تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۹

مشهد- ایرنا- فاصله‌گذاری هوشمند اجتماعی یکی از پر تاکیدترین واژه‌هایی است که این روزها به گوش می‌رسد و بیشتر افراد سعی دارند با تدابیر خاص در اجتماعات کوچک یا بزرگ حاضر شوند ولی گاهی این پرسش مطرح می‌شود که این فرایند در پساکرونا چگونه خواهد بود؟

آنچه با شکل گرفتن ویروس کرونا همزاد شد، رعایت بهداشت فردی و همچنین عدم حضور در اجتماع و رعایت فاصله گذاری هوشمند اجتماعی بود و از آن پس بسیاری از ساختارهای اجتماعی به گونه دیگری تعریف شد تا جایی که  دورکاری  و آموزش مجازی از نمونه های بارز این اتفاق بود.

فاصله‌گیری هوشمند فیزیکی افراد در اجتماعات بخاطر شیوع ویروس کرونا، به معنای فاصله اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی نیست بلکه یک اقدام و فاصله‌گذاری تعاملی است.از سوی دیگر مراسم‌ ملی و مذهبی همچون عید نوروز، شب قدر، روز قدس و سالگرد ارتحال امام راحل متفاوت تر از همیشه برگزار شد تا تجمع و حضوری برای اجتماع شکل نگیرد.

بر همین اساس، یکی از سوالاتی که به ذهن بسیاری از مردم خطور می‌کند، این است که پس از کرونا، ارتباطات فردی و اجتماعی در جامعه چگونه خواهد بود و آیا نیاز است از هم اکنون برای آن زمان برنامه ریزی کرد؟

فاصله‌گذاری‌ فیزیکی، اقدام تعاملی است
برخی افراد فاصله گذاری اجتماعی را دور بودن از تمام مناسبات اجتماعی تعبیر کرده‌اند ولی آنچه مشخص است، پیدا کردن راهکار برای آینده این موضوع است.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در این خصوص گفت: فاصله‌گیری هوشمند فیزیکی افراد در اجتماعات به خاطر شیوع ویروس کرونا، به معنای فاصله اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی نیست بلکه یک اقدام و فاصله‌گذاری تعاملی است.

دکتر غلامرضا صدیق اورعی افزود: تداوم فاصله‌گذاری هوشمند فیزیکی در اجتماع بخاطر تداوم شیوع ویروس کرونا باعث شده برخی افراد ارتباط خود را با دیگران از مسیرهای متنوع و جایگزین همچون ارتباط در شبکه‌های فضای مجازی حفظ کنند و از احوال یکدیگر باخبر باشند لذا این نوع ارتباط "گسست اجتماعی" تعبیر نمی‌شود.

وی ادامه داد: همچنین برخی افراد سعی در مهار شدید روابط و قطع ارتباط حضوری با دیگران دارند که این رفتار را هم نمی‌توان یک گسست اجتماعی تعبیر کرد زیرا پس از پایان بحران شیوع کرونا شهروندان مخیر هستند ارتباط خود را با دیگران ادامه ‌دهند.  

این جامعه شناس گفت: برخی نیز از فاصله‌گذاری اجتماعی استفاده کرده‌اند تا ارتباط خود را با افرادی که کدورتی در دل دارند و به دلایلی علاقه به ارتباط‌های گذشته خود ندارند، کمرنگ‌تر ‌کنند و دلیل آن را ایجاد فاصله گذاری هوشمند برای کنترل کرونا اعلام می‌کنند.

وی افزود: در طول دوران شیوع کرونا، برای افراد این فرصت ایجاد شده است که نسبت به تداوم یا کاهش ارتباط خود با دیگران تجدید نظر کنند و به همین دلیل نمی‌توان این فاصله‌گذاری ها برای کنترل بیماری کووید ۱۹ را یک گسست اجتماعی نامید زیرا بعد از پایان کرونا و گذشت زمان فرد می‌تواند ارتباط خود را مانند گذشته از سر گیرد یا در روابط خود با دیگران تجدید نظر کند به همین دلیل فاصله‌ای که اکنون ایجاد شده است، فاصله تعاملی و با خواست طرفین ارتباط است.

مواجهه ایران با کرونا 
با شیوع بحران کرونا و ایجاد گروه‌های مردمی برای کمک به نیازمندان و ضد عفونی کردن شهرها، می‌توان گفت ایرانیان نسبت به کشورهای غربی برخورد منطقی‌تر با کرونا داشته‌اند و در مواجهه با این بحران دستپاچه نشدند زیرا از تجربه و اندوخته فرهنگی درازمدت خود در رویارویی با بحران‌های مختلف استفاده کردند.

