تهران- ایرنا- مدرس و پژوهشگر حوزه گردشگری با تاکید بر ضرورت تقویت زیرساخت‌های گردشگری و تدوین برنامه‌های خلاق، گفت: اگر انباشت تقاضای سفر در پساکرونا مدیریت نشود، گردشگری در آن دوران به جای آنکه مشکل‌گشا باشد، بحران‌آفرین و مشکل‌ساز می‌شود.

همه‌گیری کرونا تمام خواهد شد؛ بالاخره روزی فراخواهد رسید که مردم برای سفر خود، مقصد انتخاب می‌کنند، چمدان می‌بندند و بعد از دوره دوری از سفر، صنعت گردشگری رونق خواهد گرفت؛ جدا از اهمیت اقتصادی این صنعت، تاثیرات گردشگری برای کاهش تبعات روحی و روانی بحرانی مانند کرونا انکارنشدنی است.

پژوهشگران، فعالان و متخصصان حوزه گردشگری علاوه بر نقدهایی که بر زیرساخت‌ها و تاسیسات مورد نیاز ارتقای صنعت گردشگری در ایران دارند؛ معتقدند صنعت گردشگری ایران برای عبور از بحران کرونا نیازمند یک برنامه منسجم و مبتنی بر طرح‌های خلاق و مبتکرانه است، برنامه‌ای که بتواند علاوه بر پاسخ‌گویی به حجم نیازهای فزاینده پس از یک دوره محدودیت، توازن عرضه و تقاضا و کنترل کیفیت خدمات را در صنعت گردشگری مدیریت کند.

بخش دولتی و خصوصی در کنار یکدیگر برای احیاء گردشگری مسئولیت دارند

مدیر تحقیق و توسعه پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی جهاد دانشگاهی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، بر ضرورت برنامه‌ریزی هوشمندانه در دوران کرونا و پساکرونا برای گردشگری تاکید کرد و افزود: برخی اقامتگاه‌های بوم‌گردی که توسط نخبگان دانشگاهی کشور در سال‌های اخیر راه‌اندازی شده نشان می‌دهد مهمترین عامل برای این مدل برنامه‌ها وجود مدیران مبتکر و خلاق است؛ ریسک‌پذیری و خلاقیت این افراد و شرکت‌های دانش‌بنیان، منجر به راه‌اندازی استارتاپ‌های نوین و عرضه خدمات جذابی شده که گردشگری را تسهیل کرده است. برخی اوقات وابستگی به دولت محدودیت‌هایی هم برای برنامه‌ریزان و مجریان ایجاد می‌کند، سازمان‌های مردم نهاد فعال در حوزه گردشگری به دلیل چابکی و پویا بودن، معمولا می‌توانند خلاق‌تر عمل کنند.

مهدیه شهرابی فراهانی امنیت، امید و اعتماد را مهمترین عومل برای سرمایه‌گذاری و توسعه صنعت گردشگری عنوان کرد و افزود: برخی افراد حوزه گردشگری علاوه بر اینکه تفکر خلاق و ابتکار ندارند مشورت‌پذیر هم نیستند، از طرفی در جامعه بذر ناامیدی هم می‌پاشند؛ خلاقیت در صنعت گردشگری دو وجهی است هم باید دستگاه‌های متولی امور گردشگری خلاقیت داشته باشند و این رویکرد را در بخش‌های مختلف این صنعت تزریق کند، هم مدیران و فعالان بخش خصوصی باید مبتکر و خلاق باشند.

وی با بیان اینکه هر دو بخش دولتی و خصوصی در کنار یکدیگر برای احیاء و نجات صنعت گردشگری ایران نقش و مسئولیت دارند، گفت: همه بار و مسئولیت نباید صرفا به دوش دولت یا فقط روی دوش کارآفرین و سرمایه‌گذار بخش خصوصی قرار گیرد، توسعه صنعت گردشگری در ایران برای عبور از بحران و جهش به سوی رونق و پیشرفت، نیازمند هم‌افزایی همه اجزا و ارکان مرتبط با این صنعت است.

