به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، آخرین سه شنبه سال که به نام چهارشنبه سوری جشن گرفته میشود، بخش آخر جشن پایان زمستان است، جشنی که در فرهنگهای گوناگون یک پیام دارد، بهار آمده است و گلها از خواب بیدار میشوند.
چهارشنبه سوری در فرهنگ ایرانی، جشن خوشامدگویی به فروهرهای پاک است که با آغاز فروردین به زمین می آیند.
در ماه فروردین چندین جشن برای فروهرها برگزار میشود، نخست جشن فروردگان که مراسم بازگشت فروهر درگذشتگان به زمین است، زیرا ایرانیان باستان اعتقاد داشتند فروهر نیک مردگان، در ایام نوروز برای دیدار خانمان و خانواده و خویشان به زمین برمیگردد، مراسم این جشن از بیست و ششم اسفند آغاز میشد و تا اول فروردین ادامه داشت. این ایام آخرین گاهنبار آیین باستانی ایران به شمار میرفت که مطابق بود با گاهنبار آفرینش انسان، در دوران زرتشتی پنج روز دیگر از فروردین به این جشن افزوده شد و تا پنجم فروردین ادامه پیدا می کرد.
این ۱۰ روز، ویژه مردگان بود تا از آنها پذیرایی شود، زیرا بر این باور بودند اگر فروهرها از میزبان خوشنود باشند، در زندگی به یاری آنان میآیند و در معیشت و مشکلات آنان یاری خواهند رساند.
چهارشنبه سوری در یونان
این آیین در فرهنگ یونانی با جشن بازگشت پرسفونه به زمین، مطابقت دارد، پرسفونه، در اسطورههای یونان ملکه جهان زیرزمینی و همسر فرمانروای مردگان هادس است. او را کورئه یا کوره به معنی دختر نیز مینامند. رومیها آن را با نام پروسرپینا میشناسند، نام او به معنی کسی که نور را نابود ساخت است.
هنگامی پرسفون از همسرش هادس جدا میشود و روی زمین میآید، آغاز کار ایزدبانوی حاصلخیزی و سرسبزی یعنی دمتر است که برابر سپندارمز در فرهنگ ایرانی به شمار میرود.
در آیینهای خوشامدگویی به پرسفونه، مردم یونان آتش روشن میکردند و حضور او را با گرم کردن هیزم اجاقها جشن میگرفتند.
مراسم آیینی سالیانه راز انگیز در الوزیس و بسیاری از شهرهای دیگر یونان و از بزرگترین جشنهای یونان باستان بود و این جشن با شستشو و تعمید در دریا و شاید تدهین با روغن؛ سرودخوانی و مراسم آیینی رقص و حرکات نمادین مشعلهایی که در دست داشتند و نماد رشد غلات بود انجام میشد.
میراثی بازمانده از میانرودان
دیگر آیینی که با چهارشنبه سوری در ایران، شباهت دارد، جشن بازگشت دوموزی یا تموز، ایزد حاصلخیزی در بینالنهرین باستانی است که مهرداد بهار، جشن نوروز را برگرفته از این اسطوره میداند و معتقد است ایرانیان برخی از مفاهیم نوروزی را از او وام گرفتهاند.
او نیز چون پرسفونه به زیر زمین رفته است و زمانی که به زمین برمیگردد با نوزایی و سبزی زمین یعنی فصل بهار همراه خواهد بود، کتایون مزداپور معتقد است بیشتر آیین های پیشانوروزی نظیر حاجی فیروز، لباس سرخ او، سبز کردن سبزهها و نیز روشن کردن آتش بر سر بامها، نمونههایی از آیینهای سومری مرتبط با دوموزی بوده است، آیینهایی که هنوز در برخی شهرهای شمالی عراق و جنوب شرقی ترکیه و حتی برخی کشورهای اروپای غربی برگزار میشود.
۵ هزار سال پیش در مصر
آیین دیگری که با چهارشنبه سوری پیوند دارد، جشنی ۵ هزار ساله در مصر است که مشعلهای بلندی را برای ایزدبانو اوزیریس و همسرش ایزیس، روشن میکردند تا آنها در صحرای آفریقا، بتوانند راه خود را بیابند و ایزیس که مرده است، پس از رسیدن به معبد مقدس خدایان زنده شود.
این آیین، مبتنی بر روشن کردن آتش به فاصلههای منظم در کوچهها و خیابانها و ایوانها و بامها صورت میگرفته و نشانهای برای بازگشت گرما به خانه و یا ده است.
یادگاری از ایزدان جوامع کشاورزی
چهارشنبه سوری از سوی دیگر با ایزد نیمروز در آیینهای پیشازرتشتی، که رپیثوین نام دارد نیز پیوند دارد، این آیین خوشامد گفتن به ایزد گرماست که در شب یلدا، او را بدرقه کرده و در جشن سده او را بیدار میکنند که به زمین بازگردد و قاشق زنی و خوردن آش چلگیاه و چلدونه که این روزها جای خود را به آش جو و آش رشته با دانههای حبوبات داده است، اطلاع دادن از بازگشت اوست.
این ایزدان نشانهای از یک جامعه کشاورزی هستند، رپیثوین، تموز یا دوموزی در میان رودان و پرسفون و آدونیس در یونان و اوزیریس در مصر، در زمستان به زیرزمین می روند و در آغاز بهار روی زمین باز میگردند و با بازگشت خود به طبیعت جانی دوباره میبخشند، آنها با باززایی گیاه ارتباطی تنگاتنگ دارند و شادمانی برآمده از بازگشت آنها به شادمانیهای جشنهای آغاز سال پیوند میخورد.