افغانستان اهمیت زیادی داشت، زیرا وی به صورت زنده و حضوری با شماری از نویسندگان و کسانی که برای درست نویسی و نوشتن داستان و رمان کار می‌کردند، فعالیت داشت.

«بهادر امینیان» سفیرجمهوری اسلامی ایران هم در توئیتی نوشت که بزرگ مرد پهنه ادب پارسی در روزگار کنونی که با آثار خود روح انسان دوستی و مهرورزی مستتر در گنجینه کهن این گستره تمدنی را در قالب نوین به مخاطبان خود عرضه می‌داشت، امروز را به جمعه ای دلگیر برای عاشقان فرهنگ و ادبیات آن مبدل کرد.

امینیان افزود که خالق شیرین ترین قصه‌های پارسی و آفریننده «گلنار و آیینه» و «چارگرد قلاگشتم» را به خانواده این پیرفرزانه، اهالی فرهنگ و ادبیات در افغانستان و عموم فرهنگ دوستان تسلیت عرض می کنم.

اما دکتر «یامان حکمت» پس از سفر ابدی زریاب نوشت : با میراث زریاب چه کنیم؟

وی نوشته است که این کاخ بلند و شکوهمند هنوز در میان ما با اقتدار تمام ایستاده است. مرگ زریاب، مرگ هرکسی نیست. او با خودش ودیعه‌هایی را به جهان ما آورد که اکنون با نبود خود او، همچنان و تا قرنها در اختیار ما خواهند بود. با داستانها و نوشته‌هایش، زریاب در ادبیات جهان و حافظه جمعی ما زنده و باشکوه خواهد بود.

این درست است که در فقدان او اکنون همه سوگوار هستیم، اما در میان این سوگواریها باید از خود بپرسیم که می‌خواهیم بعد از او با میراث او چه کنیم؟

به جرات می‌توان گفت که در عرصه ادبیات پارسی، ایشان یکی از قله‌های اصلی زیبانویسی و درست‌نویسی بودند. یادم هست در تهران وقتی در برنامه شبهای بخارا سخنرانی کردند، افراد حاضر در سالن بارها به دلیل بلاغت و شیوایی کلام ایشان می‌ایستادند و برایشان کف می‌زدند.

خوب است که فرهنگستانی به نام ایشان در این زمینه دایر شود. اگرچه ایشان خود یک‌تنه فرهنگستانی بود بس ارزشمند.

«دای فولادی» نویسنده کتاب قلمرو استبداد نیز در رفتن زریاب نوشته است که «رهنورد رفت اما زریاب با ما ست!».

وی می نویسد: تنها رهنورد نه، بزرگان یک نسل ادبی به علت بیماری فراموشی (الزایمر) نسل نو ادب، با عزت نفْس دانه دانه در خانه آرام می‌میرند. صبح که از خواب شب برخاستیم با خمیازه خبر مرگ شان را از تلویزیون شنیدیم. اما، در روز رفتن رهنورد به خاک نمی‌گویم که زریاب یکی از نام‌داران قصه نویسی ما بود. می‌گویم جسم رهنورد مرد، اما زریاب در قصه نویسی ضعیف ما نام قوی بود، است و خواهد بود. یعنی رهنورد زریاب از جاودانه‌های قصه نویسی ماست. مرگش طبیعی است و رفتن پیش حق، حق است.

سیدرضامحمدی شاعر شناخته شده افغانستان هم در سوگ رهنورد زریاب در فیسبوک خود نوشت که تکیه گاه ادبیات و اهل ادبیات، هُدهُد راه بلد سیمرغ دانایی، استاد یگانه ادبیات، تجسم مثالی ادیب، راوی رویاها و اسطوره ها و رازهای شاد و غمگین یک ملت، استاد اعظم رهنورد زریاب، ما را و فرهنگ و فضیلت‌های ما را در شوره زار  روزگار قلاشی گری و اوباشی گری، برای چشیدن رنج بیشتر و جستجوی قاف مقصود، بی پناه و تنها گذاشت.