تهران- ایرنا- انجمن علمی هنرهای نمایشی در واکنش به بیانیه معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران مبنی بر حذف شخصیت حاجی فیروز از جشن‌های شهری ایام نوروز با شائبه نژادپرستانه بودن این شخصیت نمایش‌های آیینی، آن را مردود و به دور از نگرشی جامع و علمی خواند.

حاجی فیروز و عمو نوروز از جمله شخصیت‌های نمایشی سنتی ایران هستند که هر سال همزمان با به پایان رسیدن زمستان و فرارسیدن بهار، نوید نو شدن طبیعت و رخت بر بستن زمستان را می‌دهند. اما تصمیمی تعجب برانگیز از سوی مدیریت شهری و آن هم در روزهای آغازین تعطیلات نوروزی ۱۴۰۰، تصمیم بر حذف شخصیت حاجی فیروز از جشن‌ها و برنامه‌های شادی‌آور شهرداری تهران در سطح پایتخت گرفته شده است.

معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران طی بخشنامه‌ای به معاونان شهردار تهران و همچنین شهرداران مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران، دلیل این تصمیم‌گیری را برداشت‌های نژادپرستانه از چهره سیاه حاجی فیروز مطرح کرده است.

محمدرضا جوادی یگانه معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در این بخشنامه اعلام کرده است: کارناوال‌های نوروزی با استقبال مردم رو به رو و توسط آنها در شبکه‌های اجتماعی به صورت گسترده پخش شد. اما درباره سیاهی چهره حاجی فیروز، نقدهایی مطرح شده و برخی، سیاه بودن چهره او را نژادپرستانه می‌دانند در مقابل، درباره ریشه‌ای اساطیری سیاهی صورت شخصیت حاجی فیروز و نسبت آن با سربلند بیرون آمدن سیاوش از آزمایش ورگرم یا برآمدن او از دنیای مردگان و همچنین با سیاهی صورت ناشی از دود زغال و آتش، در پژوهش‌های هنری و ادبی بحث‌های مفصلی شده است.

معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در ادامه این بخشنامه آورده است: صرف نظر از بحث‌ها در این باره، لازم است به منظور پیشگیری از سوءبرداشت‌های احتمالی، در کلیه برنامه‌های نوروزی شهرداری تهران، از نمایش حاجی فیروز با صورت سیاه در کارناوال‌های نوروزی اجتناب شود. در عین حال از پژوهشگران ادبی و هنری هنرمندان نمایشی به ویژه از هنرمندانی که سالهاست نقش حاجی فیروز را ایفا می‌کنند تقاضا می‌کنم تا با گشایش بحث در این باره، در رسیدن به فهم دقیق‌تر از این موضوع کمک کنند.

علم برتر از سیاست‌ورزی است

در همین راستا انجمن علمی هنرهای نمایشی در رد شائبه نژادپرستانه بودن «حاجی فیروز» بیانیه ای را صادر کرد.

در متن بیانیه انجمن علمی هنرهای نمایشی آمده است: «همه عالم تن است و ایران دل. نظامی»؛ سخنان اخیر آقای دکتر محمدرضا جوادی یگانه - دکترای جامعه شناسی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران- درباره حذف شخصیت «سیاه یا حاجی فیروز» به اتهام جعلیِ نژادپرستانه بودن آن، موجب تأسف و تذکر این نکته است که انسان به عنوان شخصیتِ حقیقی شاید بتواند هر آنچه در ذهن دارد را بیان کند- البته که با پذیرش تبعاتش- اما در مقام شخصیتی حقوقی و علمی، که دانش تخصصی‌اش جامعه شناسی است و در باب «خلقیات ایرانیان و تاریخ ایران» نیز احتمالاً پژوهش کرده است، نمی‌تواند بی علم و از سر تفنن سخنی در حوزه عمومی گوید بی‌آنکه منافع ملی، عمومی و به تبع آن، واقعیت تاریخی را در نظر نگیرد؛ به زبانی دیگر علم باید مبنای سیاست باشد و نه بالعکس.