شهرابی با اشاره به آثار و تبعات بحران روانی کرونا مانند تجربه شوک روانی ناشی از ویرانی‌های زلزله، جنگ، سیل و حوادث طبیعی، گفت: اگر فشارهای روانی کرونا مدیریت و درمان نشود و برنامه‌ای برای عبور از بحران تدوین نشود، در پساکرونا با دو گروه گردشگر روبه‌رو می شویم، یک گروه افرادی که کاملا منزوی‌شده و وسواس پیدا می‌کنند و تا چند سال سفر نمی‌روند و گروه دیگری که بر اساس فشار روانی ناشی از محدودیت‌های کرونایی یکباره به یک منطقه‌ای هجوم خواهند برد که آسیب‌های این نوع سفر به شدت زیاد است، معتقدم با همین روند و بدون برنامه پیش برویم تا مدت‌ها بعد از کرونا، حد وسط و متعادل نخواهیم داشت.

اگر از اکنون برنامه مهار و عبور از بحران نداشته باشیم و زیرساخت‌ها مرمت و ارتقا داده نشود، سفر به جای آن که راه‌حل و مشکل‌گشا باشد، بحران‌آفرین و مشکل‌ساز می‌شود، اما اگر از هم اکنون فشارهای انباشته شده ناشی از عدم امنیت، ناامیدی و وسواس‌ها را کاهش دهیم و سفرهای محدود و کنترل شده با رعایت کامل شیوه‌نامه‌های بهداشتی را آموزش داده و تمرین کنیم، گردشگری در پساکرونا به شیوه‌ای انجام می‌شود که باعث آرامش و خوب‌شدن حال افراد و نجات بخش جامعه خواهد شد.

آسیب‌های روانی کرونا بیشتر از خسارت‌های اقتصادی است

شهرابی آسیب‌های روانی و اجتماعی شیوع کرونا را بیشتر و سنگین‌تر از خسارت‌های اقتصادی آن عنوان کرد و گفت: در صنعت گردشگری ایران خیلی فعالیت‌ها و کسب‌وکارها به صورت سنتی و خودجوش شکل گرفته و بر اساس دانش و تخصص حرفه‌ای ایجاد نشده اند، مثلا فردی با سرمایه شخصی وارد صنعت حمل‌ونقل شده، یا فردی خانه پدری داشته، آن را به محل اقامت، رستوران سنتی و کافی‌شاپ تبدیل کرده و وارد صنعت گردشگری شده است؛ البته نقش و تاثیر حتی یک دکه روزنامه‌فروشی و خواروبار فروشی در یک شهر کوچک گردشگرپذیر در زنجیره اقتصادی صنعت گردشگری قابل انکار نیست، از مزیت‌ها و قابلیت‌های این صنعت است و اقتصاد را مردمی می‌کند.

بسیاری از فعالیت‌ها و کسب‌وکارها در صنعت گردشگری ایران به صورت سنتی و خودجوش و نه بر اساس دانش و تخصص حرفه ای شکل گرفته و ایجاد شده‌اند.وی با تاکید بر ضرورت تداوم و استقرار فرایند آموزش، بهره‌وری، ارزیابی و ارتقا کیفیت در واحدهای صنعت گردشگری، تصریح کرد: باید دانش و شیوه‌های تخصصی مدیریت واحدها کوچک زنجیره گردشگری هم به سرمایه‌گذاران خرد و کلان از هتل تا یک دکه آموزش داده شود تا بهره‌وری افزایش یابد، زیرا فقط آورده مالی برای ساختن یک ساختمان کافی نیست، بلکه برای ایجاد یک بنا، به یک متخصص عمران و برای برنامه ریزی و مدیریت یک واحد اقتصادی هم به یک مدیر متخصص نیاز است؛ این رویکرد در صنعت گردشگری جهان رویکردی اساسی است.

