تهران- ایرنا- «بهزاد صدیقی»، دراماتورژ و مدیر تولید فیلم‌تئاتر «من ترامپ نیستم!» با تاکید بر آنکه گام گذاشتن در مسیر تولید اثر برای مخاطب جهانی و به زبانی غیر از فارسی چالش‌برانگیز است، گفت: مدعی نیستیم اثرمان بی‌عیب است و قطعا در تولیدات بعدی می‌توانیم درخشان‌تر باشیم.

اول دسامبر سال ۲۰۲۰ میلادی مطابق با ۱۱ آذر ۱۳۹۹ خبر انتشار فیلم‌تئاتر من ترامپ نیستم! در تارنمای آمازون به عنوان معتبرترین و شناخته‌شده‌ترین بستر ارائه دهنده محصولات تصویری (تئاتر، سینما و تلویزیون) در جهان که اثری تولید شده هنرمندان ایرانی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی رضا خرم و نویسندگی علی محمدرحیمی با حضور رضا فیاضی به عنوان بازیگر نقش دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکاست، موج خبری را در رسانه‌ها همچنین نظرهای مخاطبان جهانی ‌همراه داشت. در ادامه و به فاصله گذشت پنج روز از این اتفاق، در ۱۶ آذرماه ۱۳۹۹، برای نخستین بار خبر آغاز اکران جهانی فیلم‌تئاتر من ترامپ نیستم! در رسانه‌های داخلی نیز بازتاب پیدا کرد و با سرعت بالایی میان مخاطبان چرخید.

بی تردید تولید اثری جهت ارائه و پخش بین‌المللی در تارنمای معتبر و شناخته شده چون آمازون که آن آثار نه‌تنها باید از کیفیتی بالا و مطلوب برخوردار باشند که باید با استانداردهای روز جهان در قالب تولید آثار تصویری در شکل و ماهیت سینمایی، تلویزیونی و تئاتری تطبیق داشته باشد تا آمازون چنین آثاری را برای پخش و ارائه به مخاطبان جهانی بپذیرد.

بعد از گفت‌وگوهای ایرنا با رضا خرم و رضا فیاضی درباره ماهیت، شکل‌گیری و چگونگی تولید این اثر با بهزاد صدیقی دراماتورژ و مدیر تولید این فیلم‌تئاتر درباره تجربه، ویژگی‌ها، خصوصیات، شیوه تولید و نگارش و فراز و فرودهای آن با تمام ویژگی‌های نخستینش گفت‌وگو کردیم. عکس‌های میان گزارش از بهنام صدیقی است.

من ترامپ نیستم! ابتدا قرار بود به شکل تئاتر تولید شود نه فیلم‌تئاتر

بهزاد صدیقی را اغلب در مقام نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان می‌شناسیم، اما در فیلم‌تئاتر «من ترامپ نیستم!» در مقام دراماتورژ و مدیر تولید فعالیت دارید. این تغییر جایگاه دلیل خاصی داشت؟

البته من در تئاتر علاوه بر نمایش‌نامه‌نویسی و کارگردانی، چندین تجربه‌ی دراماتورژی هم داشته‌ام و یک تجربه‌ مدیر تولیدی تئاتر را هم به انجام رسانده‌ام. نمایش‌نامه‌نویسی، کارگردانی و دراماتورژ تئاتر از دغدغه‌های همیشگی‌ام بوده و هست ولی مدیریت تولید را صرفا به پیشنهاد و درخواست دوستانی که در حوزه‌ تئاتر تصمیم گرفته بودند نمایشی حرفه‌ای تولید کنند، انجام دادم. علی‌رغم این‌که دغدغه‌ زیادی برای مسئولیت مدیرتولیدی ندارم، معتقدم حضور مدیر تولید برای تولید تئاتر حرفه‌ای و اساسن برای حرفه‌ای شدن تئاتر ایران، لازم و ضروری است.

طرح و نگارش این اثر چگونه شکل گرفت؟

نگارش و تولید این کار بازمی‌گردد به زمستان سال ۱۳۹۸؛ پیش از این رضا خرم (تهیه‌کننده و کارگردان فیلم‌تئاتر «من ترامپ نیستم») که از دوستان قدیمی من است، نگارش این کار را به من پیشنهاد داده بود. اما چون آن زمان به عنوان دبیر درگیر کار خطیر دومین جشنواره تئاتر اکبر رادی بودم و ایشان نمایش‌نامه‌ این کار را تا پیش از نوروز سال ۹۹ از این جانب می‌خواستند، این پیشنهاد را نپذیرفتم.

