شش روز پیش، یعنی اول دسامبر سال ۲۰۲۰ میلادی مطابق با ۱۱ آذر ۱۳۹۹ خبر انتشار فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» در تارنمای «آمازون» به عنوان معتبرترین و شناختهشدهترین بستر ارائه دهنده محصولات تصویری (تئاتر، سینما و تلویزیون) در جهان که اثری تولید شده توسط هنرمندان کشورمان به تهیهکنندگی و کارگردانی رضا خرم و نویسندگی علی محمدرحیمی با حضور رضا فیاضی به عنوان بازیگر نقش دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکاست، موج خبری را در رسانهها همچنین نظرهای متعدد مخاطبان جهانی که این فیلمتئاتر را در تارنمای آمازون دیدهاند با خود بههمراه داشت.
به فاصله گذشت پنج روز از این اتفاق، در ۱۶ آذرماه ۱۳۹۹، برای نخستین بار خبر آغاز اکران جهانی فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» در رسانههای داخلی نیز بازتاب پیدا کرد و با سرعت بسیار بالایی میان مخاطبان چرخید و دست به دست شد.
بی تردید تولید اثری جهت ارائه و پخش بینالمللی در تارنمای معتبر و شناخته شده چون آمازون که آن آثار نهتنها باید از کیفیتی بالا و مطلوب برخوردار باشند که باید با استانداردهای روز جهان در قالب تولید آثار تصویری در شکل و ماهیت سینمایی، تلویزیونی و تئاتری نیز تطبیق داشته باشد تا آمازون چنین آثاری را برای پخش و ارائه به مخاطبان جهانی مورد پذیرش قرار دهد.
در کوتاهترین فاصله ممکن و در کمتر از یک روز از رسانهای شدن این خبر موجی که انتشار آن در جامعه ایجاد کرد با رضا خرم تهیهکننده و کارگردان این فیلم تئاتر درباره ماهیت، شکلگیری و چگونگی طی کردن مسیر تولید این اثر که شاید یکی از مهمترین ویژگیهای آن گویش بازیگران این نمایش به زبان انگلیسی - و نه فارسی - به شمار میرود و دستیابی به چنین موفقیتی از سوی هنرمندان کشورمان در ارائه اثری در آمازون برای مخاطبان جهانی به گفتوگو نشستیم.
از شرایط و دلیل انتخاب دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای خلق این فیلمتئاتر بگویید. اگر در آغاز این صراحت را بپذیرید، هدف پرسشم آن است که آیا شخصیت پرحاشیه و تاحدودی نامتعارف ترامپ دلیل انتخاب او بود یا با توجه به هدف اولیه گروه شما، یعنی تولید و ارائه اثری نمایشی برای مخاطبان جهانی، باعث انتخاب ترامپ به عنوان کاراکتر اصلی فیلمتئاتر شما شد؟
آغاز کار پیشتولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» از حدود یک سال پیش شروع شد. در ابتدا بنا داشتیم تئاتری را با هدف ارائه به مخاطبان جهانی درباره یکی از شخصیتهای سیاسی عرصه بینالملل در قالب سبک «کمدی سیاه» تولید کنیم. با توجه به اتفاقات محوری، اخبار و البته گهگاه حاشیههای پررنگتر از متن رئیس جمهوری آمریکا، شخصیتی که مورد انتخاب قرار گرفت «دونالد ترامپ» بود.
به ویژه آنکه هدف نخست ما در انتخاب یک شخصیت سیاسی جهانی، رویکرد و نگاه طنز به هویت و عملکرد او در ساحت تولید اثر تئاتری بود، انتخاب ترامپ با توجه به همه آنچه هویت این کاراکتر را شکل میداد، از میان گزینههای موجود میان رهبران سیاسی کشورهای جهان، تمام آنچه ما برای ایجاد موقعیت کمدی و بار طنز در تولید و اجرای این اثر نمایشی برای جلب حداکثری مخاطبان جهانی مد نظر داشتیم را در اختیارمان قرار میداد.
با این هدف و رویکرد کارمان را آغاز کردیم. در ابتدا هر هفته در اتاق فکری که به شکل مستمر بر برگزاری آن تاکید داشتیم، من همراه بهزاد صدیقی در مقام دراماتورژ و مدیرتولید و علی محمدرحیمی به عنوان نویسنده این اثر طی هر جلسه متوجه میشدیم هربار میخواستیم متن را بنویسیم و یا بخشهای نوشته شده را تکمیل کنیم، با اخبار و حاشیههای جدید دونالد ترامپ به عنوان ریاست جمهوری کشور آمریکا برخورد میکردیم که هر کدام از آنها به خودی خود خود سوژههای بسیار متنوع و مختلفی بهویژه در راستای خلق فضا و بستر کمدی در اختیار ما قرار میداد.