صنعت گردشگری، محور توسعه و محرک اقتصاد است

شهرابی بیان کرد: از قدیم آن‌چنان به شعارهایی مانند ایرانیان مهمان‌نواز هستند و درِ خانه‌هایشان روی میهمان همیشه باز است بسنده شده که در بطن این موضوع ایرانیان به میزبان تبدیل شده‌اند و نیاز به سفرکردن خود ایرانیان به عنوان یک ضرورت روحی، روانی و اجتماعی در میان خانواده‌ها کمرنگ شده است؛ همه از دستگاه‌های متولی تا متخصصان و اساتید و رسانه ها در این چرخه معیوب یک‌طرفه سهم دارند.

وقتی برنامه‌ها تکراری و نیازهای فراغتی نادیده گرفته شود تا یک تعطیلی محدود ایجاد می‌شود، با ناهماهنگی‌های اجتماعی، بهم‌ریختگی و ترافیک خودروریی، هجوم و انبوه گردشگر و توزیع نامتوازن سفر آن هم به سوی مناطق شمالی کشور مواجه می‌شویم.مدرس دانشگاه علم‌وفرهنگ با بیان اینکه اقتصاد کشور همواره به صنعت نفت متکی بوده و در جهان ایران را به اقتصاد تک‌محصولی نفت بیشتر می شناسند، اظهار داشت: زمانی که از اسناد توسعه نام برده می‌شود از صنعت نفت، گاز و پتروشیمی تا خودرو و مخابرات و حتی کشاورزی اسم به میان می‌آید، اما صنایع خدماتی مانند گردشگری مغفول هستند، حال آنکه صنعت و خدمات گردشگری ایران شاید از برخی کشورها هم بهتر باشد و می‌تواند محور توسعه و محرک اقتصاد کشور باشد، اما آنچنان که باید از آن نام هم برده نمی‌شود.

وی با انتقاد از اینکه اوقات فراغت فقط به دانش‌آموزان و فقط در تابستان خلاصه می‌شود، گفت: سفر و گردشگری نیاز ضروری همه اقشار جامعه ایرانی و در ابعاد مختلف است؛ در کشورهای بیشتر توسعه‌یافته جهان (در منطقه اسکاندیناوی) اگر چه اولویت بودجه‌های فراغت، شادی و رفاه برای گروه کودکان است، برنامه‌های جداگانه‌ای برای سالمندان کشور دارند، برخی کشورهای اروپایی مانند اسپانیا برای سالمندان خود یارانه سفر در نظر می‌گیرند و به ضرورت‌های فراغتی و سفر گروه‌های مختلف جوانان، زنان و سالمندان هم توجه ویژه دارند.

شهرابی تاکید کرد: فرهنگ فعالیت فراغتی باید فراتر از گروه دانش‌آموزان و گسترده‌تر از فصل تابستان و برای همه افراد جامعه در تمام طول سال، از سوی دولت و دستگاه‌های اجرایی متولی برنامه‌ریزی و به جامعه تزریق شود؛ وقتی برنامه‌ها تکراری و نیازهای فراغتی نادیده گرفته شود تا یک تعطیلی محدود ایجاد می‌شود، با ناهماهنگی‌های اجتماعی، بهم‌ریختگی ترافیک خودروریی، هجوم و انبوه گردشگر و توزیع نامتوازن سفر آن هم به سوی مناطق شمالی کشور (طبق آمار دو سوم سفرها) مواجه می‌شویم که هم آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی و هم خسارت‌های محیط زیستی با خود به همراه دارد.