در ادامه این بیانیه تاکید دشه است: شائبه نژادپرستانه بودن «شخصیت سیاه»، شخصیتی که قرن‌هاست در آیین‌های نمایشی ایران حضور مستمری داشته و نشان از تداوم ایران فرهنگی در طول تاریخ دارد، اتهامی است بی نسبت با واقعیتِ تاریخی ایران و البته آنکه چنین ادعایی دارد می‌بایست سندی نیز ارائه کند وگرنه بر مبنای منطق، مادامی که فرضیه نسبتی با واقعیت نداشته باشد صرفاً فرضیه است و نمی‌توان آن را حجت قرار داد؛ اما از قرار راه دانش و اثبات حجت بسته است چراکه اگر گشایشی می‌بود، می‌بایست ابتدا پژوهش و تحقیقی صورت گیرد و سپس دستوری صادر شود.

انجمن علمی هنرهای نمایشی در این بیانیه خاطرنشان کرده است: این اصل بدیهی است که هر مدیری به هنگام اجرای برنامه‌ای، پیشنهادی از کارگزاران مجموعه خود اخذ می‌کند و اگر شائبه‌ای در پیشنهاده وجود داشته باشد، لازم است که با اهالی فن مشورت کند و سپس تصمیمی را اعمال نماید؛ نه اینکه در میانه کار، اعتبار دانشگاهی خود را نادیده انگارد و دل در گرو شائبه و فرضیه‌ای بی اساس بندد.

معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در چارچوب گفتمانی سخن می‌گوید که بی نسبت با واقعیت تاریخ ایران است - اگر چنین سخنی را در برخی از کشورهای اروپایی یا آمریکا می‌گفت به احتمال درست می‌نمود- پس می‌بایست از روی علم و تحقیق گفت که تا کنون هیچ مستشرقی - فارغ از پژوهشگران ایرانی- اعم از آرتور دو گوبینو - که خود از ایده پردازان برتری نژاد بود-، مادام کارلا سِرنا، ویلیام بی من، ویلِم فلور و دیگرانی که در باب نمایش‌های آیینی، سنتی و تاریخ تئاتر ایران پژوهش کرده‌اند، هیچ گزاره‌ای دال بر نژادپرستانه بودن شخصیت «سیاه» و اساساً آیین و نمایش ایرانی نگفته‌اند.

نیز اگر نیک بنگریم چنین آیینی، از آنجا که روایتگر روح یک قوم یا ملت در نبرد میان مرگ و زندگی است و خواست دوباره قداست زندگی را آشکار می‌کند، دلالت بر نژادپرستی ندارد و امری فراتر از وضع موجود را خواهان است.

«سیاه» فردی در نزاع با قدرت مستبدانه است

در ادامه بیانیه انجمن علمی هنرهای نمایشی می‌خوانیم: از سویی دیگر باید این نکته را تذکر داد که اگر معاون شهرداری، مشاوران عالم و آگاه به تاریخ می‌داشت، بی تردید می‌دانست که شخصیت «سیاه» در قالب فرم‌های نمایشی سنتی و مدرن به دفعات در جشنواره‌هایی چون آوینیون و در شهرهای اروپایی چون پاریس، لیون، مادرید روی صحنه رفته است و هیچ شائبه‌ای برای آن ملت‌هایی که بعضاً بر مبنای برتری نژادی شکل گرفته‌اند و یا نژاد پرستی موضوع تاریخی و سیاسی شان است، رخ نداده بود و نداده است.

احتمالاً آن بیگانگان، با استناد به آرای مستشرقان اروپایی و نیز تجربه زیسته ما ایرانیان، بر این امر بیشتر واقف بوده‌اند که «سیاه» فردی در نزاع با قدرت مستبدانه است و «داد» از آنکه این اصل بنیادین را فراموش کرده، می‌ستاند. پُر بیراه نیست اگر او را «عامیانه شده» سنتِ سیاست نامه نویسی در ایران بدانیم؛ سنتی که پند می‌دهد به حاکم از برای تحقق «داد» در روح و جسم شهر و کشور. این امر بر خلافِ این شائبه و پرسش جعلی است؛ پس بایسته این است که معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری در مقام پاسخ‌گو قرار گیرد که مدعای مطرح شده بر چه مبنا و سند مُرجَّحی است؟