به همین دلیل پیشنهاد دادم علی محمدرحیمی که از نمایش‌نامه‌نویسان خوب، کار نگارش این اثر را برعهده بگیرد. پیش از نگارش متن این اثر من، علی محمدرحیمی و رضا خرم به طور هفتگی و در طی چندین جلسه و چندین هفته، درباره‌ی موضوعات، شخصیت‌ها و قصه‌های فرعی و موقعیت‌های این نمایش‌نامه صحبت می‌کردیم و آقای محمدرحیمی نسخه‌ی اولیه‌ متن نمایش‌نامه‌ من ترامپ نیستم را بعد از پایان تعطیلات نوروز ۹۹  نوشت و تحویل داد. بعد از آن من به‌عنوان دراماتورژ روی این متن کار کردم.

 از ابتدا قرار بود این اثر به صورت فیلم‌تئاتر تولید شود؟

خیر؛ در ابتدا قرار بود این اثر در تئاتر صحنه‌ای برای اجرا در آمریکا تولید شود اما بعد به دلیل شرایط کرونا، تصمیم گرفتیم تا در قالب فیلم‌تئاتر این اثر را تولید و برای پخش جهانی آماده و بتوانیم با مخاطبان بیش‌تری ارتباط برقرار کنیم. در جلسات متعدد و زیادی تیم سه نفره‌ی ما (من، خرم و محمدرحیمی) درباره‌ی دیالوگ‌ها و شخصیت‌ها، و سایر عناصر متن این نمایش‌نامه و اجرا به بحث و تبادل نظر می‌پرداختیم و کار را به شرایط تولید رساندیم.

در این میان متن بارها و بارها در گروه ما دچار تغییر شد و باز هم هر بار پس از تغییراتی که لازم بود انجام شود، توسط علی محمدرحیمی بازنویسی می‌شد. به ‌هرحال تجربه‌ تولید فیلم‌تئاتر یا تئاتری در ایران که برای پخش در بسترهای مختلف مجازی ضبط می‌شود و از همان ابتدای تولید، هدف اول آن مخاطبان خارج از ایران در نظر گرفته و تعریف می‌شود، تجربه‎ تازه و جدیدی بود؛  از این نظر هم که نخستین تجربه‌ این چنینی در ایران محسوب می‌شد و توسط هنرمندان ایرانی تولید می‌شد، به نظرم تجربه‎ خوبی بود.

هیچ چیز قطعی نیست و ممکن است اشتباهات ما را دیگران بهتر ببینند

چطور دراماتورژی و تولید این کار را پذیرفتید؟

یکی از دلایلی که در واقع این کار را پذیرفتم، جدا از آن‌که پیش‌نهادش از سوی رضا خرم به عنوان دوست قدیمی‌ام مطرح شده بود، پیش‌نهادی بود که او در ابتدا مطرح کرده بود؛ گفت تولید اثری را دستور کارمان قرار دهیم که محوریت آن شخصیتی است که هم حضور فیزیکی و جهانی دارد و  هم هنوز در رأس اخبار سراسر جهان است.

نکته مهم بعدی این بود که این تئاتر یا فیلم‌تئاتر از ابتدا قرار بود به زبان انگلیسی تمرین و تولید شود. ابتدا نمایش‌نامه به فارسی نوشته شد و بعد آقای محمدسعید سعادت صدر به عنوان مترجم، آن را به انگلیسی ترجمه کرد و در این میان به سبب تغییرات مختلف، متن هم چندین بار ترجمه شد؛ این‌گونه نبود که ما فقط ویراست نهایی نمایش‌نامه را به مترجم بدهیم تا ترجمه کند.

چون قرارمان از همان ابتدا این بود که اگر در هر بار نوشتن، متن به نقطه‌ مطلوبی رسید، ترجمه شود چرا که پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کرده بودیم که تولید این اثر قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا به پایان برسد و بتوانیم بر اساس برنامه‌ریزی تولید آن را آماده‌ پخش کنیم اما به دلیل مواردی ‌هم‌چون تدوین، صداگذاری و دوبله و انتخاب دوبلور نقش ترامپ، آپلود کردن بر بستر وب‌سایت آمازون و مسائل فنی آن، فرآیندی نسبتن طولانی و زمان‌بر را بر سر راه تولید آن به وجود آورد؛ البته هدف غایی ما آن بود که فیلم‎تئاتری مطلوب با استانداردهای جهانی تولید کنیم.