ما نیز برای آنکه محتوای قابل دفاع و در عین حال جذاب و گیرایی داشته باشیم، در حدود شش ماه در فرآیند تکمیل این متن به شکل مستمر کار، وقت و انرژی صرف کردیم. این شخصیت به سبب همان کاراکتر نامتعارفی که اشاره کردید، به تنهایی برای تولید هر اثر نمایشی میتوانست کاراکتری مولد باشد.
اما با اتفاقاتی که او طی هر هفته در قالب یکی از گفتوگوهای رسانهای، سخنان بعضاً عجیب و غریب و توئیتهای متعدد یا حاشیههای ناتمامش به عنوان شخصیتی حقوقی آن هم در ابعاد رئیس جمهوری یک کشور رقم میزند، مدام ایدههای جدید در اختیار گروه و به ویژه نویسنده اثر قرار میداد و ما هر هفته ناگزیر به تغییر متن یا افزودن و کاستن به داستانهای اصلی و فرعی آن میشدیم. اصلیترین دلیلی که کار نگارش متن این اثر را به شش ماه آن هم به شکل کار مستمر رساند، همان اتفاقات و حاشیههای تمامنشدنی وی در زندگی شخصی و اجتماعیاش بود.
در یک کلام، کرونا
در ابتدا قرار بود «من ترامپ نیستم!» به عنوان اثر تئاتری برای اجرا در کشورهای جهان تولید شود، چه شد که این اثر از قالب تئاتر به فیلمتئاتر تغییر ماهیت داد؟
در یک کلام کرونا و تمام اتفاقات همراه آنکه تمام مناسبات جهانی را تحت تأثیر خود دارد. در حقیقت شیوع کرونا باعث شد شرایط اجرای این اثر در کشورهای جهان که در گام نخست برای اجرای عمومی در خارج از ایران کار تولید این نمایش را آغاز و برنامهریزی کردیم، از دست بدهیم. در ادامه نیز همه چیز معطوف به فعالیت در بستر مجازی شد.
به همین علت بهعنوان تهیهکننده این اثر پیشنهاد تبدیل این اثر تئاتری را به فیلمتئاتر به گروه دادم و تمرکز خود را بر کار تصویری قرار دادیم. باز هم ناچار به تغییر متن شدیم تا این بار جنبهها و جلوههای تصویری آن را گسترش و توسعه دهیم. همچنین این بار در قالب فضای تصویری در حوزه توسعه فضاهای کمدی آن هم برای مخاطبان خارج از کشور باید مؤلفههای دیگری غیر از مؤلفههای آشنا و طنز برای مخاطب ایراین را مد نظر قرار میدادیم. پس بار دیگر تام و تمام متن را مورد بازنویسی مجدد و اینبار با رویکرد و هدف تولید اثر تصویری قرار دادیم تا بتوانیم در ارائه ماحصل این کار در بازارهای بینالمللی توفیق بیشتری در جلب حداکثری مخاطبان داشته باشیم.
با استاندارهای جهانی کار تولید کردیم
تولید آثار کمدی در کشور ما در دو گونه تئاتر یا سینما و حتی تلویزیون به دلیل تضمین گیشه آنها و جذب مخاطب، متأسفانه نتیجه و ماحصلشان اغلب آثاری سطحی و گذراست. وقتی در گام نخست، مخاطب و بازار هدفتان را خارج از مرزهای ایران تعریف کردید، هدفتان هم تغییر ماهیت داد یا قصد شما هم تولید اثری صرفاً سرگرمکننده و مفرح بود؟ انتخاب فضای کمدی به جای گونههای دیگر تولید آثار دراماتیک، سادهترین شیوه برای تولید نمایش یا فیلمی با حضور کاراکتری چون ترامپ نیست؟
بار دیگر ناگزیر به تکرار این مهم هستم که فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» متنی دراماتیک - فیلمنامه - بر اساس سبک و گونه (ژانر) کمدی سیاه و منطبق بر تمام استانداردهای جهانی این مکتب هنری است. ما نیز بدون آنکه بخواهیم فراتر از این استانداردها حرکت کنیم و یا نگاهمان را بر خلاف تاکید بر تولید اثری دراماتیک و منطبق با استانداردهای جهانی به سمت کاری فکاهی و طنز در حد تولیدات سطحی از منظر رسانهای تقلیل دهیم، به تولید این اثر اقدام کردیم.
