به گزارش خبرنگار ایرنا، دونالد ترامپ در حالی بر خلاف میل باطنی خود مجبور به ترک کاخ سفید است که در طول سه سال آخر ریاست جمهوری خود با در پیش گرفتن سیاستی تحت عنوان فشار حداکثری تحریمهای شدیدی علیه مردم ایران در پیش گرفت. تحریمهایی عملا باعث شد ترم جدیدی تحت عنوان تروریسم اقتصادی در ادبیات حقوق و روابط بین الملل شود.
البته ایران در چهار دهه اخیر بیگانه با تحریم نبوده است با این حال اینکه مقامات کشوری علنا هدف خود از تحریمها را گرسنگی دادن به ملتی برای شورش علیه کشور خود عنوان کنند در تاریخ بی سابقه است. در حالی که غذا و دارو هیچ گاه وارد اقلام تحریمی نبوده و مقاماتآمریکایی هم ادعایشان این بوده که این اقلام تحریم نیستند با این وجود به دلیل کارشکنیهای مالی و بانکی و حمل و نقل عمل و از همه مهمتر ایجاد سیاست ابهام در قبال روابط مالی و تجاری ایران عملا حیات و معیشت مردم ایران را تحت شدیدترین و بی سابقه ترین تحریمها قرار داد.
جنگ اقتصادی تمام عیار آمریکا با ایران از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ آغاز شد که ترامپ یک سال پس از حضور در کاخ سفید و پس از کلنجار رفتن با اعضای دولت و مشاورانش، رسما دستور خروج آمریکا از برجام را امضا کرد و تحریمهایی که به واسطه برجام لغو شده بود را مجددا اعاده کرد.
قطع صادرات نفت ایران، جلوگیری از دسترسی ایران به شبکه معاملات بانکی و پولی، به راه انداختن جو ایران هراسی در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه و منزوی سازی تهران بخشهایی از این سیاست فشار حداکثری بوده است. با این حال واقعیت این است که این سیاست راه به جایی نبرد. این روزها که زمان بررسی کارنامه ترامپ در ابعاد مختلف است برخی از تحلیلگران سیاست فشار حداکثری و تحریمهای ایران را هم مورد ارزیابی قرار دادهاند.
شکست ترامپ در کارزار فشار حداکثری نکتهای است که بسیاری از رسانهها، تحلیلگران و حتی سیاستمداران آمریکایی به آن اعتراف کرده اند. نشریه آمریکایی فارین پالیسی به تازگی با مرور سیاستهای خصمانه دونالد ترامپ در مورد ایران اذعان کرد که با وجود اقدامات ترامپ در راستای فشار حداکثری بر ایران، این اقدامات موفقیت چندانی نداشته است.
فارین پالیسی در یادداشتی با عنوان «فشار حداکثری، دستاورد حداقلی» نوشت: دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰ به تلاش بسیاری کرد تا توافق هستهای (برجام) را برای همیشه نابود کند، اما اکنون جو بایدن رئیسجمهور منتخب آمریکا قصد دارد که به برجام بازگردد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: کارزار فشار حداکثری و اعمال تحریم های شدید، فشار زیادی بر اقتصاد ایران وارد کرد اما نتوانست پیشرفت زیادی در جلوگیری از توانایی ایران در توسعه برنامه هستهای کسب کند. از سوی دیگر تلاشهای بی نتیجه آمریکا برای تخریب توافق هستهای، این کشور را از نظر دیپلماتیک در سازمان ملل منزوی کرد. جهان، آمریکا را به دلیل این سیاستهایش ملامت میکند.
جو بایدن در زمان رقابتهای انتخاباتی خود طی یادداشتی در وبگاه شبکه «سیاِناِن» با انتقاد از سیاستهای دونالد ترامپ در قبال ایران، نوشت وعده ترامپ برای توافق بهتر با ایران اما اظهاراتی توخالی بود. او افزود با هر معیار عینی که بررسی کنیم، کارزار فشار حداکثری ترامپ برای رژیم ایران یک موهبت و برای منافع آمریکا یک شکست بود.
چندی پیش «باب منندز» سناتور ارشد کمیته روابط خارجی سنای آمریکا از ترامپ خواست این واقعیت را بپذیرد که سیاست بازدارندگی و اعمال فشارعلیه ایران، ناکام و بیاثر بوده و کارزار فشارحداکثری وی ضد ایران کارساز نیست.
ایلهان عمر، نماینده مسلمان کنگره امریکا نیز در مصاحبهای گفت که سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران را یک شکست وحشتناک میداند که نتوانست ایران را به میز مذاکره بیاورد و در عوض منجر به توسعه برنامه اتمی ایران و دشوارتر کردن دیپلماسی در آینده شد.
او گفت: به عنوان یک راهبرد، این یک شکست نمایان بود. این راهبرد نتوانست هیچ کاری برای آوردن ایران به پای میز مذاکره انجام دهد. در واقع ایران در حال حاضر ۱۲ برابر بیشتر اورانیوم غنی شده نسبت به محدودهای که توافق مشخص کرده، دارد.
واشنگتن پست نیز چندی پیش در گزارش شورای سردبیری خود نوشت: ساز و کار فشار حداکثری دونالد ترامپ نه ایران را به توافق جدیدی تشویق کرد و نه موجب سقوط حکومت در این کشور شد. نتیجه فشار حداکثری را حالا میتوان در مشارکت حداکثری ایران و چین دید. مشارکتی که میتواند اقتصاد ایران را از بحران فعلی نجات دهد، جایگاه جدیدی برای چین در منطقه تعریف کند و ضربهای بر منافع ایالات متحده باشد.
اعتراف سیاستمداران و تحلیلگران رسانه ای آمریکا در خصوص شکست سیاست حداکثری به روشنی زیر سوال بردن سیاستهای دونالد ترامپ است اگر چه تحریمهای آمریکا بر اقتصاد ایران بیتاثیر نبود اما ترامپ نهایتا نتوانست با وجود استمرار چند ساله بر این سیاست در نهایت به اهداف خود دست یابد. در واقع موضوع ایران و برجام علیرغم هیاهو و هزینههای گزافی که آمریکا در این زمینه صرف کرد جز بدنامی دستاورد قابل اعتنایی برای دولت ترامپ نداشت.
بر اساس شواهد و مستندات آمریکا در بهرهگیری از تحریم و فشار حداکثری بر ایران ناکام ماند ترامپ که قصد کشاندن ایران پای میز مذاکره و انعقاد توافق ثانویه را با تهران داشت تا از آن به عنوان برگ برنده ای در مقابل طیف دموکرات استفاده کند، اما عملا به پاشنه آشیل ترامپ در رقابتهای انتخاباتی تبدیل شد و در نهایت بازی را به رقیب واگذار کرد.
اکنون جو بایدن مسیری بر خلاف ترامپ را انتخاب کرده و نه تنها قصد دارد به برجام بازگردد بلکه برجام را جزو اولویتهای خود قرار داده است. طنزی از چرچیل در مورد آمریکاییها نقل میشود که میگوید: آمریکاییها راه درست را انتخاب میکنند اما بعد از آنکه از رمق افتادند.