اگرچه ممکن است در طول کار و بعد از دیده شدن نقص‌هایی داشته باشد چون هیچ چیز از نظر من قطعی و کامل نیست و همیشه در هر کاری نقص‌هایی هر چند کوچک ممکن است وجود داشته باشد. تمام کوشش خود را کردیم تا با استانداردهای روز جهان این کار را تولید کنیم و خوش‌بختانه خرم به ‌عنوان تهیه‌کننده از هیچ کاری کم نگذاشت؛ در تولید این اثر علاوه بر رضایت قلبی و فکری تهیه‌کننده، همه‌ عوامل از حضور و مشارکت و همکاری خود در آن رضایت داشتند.

ادعایی نداریم که کار ما بی عیب و نقص است!

اولین تجربه‌ تولید اثر به زبان انگلیسی در حوزه‌ فیلم‌تئاتر و انتخاب مخاطبان هدف در سطح بین‌المللی، به خودی خود چالش‌برانگیز است. از سوی دیگر آیا انتخاب شخصیتی هم‌چون ترامپ چه به عنوان فردی سیاسی و چه به عنوان شخص حقیقی در جهان که شخصیت قابل احترام و معقولی به شمار نمی‌رود، تولید این اثر را با خطرپذیریِ شکست و عدم اقبال مخاطبان مواجه نمی‌کرد؟

درست است؛ چالش‌های تولید این اثر متعدد و پرشمار بودند. به ‌ویژه در بحث انتخاب ترامپ و توجیه‌پذیر بودن این انتخاب با موارد متعددی مواجه بودیم. البته این چالش‌ها به دلایل مختلف برای من بسیار جذاب بود. یکی آن‌که پیش از این هم به آن اشاره کردم ترامپ موضوع و شخصیت جهانی بود و چنین درامی برای چنین شخصیتی با حال و هوای کمدی نوشته نشده بود.

اگر شما درباره‌ تمام محتواهایی که در قالب فیلم و درام و با موضوع و شخصیت ترامپ نگاه کنید و در فضاهای مجازی در این باره جست‌وجو کنید، اثری درباره‌ شخصیت ترامپ با این شکل و شمایل و درام کمدی پیدا نخواهید کرد. بدیع و جدید بودن موضوع این درام، به ‌خصوص در ایران، برای من بسیار جذاب بود و البته می‌دانستیم قدم گذاشتن در این وادی کار بسیار سختی خواهد بود. قرار بود این اثر به زبان انگلیسی ترجمه و تولید شود. این هم چالش بزرگ دیگری بود که بتوانیم بازیگرانی را انتخاب کنیم که از پس چنین چالشی برآیند. بازیگرانی که بتوانند به زبان انگلیسی تمرین کنند و بتوانند نقش‌ها را به زبان انگلیسی از آن خود کرده و به خوبی بازی و اجرا کنند.

چالش بعدی من با این کار، مسئولیتم به عنوان دراماتورژ بود. مثلا در بحث انتخاب بازیگران باید هنرمندانی را انتخاب می‌کردیم که اگر به زبان انگلیسی هم تسلط نداشتند، بتوانند این تسلط را در طول تمرین با حضور مربی زبان انگلیسی که در خدمت تولید این کار بود، به دست آورند. خوشبختانه حورا پاکیزه‌دل به عنوان مربی زبان انگلیسی، خیلی خوب از پس این مواردی که می‌خواستیم در نوع لحن، بیان و ترجمه برآمدند. حتی اگر ایراد و اشکالی در ترجمه وجود داشت، به ما یادآوری می‌کرد. این‌ها چالش‌های مهمی در حوزه‌ی دراماتورژی این کار بود و چالش نهایی و مهم‌تر آن بود که بتوانیم کاری در قد و قواره‌ی یک فیلم‌تئاتر جهانی و قابل دفاع و استاندارد برسیم. این خود کار سختی بود؛ برای آن‌که نمونه‌ی آن در ایران اصلاً اتفاق نیفتاده بود. همین مسئله انجام این کار را برای ما سخت می‌کرد. هیچ ادعایی هم نداریم که بگوییم کار ما بهترین است.