در طرح این پرسش و پرسشهای مشابه باید به این مساله توجه کنیم که ما بستر ارائه دهنده فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» را معتبرترین و حرفهایترین بستر ارائه محصولات بصری یعنی تارنمای «آمازون» را انتخاب کردیم. آمازون معتبرترین پلتفرم موجود در عرصه بینالملل است که استاندارها و مقرار بسیار سختگیرانه بریا پذیرش و ارائه آثار به ویژه در عرصه آثار سینمایی و تئاتری دارد.
اطمینان دارم ما با انتخاب این بستر معتبر جهانی با علم به سختیها و دشواریهای تولید اثری منطبق با استانداردهای مورد پذیرش آنها، بهترین استفاده و سود را کردیم تا بتوانیم حرفمان، نگاهمان، پیاممان و هنرمان را اینبار با مخاطبان جهانی به شکل رودررو بزنیم.
سختترین قدم را که قدم اول بود، برداشتیم
از شکست و عدم پذیرش اثرتان به دلیل عدم خوانش کیفیت فیلمتئاتر شما با استانداردهای سختگیرانه «آمازون» نترسیدید؟
باز هم در یک کلام و البته قاطع، خیر! چون به جدیت، اراده، دانش و تخصص هنری گروه تولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» ایمان داشتم. فکر میکنم ما قدم اول را برداشتیم و این تجربه بهعنوان نخستین تجربه یک گروه ایرانی برای ارائه اثر تصویری در بستری جهانی آن هم در تارنمایی چون «آمازون» قطعاً دارای اشتباهات و ایرادهایی نیز خواهد بود. ما این را از روز اول میدانستیم و دامنه نگاه خود را در راستای نقدپذیری توسعه دادیم. به هیچ وجه ادعای این را نداریم که کار ما بدون ایراد است.
شاید مهمترین توفیقی که این تجربه میتواند برای دیگر همکاران ما در عرصه فعالیتهای تصویری برای ارائه به مخاطبان جهانی داشته باشد؛ توانمندی، خواست و ارادهای است که میان هنرمندان کشورمان وجود داشته و دارد. آنها تنها منتظر برداشتن نخستین گام برای ورود به این تجربه بودند که بدون هیچ تردیدی با آسیبها و نقدهایی مواجه است. گروه نمایشی «من ترامپ نیستم!» شروع کننده این مسیر برای هنرمندان خلاق کشورمان بود تا بتوانند با استفاده کردن از نگاه خلاق و دانش هنریشان در عرصه تولیدات تصویری، اینبار فارغ از مخاطبان داخلی در بسترهای ارائه دهنده خدمات جهانی دست به تجربه بزنند.
تمام کارها از تولید تا ارائه به بازارهای جهانی بر عهده خود گروه بود
مسیر طی شده برای تولید و ارائه این اثر در بستر ارائهدهنده بینالمللی محصولات هنری آن هم با گستره نام واره معتبر آمازون، توسط خود گروه طی شده و صورت گرفته، یا شرکت و مؤسسه هنری بهعنوان حلقه واسط برای ارتباط گروه نمایشی «من ترامپ نیستم!» و ارائه این اثر به بازارهای جهانی در بسترهای بینالمللی در این میان وجود داشت؟
بههیچوجه! هیچ گروهی کار واسطهگری را برای ارائه این اثر جهت اکران آن در سایت آمازون انجام نداده و تمام اقدامات، رایزنیها، بازاریابی و قرارداد توسط من به عنوان تهیهکننده و عوامل اجرایی این نمایش صورت گرفته است. بستر ارائه دهنده محصولات تصویری «فیلیمو» به عنوان یک بسترایرانی، یا شرکتهایی مانند آن، چنین تجربهای را از کجا آوردند؟ آیا ابداع و خلق خودشان بوده یا از نمونههای جهانی آن سود بردهاند؟ تارنماها و بسترهای ارائه دهنده محصولات تصویری معتبر جهانی مانند «نت فیلیکس» و «آمازون» به عنوان مبدعان و مطرحکنندگان بسترهای ارائه آثار هنری در فضای مجازی در قالب هنرهای دراماتیک در جهان شناخته میشوند و فعالان عرصه فناوری در کشورمان با الگوبرداری و تطبیق دادن (آداپته کردن) شیوه فعالیت و ارائه خدمات آن بسترهای جهانی با فرهنگ و هویت ایرانی، تجربهای که پیشتر مورد استفاده قرار گرفته را برای مخاطبان کشورمان در دسترس قرار دادند.