سفر باید برای گردشگر و جامعه ارزش‌افزوده روانی ایجاد کند

شهرابی با اشاره به تعابیر سفر در اسناد و متون فلسفی، ادبی، فرهنگی و دینی جامعه ایرانی گفت: حتی اساتید و پژوهشگران خارجی با استناد به این عبارت که بسیار سفر باید تا پخته شود خامی منابع فرهنگی ایرانیان را برای نتیجه و ارزش سفر بسیار غنی می‌دانند و در مجامع مثال می‌زنند؛ اما امروزه متاسفانه جایگاه سفر در حد یک تفریح، وقت‌گذرانی، خوش‌گذرانی، پرکردن وقت بیکاری تنزل داده شده است، وقت و هزینه‌های زیادی با چاشنی خوش‌گذرانی به هدر می‌رود، اما آن نتیجه مطلوب روانی و درونی نهفته در سفر و ارزش‌افزوده روحی برای گردشگر و جامعه، حاصل نمی‌شود.

فلسفه سفر در روایات و در متون اسلامی و حتی در ادیان دیگر به شکل‌های گوناگون در بسیاری داستان‌ها در مثنوی مولانا و در گلستان سعدی و در سفرنامه‌ها مانند سفرنامه ناصر خسرو همچنین در آثار نویسندگان و شاعران معاصر وجود دارد که سفر و مهاجرت را عامل تحول انسان بیان می‌کند. اما جایگاه ارزشی که در ایران قدیم و تمدن و فرهنگ آن دوران وجود داشته، اکنون کمرنگ شده است که نشان می‌دهد از این منابع ارزشمند برای تبیین جایگاه و ارزش گردشگری و سفر در جامعه استفاده نشده است.

ویژگی‌های فرهنگی و تاریخی ایران را همه می‌بینند جز خودمان

شهرابی گفت: همه جهان ایرانیان را جدا از مشهور بودن به هنرهای سنتی و میراث‌فرهنگی باستانی، به استناد متون و اسناد تاریخی به عنوان «اولین اقوام که پوشاک به تن می‌کردند، نخستین مردمی که مکتب غذایی و آشپزی در دنیا داشتند و پاکیزگی و نظافت و تمیزی در تمام تاریخ سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی شان بوده»، می‌شناسند، اما همین افتخارات را به جای آنکه مانند ستاره‌ها و نشان‌هایی که باید ما روی لباس‌ها و آستین‌هایمان برند کنیم و خودمان هم ببینیم، خیلی کوچک آن هم پشت لباس‌مان می‌زنیم و فقط دیگران شاید آن را ببینند، و اکنون که به معرفی فرهنگ ایمنی و بهداشت ایرانیان نیاز داریم، روی این جایگاه فرهنگی و ارزشی هیچ تبلیغی نمی‌شود.

احساس خستگی مفرط پس از سفر و نیاز به چند روز استراحت ناشی از برنامه‌ریزی غیر اصولی سفر، کیفیت پایین خدمات در مقصد و سیستم حمل‌ونقل است.دانش‌آموخته دکتری مدیریت گردشگری با تاکید بر اینکه سفر در پساکرونا باید منجر به بازیابی انرژی روحی و روانی جامعه شود، گفت: اکثر افراد وقتی از سفر بر می‌گردند، با احساس خستگی مفرط، به چند روز استراحت نیاز دارند که ناشی از برنامه‌ریزی غیر اصولی سفر، کیفیت پایین خدمات و سیستم حمل‌ونقل است.

این احساس نشان می‌دهد گردشگری در طول زنجیره خود از اقامتگاه و هتل، تا حمل‌ونقل روابط چهره‌به‌چهره بسیار کم و محدود بر مبنای ارزش‌آفرینی تنظیم شده است؛ سفری که باید برایند مثبتی از آرامش و رفع خستگی شود چشم‌نوازی و آرامش بصری مورد نیاز روح انسان را تامین کند، تا یک برایند کلی مثبت در بازگشت به مبدا برای مسافر بوجود بیاورد، نتیجه عکس می‌دهد.