چه ‌بسا احتمالاً در آینده آثاری توسط گروه‌های تئاتر و فیلم ایرانی تولید شود که ممکن است بسیار بهتر از اثر ما باشد. طبیعتاً تجربه‌های بعدی، به خصوص برای گروه ما بهتر و راحت‌تر خواهد بود. برای آن‌که دیگر تمام مشکلات تولید این گونه کارها را می‌شناسیم. اگر این کار در آینده استمرار داشته باشد، این مشکلات قطعاً و قطعاً کمتر خواهد بود و می‌توانیم تولیدات بسیار بهتری را نیز در پیش داشته باشیم.

ارتباط‌ یا عدم ارتباط مخاطب با این اثر به سلیقه و نگاه او بازمی‌گردد

تولید چنین کاری در حوزه‌ فیلم‌تئاتر با توجه به شناخت و ذائقه‌ی مخاطب داخلی شاید چندان کار دشواری نباشد؛ اما با توجه به انتخاب مخاطبان هدف شما یعنی مخاطبان جهانی، در تولید این اثر چه ویژگی‌ها و نکاتی را مدنظر قرار دادید تا بتوانید به استانداردهای جهانی دست پیدا کنید؟

تولید این اثر برای مخاطبان ایرانی یا جهانی شاید تفاوت چندانی نداشته باشد. تفاوت بیش‌تر در آن است ‌که وقتی تصمیمی می‌گیرید، بتوانید با سنجش تمامی جوانب، آن را عملیاتی کنید. فیلم‌تئاتر من ترامپ نیستم! از استانداردهای جهانی چیزی کم ندارد. شاید به دلیل محدودیت‌های فنی و تکنیکی نسبت به کشورهای پیش‌رفته امکانات ما کم‌تر باشد اما تولید این‌گونه آثار برای مخاطبان جهانی با استانداردهای بین‌المللی امکان‌پذیر است. شخصا معتقدم که گاهی محدودیت‌ها باعث می‌شود که خلاقیت‌های یک گروه یا یک هنرمند بهتر خود را نشان دهد و حتا خلاقیت‌های جدیدی داشته باشند که بتوانند هم به هدف خود برسند و هم حرف‌شان را بزنند. به عنوان مثال یکی از محدودیت‌های ما در این کار از همان اول که به این قضیه فکر کردیم و انتخاب‌مان همان بود، این بود که ترامپ را در موقعیت داستان و درام در سونا نشان دهیم، طبیعتاً بازیگرها و شخصیت اصلی باید بدون پوشش معمولی و با پوشش مخصوص سونا و استخر مقابل دوربین قرار می‎گرفتند.

نشان دادن چنین درامی برای مخاطب ایرانی و مجوزهایی که می‌بایست برای آن گرفته می‌شد، سخت به نظر می‌رسید و کارمان را دچار چالش می‌کرد. برای همین کارمان را با همه‌ی محدودیت‌های ممکن و تمهیداتی که در طراحی لباس برای شخصیت‌ها و خود قصه و کاراکترهایی که مقابل ترامپ قرار می‌گیرند، آماده کردیم و پیش بردیم. این‌ها مسائلی بود که ما قبل از تولید و ضبط با آن روبه‌رو بودیم و یا در زمان پیش‌تولید به آن‌ها فکر می‌کردیم. چون اعتقاد داشتیم تمامی مسائل و مشکلات می‌تواند قابل حل باشد.

اگر این فلیم‌تئاتر در ایران پخش شود و به نمایش در آید، مخاطب ایرانی چه‌قدر از آن استقبال می‌کند؟

به نظرم از آن استقبال می‌کند؛ اما بر این مسئله نیز واقف هستیم که ممکن است مخاطبی این سوژه را بپسندد و مخاطبی ممکن است این سوژه را نپسندد. این دیگر به طرز سلیقه و فکر جامعه‌ی ما، مثل هر مخاطبی که در تمام جهان با چنین آثاری مواجه می‌شود، باز می‌گردد.