بزرگترین چالش، استفاده از زبان انگلیسی برای دیالوگها بود
انتخاب بازار جهانی و مخاطبان بینالمللی شما را بر آن داشت تا بازیگران به جای استفاده از زبان فارسی، تمام دیالوگها را به زبان انگلیسی بیان کنند یا آنکه این مساله جز خواستهها و استاندارهای آمازون برای پذیرش و پخش فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» بود؟
من به همراه گروه از روز اول به این نتیجه رسیدیم اگر بخواهیم این کار را با استاندارد روز دنیا انجام دهیم باید الگوها را مورد توجه قرار دهیم. بهعنوان تهیهکننده این اثر تلاش کردم تا در فضای مجازی تحقیق و جستوجو کنم تا به مولفهها و استانداردهای روز جهان برای تولید و ارائه چنین آثاری در بسترهای بینالمللی با مخاطبان جهانی دست پیدا کنم. در همین سیر کار پژوهشی و تحقیقی متوجه شدم زیرنویس جز الویتهای رده سوم و چهارم بهشمار میرود.
معتقدم بزرگترین چالش من به عنوان تهیهکننده برای تولید این اثر در مواجهه با بازیگران این فیلمتئاتر آن بود که باید این متن را به زبان انگلیسی اجرا کنیم. یادم میآید جلسه اول وقتی این موضوع را با بازیگران مطرح کردم آنها گمان کردند دارم با آنها شوخی میکنم. اما بعد که اصرار من را دیدند و قرارداد را که مطالعه کردند متوجه شدند باید در این اثر به زبان انگلیسی ایفای نقش کنند.
این یکی از همان بزنگاههایی بود که به من نشان داد در عرصه همتایی و برابری با بازیگران جهانی در چنین عرصهای تا چه حد دچار آسیب هستیم. آن اینکه بازیگرانی در سطح استانداردهای جهانی که مسلط به زبان انگلیسی باشند در بدنه بازیگران هنرمند، خلاق و بسیار مستعد کشورمان اگر نگوییم نداریم، به ندرت میتوانیم پیدا کنیم. بازیگرانی که بتوانند به زبانی غیر از زبان مادریشان در ارائه نقش توفیق بالایی داشته باشند.
این مهمترین چالشمان بود. برای غلبه بر آن درنهایت مربی استخدام کردیم که بتوانند بازیگران گروه را در این مسیر هدایت کنند. ا لبته اعتراف میکنیم در پارهای از موارد کم آوردیم. مجبور شدیم در بخشی از کار از دوبلورهای مسلط به زبان انگلیسی بهره ببریم. بهویژه برای نقش ترامپ. همه این تجربیات و سختیها در فرایند کار خود را نشان داد.
دوبلوری که برای رضا فیاضی بهعنوان بازیگر نقش ترامپ انتخاب کردیم طی فرایند تحقیق و آزمونهای مختلف از بیش از ۶۰ دوبلور آمریکایی انتخاب شد. نکته جالب برای ما آن بود که از میان تمام افراد منتخب برای شرکت در آزمون، تنها یک نفر نپذیرفت از صدای او برای شخصیت ترامپ استفاده شود. ولی مابقی دوبلورها نه تنها از این مساله راضی بودند و بسیار تمایل داشتند تا صدایشان برای کاراکتر ترامپ در این اثر همراه ما باشند.
در نهایت آقای گِرِگ دیگنی بعد از چند آزمون پذیرفته شد. صدای او از یک طرف نزدیکترین صدا به رضا فیاضی و از سوی دیگر دقیقترین لهجه امریکایی میان دوبلورهای انگلیسی زبان حاضر در آزمون ما بود.
حتی بسیاری بر این عقیده بودهاند برای ارائه این اثر از یوتیوب استفاده کنیم. درحالیکه یوتیوب بهعنوان بستری رایگان نیز به شمار میرود. اما هدف ما تولید و ارائه اثری با استاندهای جهانی برای ارائه به مخاطبان بینالمللی بود. به همین دلیل آمازون را به عنوان معتبرترین بستر ارائهدهنده آثار تصویری در جهان با بالاترین استانداردهای موجود و با هویتی مشخص در عرصه بینالمللی انتخاب اول و آخر ما بود.