تعلق خاطر به هنرهای سنتی از کودکی باید ایجاد شود

شهرابی، هنرهای‌سنتی و گردشگری را مکمل یکدیگر دانست و گفت: بیشتر جامعه ایران هنرهای سنتی و صنایع‌دستی کشور را به خوبی نمی‌شناسند، نمی‌توانند محصولات و آثار را  دسته‌بندی کنند و یا تشخیص دهند که کدام هنرسنتی متعلق به کدام اقوام و کدام منطقه از کشور است؛ برای افزایش شناخت و ایجاد تعلق خاطر مردم به هنرهای‌سنتی به عنوان میراث‌فرهنگی کشور، معرفی و آموزش اولین و مهمترین گام است. این آموزش باید با استفاده از رسانه‌ها، شبکه‌های مجازی در سنین مختلف با اولویت بچه‌ها در مدارس باید انجام شود تا عِرق و علاقه فرهنگی در وجود آنها نهادینه شود تا بتواند همه جا با افتخار خود را یک ایرانی و میراث‌دار یک فرهنگ و تمدن کهن، معرفی کند.

مدرس دانشگاه با اشاره به نتایج یک تحقیقات پژوهشی گفت: به طور طبیعی توجه به فرهنگ، تمدن، تاریخ و هنر از میان‌سالی آغاز می‌شود، باید از روش‌های انگیزشی با شکل‌های متفاوت در قالب جشنواره‌های فرهنگی و اهدای جوایز و برگزاری دروس عملی به صورت جذاب برای بچه‌ها این علاقه و توجه به دوره و سنین کودکی، نوجوانی و جوانی منتقل شود تا علاقه‌مند شوند.

جایگاه ارزشی هنرهای سنتی باید از سطوح بالا از سوی نخبگان و رسانه‌ها به بدنه جامعه تزریق شود، اگر این حس در نوجوانان ایجاد شود که بسیاری از مردم جهان اشتیاق دارند هنر ایرانی را از نزدیک ببینند و حتی می‌خواهند نمونه‌ای از آن را در اتاق کار و خانه خود داشته باشند، اگر اقدامات بنیادین و ریشه‌ای انجام شود در بلندمدت و به صورت پایدار علاوه بر تعلق خاطر ملی، آورده اقتصادی هم برای کشور ایجاد می شود.

گردشگری آرام‌بخش روحی و روانی جامعه در پساکرونا

شهرابی با اشاره به نامشخص بودن پایان کرونا و نتایج نهایی واکسن و درمان، بیان کرد: این دوران سخت بالاخره تمام می‌شود و گردشگری دوباره رونق می‌یابد، باید امیدوارانه برای دوران عبور از کرونا کار کرد و آماده بود؛ نهادهای متولی و تصمیم‌گیر امور اجتماعی باید توجه داشته باشند، روحیه و حال روانی مردم خوب نیست، کرونا اضطراب و استرس را در جامعه به شدت بالا برده است؛ گردشگری در پساکرونا می‌تواند و باید آرام‌بخش نیاز روحی و روانی جامعه شود؛ اکنون فشار روانی و استرس تا آستانه انفجار رسیده است.

پژوهشگر حوزه گردشگری با تاکید بر اینکه در پساکرونا باید به گردشگری به عنوان یک نیاز و الزام اجتماعی توجه شود، افزود: اگر نگاه علمی و اصولی به عواقب روانی کرونا وجود نداشته باشد، پس از عبور از بحران همه گیری کووید۱۹ در زمان تخلیه این فشار، با یک فاجعه اجتماعی مواجه می‌شویم؛ باید برای روبه‌رو شدن با تقاضای سفر برنامه داشته باشیم و از تجربه کشورهایی که جزو مقاصد اول گردشگری هستند،استفاده شود.