آیین‌های نمایشی روح یک شهر، کشور و ملت را بازتاب می‌دهد

در این بیانیه خاطرنشان شده است: اگر به تاریخ ایران بنگریم، تاریخی که آیین‌ها و شخصیت‌ها از آن برآمده‌اند، در آن حرکت کرده‌اند و آن را نیز استمرار بخشیده‌اند، نژادپرستی برتری ایدئولوژیک نداشته است و سنت‌های برآمده از «دل ایران» نیز برای نژادپرستی موضوعیتی قائل نبوده‌اند زیرا ایران و تکثر در آن، با اجماع اقوام مختلف شکل گرفته و نه بر اساس برتری نژادی یا ایدئولوژی مدرن نژادپرستی. از همین رو عالمانه آن است که سخن بر مبنای دقیق گفته شود و سیاست‌ها در جهت آشکار کردن روح ملی و زندگی‌خواهی ایرانیان سامان یابند و اگر خطایی از روی کم دانشی و ستیز با تاریخ رخ می‌دهد، کمترین کار عذرخواهی و سپس استناد به تاریخ است.

انجمن علمی هنرهای نمایشی در پایان این بیانیه آورده است: به عنوان شخصیتی علمی و مدیر ارشد یک شهر باید دانست که در ایران و خارج از ایران کم نیستند پژوهشگرانی که عمری را در جهت شناخت و فهم آیین‌ها و نمایش‌های ایرانی به سر برده‌اند و یا اساتید و دانشجویانی که رساله‌هایی در این باب نوشته‌اند؛ کتابخانه های دانشکده‌های تئاتر در ایران حافظ این پژوهش‌ها و رساله‌ها هستند و به انتظار از برای به کار رفتن و اعمال شدن. لازم است که با اندکی تأمل و پرسش‌گری در این باره و مشورت با اهل فن، از چنین سیاست‌های تفننی و غیر علمی آزاد شد و روشنگرانه درباره ایران و آیین‌های نمایشی‌اش اندیشید و روح یک شهر، کشور و ملت را بازتاب داد.

برداشت نژادپرستانه از صورت سیاه شحصیت حاجی فیروز، سوءتفاهم است

علی نصیریان چهره مطرح و شناخته شده بازیگری سینما، تئاتر و تلویزیون ایران که سابقه‌ای طولانی ایفای نقش و کارگردانی نمایش‌های سنتی ایرانی را در کارنامه کاری خود دارد، و نمایشنامه «سلطان و سیاه» او یکی از بنیادی‌ترین متون در راستای معرفی این کاراکتر آیینی و مرتبط با جشن‌ها و آداب و سنن نوروز باستانی ایران شناخته می‌شود در واکنش به تصمیم اتخاد شده از سوی معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و مطرح کردن برداشت‌های نژادپرستانه از رنگ سیاه حاجی فیروز، گفته است: برایم قابل باور نیست که از چهره سیاه حاجی فیروز برداشت‌های نژادپرستانه بشود و این موضوع سوءتفاهم است.

وی تأکید کرد: چهره سیاه حاجی فیروز ارتباطی به نژاد ندارد و برگرفته از نمایش‌های سنتی ایرانی است. حاجی فیروز و عمو نوروز مژده بهار، عوض شدن فصل و سال جدید را می‌دهند. شخصیت مبارک و سیاه در خیمه شب بازی و تخته حوضی سنتی ما نیز از شخصیت‌های اصلی هستند و ربطی به نژاد ندارند.

اساس کار حاجی فیروز و عمو نوروز به سنت‌های نمایشی ایران برمی‌گردد

این هنرمند باسابقه عرصه هنرهای نمایشی ایران یادآور شد: عمو نوروز، مبارک و سیاه، دلقک‌های معروف نمایش‌های سنتی ایران هستند همانطور که در هنرهای نمایشی کشورهای دیگر هم دلقک وجود دارد. کار این دلقک‌ها ایجاد لحظه‌های طنز است.

نصیریان در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: شخصیت‌های نمایش‌های سنتی ما نگاه نژادپرستی ندارند و ما در این نمایش‌ها کاری به نژاد سیاه و سفید نداریم. اساس کار حاجی فیروز و عمو نوروز به سنت‌های نمایشی ایران برمی‌گردد و بشارت دهنده فصل نو و بهار هستند.