رضا فیاضی برای ایفای نقش ترامپ چگونه انتخاب شد؟
انتخاب فیاضی بهعنوان بازیگر نقش ترامپ نخستین انتخاب شما بهعنوان تهیهکننده و کارگردان این اثر بوده یا در قالب جستوجوهای متعدد و مختلف در نهایت این بازیگر برای ایفای نقش دونالد ترامپ رئیس جمهوری کشور آمریکا انتخاب کردید؟
ما در انتخاب بازیگر بهویژه بازیگری که بتواند به زبان انگلیسی آن هم با لهجه امریکایی تسلط کافی داشته باشد، به ویژه برای نقش ترامپ به عنوان مهمترین و محوریتریتن کاراکتر فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» با سختیها و چالشهای فراوانی مواجه شدیم. در ابتدا چند نفر را مدنظر قرار دادیم که بیشترین دلیل انتخابمان به دلیل تسلط آنها بر زبان انگلیسی بود. متأسفانه اغلب آنها سر آثار تصویری سینمایی یا سریالهای تلویزیونی بودند.
اما یادم میآید به شکل اتفاقی، خبری از آقای رضا فیاضی را در فضای مجازی دیدم و به محض دیدن آن خبر و تصویر رضا فیاضی به بهزاد صدیقی مدیرتولید و دراماتورژ این فیلمتئاتر گفتم که بازیگر نقش ترامپ را پیدا کردم! به فاصله کوتاهی با رضا فیاضی تماس گرفتیم، او در مسیر کیش بود و بعد از بازه زمانی یک هفته، جلسهای را با او ترتیب دادیم و در کوتاهترین زمان ممکن به این همکاری رسیدیم و قرارداد نهایی را امضا کردیم.
انتخابات ریاست جمهوری ترامپ با دو وکیل و چهار مهاجر در سونای ویلا
اگر باعث لو رفتن داستان نمیشود ممکن است درباره فرآیند شکلگیری خط داستانی و درنهایت داستان نهایی که فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» از آن بهره میبرد توضیح دهید؟
همانطور که گفتم انتخاب کاراکتر اصلی ما برای خلق این فیلمتئاتر در گونه کمدی سیاه با محوریت آثار سیاسی دونالد ترامپ رئیس جمهوری کشور آمریکا بود. برای آغاز خط اصلی داستان او را در موقعیتی قرار دادیم که قرار بود به روایت روزهای زندگی او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا بپردازد. وی به دلیل فشارهای ناشی از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا تصمیم میگیرد تا محلی آرام و ساکت را برای خلوت کردن و رسیدن به آرامش ذهنی انتخاب کند. علی محمدرحیمی - نویسنده اثر - این محل را برای ترامپ، سونای او در یکی از ویلاهایش برگزید. بهنظر ما بهویژه برای روایت بستر کمدی که مد نظر گروه برای تولید این اثر بود موقعیت بسیار مناسبی به شمار میرفت و ایده موفقی بود.
در فرایند مطالعاتی و تکمیل متن، شخصیتهایی را کنار او در این سونا قرار دادیم تا در مواجهه با دونالد ترامپ بتوانیم خط روایی داستان را با همان تاکید بر خلق فضای کمدی سیاه استوار کنیم. برای رسیدن به شخصیت نهایی شخصیتهای مختلفی را در این موقعیت قرار دادیم. از ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری کشور روسیه تا کسانی که میتوانند در محیط خلوت ریاست جمهوری با او در ارتباط باشند. هر بار با رسیدن به شخصیتهای مختلف ناگزیر به جایگزین این شخصیتها و حسب شخصیتهای پیشین میشدیم.
درنهایت با اتکا به ظرفیتهایی که هر کدام از شخصیتها میتوانستند داشته باشند به شخصیتها و کاراکترهای نهایی در خلق و روایت این فیلمتئاتر رسیدیم. همین فرایند نشان میدهد که خلق متن دراماتیک این اثر تا چه حد برای اعضای گروه به ویژه نویسنده، تهیهکننده و کارگردان چالشی بزرگ و زمانبر برای تولید این فیلمتئاتر بود.