«اگر از کرونا عبور کنیم و امنیت بهداشتی تامین و تضمین شود، اما به تقاضای فزاینده سفر که اکنون انباشت شده نتوانیم پاسخ دهیم، و گردشگران، با ترافیک، جاده‌های بسته، نبود محل مناسب اقامتی و پذیرایی مواجه شوند و همچنان به مردم گفته شود «سفر را به تعویق بیاندازند و سفر نروند»، بحران‌های روانی جامعه تشدید می‌شود.»

مدرس دانشگاه با اشاره به افزایش تحریم‌های اقتصادی این سه سال اخیر و فشار و شرایط اقتصادی و افزایش نرخ ارز در ایران گفت: در پساکرونا تقاضا و بار سفر خارجی هم بر روی گردشگری داخلی افزوده می‌شود، همین الان با تمام ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها نقطه اوج و فصل سفر کیش و قشم شکل گرفته است، تمام پروتکل‌های بهداشتی سفر در جزایر جنوب رعایت می‌شود، اما نشان می‌دهد با یک جامعه تشنه سفر روبه‌رو هستیم که باید تمهیدات سفرهای کنترل شده و ایمن از هم اکنون فراهم شود.

شهرابی با بیان اینکه محدودیت‌های کرونایی و در خانه ماندن‌ها مادران و فرزندان را دچار آسیب‌های روانی کرده است، افزود: این آسیب‌ها شاید ۲۰ سال دیگر نمایان می‌شود، می‌توان از هتل‌ها به عنوان یک فضای متفاوت از خانه استفاده کرد؛ فضاهای بهداشتی و استاندارد آماده‌سازی کنیم، هر خانواده‌ای یک یا چند شب را با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی در یکی از هتل‌های شهر محل اقامت خود بگذارند(شبیه‌سازی گردشگری)؛ این فشارهای روانی منفی باید آرام‌آرام رها شده و جامعه به یک تعادل نسبی برسد؛

«سازمان‌هایی که امکانات و فضاها و مراکز تفریحی رو باز در اختیار دارند، با ابتکار و خلاقیت می‌توانند برای جلوگیری از تبعات روانی کرونا با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی برنامه‌هایی کنترل شده طراحی کنند و در پساکرونا و مواجه شدن با سونامی تقاضای سفر، صنعت گردشگری را کمک کنند.»

کرونا باعث بیکاری و تغییر شغل راهنمایان گردشگری شد

در یک نگاه کلی، صنعت گردشگری ایران پیش از کرونا هم وضعیت مطلوبی نداشت، اگر چه بر اساس آمار «ایران جز ۱۰ کشور برتر دنیا از نظر تنوع و تعدد جاذبه‌های فرهنگی، تاریخی و طبیعی است»، اما آن مسیری که برای جایگاه ایران در صنعت گردشگری همیشه انتظار می‌رود تحقق پیدا نمی‌کند؛ با شیوع کرونا هم شرایط این صنعت بدتر هم شد. وقتی زیرساخت و اسکلت یک ساختمان درست بنا نشده باشد، یک زلزله، شاکله آنرا با بحران مواجه و خسارت‌های شدیدی ایجاد می‌کند؛ البته در این میان برخی معتقدند  «کرونا و رکود صنعت گردشگری در جهان فرصتی شد تا برای اساس و پایه گردشگری در ایران به صورت بنیادین و رسیدن به جایگاه واقعی آن در جهان فکر شود و اقدامات لازم انجام شود».

مدرس دانشگاه علم و فرهنگ با بیان اینکه کرونا باعث شد هتل‌های بزرگ و معروف دچار آسیب جدی شوند و نیروهای خود را تعدیل کنند، افزود: بسیاری از هتل‌آپارتمان‌های کوچک، بوم‌گردی‌ها و رستوران‌ها در دوران کرونا تعطیل و بیشتر دفاتر خدمات گردشگری بسته شد و با تعداد یکی دو نفر کارمند آن هم با دورکاری فعالیت می‌کردند، بسیاری از راهنمایان گردشگری بیکار یا خانه‌نشین شده‌اند و یامجبور شدند کار خود را تغییر دهند.