به گزارش ایرنا، ادبیات شفاهی از دیرباز مورد توجه پویندگان فرهنگ بوده و اخیرا به طور جدی مورد بحث و گفت و گوی نویسندگان قرار گرفته است به طوری که کتابها و مقالات در این زمینه به تعداد زیاد نگارش میشود.
کتاب «ترانههای کوچهساران» به زبان سمنانی، نوشته "محمدحسن جواهری" به بررسی و پژوهش در خصوص ادبیات عامیانه این شهر است.
آوانویسی این کتاب را «جامی شکیبی گیلانی» انجام داد.
قسمتی از کتاب
نبودن وسایل بازی، بچه ها را برآن می داشت که به طور جمعی به انواع بازی های گوناگون بپردازند. اکثر وسایل بازی بدون خرج و از اشیایی که دم دست یافت می شدند شکل می گرفتند. مثل سنگ صاف که «لیشه» (lisa) نام داشت یا سنگ هرمی شکل که نامش «ماسوگهو» (masoka)بود.
در ترانه زیر کودکان با انگشتان دست بازی می کردند. این بازی احتیاج به هیچ وسیله ای نداشت. بدین صورت که از شصت دست آغاز می شد سپس انگشت سبابه تا به انگشت کوچک ختم می گردید.
انه مایه بشین
این (مونث) می گوید پرویم
êna máyê bawin
انه مایه کوجه بشین
این می گوید کجا برویم
êna máyê kújá bêwin
إنه (۵) مایه دوزدی بشین
این می گوید دزدی برویم
éna máyê duzdî bawin
انه مایه مثرسون
این میگوید می ترسم
. ema maye metersuni
أنه مایه کوله کوله شمشیره. دارون
این می گوید یک شمشیر کوچک کوچک دارم
: na maye kala kala wemwirka dardn@
موکون مشین، موکون میون
دست میزنم می روم، میزنم میایم
mûkkun mêwin mûkkun me'un
کاردی یا قیچی
کارد یا قیچی
kardi ya qect
أتې تل دیمین بلا
atitêl dimîn belâ
و بعد از پا به بدن بر پایه
atitel ponja tetel
بخواب که سرت را بلند نکنی
buxos kó sân ja nêgira
دستی کی بالا؟
دست چه کسی بالاست؟
dâsti ki bálá'?
اوسین بالا
استناد (مونث) بالا
'sten bala
کاردې یا قیچی؟
کارد یا قیچی؟
kard ya qect
بازی با این ترانه بدین صورت بود که شخصی به عنوان استاد انتخاب می شد استاد را یکی از بچه ها را روی زانوی خود می گذاشت بطوری که کسی را نبیند، همه بچه ها با دست هماهنگ به پشت او می زدند و ترانه را می خواندند. در پایان اگر دشت استاد به صورت قیچی بود و شخص خوابیده درست جواب می داد. «می گفت قیچی» که برنده بود و اگر نه تمام بچه ها او را قلقلک میدادند و با اعلام پایان بوسیله استاد بازی دوباره ادامه پیدا می کرد.
درباره نگارنده
محمد حسن جواهری متولد ۱۳۳۴ در سمنان از هنرمندان رشته های نقاشی، تئاتر، ادبیات و موسیقی است، پدر و مادرش هر دو موسیقی شناس بودند و مادربزرگش سبزیخانم از جمله دفنوازان زمان قاجار و اوایل پهلوی بوده است.
وی بیش از ۲۰ کتاب در حوزه های مختلف فرهنگی و هنری به چاپ رسانده و تعداد زیادی نمایشگاه در نگارخانه های سمنان و تهران برپا کرده است، وی عضو انجمن نویسندگان و تصویرگران کتاب کودک و نوجوانان ایران است.