بازخوردهای اولیه بیش‌تر همراه با رضایت بوده تا نگاه انتقادی

برای دیده شدن بیش‌تر این اثر چه اقداماتی انجام شده است؟

تردیدی در این مسئله وجود ندارد که فیلم‌تئاتر من ترامپ نیستم! برای رسیدن به سطح مطلوب مخاطبان، هنوز به تبلیغات وسیع‌تری در سطح جهانی نیاز دارد. هنوز این کار آن‌طور که باید دیده شود، دیده نشده است. تبلیغات این کار نیز در پلتفرم آمازون در حال انجام است و آن طور که از طریق تهیه‌کننده شنیده‌ام، اقدامات برنامه‌ریزی شده‌ای برای انجام تبلیغات آن دارد صورت می‌گیرد. در حوزه‌ تبلیغات داخلی قطعا قبل از پخش در ایران تبلیغاتی صورت خواهد گرفت اما اطلاع‎‌رسانی رسانه‌ای آن انجام شده که با نزدیک شدن پخش داخلی آن در فضاهای مجازی تبلیغاتی هم صورت خواهد گرفت.

باتوجه به گذشت یک ماه از پخش این اثر در بستر جهانی آمازون، آیا بازخوردی از زبان مخاطبان جهانی این کار به دست شما و یا گروه رسیده است؟

تا کنون برخی از دوستان‌ خارج از ایران، از پخش این اثر در وب‌سایت آمازون مطلع شدند و این اثر را دیدند. برخی از نظرهایی که مخاطبان به مرور در ذیل این فیلم‌تئاتر در تارنمای آمازون گذاشته‌اند، نشان می‌دهد عموماً آرا همراه با رضایت مخاطب بوده است. هنوز نظر منفی نشنیده و ندیده‌ام. البته ممکن است با افزوده شدن بر دامنه‌ مخاطبان، شاهد تضارب آرا و سلیقه‌های مختلف هم باشیم. حتی ممکن است بعد از گذشت زمان مناسبی، برخی از افراد با نگاه کارشناسانه، اشکالات ما را در تولید این اثر بازگو کنند. کسانی که از دور و نزدیک ممکن است که دستی بر آتش تولید آثار تصویری چه در تولید آثار سینمایی و چه در تولید فیلم‌تئاترها یا تله‌تئاتر تجربه‌هایی داشته باشند. از سویی دیگر مخاطبان آن ‌سوی آب‌ها که تجربه‌ی دیدن چنین آثاری را در فضای فرهنگی خود داشته‌اند، قطعاً نظرات مختلف و متفاوتی را عنوان خواهند کرد و بی‌تردید آن‌ها می‌توانند نواقص و آسیب‌های موجود در این اثر را بهتر به ما گوشزد کنند، زیرا ما تجربه‌ی تولید چنین آثاری را تا به ‌حال نداشته‌ایم. در حالی ‌که آن‌ها به ‌وفور و به دفعات زیادی چنین آثاری را به شکل تلویزیونی و یا به شکل فضای مجازی مشاهده کرده‌اند. انتخاب عوامل حرفه‌ای از مهمترین اصول برای تولید کاری حرفه‌ای است.

به نظر شما محاسن و معایب این فیلم‌تئاتر چیست؟

 نواقص و کاستی‌های این اثر کم‌تر از محاسن و ویژگی‌های مثبت آن باشد. برای آن‌که در گروه‌مان با حساسیت زیاد و با درایت و دقت تمام سعی کردیم به تولید مطلوبی برسیم. حداقل آن‌که تلاش کردیم در وهله‌ اول از کار خودمان رضایت داشته باشیم؛ چون معتقدیم اگر عوامل کار چه به عنوان بازیگر، چه به عنوان نویسنده و کارگردان یا طراح یا هر مسئولیت دیگر از کارشان رضایت داشته باشند، به ارتباط بهتری با مخاطب خواهند ‌رسید. از سوی دیگر وقتی که عوامل و گروه تولید از هنرمندان حرفه‌ای انتخاب می‌شوند، طبیعتاً کار به سمت تولید مطلوب، حرفه‌ای‌تر و با استانداردهای بهتر حرکت می‌کند و نزدیک می‌شود.

انتظار نیز همین است؛ تمام تلاش خود را برای رسیدن به حد استانداردهای مطلوب و جهانی انجام به کار گرفتیم اما در سوی دیگر این معادله، مخاطبانی قرار دارند که هر یک با آرای متفاوت و سلایق رنگارنگ در مواجهه با این اثر قرار می‌گیرند. ممکن است که با توجه به همان نگاهِ متفاوت، سلایق متنوع و رنگارنگ‌شان، نظرات و آرای متفاوتی داشته باشند و اشکالاتی را بیان کنند که در دل کار بوده باشد. البته این ‌هم مسئله‌ای طبیعی است، اما تمام سعی‌مان بر آن بود که کاری مطلوب را برای مخاطب جهانی تولید کنیم.