درنهایت ما شش شخصیت را نهایی کردیم. چهار شخصیت مهاجر و دو شخصیت، وکلای ترامپ، روی کوهن وکیل خانوادگی ترامپ که او را به قدرت رساند و البته از دنیا رفته و دومی مایکل کوهن وکیل اسبق و در حال حاضر زنده، که به دلیل سوءاستفادههای مالی پرونده او در دادگاه است. این دو شخصیت کنار آن چهار مهاجر که شخصیتهای مختلف و متفاوتی هستند، یک مهاجر ایرانی و یک مهاجر مکزیکی و دو شخصیت دیگر که توانست جذابیتهای متفاوتی و ظرفیتهای بسیار بالایی را بهویژه در نوع برخورد او با مهاجران و نوع برخورد او با وکلایش و همتای قدرتمندش - ولادیمیر پوتین - را در اختیار ما قرار دهد. کنار هم قرار دادن این شخصیتها به خلق شدن داستان جذاب این نمایش منتج شد.
«من ترامپ نیستم!»، برای ارائه به مخطابان داخلی دوبله خواهد شد
بعد از تجربه اکران بینالمللی «من ترامپ نیستم!» در آمازون، آیا قصد نمایش این فیلمتئاتر در یکی از بسترهای ارائهدهنده آثار تصویری داخل کشور را دارید؟
بی هیچ تردید. در حال رایزنی برای ارائه این اثر در یکی از تلویزیونهای تعاملی یا بسترهای ارائهدهنده آثار تصویری داخلی هستیم. البته همانطور که گفتم مهمترین اصل در کیفیت اثر به زبان آن باز میگردد، به همین دلیل در ارائه این فیلمتئاتر به مخاطبان داخلی قطعاً آنرا دوبله خواهیم کرد. درحال پیگیری هستیم که تا یک الی دو ماه آینده کار را با دوبله بسیار مناسب در اخبتار هموطنانمان قرار دهیم.
با صدای بلند میگویم؛ صفر تا ۱۰۰ «من ترامپ نیستم!» تولید بخش خصوصیست
تولید فیلم تئاتر «من ترامپ نیستم!» توسط بخش خصوصی صورت گرفته یا با حمایت نهادهای دولتی تولید شده است؟
پیش از پاسخ به این پرسش ابتدا باید بر این نکته تاکید کنم که هیچ ایراد و مانعی ندارد که منِ تهیهکننده بخش خصوصی از نهاد یا سازمان دولتی برای تولید اثر فرهنگی یاری بگیرم. یا این مقدمه تاکید میکنم صفر تا ۱۰۰ تولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» ازنظر سرمایه فکری و مالی متکی به بخش خصوصی، منِ تهیهکننده و تمامی اعضای گروه بوده است.
از زمان اعلام خبر اکران فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» در تارنمای آمازون (۱۶ آذر) در رسانههای داخلی، در حال رصد نکات و پیامهای مخاطبان هستم. واقعیت آنست ما در معرض قضاوت شدید هستیم و این کار را بسیار مشکل میکند. برای کسانی که در بخش خصوصی مشغول فعالیت هستند و با سرمایه شخصی خود اثری را ولو با روایت و فضای کمدی که معمولاً اقبال مخاطبان با اینگونه آثار در بازار محصولات تصویری و نمایشی کشورمان بیشتر است به مخاطبان ارائه دهد، حتی پیش از مواجهه مخاب با اثر به قضاوت درباره آن مینشیند.
چرا؟؛ پاسخ ساده است! شخصیت اصلی این اثر شخصیتی سیاسی است. درست بر همین اساس صددرصد نمیتوانیم براساس قضاوت مردم دست به تولید چنین آثاری بزنیم. مگر آنکه اثر را ارائه داده و بعد از ارائه اثر نظر مخاطبان را تجمیع کرده و ببینیم که آیا توانستهایم در راستای نگاه و نظر آنها بویژه در تولید اثری سیاسی ولو با نگاه کمدی موفق باشیم یا خیر؟
باز هم تاکید میکنم تمام سرمایه فکری و مالی این فیلمتئاتر توسط بخش خصوصی تأمین و استفاده شده و تلاش کردیم با سرمایه اندکی که وجود داشته اثری را تولید کنیم که مورد قبول استاندارهای جهانی جهت پخش از تارنمای آمازون قرار گرفته است. باز هم تکرار میکنم هیچ مانع و ایرادی وجود ندارد اگر فردا کسی، ارگانی، نهادی یا سازمانی دولتی برای حمایت از چنین آثاری وارد شود و با بخش خصوصی همکاری کند.
نظر شما