بر اساس  نظریه "اولریش بک " که یک جامعه شناس آلمانی است، مفهوم جامعه خطرپذیر که او در کتاب خود به آن اشاره کرده است اکنون با شیوع کرونا قابل ارزیابی است زیرا او معتقد است که این نوع بحران‌ها، مرزها و ملّیت‌ها را نمی شناسد و همه کشورها را فرا می‌گیرد.جامعه ایرانی از تجربه‌های تاریخی خود آموخته است که برای کمتر ضربه خوردن در مقابل این گونه رخدادها باید به یاری همنوعان خود بشتابد و این بر خلاف رفتاری است که در جوامع غربی شاهد آن هستیم.  

یک استاد علوم سیاسی در خصوص این موضوع گفت: اتفاقی که در بسیاری از کشورهای غربی شاهد آن هستیم در حقیقت به نحو واقعی، خود بحران است زیرا آنها سالهاست که با اینگونه مشکلات روبرو نبوده اند و اکنون یک بحران واقعی برای آنها ایجاد شده که مصداق تئوری نظریه‌پرداز سیاسی انگلیس "توماس هابز" است که در قالب جمله "انسان، گرگ انسان است" بیان شده زیرا غرب دچار یک فرسایش هویتی شده است.

دکتر مهدی نجف زاده افزود: در شرایط ایجاد بحرانی مانند شیوع کرونا یک فردگرایی مفرط ایجاد می شود اما نکته مهم این است که در کنار این فرد گرایی مفرط باید دگرخواهی نیز شکل بگیرد به عبارتی فرد با به رسمیت شناختن حق دیگران باعث می‌شود حق خودش نیز حفظ گردد و ضربه‌ای از دیگران  به او وارد نشود.

وی ادامه داد: همه‌گیری ویروس کرونا در دنیا باعث تخریب یکی از دستاوردهای بزرگ بشر در قرن بیستم به نام "حوزه عمومی" شده است. در حوزه عمومی مردم بدون هیچ سلطه‌ای با یکدیگر به گفت و گو می‌پردازند و تصمیم‌های سیاسی و اجتماعی می گیرند که در حال حاضر حوزه عمومی به فضای مجازی و تلفن محدود شده است.  

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اجرای طرح‌هایی همانند فاصله‌گذاری اجتماعی به صورت بلند مدّت در کشورها می‌تواند به روند دموکراسی، آسیب فراوان وارد کند و به همین دلیل مردم به دنبال این هستند که در بستر فضای مجازی حوزه عمومی را زنده نگاه دارند.

وی به شرایط کشورمان نیز اشاره کرد و افزود: ایران از نظر بین المللی کشور منزوی نبوده است که در ابتلا به کرونا از جامعه جهانی متاثر نشود. این کشور حتی در شرایط تحریم با برخی کشورها در ارتباط بوده و هم اکنون نیز مراوداتی دارد، همچنین مردم در سفرهای خارجی خود بیشتر به کشورهای غربی سفر می‌کنند.

تحقیق برای پسا کرونا 

یکی از کارهایی که باید از هم اکنون انجام شود تدبیر برای دوران پسا کرونا است زیرا هنوز نمی دانیم در آن زمان جامعه و افراد آن چگونه برخوردی با همدیگر خواهند داشت.

عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: پاسخ مشخصی برای رفتار انسان در پساکرونا وجود ندارد و به همین دلیل باید برای آن پژوهشی شکل بگیرد.

جامعه ایرانی از تجربه‌های تاریخی خود آموخته است که برای کمتر ضربه خوردن در مقابل این گونه رخدادها باید به یاری همنوعان خود بشتابد و این بر خلاف رفتاری است که در جوامع غربی، شاهد آن هستیم.  جواد صالحی فدردی افزود: با شیوع کرونا و لزوم فاصله گذاری هوشمند اجتماعی ممکن است چندین سال طول بکشد تا افراد جامعه در نوع ارتباط فردی و اجتماعی خود به دوران قبل از کرونا بازگردند زیرا اکنون مردم با سبک جدیدی در زندگی خود آشنا شده‌اند و در حال عادت کردن به آن هستند.

وی ادامه داد: انسان‌ها در زمان تغییر رفتار، به سختی آن را قبول می‌کنند زیرا سیستم روانی انسان نسبت به آن مقاومت نشان می‌دهد و حتی ممکن است فرد دچار حالت افسردگی شود.