ظرفیت تولید آثار جهانی را داریم اما برخی امکانات‌مان محدود است

بر تولید اثری در سطح استاندارد جهانی تأکید داشتید. در کنار عیار حرفه‌ای تمام عوامل تولید این اثر، آیا هنرمندان و ابزار فنی تولید چنین آثاری منطبق با استانداردهای جهانی در ایران وجود دارد؟

ما ظرفیت تولید خلق اثر با استانداردهای جهانی و موضوعات جهانی را داریم. اما در شرایط تولید، وقتی صحبت از فیلم‌تئاتر به میان می‌آید و پای مسائلی چون دوربین، صحنه و مقولات فنی برای تهیه‌ی چنین آثاری مطرح می‌شود، متوجه می‌شویم که امکانات فنی ما برای چنین کارهایی محدود و کم است. حتی در تولیدات سینمایی نیز متوجه می‌شویم که تا چه حد دچار کمبود، کاستی و خلاء هستیم. در واقع در مراحل تولید و امکانات فنی و صحنه‌ای، متوجه این محدودیت‌ها و کاستی‌ها می‌شویم؛ چون تا پیش از این، چنین تجربه‌هایی را نداشته‌ایم و تازه متوجه می‌شویم چقدر از دیگر کشورهای پیش‌رفته عقب هستیم. البته در بخش فیلم‌برداری یا نورپردازی با وجود امکاناتی که امروز در اختیار داریم اگر نگوییم از کشورهایی جلوتر هستیم، اما در حد مطلوبی قرار داریم. ولی در بخش متن دراماتیک یا جلوه‌های بصری هنوز خیلی کار داریم.

تسلط نسل جدید به زبان جهانی بسیار بیشتر از نسل‌های پیشین است

سطح بازیگری ما را برای حضور در چنین تولیداتی را چگونه می‌بینید؟

بازیگران با استعداد، خلاق و توانمندی در عرصه‌ سینما و تئاتر داریم. ولی آن‌ها وقتی که با چنین اثری مواجه می‌شوند و وقتی من به‌ عنوان نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان یا دراماتورژ می‌بینم چنین محصولی برای اثرگذاری و ارتباط‌گیری با مخاطب جهانی، باید به زبان دیگری غیر از زبان مادری سرزمینم تولید شود، متوجه می‌شوم که تا چه حد دچار ضعف، کمبود و کاستی هستیم. شاید به تعداد انگشتانِ دو دست نیز نتوانیم بازیگرانی مسلط به زبان انگلیسی در داخل کشور پیدا کنیم. البته نسل جدید به دلایلی که بر کسی پوشیده نیست، قطعاً تسلط‌شان به زبان انگلیلسی بسیار بهتر از بازیگران نسل قبل است. نکته‌ی مهم دیگر که نباید آن را فراموش کنیم این است که شرایط تولید چنین کارهایی نیز تا به حال در کشور ما وجود نداشته. در طول زمانِ پیش‌تولید این کار، وقتی بازیگرانی را دعوت می‌کردیم تا با آن‌ها برای همکاری در این پروژه صحبت کنیم، برخی پس از صحبت‌های اولیه متوجه می‌شدند که کار قرار است به زبان انگلیسی تولید شود، گمان می‌کردند که من یا کارگردان در حال شوخی کردن با آن‌ها هستیم. وقتی صحبت‌ها و توضیحات ما را می‌شنیدند، قانع می‌شدند.

صحبت پایانی؟

با  همه‌ مشکلاتی که سر راه تولید چنین آثاری در ایران وجود دارد، امیدوارم هم مشکلات تولید این نوع آثار کم و کم‌تر شود و هم با کارهایی که تهیه‌کننده‌ این اثر برای زیرنویس‌ به زبان‌های مختلف انجام داده‌، این کار بیش‌تر و بهتر دیده شود و هم این‌که با دوبله‌ آن به زبان فارسی، به زودی شرایطی فراهم شود که مخاطبان ایرانی بتوانند تجربه‌ مواجهه‌ با فیلم‌تئاتر من ترامپ نیستم را پیدا کنند.