این روانشناس گفت: در حال حاضر مردم برای جبران حضور خود در فضاهای اجتماعی از راه‌های جدید استفاده می‌کنند که با نوع روش ارتباط گیری گذشته آنها تفاوت دارد و پس از مدتی به این فضا عادت می‌کنند زیرا تغییر عادت‌ها به زمان نیاز دارد.

وی افزود: اکنون شاهد آن هستیم که برخی افراد دیگر حوصله حضور در جمع‌های بیش از چند نفر و امکان حضور در مکانهای شلوغ را نیز ندارند.
رییس دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز عوارض گذر از بحران شیوع کرونا را مهمتر از متن این بحران می‌داند و برنامه‌ریزی برای عوارض دوران پس از کرونا را یک کار مهم اعلام کرده است.

دکتر سید محمدحسین بحرینی طوسی در این خصوص گفت: رعایت فاصله گذاری اجتماعی باعث شده است ارتباطات اجتماعی و فردی افراد تحت تاثیر قرار گیرد و اگر برای گسست ارتباطی اندیشه‌ای نشود عوارض ناخوشایندی برای جامعه به همراه خواهد داشت.

وی افزود: برهمین اساس افرادی که دچار بیماری کووید ۱۹ هستند علاوه بر مشکلات جسمی، روحی و روانی برای خانواده خود نیز ایجاد مشکل کرده‌اند که کمیته‌های تخصصی در دانشگاه‌ها و وزاتخانه‌ها در سطح ملّی در این زمینه در حال برنامه ریزی هستند.

رییس دانشگاه علوم پرشکی مشهد بحران شیوع کرونا را همانند یک جنگ توصیف و بیان کرد: نگاهی به کشورهایی که در آنها جنگ رخ داده نشانگر بدتر بودن آثار برجای مانده از جنگ نسبت به دوران جنگ است لذا باید از شر ویروس منحوس کرونا خلاص شد تا به روند عادی زندگی بازگشت.  

وی ادامه داد: قطع ارتباطات و صله‌ ارحام باعث شده بسیاری از پدربزرگان و والدین نتوانند کودکان را در آغوش گرفته و ببوسند و این خود می تواند در آینده و در طولانی مدت آثار سوء در پی داشته باشد.

دکتر بحرینی گفت: دانشگاههای علوم پزشکی در کشور هم‌اینک درگیر تامین بهداشت و درمان بیماران هستند و برخی افراد مجرب در حوزه‌های بهداشت روانی نیز بر بالین بیماران و کنار خانواده‌ آنها حاضر شده و راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهند ولی باز هم کافی نیست.

کرونا یک شاخص است 
کرونا یکی از شاخص ترین پدیده‌هاست که در عصر ما رخ داده است زیرا شاهد بودیم که کشورهای اروپایی که در رعایت بهداشت نسبت به برخی کشورهای در حال توسعه شرایط بهتری داشته‌اند هم درگیر شیوع ویروس کرونا شده‌اند.  

همچنین کنترل مرزها به عنوان نقطه اصلی برای هر کشور در اجرای سیاست‌های بهداشتی نیز نتوانست موجب رفع این بحران باشد و اکنون شاهد هستیم که مفهوم مرز نیز از بین رفته است.

بر اساس  نظریه "اولریش بک" که یک جامعه شناس آلمانی است، مفهوم جامعه خطرپذیر که او در کتاب خود به آن اشاره کرده است اکنون و با شیوع کرونا قابل ارزیابی است زیرا او معتقد است که این نوع بحران‌ها، مرزها و ملّیت‌ها را نمی شناسد و همه کشورها را فرا می‌گیرد.

آنچه که نیاز است تا به آن اندیشیده شود انسان و ارتباطات او پس از این بحران است و باید برای این چالش، سوالاتی از جنس دانش طراحی شود و از سوی دیگر دانشگاهیان نیز خود را موظف به پاسخ آن بدانند تا سیاستمداران و برنامه ریزان اجتماعی از هم اکنون برای دوران پس از کرونا برنامه ریزی کنند.

بر همین اساس لازم است فرد و جامعه و ارتباطات فردی از زاویه های مختلف نگریسته و فرضیه های گوناگون بررسی شوند زیرا هنوز آینده نرسیده است و اگر از هم اکنون برای آن دوران برنامه ریزی نکنیم، چالشی دیگر به جمع چالش های جامعه ما افزوده خواهد شد که آنگاه نیز فرصت جبران برای ما وجود نخواهد داشت.